|
دانشنامهی جهان اسلام
فهرست مندرجات
.
بچه سقا
امیر حبیبالله کلکانی، مشهور به بچهی سقا (زادهی ۱۸۹۰ م - درگذشتهی ۱۹۲۹ م)، پادشاه افغانستان از ژانویه تا اکتبر سال ۱۹۲۹ میلادی بود، که پس از خلع شاه امانالله از سلطنت، قدرت را در کابل بهدست آورد و خود را بهنام حبیبالله خادم دین رسولالله خواند و نه ماه بعد توسط نادر خان به قتل رسید. خلیلالله خلیلی، شاعر که در عهد پادشاهی حبیبالله کلکانی، بهعنوان مستوفی ولایت بلخ گماشته شد، از او تصویری یک عیار مجاهد، و یک «جنگجو خدا» بهدست میدهد.
بچه سقا (یا بچهی سقاو)، رهبر شورشی افغانستان در ۱٣٠٧ ش. نام اصلی او حبیبالله بود و در حدود ۱٢٨٧ در خانوادهای مستمند در کَلَکان کوهدامن، روستای تاجیکنشین کابل، بهدنیا آمد. پدرش، امامالدین دهقان، در زمان خدمت سربازی وظیفهی سقایی داشت و بههمین جهت فرزندش بر سبیل تحقیر به بچهی سقا معروف شد. وی از سواد بهرهای نداشت . بیباک، تیرانداز، کوهنورد و عاری از هرگونه ملاحظات سیاسی بود[۱] ؛ مردی گندمگون، تنومند و میانهقامت بود[٢]. در اوایل جوانی بهخدمت ملک محسن کلکانی، یکی از ملکان کوهدامن، درآمد که از مخالفان سرسخت اقدامات تجددخواهی افراطی امانالله خان بود[٣].
زندگانی پُرماجرای بچهی سقا از رفتن او بهخدمت سربازی آغاز شد. در ۱٣٣٧ ش / ۱۹۱۹ م در سومین جنگ افغانستان و انگلستان شرکت داشت، اما پس از چندی از جنگیدن با عشایر مَنگلی خودداری کرد. در ۱٣٠٣ ش ترک خدمت کرد و به راهزنی پرداخت و با حمله به کاروانهای حکومتی، مال فراوان بهدست آورد و بخشی از غنایم را میان دهقانان تقسیم کرد. حکومت امانالله خان از دستگیری او ناتوان بود، از ینرو، شهرت یافت و گروهی به او پیوستند[۴] و مخالفان امانالله خان[۵]، اعم از داخلی و خارجی، او را از هر جهت برای سرنگون کردن دولت امانالله خان مناسب یافتند.
اشتباهات سیاسی امانالله خان در خلال دهسال سلطنت (اسفند ۱٢۹٧ - دی ۱٣٠٧ ش / فوریهی ۱۹۱۹ - ژانویهی ۱۹٢۹ م[٦]) زمینهی زوال حکومت را فراهم آورد. تا جاییکه امانالله خان تا زمان حملهی بچه سقا از اوضاع بیخبر بود، از ینرو، بچهی سقا و یارانش در ٢٣ دی ۱٣٠٧ کابل را محاصره کردند[٧]. روز بعد امانالله خان به نفع برادرش، عنایتالله خان، کناره گرفت و از کابل گریخت، و بچهی سقا در ٢۵ دی همانسال با عنوان «خادم دین رسولالله» طی یک سلسله جنگهای طولانی، کابل را تصرف کرد[٨]. شیوخ نقشبندی در ٢٧ دی امیری افغانستان را به بچهی سقا تفویض کردند[۹]. وی پس از جلوس بر تخت شاهی افغانستان اعلامیهای بهزبان عامیانه، که بیانگر خلقیات اوست، صادر کرد[۹]. در تاریخ افغانستان از ظهور بچهی سقا به نهضت سَقاوی یا سقاویه یاد میشود[۱٠]. پس از مدتی کوتاه، حکومت سقاوی براثر مضیقهی مالی، نارضایی مردم از مالیاتهای سنگین و حمایت نکردن علمای با نفوذی چون فضل عمر مجددی، در وضعیت دشواری قرار گرفت[۱۱]. دشمنان بچه سقا به حمایت محمدنادرخان، پسر سردار محمدیوسف خان که با امانالله خان پیوند دوری داشت، برخاستند. محمدنادرخان در میان افغانها بهخصوص ایلات مشرق نفوذ زیادی داشت. او که در این زمان بهحالت نیمه تبعید در فرانسه بهسر میبرد، بهدلیل ناآرامی اوضاع به افغانستان بازگشت و در طی جنگهای پُر دامنهای بر بچه سقا پیروز شد و در ۱٠ آبان ۱٣٠٨ ش / اول نوامبر ۱۹٢۹ م بچهی سقا و ده تن از افراد سرشناس حکومت او را اعدام کرد[۱٢]. حکومت بچه سقا بیش از هشت ماه و چند روز دوام نیافت . از او سکهای با سجع «خادم دین رسولالله امیرحبیبالله» در دست است[۱٣].
مرگ بچهی سقا بهمعنای پایان نهضت سقاوی نبود. در ۱٣٠۹ ش / ۱۹٣٠ م، کوهدامنیها شورش کردند که با خشونت سرکوب شدند. اما این اقدامات نتوانست خاطرهی بچهی سقا را از میان ببرد. او هنوز بهنام «شیر کوهسار» در فرهنگ عامیانهی کوهدامن زنده است. با اینکه برخی از تاریخنویسان از نهضت سقاویه بهعنوان نهضتی مرتجع یاد کردهاند، اما این قیام ظاهراً مردمی و ضدحکومت مرکزی بود، البته بهدلیل نقشی که شیوخ نقشبندی در حمایت از بچه سقا داشتند، نمیتوان آن را قیامی کاملاً خودجوش بهحساب آورد[۱۴].
[▲] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[▲] پینوشتها
[۱]- آریانا، ذیل «حبیبالله»؛ غبار، ص ٨۱٦
[٢]- غبار، ص ٨۱۵
[٣]- همانجا
[۴]- ایرانیکا، ذیل «بچهی سقا»
[۵]- غبار، ص ٧۵۱
[٦]- غبار، ص ٨٠۵، ٨٢۵
[٧]- فرخ، ۱٣٧۱ ش، ج ۱، ص ۴۹۵، ۴۹٧؛ ایرانیکا، همانجا
[٨]- ایرانیکا، همانجا
[۹]- رجوع کنید به مایل هروی، ص ۴٦
[۱٠]- ایرانیکا، همانجا
[۱۱]- همانجا
[۱٢]- فرخ، ۱٣٧٠ ش، ص ٢٢٧-٢٣۱؛ همو، ۱٣٧۱ ش، ج ۱، ص ۵٠٧؛ ایرانیکا، همانجا
[۱٣]- فرخ، ۱٣٧۱ ش، ج ۱، ص ۴۹٧
[۱۴]- ایرانیکا، همانجا
[▲] جُستارهای وابسته
□
[▲] سرچشمهها
□ رضوانی، محمداسماعیل، بچهی سقا، دانشنامهی جهان اسلام (جلد اول)، نویسنده: موسسه دائرةالمعارف الفقه الاسلامی، صفحه ۵٢۱؛ برگرفته از منابع اصلی زیر:
□ انجمن دائرةالمعارف افغانستان، آریانا دائرةالمعارف، کابل ۱٣٢٨-۱٣۴٨ ش
□ غلاممحمد غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، تهران ۱٣٦٨ ش
□ مهدی فرخ، تاریخ سیاسی افغانستان، ج ۱، قم ۱٣٧۱ ش
□ همو، کرسینشینان کابل، چاپ محمدآصف فکرت، تهران ۱٣٧٠ ش
□ نجیب مایل هروی، تاریخ و زبان در افغانستان، تهران ۱٣٦٢ ش
□ Encyclopaedia Iranica, s.v. “ Bača-ye Saqāo” (by D. Balland).