|
عشق و سکسوالیته
نگاهی به زندگینامه ویلهلم رایش
روانکاو جنجالی بر پرده سینما
زندگی ویلهلم رایش، یکی از جنجالیترین اندیشمندان دوران معاصر، به داستانی تراژیک میماند. این زندگی اکنون بر پرده سینما جان گرفته است.
نمایی از صحنه پایانی فیلم: ویلهلم رایش دستگیر و روانه زندان میشود
در قرن بیستم کمتر اندیشمندی مانند ویلهلم رایش در معرض داوریهای افراطی قرار گرفته است، از کسانی که او را بهعنوان دانشمندی نابغه میستایند تا کسانی که او را یک «دیوانه خطرناک» میدانند. امروزه بیش از اندیشه و کار علمی، شخصیت استوار ویلهلم رایش است که توجه و احترام همگان را جلب میکند.
رایش در سال ۱۸۹۷ در اتریش بهدنیا آمد. در وین پزشکی خواند و در ۲۳ سالگی در کلاسهای درس «دکتر زیگموند فروید» حاضر شد.
رایش بهزودی تلاش کرد، آموزههای فروید را با نظریات اجتماعی کارل مارکس پیوند بزند و به نوعی «روانکاوی اجتماعی» برسد. او در سال ۱۹۳۱ در برلین به عضویت «حزب کمونیست آلمان» در آمد، اما تنها چند سال بعد به خاطر مخالفت با استالینیسم، حزب را ترک گفت.
رایش پس از بهقدرت رسیدن حزب ناسیونال سوسیالیسم به رهبری آدولف هیتلر در سال ۱۹۳۳ از آلمان گریخت و پس از چند سال آوارگی در اروپا، سرانجام در سال ۱۹۴۰ به آمریکا مهاجرت کرد.
رایش در فلوریدا مستقر شد و پژوهشهای خود را در زمینه روانکاوی بالینی ادامه داد. روشهای خاص و برخی نوآوریها و «کشفیات علمی» او بهزودی هم بدگمانی همکارانش را برانگیخت و هم مقامات را با او دشمن کرد.
سردمداران که در فضای نفوذ مککارتیسم به پیشینه «کمونیستی» رایش نیز نظر داشتند، برای درهم شکستن او کارزاری مخوف و بیرحمانه راه انداختند: او را در رسانههای جمعی به انواع ناهنجاریهای اخلاقی و جنسی متهم کردند، درحالیکه بستگان و آشنایان رایش جز مهربانی و پاکدلی از او چیزی ندیده بودند.
اگر بتوان موردی از «کتابسوزان» در آمریکای مدرن پیدا کرد، به کتابهای ویلهلم رایش مربوط میشود که در سال ۱۹۵۵ به فرمان دادگستری و بهدست مأموران «اداره تغذیه و دارو» به کومه آتش افکنده شدند.
رایش در دادگاه سرسختانه از باورهای خود دفاع کرد، اما به دو سال زندان محکوم شد. او در سوم مارس ۱۹۵۷ به زندان رفت و چندی بعد در ۱۲ نوامبر همان سال درگذشت.
پلیس ایالات متحده مرگ رایش را در زندان، «طبیعی» و بر اثر «ایست قلبی» گزارش داد، چیزی که دوستان و ستایشگران رایش تا امروز آن را مشکوک تلقی کردهاند.
ایستادگی در برابر سلطه |
رایش هرگز در برابر حاکمیت اقتدار سر تسلیم فرود نیاورد. همین ایستادگی انسانی هوشمند و فرهیخته در برابر نظامی قدرتمند و مجهز به تمام سلاحهای مادی و تبلیغاتی است که از رایش شخصیتی گیرا و دلنشین میسازد، و درست همین نکته است که در فیلم «قضیه ویلهلم رایش» مورد تأکید قرار میگیرد.
فیلم با تصویر آخرین سالهای زندگی رایش، میکوشد او را به عنوان انسانی آزاده نمایش دهد که در برابر هیچ سلطهای سر فرود نمیآورد. در روزگار ما که انواع تکنیکهای نظارت و مراقبت، وجدان شهروندان و آگاهی آنها را هدف گرفته است، این فیلم پژواکی آشنا پیدا میکند.
آنتونین سووبودا، سینماگر اتریشی، پیش از این فیلم مستند بلندی درباره ویلهلم رایش ساخته بود بهنام «چه کسی از ویلهلم رایش میترسد؟». فیلم سینمایی «قضیه ویلهلم رایش» که از پنجم سپتامبر بهروی پرده سینما آمده است، همان پیام را القا میکند: جامعه پیشرفته پسامدرن که شهروندان خود را فرمانبر و یکدست میخواهد، حق دارد اگر از نظریات جسورانه ویلهلم رایش بر خود بلرزد.
برای سووبودا و کلاوس ماریا برانداور، که با مهارتی کممانند شخصیت رایش را بر پرده سینما جان بخشیده است، نه جزئیات «زندگی علمی» اندیشمند تکرو، بلکه شخصیت نیرومند و روحیه سرکش او در مرکز توجه بوده است.
پیشوای انقلاب جنسی |
شکست تراژیک ویلهلم رایش در برابر «حاکمیت نظم و قانون» فرجامی خوش به دنبال داشت و فیلم نیز در واپسین تصاویر این واقعیت نشان میدهد.
در دهه ۱۹۶۰ که جوانان شورشی تمام هنجارها و ارزشهای جامعه سنتزده را به چالش گرفتند، آثار ویلهلم رایش به مهمترین منبع الهام آنها بدل شد. نظریات او هم به «انقلاب جنسی» یاری رساند و هم در شکستن قیدوبندهای تربیتی، به ویژه در پیشرفت جنبش رهایی زنان، مؤثر افتاد.
نویسندگانی مانند نورمن میلر و سال بلو و بسیاری از سخنگویان جنبش فمینیستی جسارت و سازشناپذیری رایش و اهمیت عقاید او، به ویژه نقد او را از «تربیت اقتدارگرایانه» ستودند.
نگاهی به اندیشه رایش |
ویلهلم رایش از متخصصان گرایش بالینی در روانکاوی بود که افزون بر عارضههای روانی، به واکنشهای جسمی نیز توجه دارد. او را معمولاً در کنار هربرت مارکوزه، دو پایهگذار اصلی «فرویدیسم چپ» تلقی میکنند، زیرا کوشیدند نگرههای روانکاوی فروید را با اندیشه کارل مارکس پیوند بزنند.
کلاوس ماریا برانداور در نقش ویلهلم رایش در کنار آنتونین سووبودا، کارگردان فیلم
در آرای هر دو دانشمند «شور جنسی» جایگاهی ویژه دارد. هر دو لذت جنسی را «بالاترین معیار شادی و لذت انسانی» میدانند. نکته تازه در اندیشه آنها تأکید بر ارتباط نزدیک سکسوالیته با سیاست است. آنها سرکوب غرایز یا رانشهای جنسی را مقدمهای برای سرکوب اجتماعی و از شگردهای سلطه و اقتدار سیاسی میدانند.
به نظر رایش زندگی پربار جنسی گامی در رهایی شخصیت انسانی است و از این راه به رشد آزاد جامعه کمک میکند. در برابر سرکوب جنسی، نه تنها عامل رواننژندی فردی، بلکه زمینهای مناسب برای ابتلا به «بیماری اجتماعی» است.
رایش به «لیبیدو» در نگره فروید، نقشی مهمتر و حتی نامی تازه داد: اورگون، که سرکوب و عدم ارضای آن سرچشمه تمام انحرافات و نابهنجاریها در تکامل شخصیت و روان آدمی است. رایش این واژه را از دو مفهوم اورگانیسم و اورگاسم برگرفته بود.
میراث رایش |
بیش از «تحقیقات علمی» رایش در توضیح و حتی نشان دادن «اورگون»، امروزه نظریات او در شناخت «روانکاوی توده» همچنان جذاب است. او عقیده داشت که اقبال تودههای گسترده به مرامها و نظامهای فاشیستی تنها با «تعصبات ملیگرایانه» یا شرایط اقتصادی قابل توضیح نیست. از نظر او سرکوب رانشهای طبیعی راه را برای «تربیت اقتدارگرا» هموار میکند و این بستری مناسب برای رشد فاشیسم است.
رایش کتاب «روانشناسی تودهای فاشیسم» را در سال ۱۹۳۴، تنها یک سال پس از پیروزی ناسیونال سوسیالیستهای پیرو آدولف هیتلر منتشر کرد. این کتاب پژوهشی «آکادمیک» بهشمار نمیرود، با وجود این همچنان پرخواننده است و بهزبان فارسی نیز ترجمه و منتشر شده است.
رایش در سوم مارس ۱۹۵۷ به زندان رفت و چندی بعد در ۱۲ نوامبر همانسال درگذشت
رایش در کتاب یادشده استدلال میکند توده بیشکل و گمنامی که غرایز طبیعی او سرکوب شده، به سادگی میتواند آلت دست سیاستمداران عوامفریب قرار گیرد، تا در همایشهای بزرگ شرکت کند، برای رهبر یا «پیشوا» فریادهای «هورا» بکشد، دیگران را با خشم و خشونت آزار دهد و سرانجام در میدانهای جنگ و کشتار به گوشت دم توپ بدل شود.
رایش این نظریه را به گونهای روشنتر و سادهتر در کتاب پرطرفدار «Listen, little man!» تکرار کرده است، کتابی که در سالهای دهه ۱۹۶۰ از متون اصلی جنبش جوانان یاغی بود.
از کتاب یادشده دستکم سه ترجمه به زبان فارسی وجود دارد، با عناوین: گوش کن آدمک! بشنو آدمک! و گوش کن انسان کوچک!
[▲] يادداشتها
[▲] پینوشتها
علی امینی نجفی (نویسنده و منتقد)، ویلهلم رایش؛ روانکاو جنجالی بر پرده سینما، وبسایت فارسی بیبیسی: شنبه ٠٧ سپتامبر ٢٠۱٣ - ۱٦ شهریور ۱٣۹٢