|
ازدواج با محارم
فهرست مندرجات
- واژهشناسی
- پیشینهی تاریخی
- انواع
- روایی و آمار
- درونهمسری و تولیدمثل
- از دیدگاه ادیان
- از لحاظ حقوقی
- از نظر علمی
- يادداشتها
- پيوستها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
ازدواج آمیزش جنسی
ازدواج با محارم یا زنا با محارم (به انگلیسی: Incest، با تلفظ آمریکایی: Incest)، مفهومی است که در آن اشاره به نوعی پیوند زناشویی یا رابطهی جنسی با محارم (آمیزش جنسی میان پدر و دختر، مادر و پسر، و یا خواهر و برادر) یا خویشاوندان نزدیک (کسانی که باهم پیوندهای ژنتیکی یا خونی دارند، مانند عموزادگان) میشود. براساس تعریف قاموس مریم-ويبستر (Merriam–Webster's Dictionary)، «زنا با محارم» (Incest)، آمیزش جنسی (Sexual intercourse) میان اعضای خانواده یا خویشان نزدیک که از نظر قانونی ممنوع است و جرم محسوب میگردد.
▲ | واژهشناسی |
ازدواج با محارم یا زنا با محارم، پیوند زناشویی یا آمیزش جنسی با کسانی که از نظر شریعت نکاح یا رابطه ی جنسی آنها حرام و از لحاظ قانون ممنوع باشد. واژهی انگلیسی «Incest» برگرفته از واژهی لاتین «incestus» است که بهطور کلی، بهمعنای «ناپاک» (impure) و «بیعفت» (unchaste) میباشد.
▲ | پیشینهی تاریخی |
در باب چهارم سفر پیدایش (آیات ۱ و ٢) آمده: «حوّا از آدم حامله شده، پسری زایید. آنگاه حوّا گفت: «به كمك خداوند مردی حاصل نمودم.» پس نام او را قائن (یعنی «حاصل شده») گذاشت. حوّا بار دیگر حامله شده، پسری زایید و نام او را هابیل گذاشت» و در ١٧ بیان شده است: «چندی بعد همسر قائن حامله شده، پسری بهدنیا آورد و او را خَنوخ نامیدند». هنری هلی، در «راهنمای کتاب مقدس» مینویسد: «همسر قائن (۴: ١٧)، باید قاعدتاً خواهر او بوده باشد، چرا كه حوا «مادر جمیع زندگان» (٣: ٢۰) بود. آدم، پسران و دختران دیگری دارد كه نام آنها مشخص نشده (۵: ۴)، یعنی طبق روایات او دارای ٣٣ پسر و ٢٧ دختر بوده است.»
در روایات اسلامی آمده: «آدم و حوا، وقتی در زمین قرار گرفتند، خداوند اراده کرد که نسل آنها را پدید آورده و در سراسر زمین منتشر گرداند. پس از مدتی حوا باردار شد و در اولین وضع حمل، از او دو فرزند دوقلو، یکی دختر و دیگری پسر بهدنیا آمدند. نام پسر را «قابیل» و نام دختر را «اقلیما» گذاشتند. مدتی بعد که حوا بار دیگر وضع حمل نمود، باز دوقلو بهدنیا آورد که مانند گذشته یکی از آنها دختر بود و دیگری پسر. نام پسر را «هابیل» و نام دختر را«لیوذا» گذاشتند.
فرزندان بزرگ شدند تا به حد رشد و بلوغ رسیدند. خداوند به آدم وحی کرد که قابیل با لیوذا، همزاد هابیل ازدواج کند و هابیل با اقلیما همزاد قابیل ازدواج نماید. آدم فرمان را به فرزندانش ابلاغ کرد، اما قابیل از انجام این فرمان سرپیچی کرد. زیرا «اقلیما» همزادش، زیباتر از «لیوذا» بود، حرص و حسد آنچنان قابیل را گرفتار کرد که به پدرش تهمت زد و با تندی گفت: «خداوند چنین فرمانی نداده است، بلکه این تو هستی که چنین انتخاب کردهای؟»
نظر مشهور دانشمندان مسلمان این است که در آنزمان، از آنجا که هنوز قانون تحریم ازدواج خواهر و برادر از طرف خداوند قرار داده نشده بود و چون راهی برای بقای نسل بشر غیر از این راه نبوده، ازدواج آنها با یکدیگر صورت گرفته است.
از اساطیر ملل دیگر نیز پیدا است که در آغاز پیدایش انسان، نباید هیچ قاعدهای برای رابطهی جنسی آدمیان وجود داشته بوده باشد، اما بهتدریج این رابطه قانونمند شد. مثلاً در اساطیر رومی، ژوپیتر (Jupiter)، که خدای خدایان، خدای آسمان و خدای آذرخشهای آسمانی محسوب میشد، با خواهر خود، ژونو (Juno) ازدواج کرد.
به نوشتهی ویل دورانت، دولت مصر در بسیاری از چیزها، حتی زنا با محارم، به دولت ناپلئون شباهت داشت. شاه غالباً خواهر و گاهی دختر خود را به همسری خویش اختیار میکرد، به این بهانه که خون خاندان سلطنتی را پاک و پاکیزه نگاه دارد. بهدشواری میتوان گفت که این عادت از نیروی تناسل شاهان مصر کاسته و آنرا ضعیف کرده باشد. آنچه مصریان، پس از تجربه چند هزار ساله، در آن شک نداشتند این بود که چنین کاری سبب ضعیف شدن نیروی تناسل نمیشود؛ بههمین جهت، عادت همسری با خواهران از شاه به همه طبقات مردم سرایت کرد؛ در قرن دوم میلادی، دو سوم ساکنان آرسینوئه از این قاعده پیروی میکردند. در شعر مصری قدیم کلمات «برادر» و «خواهر» همان معنای «عاشق» و «معشوق» امروزی را داشته است. فرعون، علاوه بر خواهران خود، زنان دیگری نیز داشته است که از میان اسیران جنگی بر میگزیده یا بزرگان مملکت، یا شاهزادگان بیگانه به او هدیه میکردهاند.
اخناتون (Akhenaten) (درگذشتهی ۱۳۳۴ یا ۱۳۳٦ پیش از میلاد)، از همسرش نفرتیتی (Nefertiti)، که میگویند در زیبایی همتا نداشت، شش دختر و یک پسر به دنیا آورد. وی بعدها دو تن از دخترانش را نیز به زنی گرفت. در آن دوران معمول بود که پادشاهان برای حفظ تبار و خاندان سلطنتی با دختر یا خواهر خود ازدواج میکردند.
در چین باستان، ازدواج عموزادهها که نام خانوادگی یکسان داشتند، مانند ازدواج خواهر و برادر مجاز نبود، در حالیکه ازدواج دختر و پسر داییها، خالهها و عمهها اشکالی نداشت.
▲ | گونهها |
▲ | روایی و آمار |
▲ | درونهمسری و تولیدمثل |
▲ | از دیدگاه ادیان |
▲ | از لحاظ حقوقی |
حسین حاج فرج دبّاغ، مشهور به عبدالکریم سروش، که بهنظر او «زنای با محارم یک حق است نه کاری غیراخلاقی» میگوید: «در گذشته ارتباط جنسی با محارم اخلاقاً ممنوع بوده ولی امروزه بهعنوان یک حق شناخته میشود و چنانچه رضایت طرفین باشد مشکلی ندارد. در گذشته ارتباط یک زن شوهردار اخلاقاً مذموم بوده ولی امروزه یک حق محسوب میشود. یعنی اگر زنی چنین کاری کند، هیچ قانونی حق ندارد گریبانش را بگیرد. حتی اجازه ندارد به اندازهی یکجای پارک نامناسب او را جریمه کند. بیاخلاقی در گذشته، امروز بهعنوان حق مجاز میشود.»
▲ | از نظر علمی |
از دید روانشناسی، نظریهی فروید بر این اساس بنا شده است که رفتاری که انسان در بزرگسالی بروز میدهد، تحت تأثیر امیال و انگیزههایی قرار دارد که در کودکی در شکل گرفتهاند. فروید ادعا میکند که بیشتر این انگیزهها در ارتباط با آمیزش جنسی و فانتزیهای سکسی است که جامعه آنها را ممنوع کرده است و بهوسیله مکانیسم دفاعی خود پنهان شدهاند. مطابق این نظریه، انگیزههای جنسی که در نهاد برانگیخته میشوند، از هفتههای آغازین زندگی وجود دارند و بخشی طبیعی از رشد انسان را تشکیل میدهند.
[▲] يادداشتها
[▲] پيوستها
...
[▲] پینوشتها
...
تعریف «Incest»، در Merriam–Webster's Dictionary
هنری هلی، راهنمای کتاب مقدس، ص ۴٢
(طباطبایی، حسین، تفسیر المیزان، ج ۴، ص ٢٣٦). برخی بااستفاده از آیهی ۱ سورهی نسأ: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً» (اى مردم از پروردگارتان كه شما را از نفس واحدى آفريد و جفتش را [نيز ] از او آفريد و از آن دو مردان و زنان بسيارى پراكنده كرد، پروا داريد)، معتقدند: كه تكثیر نسل فرزندان آدم تنها از طریق آدم و همسرش صورت گرفته و موجود ثالثی در آن دخالت نداشته است. لازمهی این سخن آن است كه فرزندان آدم (بهصورت برادر و خواهر) با هم ازدواج كرده باشند؛ زیرا اگر آنها با همسران دیگری ازدواج كرده باشند، سخن خدا «مِنْهُمَا» (از آن دو) صادق نخواهد بود.
رجوع شود به ترجمهی فارسی المیزان، ج ۴، ص ٢۱٦.
رجوع شود به: ویل دورانت، تاریخ تمدن، جلد اول، مشرق زمین، سرفصل مصر
[▲] جُستارهای وابسته
□
□
□
[▲] سرچشمهها
□
□
□
□
[▲] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]
ردهها: │ ...