|
در حدیث دیگران
فهرست مندرجات
.
یک قرن پیش در چنین ایامی
صدسال تاریخ افغانستان بهروایت روزنامهی اطلاعات ایران
امانالله خان در ۱۳۰٦ سفری طولانی و ٦ ماهه به مصر، ایتالیا، هلند، بلژیک، فرانسه، سوئیس، آلمان، لهستان، روسیه، مصر و ترکیه انجام داد و در ادامه این سفر روز ۱٦ خرداد ۱۳۰۷ همراه با همسرش ملکه ثریا، از طریق روسیه وارد بندر انزلی شد. در این بندر، از سوی تیمورتاش وزیر دربار و جمعی از مقامات مملکتی مورد استقبال قرار گرفت. روز ۱۹ خرداد، امانالله خان به تهران آمد و به دیدار رضاشاه شتافت. عصر همان روز به درخواست خودش در خیابانهای تهران بهصورت ناشناس به تردد پرداخت و در میدان توپخانه و خیابان لالهزار به قدم زدن مشغول شد و با مردم گفتوگو کرد، چیزی که خوشایند رضاشاه نبود. امانالله خان در روزهای اقامت خود در تهران از مؤسسات فرهنگی و نظامی کشور و همچنین از «بلدیه»، بازدید بهعمل آورد و در میهمانیهای متعددی شرکت کرد.[۱]
نطق اماناللهخان در اتحاد و صمیمیت ایران و افغان | ▲ |
دوشنبه، ۲۴ اردیبهشت (ثور) ۱۳۰۷ – ۲۳ ذیقعدۀ ۱۳۴٦ – ۱۴ مه ۱۹۲۸ – شمارۀ ۴۸۸ |
نطق شایان و جالب توجه اعلیحضرت پادشاه غازی را که در موقع امضای اولین عهدنامۀ ایران و افغان فرمودهاند، اقتباس و عین آن ذیلاً درج میشود. نقل از شمارۀ ۱۸ و ۱۹ حبلالمتین:
نطق اعلیحضرت شهریاری در عیدگاه روزی که معاهده امضا میشد.
- ای قوم عزیز من! میخواهم شما را مستحضر سازم از مسأله که امروز به حضور آن اظهار و اجرا مییابد. امروز عهدنامۀ مودت و اخوت دولت علیۀ افغانیه با یک دولت عزیزالوجود (ایران) امضا میشود. امروز یک روز بهار مسعودی است برای تمام عالم اسلام، الخصوص برای ملت شجاع افغان که به امضای یکچنین عهدنامۀ دوستی و یگانگی موفق شدهایم. من تمام ایران را همچو جان و پادشاه آن را مثل نور دیدۀ خود میدانم. افغانیها و ایرانیها مانند برادران حقیقی و دوستان صمیمی بوده و هستند. ولی متأسفانه بنابر سوء تصادفات، زمان درازی از یک دیگر جدا و روابطشان از هم سوا بود و همین جدایی و فقدان روابطشان، برادری بین دول اسلامی جامعۀ اسلامیه را ضعیف و مشرف به پرتگاه فنا ساخت. وقتی که در اسباب این مباعدت و دوری تأمل نماییم، میبینیم که:
هرچه هست از اقامت ناساز بیاندام ماست
خالق بینیاز ما با دشمنان خود لطف میکند، آیا ممکن است که نظر لطف با دوستان نباشد. اینکه امروز میشنویم و میبینیم همه از نتیجۀ سهو و غفلت ما و شماست که در اتفاق و محبت و اتحاد و الفت با برادران دینی و صمیمی خود دور ماندهایم، اما خدا را شکرگزارم که امروز اسباب و موانع دوری و دورنگی از بین رفته، برادران مسلمان با یکدیگر دست اتحاد و اتفاق داده در تثبیت و استحکام مبانی اسلام میکوشند و بارها تشکر میکنم که خداوند در موقعی مرا به سلطنت رسانید که معاملات برادرانه با دول اسلامیۀ ایران و ترک را امضا میکنم و با دولت ایران و ترک با سر و جان ایستادهام. معاملات ما با آنها فقط محدود به مواد عهدنامه نیست؛ بلکه در هرزمان به سر و جان حاضریم.
به ملت ایران عرض میکنم: «حیف است نسیم دشمنانت گویم، درد نو نصیب دوستانت بادا»
ما حاضریم هرگونه تکالیف ایران را به سر و جان برداریم. حالا وزیر صاحب امور خارجه عهدنامه را برای استحضار خاطرتان میخوانم و بعد از آن جزئی عرض نموده آن را امضا میکنم.
به توفیق خداوند اجل و علا و به برکت روحانیت خاتم انبیاص این عهدنامه را امضا میکنم و دعا میکنم که الهی سالهای دراز به انعقاد و امضای عهدنامههای بهتر و خوبتر از این عهدنامه؛ چنانچه آرزوی قلبی ماست، موفق شویم و از خداوند خود التجا و آرزو دارم و به ملت خویش توصیه مینمایم که تا فردی از ملت افغان زنده باشد، این عهدنامه را مقدس شمارد و بر عموم عالم اسلام حیات و اتفاق نصیب کنند. [سپس اعلیحضرت قلم را گرفته فرمودند]: من بهنام نامی ملت افغان و توفیق خداوند امضا میکنم.[٢]
[▲] يادداشتها
[▲] پینوشتها
[۱]- سفر امانالله خان و ملکه ثریا، پادشاه افغانستان به ایران، خبر آنلاین: شنبه ۱٨ دی ۱۳٨۹
[٢]- بصیراحمد حسینزاده، یک قرن پیش در چنین ایامی (قسمت ششم)، وبسایت روزنامهی جامعهی باز: ٦ ثور ۱۳۹۳
[▲] جُستارهای وابسته
□
[▲] سرچشمهها
□ وبسایت روزنامهی جامعهی باز