جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۶ خرداد ۱۳, شنبه

میرزا مهدی‌علی‌خان

از: دانشنامه‌ی آریانا

میرزا مهدی‌علی‌خان


فهرست مندرجات
خدمت‌گذاران انگلیسکمپانی هند شرقی

نواب خلدآشیان اعتمادالدوله میرزا مهدی‌علی‌خان مشهور بهادر حشمت جنگ (به انگلیسی: Mirza Mehdy Ali khan Bahadur Hashmat Jung) (زاده‌ی ۱٧۵٢ م - درگذشته‌ی ۱٨٠۴ م)، از اعاظم و اشرف ملک خراسان بود، که به‌خدمت کمپانی هند شرقی بریتانیا درآمد و در سال ۱٧۹٨ میلادی، عازم ایران شد و در آن‌جا به انجام مأموریت خود پرداخت. یکی از مأموریت‌های او تحریک و تهییج دربار ایران علیه افغانستان بود و هم‌چنین او مأموریت داشت که دربار ایران را در جهت‌گیری به‌نفع انگلستان و به ضرر فرانسه وادار نماید.


زندگی‌نامه

میرزا مهدی‌علی‌خان فرزند میرزا محمدصادق‌خان، حکیم‌باشی نادرشاه افشار، در ۱۱٦٦ هجری قمری (۱٧۵٢ میلادی) در خراسان زاده شد. اجداد او در عهد سلاطین صفوی عنوان وزارت خراسان را داشتند. پدر او، هنگام مرگ نادرشاه افشار در اردو با او حضور داشت. پس از آن به مشهد باز گشت و در آن‌جا اقامت گزید. در نوبت دوم حکومت شاهرخ، به‌عنوان سفیر روم برگزیده شد و او به‌جای خود فرزندش مهدی‌علی‌خان را عازم آن دیار کرد. مهدی‌علی‌خان در ربیع‌الاول ۱۱٨۵ هجری قمری به استانبول رفت و در آن‌جا به انجام مأموریت خود پرداخت. در همان‌جا بود که اخبار شورش‌ها و ناآرامی‌های مشهد به او رسید. بنابراین، از ادامه‌ی مأموریت خود صرف‌نظر کرد و راهی شام، مکه و عتبات شد، و از آن‌جا در سال ۱۱۹٣ هجری قمری (۱٧٧۹ میلادی) راهی بندر سورات گردید.

با آن‌که میرزا مهدی‌علی‌خان، در سن بیست‌وهفت سالگی وارد هندوستان شد و تا ۱٢٠۹ هجری قمری (۱٧۹۴ میلادی) از طرف کمپانی هند شرقی در بنارس به‌خدمت مشغول بود، اما علت آمدن او به هندوستان چندان مشخص نیست. با وجود این، آمدن او نتایج بسیار مهمی برای کمپانی هند شرقی انگلیس و سیاست‌های استعماری انگلستان در منطقه‌ (هندوستان، افغانستان و ایران) داشت. این اهمیت حتی برای کسانی چون میرزا عبداللطیف شوشتری معلوم بود. وی می‌نویسد:

    جماعت انگلیسیه که مآل‌اندیش و عاقبت‌بین و مدام علاج واقعه را پیش از وقوع می‌نمایند، دیدند که افاغنه کابل و قندهار که سلطنت ایشان در آن اوقات به زمان‌شاه ابدالی غلژه قرار گرفته بود. هندوستان و ممالک محروسه کمپنی را از مقوله و الجارالجنب‌اند به فکر این افتادند که دست او را از ممالک هند کوتاه نمایند که قصد این مملکت و تعرض به این نواحی پیرامون خاطر او نگردد و فکری که در این کار کردند - و چه نیکو اندیشند - گورنر دنکین، اول میرزا مهدی علیخان خراسانی را که مدت‌ها در هندوستان و از متوسلان او بود، از بمبئی از جانب خود به سفارت فرستاد تا به ملاحظه‌ی نزدیک و دور و مشاهده اوضاع دربار معدلت دستور حقایق آن نواحی را دریافته به‌عرض اولیای کمپنی رساند و چنان کرد.

شرح این مأموریت در جلد اول کتاب «تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس در قرن ۱۹»، نوشته‌ی محمود محمود به‌نقل از منابع گوناگون چنین آمده است:

    حمله‌هایی‌که در قرون گذشته از راه پنجاب و افغانستان به هندوستان شده بود، نشان می‌داد به‌چه سهولت و آسانی از این نواحی ممکن بود وارد هندوستان شد؛ علاوه بر این، حمله‌های اخیر نادرشاه افشار و احمدشاه درانی راه هجوم و حمله را به‌مراتب سهل‌تر نمود. زمان‌شاه پسر تیمورشاه پسر و جانشین احمدشاه درانی که یک شهریار جنگ‌جوی و جهان‌گیر به‌شمار می‌رفت، در این هنگام (۱٧۹٨-۱٧۹۹ م) جداً مشغول بود سرحدات پادشاهی افغانستان را تا رود گنگ امتداد دهد و به‌واسطه‌ی عدم رضایت راجه‌های هند از تجاوزات انگلیس‌ها در هندوستان، زمان‌شاه را به داخل هند دعوت می‌نمودند و حاضر بودند از روزی‌که زمان‌شاه داخل خاک هندوستان شود، روزانه یک لک روپیه مخارج جنگی به سپاهیان او بدهند. زمان‌شاه نیز مرد میدان این مبارزه بوده با قشون‌های نیرومند خود داشت به هندوستان حمله می‌نمود و تا لاهور هم پیش رفته بود.

    پادشاه افغانستان در این تاریخ بزرگ‌ترین خطر برای هندوستان انگلیس به‌شمار می‌رفت و نزدیکی او به هندوستان نیز انگلیس‌ها را فوق‌العاده به وحشت انداخت، چاره‌ای که به‌نظر آن‌ها رسید، فرستادن یک نماینده‌ی مطلع بود که با اعتبارات مالی زیاد به دربار شاه ایران روانه شود. بنابراین، مهدی‌علی‌خان نامی ملقب به بهادر جنگ که از معروفین رجال آن عهد هندوستان بود، از طرف انگلیس‌ها معین و به ایران اعزام گردید که شهریار ایران را به جلوگیری از زمان‌شاه برانگیزد.

مورخان ایرانی عهد قاجار از آمدن مهدی‌علی‌خان به ایران بسیار به اختصار سخن رانده‌اند. اعتمادالسلطه در تاریخ «منتظم ناصری» جز وقایع سال ۱٢۱۴ هجری قمری (۱٧۹۹ میلادی) چنین می‌نگارد:

    هم در این سال مهدی‌علی‌خان ملقب به بهادر جنگ از جانب حکومت هندوستان انگلیس با تحف و هدایا به دربار معلی آمده سلطنت اعلیحضرت خاقان کشورستان را تهنیت و تبریک گفت.

در «ناسخ‌التواریخ» نیز به‌همین اختصار آمدن این شخص ضبط شده است. در «روضةالصفای ناصری» این موضوع اندکی مفصل‌تر بیان شده که در زیر نقل می‌شود:

    در این ایام مهدی‌علی‌خان ملقب به بهادر جنگ از جانب فرمانروای هندوستان نامه و تحفه‌ی پادشاه انگلیس را حامل و از راه دریای عمان به بندر بوشهر آمده حکام عرض راه فارس و عراق به اشارت کارگزاران خسرو آفاق مقدم او را پذیره شدند و در اواخر ربیع‌الاولی ۱٢۱۴ به‌شرف تقبیل درگاه حضرت پادشاه اسلام مشرف شد. نامه و هدایای او از نظر همایون اعلی گذشت و مطبوع طبع مبارک گردید... چون بعد از نادرشاه افشار احمدخان افغان حکومت افغانستان یافت و اولاد او در کابل و قندهار استقلال داشتند و در این ایام ویلیام چهارم پادشاه انگلیس هندوستان را به‌تصرف درآورد و از جانب او کمپانی در کلکته هند نشستند، چون آوازه‌ی استقلال و جلال حضرت خاقانی را استماع کرد، چنان‌که قانون سلاطین است، تهنیت برآراست و سفیر و تحفه بفرستاد و اظهار دوستی و مودت کرد و ضمناً تمنی نمود که دولت علیه ایران را با دولت بهیه انگلیس موافقتی باشد که افاغنه قصد تسخیر هندوستان ننمایند و سپاه ایران‌شاه آن طایفه را فارغ و آسوده نگذارند که به‌فکر عزیمت هندوستان در افتند. پس از روزی چند پادشاه حکمت‌آگاه گیتی‌پناه مهدی‌علی‌خان نواب را رخصت انصراف داده مخلع و خورسند با جواب‌ نامه ملاطفت ختامه روانه مقصد فرمود.

آن‌چه در بالا گفته شد، تقریباً تمام آن تفصیلاتی است که مورخان ایرانی در باب آمدن مهدی‌علی‌خان به دربار قاجار نوشته‌اند. اما یک مورخ انگلیسی به‌نام رابرت گرنت واتسون (Robert Grant Watson)، که خود نیز بعدها در بازی سیاست روز وارد شد و در سفارت انگلیس در تهران سمت منشی‌گری داشته است، در کتاب خود موسوم به «تاریخ قاجاریه» که رویدادهای سال‌های ۱٨٠٠ تا ۱٨۵٨ میلادی (۱٢۱۵-۱٢٧۴ قمری) را درباره‌ی ایران نوشته است در باب آمدن مهدی‌علی‌خان و مأموریت او چنین می‌نویسد:

    کمی بعد از مراجعت فتح‌علی‌شاه از خراسان به طهران از آمدن یک نماینده‌ی مختار دولت انگلیس او را خبردار نمودند؛ مأموریت این شخص این بود که روابط سیاسی بین حکومت هندوستان انگلیس و دربار ایران برقرار نماید. این شخص موسوم بود به مهدی‌علی‌خان و از جانب حاکم بمبئی مأمور شده بود. مقصود عمده‌ی مأموریت او این بود که سعی نماید شاه ایران را حاضر کند تا به افغان‌ها حمله نماید و به این وسیله خیال حکمرانان انگلیس را که در هندوستان استیلا پیدا کرده بودند، راحت و آسوده گرداند و انگلیس‌ها در این هنگام در وحشت بودند که مبادا زمان‌شاه به هندوستان حمله کند و سعی می‌نمودند این خطر را برطرف نمایند. این نماینده‌ی مختار حکومت هندوستان انگلیس با خیال آزاد شروع به انجام مأموریت خود نمود، در حالی‌که ملامت‌های وجدانی او نیز در موقع انحراف از اصول حقیقت‌دوستی در او تأثیر نداشت.

    مهدی‌علی‌خان در مذاکرات خود بسیار دقیق بود که وزرای دربار ایران حس نکنند که اولیای امور انگلستان در هند از پادشاه افغانستان در وحشت می‌باشند؛ بلکه سعی داشت نشان بدهد که حکومت هندوستان انگلیس مایل است زمان‌شاه افغان به هند حمله کند و نتیجه‌ی آن‌را بفهمد و بداند به‌چه سهولت می‌توان او را شکست داد. خود مهدی‌علی‌خاناین مأموریت خود را خوب شرح می‌دهد. می‌گوید: من در مکاتبات خود مخصوصاً از بردن اسم فرمانفرمای هندوستان خودداری نمودم، اما من غیررسم از فجایع و غارت افغان‌هادر لاهور شرح مفصلی بیان نمودم و مخصوصاً گفتم هزاران سکنه‌ی شیعه‌ی آن نواحی از ظلم و تعدی افغان‌ها متواری شده به ممالک کمپانی شرقی هندوستان انگلیس پناهنده شده‌اند و علاوه نمودم اگر پادشاه ایران قادر است از تجاوزات پادشاه افغان جلوگیری کند، به خداوند لایزال و عالم انسانیت هر دو خدمت کرده است و می‌افزاید: من سعی کردم پادشاه ایران وسایل حرکت محمودشاه افغان و فیروزشاه افغان را که هر دو برادرهای پادشاه افغانستان بودند زودتر فراهم آورد. این دو برادر به پادشاه ایران پناهنده شده بودند که مساعدت شاه ایران را جلب نمایند تا به کمک او به برادر خودشان زمان‌شاه غلبه کنند.

    مهدی‌علی‌خان هنگام مأموریت خود یک اعتبارنامه‌ی مالی از جانب حکومت بمبئی همراه داشته و یک کاغذ هم از حکومت بمبئی برای پادشاه ایران حامل بوده و مضمون این کاغذ مهدی‌علی را مختار قرار داده بود که هر طور صلاح بداند و هر قراردادی را که بخواهد با دولت ایران ببندد، می‌تواند ببندد؛ ولی می‌نویسد اگر چشم وزرای ایران به این اعتبارنامه افتاده بود، یقین حاصل می‌کرد که حکومت هندوستان انگلیس مایل است مساعدت دولت ایران را در باب جلوگیری از افغان‌ها خریداری نماید. مهدی‌علی‌خان همین‌که موافقت شاه را حس کرد و ملتفت شد که شاه ایران بدون کمک مالی انگلیس حاضر است به افغانستان حمله کند، از ارائه دادن کاغذ اعتبارنامه‌اش خودداری نمود و کاغذ دیگری به‌جای آن پیش خود تهیه نموده به این مضمون که او از جانب هندوستان انگلیس به دربار شاه ایران اعزام شده است که: اولاً در مرگ پادشاه سابق عموی او تسلیت بدهد و بعد به پادشاه فعلی که جانشین او می‌باشد، تهنیت بگوید.

    مأموریت مهدی‌علی‌خان به موفقیت او خاتمه یافت، مظفر و منصور در حالتی‌که از انجام مأموریت خود نهایت رضایت را داشت به هندوستان مراجعت کرد و فرمانی هم از شاه ایران تحصیل نمود که هر جا فرانسوی‌ها بخواهند به‌خاک ایران قدم بگذارند، آن‌ها را گرفتار و توقیف و حبس نماید.

میرزا مهدی‌علی‌خان در بازگشت از ایران عازم کرمانشاه و از آن‌جا عتبات عالیات شده و مبالغ هنگفتی جهت تعمیر بقاع متبرکه کمک به حاجتمندان، آن سرزمین نمود. سپس از طریق بندر بصره با کشتی‌های انگلیسی به‌سوی بوشهر حرکت کرد. از بوشهر عازم بمبئی گردید و مورد استقبال حاکم انگلیسی آن‌جا قرار گرفت.

حکمران هند طی نامه‌ای - به‌تاریخ بیست‌ویکم فوریه ۱٨٠٠ میلادی - به میرزا مهدی‌علی‌خان نوشت:

    بدین‌وسیله لازم می‌دانم خشنودی کامل خود را از نتایجی که در این مأموریت کسب کرده‌اید، به شما اعلام کنم و از این‌که شاه ایران با شما رفتاری درخور داشته است، نشان از شخصیت والای شما و حکایت از توانایی فردی و قاطعیت عمل در شماست و همه‌ی این‌ها نشان‌دهنده‌ی این واقعیت است که شما در انجام مأموریت خود کاملاً موفق بوده‌اید. اگر خداوند رضایت کامل از کار شما داشته باشد، به‌زودی زمینه‌ی تشویق و تمجید شما در هندوستان و هم‌چنین در انگلستان فراهم خواهد شد.

از این زمان به بعد در خدمات نظامی ظاهراً به نفع انگلستان علیه فرانسه جنگید. پس از پیروزی‌هایی که به‌دست آورد و باعث شکست فرانسویان در مصر گردید از سمت خود جهت اقامت در عتبات استعفأ نمود. حاکم بمبئی جوناتان دُنکین ماهی هشت‌صد روپیه مقرری برای وی در نظر گرفت. او در ۱٧ ربیع‌الثانی ۱٢۱۹ هجری قمری (٢۵ جولای ۱٨٠۴ میلادی)، در سن پنجاه‌ویک سالگی، در بوشهر درگذشت. درگذشت او موجب تأسف شدید جاناتان دُنکین و دیگر مسئولین کمپانی هند شرقی گردید و آنان ترتیبی دادند که جسد میرزا مهدی‌علی‌خان در شهر مقدس نجف دفن شود.


[] يادداشت‌ها





[] پيوست‌ها


...


[] پی‌نوشت‌ها

...










شوشتری، میر عبداللطیف، تحفةالعالم، صص ۴٨۱-۴٨٢
تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس در قرن نوزدهم میلادی، ج ۱، صص ۱٠-۱۱








[] جُستارهای وابسته






[] سرچشمه‌ها







[] پيوند به بیرون

[۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]

رده‌ها:...