از: دکتر لاورنس کراوس |
پیدایش جهان
گیتی از هیچ
فهرست مندرجات
[قبل] [بعد]
از لحاظ فیزیک کلاسیک و نظریهی نسبیت خاص اینشتین و بیان همارزی جرم و انرژی، یکی از نخستین اصول فیزیک، قانون پایستگی (اصل بقا) ماده و انرژی است؛ ماده و انرژی نه بهوجود میآیند و نه از بین میروند. بلکه تنها بهصورتهای مختلف یکدیگر تبدیل میشوند. بنابراین، تصور اینکه مهبانگ (انفجار بزرگ) باعث بهوجود آمدن هستی است، اساساً از لحاظ فیزیک کلاسیک اشتباه است. چون که ماده و انرژی را نمیتوان خلق کرد یا از بین برد. ماده و انرژی تنها به یکدیگر تبدیل میشوند. بنابراین، انفجار بزرگ آغاز هستی نیست.
پیش از اینکه فیزیکدانان به چنین نتیجهی برسند، فلاسفه – چه خداباور و چه خداناباور – در این مورد کاملاً اتفاق نظر داشتند که هستی نمیتواند بهوجود بیاید؛ هستی واجبالوجود است. نه آغازی دارد و نه پایانی. بنابراین، فلاسفه نمیگویند که هیچ نبوده، و ناگهان، بهطور تصادفی، همه چیز خلق شده است. اکنون، پرسش این است که چرا یک چیز نمیتواند از هیچ چیز بهوجود بیاید، بلکه هر چیزی باید از چیز یا چیزهایی دیگر بهوجود بیاید؟
پاسخ این است که واژۀ انتزاعی «هیچ چیز» (عدم)، یک واژهی پندارگرایانه (ایدئولیستی) است. این بدین معناست که در عالم واقعیت (عالم رئالیستی)، عدم نمیتواند وجود داشته باشد. عدم یعنی وجود نداشتن. اگر فرض شود، عدم وجود دارد، آنگاه دیگر عدم نیست (یعنی این فرض محال است)، چون وجود دارد. بنابر این تصور، که هیچ چیز وجود نداشته باشد، و ناگهان یک چیزی بهوجود بیاید، غیر فلسفی، غیر منطقی، غیر علمی و اشتباه است. یک شیء از یک لاشیء بهوجود نمیآید.
اما اکنون، فیزیک کوانتوم، رئالیسم فیزیک کلاسیک را به چالش کشیده است. جهان از کجا آمده است؟ قبل از آن چه بوده است؟ آینده چه چیزی را با خود به همراه خواهد داشت؟ و در نهایت، چرا بهجای هیچ، چیزی وجود دارد؟ پاسخهای هیجانانگیز لاورنس کراوس، فیزیکدان نظری پیشگام پیشرفتهای شگفتانگیز جدید علمی و یکی از مشهورترین دانشمندان عصر حاضر، به این پرسشها و دیگر پرسشهای بیانتها، هر کسی را به حیرت فرو میبرد.
جهانی از عدم | ▲ |
وقتی در مورد «هیچ» فکر میکنید باید کمی بیشتر از حد معمول مراقب باشید. چون در واقع «هیچ» یک مفهموم فیزیکی است چون «هیچ» بهمعنای وجود نداشتن «چیزی» است و «یک چیز» یک مفهموم فیزیکی است (وجود داشتن).
ما طی صدها سال گذشته فهمیدهایم که «هیچ» خیلی پیچیدهتر از آنی است که فکر میکردیم.
بهعنوان مثال، سادهترین تعریف از هیچ، تعریف انجیل است. بهقولی یک فضای خالی بینهایت، یک تاریکی خالی بینهایت. یعنی نه ذرهای، نه پرتویی، اصلاً هیچی!
خب، «هیچ» خیلی پیچیدهتر از آنی است که تصور میکنید چون طبق قوانین مکانیک کوانتومی و نسبیت، ما امروز میدانیم که فضای خالی یک مخلوط متلاطم جوشانی از ذرات مجازیست که درون و بیرون از هستی در هر لحظه ظاهر میشوند.
در واقع طبق این تعریف از «هیچ» اگر به اندازه کافی صبر کنید طبق قوانین مکانیک کوانتومی بهصورت تضمینی «چیزی» تولید خواهد شد. بنابراین تفاوت فضای خالی که چیزی در آن نیست و فضای خالی که چیزی در آن است آنقدرها هم زیاد نیست. در واقع آنها نسخههای متفاوتی از یک چیز هستند. بنابراین، انتقال از هیچی به یک چیز آنقدرها هم تعجبآور نیست.
شاید پیش خودتان بگویید که خیلی قانعکننده نیست چون فرض را بر این گرفتید که فضا وجود دارد، ولی خود فضا از کجا بهوجود آمده است؟ خب یک تعریف از هیچی که بیشتر خواهان دارد این هست که فضایی وجود ندارد اما در واقع وقتی که شما قوانین مکانیک کوانتومی را در خود گرانش بهکار میگیرید بنابراین خود فضا یک متغیر مکانیک کوانتومی میشود و درون و بیرون هستی نوسان میکند و بهمعنای واقعی کلمه طبق قوانین مکانیک کوانتومی، میشود جهانی را ایجاد کرد. ایجاد فضاها و زمانها جایی که قبل از آن فضا و زمانی وجود نداشت.
بنابراین شما الان ذره ندارید، پرتو ندارید، فضا ندارید، زمان ندارید و این مثل هیچی است. اما بعد ممکن است بگویید: «خب، شما قوانین فیزیک را که دارید. شما قوانین طبیعت را که دارید. قوانین خودشان یک جورایی یک چیزی هستند.» گرچه من استدلال میکنم که در واقع این ادعا خیلی بهطور کامل واضح و روشن و یا لازم نیست. اما حتی با این وجود مشخص است که فیزیک بهطور بالقوه یک پاسخی دارد زیرا ما الان دلایل خوبی داریم که میتوانیم باور داشته باشیم که حتی قوانین فیزیک نیز خودشان یک جورایی اختیاری هستند.
ممکن است بینهایت جهان وجود داشته باشد و در هر یک از جهانهایی که ایجاد شدهاند قوانین فیزیک متفاوت هستند. این فرایند کاملاً تصادفیست. و خود قوانین وارد هستی میشوند زمانی که خود جهان وارد هستی میشود. پس هیچ قوانین بنیادی از قبل موجودی وجود ندارد. هرچیزی که بتواند اتفاق بیفتد اتفاق میافتد. بنابراین شما قوانین ندارید، فضا ندارید، زمان ندارید، ذره ندارید، پرتو ندارید. این یک تعریف خیلی خوب از هیچی است.[۱]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- لاورنس کراوس، جهانی از هیچ، برگردان فارسی از: کامبیز توانا
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ سخنرانی ویدیویی لاورنس کراوس در یوتیوب