جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۶ تیر ۲۵, یکشنبه

تحریف

از: دانشنامه‌ی آریانا

تحریف


فهرست مندرجات
واژه‌های اسلامیکتاب‌مقدس

تحریف (به انگلیسی: Distortion، با تلفظ آمریکایی: Distortion و Alteration، با تلفظ آمریکایی: Alteration)، اصطلاح عربی است که در سنت اسلامی، برای بیان تغییرات در تورات و انجیل گفته می‌شود و مسلمانان مدعی هستند که مطالب انجیل و تورات به‌دست یهودیان و مسیحیان برخلاف اصلش تغییر یافته‌اند. با این وجود، در قرآن آیه‌ای مبنی بر تحریف کتاب مقدس توسط یهودیان و مسیحیان وجود ندارد.


واژه‌شناسی

تحریف، که از ماده «حرف» در زبان عربی است، به‌معناى گوشه، كنار و طرف است. از آن‌جا که تحريف از باب تفعيل است، به‌معناى كناره‌بردن و به گوشه كشاندن خواهد بود؛ از اين‌رو، تحريف گفتار به اين معناست كه با تغيير و جابه‏‌جا كردن كلمات و جملات يا تفسير نادرست، مفهوم مورد نظر متكلم را از بستر صحيح و مطلوب خارج ساخته، به‌ مفهومى كناره بكشاند كه در حاشيه معناى اصلى جاى داشته باشد.

تحریف، در لغت، به‌معناى تفسیر سخن برخلاف مقصود، یعنى کج‌کردن و گرداندن سخن از معناى اصلى‌اش (متمایل کردن یک چیز از مسیر اصلی آن). آیه‌ی «یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ» نیز به‌همین معنا تفسیرشده است، یعنى سخنان را از جایگاه اصلى‌اش بر مى‌گردانند. تحریف در واقع، نوعی تغییر و تبدیل است، که کسی سخنی یا عبارتی را طوری وانمود کند، «مقصودی را که باید بفهماند نفهماند، و یک مقصود دیگری را برساند». در لغت‌‌نامه دهخدا آمده:

    بگردانیدن سخن (تاج المصادر بیهقی، و زوزنی). گردانیدن سخن از جای وی (منتهی الارب، ناظم الاطباء، از اقرب الموارد، و از قطر المحیط). گردانیدن سخن و چیزی را از وضع و حالت خود (غیاث اللغات، و آنندراج)... تغییر هر چیز عموماً و تغییر کتاب خصوصاً (فرهنگ نظام). به‌طور مثال، در تاریخ بیهقی آمده: «روا نیست در تاریخ تحریف و تغییر و تبدیل کردن» و همو می‌نویسد: «گفت درخواستم تا مردی مسلمان در میان کار من باشد که دروغ نگوید و سخن تحریف نکند.»

امّا در اصطلاح، تحریف به‌معنای دگرگون‌کردن و وارونه‌سازی است و مصادیق گوناگونی دارد. از جمله مصادیق تحریف می‌توان به تحریف متن به کاستی (تحریف به کاهش و افتادگى)، و تحریف متن به فزونی (تحریف با زیاد کردن، یعنی اگر چیزی اضافی به متن وارد شود) اشاره کرد. این دگرگون‌سازی می‌تواند در واژه‌ها و عبارات یک سخن (الفاظ، کلام)، یا یک متن باشد، و یا در تعبیر و تفسیر آن.


گونه‌ها

تحریف انواعی دارد كه مهم‌ترین آن‌ها عبارت است از تحریف لفظی (عوض كردن ظاهر كلام به‌وسیله‌ی حذف بخشی از آن یا اضافه كردن عبارتی به آن و یا جابه‌جا كردن كلمات آن به‌گونه‌ای كه معنای كلام تغییر كند) و تحریف معنوی (بدون تصرف در لفظ، كلام را به‌گونه‌ای معنا كنند كه خلاف مقصود گوینده است).[]

تحریف لفظی

تحریف لفظی به ایجاد تغییراتی در حرکات و حروف یک کلمه و یا کم و زیاد کردن کلمات و عبارات یک متن برای دست یافتن به‌معنای جدید و یا تغییر معنای موجود، گفته می‌شود. بنابراین، تحریف لفظی بر دو قسم است: ۱- افزودن بر متن؛ ۲- کاستن از متن (تحریف لفظی، به‌معنای افزودن، کاستن یا جابه‌جایی الفاظ و عبارات است).

تحریف معنوی

تحریف معنوی به‌معنای تفسیر به رأی است. تحریف معنوی، به‌معنای این است که در عین حفظ اصل کلمات و عبارات متن، در ترجمه یا تفسیر، معنایی بر خلاف آن‌چه مقصود از متن است، ارائه شود. این تحریف، در اصل کتاب و منبع نیست، بلکه در واقع ایجاد انحراف در دایره‌ی معرفت و فهم از متن است.


تحریف کتاب‌مقدس

معمولاً مسلمانان در مورد کتاب‌مقدس ادعا دارند که این کتاب تحریف شده است. این ادعا گاهی بسیار بلندپروازانه و غیرمنطقی به‌نظر می‌رسد؛ زیرا در قرآن نه‌تنها سخنی از این تحریف نیست، بلکه قران خود را گواهی راستی و درستی تورات و انجیل می‌داند.

در قرآن آمده: «قرآن، كتاب‌های آسمانی پیشین را تصدیق می‌‏كند»[سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۹۷]، «بگوييد ما به خدا و آنچه بر ما و آن‌چه بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط نازل شده و آن‌چه به موسی و عيسی و آن‌چه به پيامبران (ديگر) از سوی پروردگارشان داده شده است ايمان آورده‌‌ايم، و بين هيچ‌‏يك از آنان فرق نمی‌‏گذاريم و و در برابر فرمان او تسليم هستيم»[سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۱۳٦؛ و نیز سوره‌ی آل عمران، آیه‌ی ۸۴]، «بگو ای اهل كتاب مادام كه به تورات و انجيل و آن‌چه از سوی پروردگارتان بر شما نازل شده است، عمل نكرده‏‌ايد، بر هيچ [آيين صحیح و درستی] نيستيد»[سوره‌ی مائده، آیه‌ی ٦۸]، «ای اهل ایمان! به خدا و پیامبرش و کتابی که بر پیامبرش نازل کرده و به کتابی که پیش از این فرستاده [تورات و انجیل] ایمان بیاورید و هركس به خداوند و فرشتگانش و كتاب‌هايش و پيامبرانش و روز بازپسين، كفر بورزد، به گمراهی دور و درازی افتاده است‏»[سوره‌ی نسأ، آیه‌ی ۱۳٦] و ... هم‌چنین در قرآن بیان شده است: «هیچ‌کسی نمی‌تواند کلمات خدا را تغییر دهد»[سوره‌ی انعام، آیه‌ی ٣۴] و نیز: «کلام خدای تو از روی راستی به انجام رسيد، هيچ‌كسی نمي‏‌تواند سخنان او را دگرگون سازد»[سوره‌ی انعام، آیه‌ی ۱۱۵].

حجت‌الاسلام مهراب صادق‌نیا، استاد دانشگاه ادیان و مذاهب در ایران، در بیان دلایل اعتقاد برخی متکلمان اسلامی به تحریف‌شدگی کتاب مقدس می‌گوید:

    پاره‌ای از تعارضات ظاهری در تورات و قرآن وجود دارد که سبب ایجاد این اختلاف‌ شده است؛ به‌عنوان مثال، در سنت یهودی از اسحاق به‌عنوان ذبیح یاد شده است در حالی‌که مسلمانان، اسماعیل را ذبیح قلمداد می‌کنند. از سوی دیگر، باوری وجود دارد که خداوند در کتاب مقدس تنها به آمدن اناجیل وعده داده و به ظهور پیامبر، بشارتی نداده است؛ بدین جهت، متلکمان اسلامی، با تأکید بر این نکته به تحریف‌شدگی کتاب مقدس گواهی می‌دهند. هم‌چنین به‌روایت کتاب مقدس،‌ سرزمینی که امروزه توسط صهیونیست‌ها غصب شده است، ارض موعود ذکر شده در تورات محسوب می‌شود و حضور در آن توجیه پیدا می‌کند و چون این توجیه، موجب بروز ظلم‌و‌ستم شده، پس این وعده دلالتی بر تحریف‌‌شدگی آیات موجود در تورات است.

    اما این سه دلیل در شرایطی مطرح می‌شود که به‌صراحت می‌توان ادعا کرد که در قرآن، هیچ آیه‌ای که بتوان از آن استفاده کرد و مدعی شد که یهودیان و مسیحیان کتاب مقدس را تحریف کرده‌اند، وجود ندارد و در خوش‌بینانه‌ترین شرایط، آیاتی موجودند که یهودیان را به این نکته متهم می‌کنند که حرف‌های خودشان به‌جای حرف خدا جا می‌زنند. از سوی دیگر، شواهد تاریخی، این اندیشه را تأیید نمی‌کنند و معتقدند این کتاب مقدس، همان کتابی است که خدا در قرآن به آن اشاره می‌کند. قدیمی‌ترین نسخه‌ی کامل این کتاب به قرن چهارم میلادی باز می‌گردد. لذا سه قرن پیش از اسلام، این کتاب به‌همین شکل در دست یهودیان بوده است و این بدان معناست که امکان جابه‌جایی یک آیه یا کلمه وجود ندارد. شواهد قرآنی نیز با اشاره به یهودیان می‌گوید، قرآن، «کتابی که در دست شماست» را تصدیق می‌کند؛ از این‌رو، تلاش برای انکار حقانیت کتاب‌مقدس از دل قرآن بیهوده است.

پس، ادعای پاره‌ای از مسلمانان، مبنی بر تحریف‌شدگی کتاب‌مقدس، هیچ‌گونه پایه‌ی قرآنی ندارد، و فقط به این دلیل ابراز شده است، که آنان مندرجات کتاب‌مقدس را گاهی با برخی از آیات قرآن و بیشتر با باورهای خود متناقض می‌یابند.

با وجود این، قرآن واژه‌ی تحریف را در مورد یهودی‌ها به‌کار برده است. در آیه‌ی ٧۵ سوره‌ی بقره آمده: «آيا انتظار داريد به [دين] شما ايمان بياورند، با آن‌كه گروهى از آنان سخنان خدا را مى‌شنيدند و پس از فهميدن، آن‌را تحريف می‌كردند، در صورتی‌که خودشان هم می‌دانستند.» منظور قرآن از این تحریف، تحریف معنوی است.


تحریف قرآن

یکی از مسائل مهمی که در مورد قرآن مطرح بوده و از حساسیت بیش‌تری برخوردار است مسئله‌ی تحریف قرآن می‌باشد که پیوسته در حوزه‌ی قرآنی، ذهن هر مسلمانی به‌ویژه دانشمندان اسلامی را به‌خود مشغول داشته، هر چند که همه‌ی آن‌ها یقین بر عدم تحریف قرآن را دارند و معتقدند این قرآنی که امروز در دست دارند، عین همان قرآنی است که در زمان پیامبر اسلام، نازل شده و چیزی از آن کم و زیاد نگردیده، اما در این میان عده‌ای نیز می‌گویند همان‌طوری که کتاب‌های پیشین تحریف شده است، این کتاب نیز تحریف شده و این‌ها، در این خصوص به‌برخی از احادیث و روایت‌های اسلامی اشاره می‌کنند. با این حال، تحریف در اصطلاح قرآن‌پژوهی، به هفت معنا آمده است:

۱- تحريف معنوى: يعنى گفتار، به‌غير وجه و طريق آن تفسير شود و مدلول لفظ به‌معنايى كه به دلالت وضعى يا بر حسب قرائن متداول در آن ظهور ندارد، تأويل گردد؛ به‌همين علت است كه اين‌گونه تأويل مردود است و در لسان شريعت مقدس تحت عنوان تفسير به رأى، ياد شده و از آن نهى شده است. پيامبر اسلام می‌گوید: «هر كس قرآن را به رأى (و ديدگاه شخصى) خود تفسير كند، جايگاه خود را در آتش فراهم می‌نمايد.»[]

٢- تحريف موضعى: بدين معنا كه ثبت آيه يا سوره بر خلاف ترتيب نزول آن باشد. اين امر در آيات به باور بيشتر مفسران و قرآن‏‌پژوهان رخ نداده و برخى در آيات انگشت‌شمارى به جابه‏‌جايى قائل شده‏‌اند، ولى ترتيب سوره‏‌ها به اتفاق علما بر اساس ترتيب نزول نبوده و در توقيفى بودن يا عدم توقيفى بودن ترتيب فعلى بين دانشمندان اختلاف نظر است.

٣- تحريف در قرائت قرآن: يعنى كلمه‏‌اى بر خلاف قرائت متداول بين عموم مسلمانان تلاوت گردد. اين نوع تغيير رخ داده، ولى به تحريف قرآن نينجاميده است.

۴- تحريف در نحوه اداى كلمات: مانند لهجه‏‌هاى قبايل عرب كه هنگام تكلم در نحوه‌ی حركات و اداى يك حرف يا كلمه با هم اختلاف داشتند. اين اختلاف مادامى كه بناى اصلى كلمه فرد نباشد و معنايش دگرگون نشود، رواست، ولى اگر موجب خطا شود و با قواعد عربى ناسازگار باشد، مجاز نيست؛ هم‏‌چنين اگر تحريف در لهجه موجب تغيير در معناى كلمه گردد، جايز نيست.

۵- تحريف به تبديل كلمه: اين نوع تحريف در طول تاريخ اسلام نيز رخ نداده و اگر هم از سوى بعضى چنين تغييراتى انجام شده باشد، در حاشيه و حالت انزوا بوده که با گذر زمان به‌طور كلى از ميان رفته است و جز خاطره، هيچ اثرى از آن باقى نمانده است.

٦- تحريف به زيادت: اين نوع تحريف به اتفاق دانشمندان و مفسران رخ نداده و اگر كلمه يا عبارتى در برخى روايات نقد شده كه بين آيات آمده، توضيح‏‌ها و تفسيرهايى بوده كه مفسر يا راوى براى آگاهى مخاطبانش بر آيه افزوده است. (مانند تفسيرهاى مزجى).

٧- تحريف به كاستى: يعنى چيزى از قرآن حذف و ساقط شده باشد. اين نوع تحريف محل بحث است و به اعتقاد اكثر قريب به اتفاق علماى شيعه و سنّى و محققان قرآن‏‌پژوه و نيز به دلايل عقلى و نقلى و تاريخى رخ نداده است.[]

مسلمانان، در این‌که قرآن کنونی دست‌نخورده و همان قرآن نازل‌شده بر پیامبر اسلام است، تردیدی ندارند. بنابراین، از نظر آن‌ها تحریف لفظی در مورد قرآن به کلی منتفی است؛ در حالی‌که شواهد تاریخی می‌تواند، این باور را به چالش بکشد. اما در مورد تحریف معنوی قرآن تردیدی وجود ندارد؛ زیرا تفسیر به رأی همان تحریف معنوی است که بسیار اتفاق افتاده است.


[] يادداشت‌ها




[] پيوست‌ها


...


[] پی‌نوشت‌ها

...


جوهرى، صحاح‌اللغه، ج ٣، ص ۱٣۴٢؛ لسان‌العرب، ج ۹، ص ۴٣.

سوره‌ی نسأ، آیه‌ی ۴٦


[] جُستارهای وابسته






[] سرچشمه‌ها







[] پيوند به بیرون

[۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]

رده‌ها:...