جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۶ بهمن ۲۳, دوشنبه

رازهای افغانستان پس از طالبان

از: دانشنامه‌ی آریانا

مزدبگیران سیا در افغانستان

مروری بر کتاب ریاست اس


رازهای افغانستان پس از طالبان

استیو کول، ژورنالیست آمریکایی و نویسنده‌ی کتاب «ریاست اس: جنگ‌های مخفی سیا در افغانستان و پاکستان» (Directorate S: The C.I.A. and America's Secret Wars in Afghanistan and Pakistan)

استیو کول (Steve Coll) (زاده‌ی ۸ اکتبر ۱۹۵۸ میلادی)، ژورنالیست آمریکایی و برنده‌ی جایزه‌ی ادبی پولیتزر (Pulitzer Prize) به‌خاطر کتاب پُرفروش «جنگ اشباح» (Ghost Wars)، برای نخستین‌بار داستان حماسی و جذابی از تلاش‌های اطلاعاتی، نظامی و دیپلماتیک آمریکا برای شکست‌دادن القاعده و طالبان در افغانستان و پاکستان را در کتاب «ریاست اس: جنگ‌های مخفی سیا در افغانستان و پاکستان» (Directorate S: The C.I.A. and America's Secret Wars in Afghanistan and Pakistan) بیان می‌دارد. او در این کتاب پرده از چهره‌های مزدبگیران سیا در افغانستان، افرادی مانند: دکتر عبدالله عبدالله، دکتر اشرف غنی احمدزی، حامد کرزی، احمدشاه مسعود، مارشال محمدقسیم فهیم، عبدالرشید دوستم، گل‌آغا شیرزوی و امرالله صالح بر می‌دارد.

اکمل داوی، طی مطلبی زیر عنوان: «ریاست S - رازهای افغانستان پس از طالبان در کتاب جدید» که از طریق سایت صدای آمریکا امرالله صالح را به‌عنوان مسئول ارتباطات سری فرمانده احمدشاه مسعود با سازمان اطلاعاتی آمریکا (سیا) معرفی کرده است. او خود نیز باری در گفت‌‌وگو با شبکه‌ی پی‌بی‌اس (PBS، مخفف Public Broadcasting Service)، که یکی از بزرگ‌ترین شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی آمریکایی است، اعتراف کرد که عامل مزدبگیر سیا در افغانستان است. او در این گفت‌وگو که در ۱۷ ژانویه ۲۰۱۱ از پی‌بی‌اس منتشر شد، گفت: «من توسط سیا برای آموزش انتخاب شدم تا برای منافع آمریکا کار کنم.» (I was selected and trained by CIA to serve US interests).

آن‌چه در زیر می‌آید، مروری است بر کتاب تازه‌ی استیوکول، با عنوان «ریاست اس»، که توسط اکمل داوی از واشینگتن برای سایت صدای آمریکا تهیه شده است.

ستیف کول این‌بار کتابش را با حکایتی از کارکرد امرالله صالح در تابستان سال ۲۰۰۱ آغاز کرده است که در آن‌زمان یکی از دستیاران اطلاعاتی احمدشاه مسعود، فرمانده جبهه‌ی مقاومت در برابر طالبان، بود. صالح جوان ارتباطات سری قوماندان مسعود را با سازمان اطلاعاتی امریکا، سی‌آی‌ای، مدیریت می‌نمود و گاه‌گاهی حتا خودش اسباب و تجهیزات کمکی سی‌آی‌ای را به تاجیکستان و پنجشیر انتقال می‌داد. روابط صالح با سی‌آی‌ای، بر بنیاد این کتاب، به‌سال‌های ۱۹۹۹ بر می‌گردد زمانی‌که احمدشاه مسعود، آقای صالح و هشت نفر دیگر مورد اعتمادش را برای آموزش‌های مسلکی اطلاعاتی به مرکز سی‌آی‌ای به لنگلی فرستاد.

امرالله صالح، رئیس امنیت ملی اداره اطلاعاتی افغانستان از سال ۲۰۰۴ تا سال ۲۰۱۰ در حضور ژنرال مایکل وینسنت هیدن (Michael Vincent Hayden)، که از سال ۲۰۰۶ تا سال ۲۰۰۹ رئیس سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده (سیا) بود.

نویسنده از حساب‌های بانکی احمدشاه مسعود در لندن پرده بر می‌دارد که در آن حدود ۶۰ میلیون دالر پس‌انداز وجود داشت، اما می‌نویسد که مسعود اضافه بر کمک‌های غیرنظامی سی‌آی‌ای، بیشتر از سپاه پاسدران ایران[۱] و از هند و روسیه کمک و حمایت‌های جنگی دریافت می‌کرد. مسعود، به‌روایت از این کتاب،‌ هم‌چنان از فروش سنگ‌های قیمتی مصارف جنگ را تأمین می‌کرد.[٢]

ساعاتی پس از ترور احمدشاه مسعود در ۹ سپتامبر ۲۰۰۱، امرالله صالح از تاجیکستان با ریچارد بليی در مرکز سی‌آی‌ای تماس می‌گیرد و ضمن ارائه خبر، خواستار کمک امریکا برای ادامه‌ی مقاومت جبهه شمال در برابر طالبان می‌شود. دو روز پس اما حملات ۱۱ سپتامبر در امریکا همه‌چیز را دگرگون می‌سازد و بلیی به صالح می‌گوید: «حالا این‌کار فراتر از شما شده است. با رهبران‌تان مشوره کنید چون ما در حد و سطحی می‌آییم که شما تصور آن را کرده نمی‌توانید.»

ستیف کول که دسترسی استثنایی به اسناد، افراد و منابع اطلاعاتی داشته است در ادامه‌ی کتابش از حمایت ارتش و سازمان اطلاعاتی پاکستان، آی‌اس‌آی، به طالبان می‌نویسد. این حمایت به‌حدی گسترده و عمیق است که سی‌آی‌ای گمان می‌برد که رهبران ارشد نظامی پاکستان خود در دام ایدیولوژی اسلام افراطی گیر می‌افتند. در تشکیل آی‌اس‌ای، ریاست S ارگان کاملاً سری است که عملیات حمایت از طالبان و شورشیان کشمیری را انجام می‌دهد.

ریاست S به‌شرح ماجراهایی می‌پردازد که چگونه با آغاز تهاجم نظامی امریکا بر افغانستان، سی‌آی‌ای بیشتر با استفاده از پول رهبران جبهات مخالف طالبان را متحد خود می‌سازد. نخست گری شروین،‌ یک کارمند سی‌آی‌ای، با ۱۰ میلیون دالر نقد به پنجشیر می‌آید. به نوشته‌ی کتاب، شروین در یک ملاقات با عبدالرب رسول سیاف به‌وی ۱۰۰ هزار دالر می‌دهد.

در جنوب افغانستان هم، به استناد این کتاب، حامد کرزی پس از هم‌آهنگی و تفاهم با سی‌آی‌ای ابتدا به ولایت کندهار می‌رود تا مردم را بر علیه طالبان به قیام وادارد، اما زمانی‌که تهدیدهای امنیتی به‌وی شدت می‌یابد کرزی به گریگ فوگل زنگ می‌زند و توسط یک طیاره‌ی سی‌آی‌ای به پایگاه جیکب‌آباد در ایالت سند پاکستان منتقل می‌شود. کرزی از همان پایگاه با رسانه‌ها مصاحبه می‌کند و طوری وانمود می‌سازد که در افغانستان است. کرزی دوباره به کمک سی‌آی‌ای وارد افغانستان می‌شود و این‌بار به ارزگان می‌رود.

همزمان با فروپاشی رژیم طالبان در هفتم اکتوبر ۲۰۰۱، طیاره‌های بدون پیلوت امریکایی که اقامتگاه ملا محمدعمر، رهبر طالبان، را نظارت می‌کرد، تصاویر گروهی از مردان را ضبط کرد که سوار موتر شده و از محل بیرون رفتند که گمان می‌رود در میان آنان ملا عمر هم بود. ریاست S حاکی است که رهبر طالبان نخست به خانه‌ی مادرش رفت و از آن‌جا به مدرسه‌ای در شهر رفت. پس از اصابت یک راکت در بیرون از مدرسه، ملا عمر از منطقه فرار نمود و به مسجدی رفت و زمانی‌که مسجد هم هدف قرار گرفت وی به‌جای نامعلومی فرار کرد و دیگر هیچ سراغی از وی دیده نشد تا آن‌که در سال ۲۰۱۳ در شفاخانه‌ای در شهر کراچی جان سپرد.

رهبران طالب که از قدرت نظامی امریکا شوکه شده بودند، به‌روایت ستیف کول، در ابتدا می‌خواستند که در یک سازوکار تشریفاتی اما رسمی تسلیم شوند. ملا عمر به حامد کرزی نامه‌ی نوشت و دیگر رهبران طالبان هم تماس گرفتند، اما واشنگتن در آن‌زمان فقط راهکار جنگی داشت.

در ادامه کتاب، ستیف کول از اشتباهات امریکا در افغانستان می‌نویسد که سبب ادامه و توسعه جنگ گردید. امریکایی‌ها از یک طرف دو رویی و خیانت جنرالان پاکستانی را یا نمی‌دیدند یا نادیده می‌گرفتند و از جانبی دیگر تلاش ریچارد هولبروک، فرستاده پیشین قصر سفید برای افغانستان و پاکستان، برای ناکام‌ساختن حامد کرزی در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۹ اعتماد میان واشنگتن و مهم‌ترین متحد افغان‌اش را به‌صورت غیرقابل ترمیم آسیب می‌رساند. مقام‌های حکومت باراک اوباما حتا در سال ۲۰۰۹ می‌خواستند که داکتر عبدالله به‌حیث رئیس اجرائيه حکومت گماشته شود، اما حامد کرزی با این طرح به‌شدت مخالفت ورزید. این امر بلاخره در انتخابات جنجالی سال ۲۰۱۴ ممکن شد.

ستیف کول کتابش را با بیانات احمد مسعود، یگانه پسر احمدشاه مسعود، پایان بخشیده است. مسعود ۲۷ ساله به نویسنده گفته است که در ۲۰۱۶ که شهر کندز به‌دست طالبان سقوط کرد وی در لندن بود و دوستان و حتا مادرش به‌وی تلیفون می‌کرد که باید به افغانستان برگردد و با مردمش در صف مقاومت بیایستد. احمد مسعود اگرچه برعکس پدرش به جنگ تمایل ندارد، اما آینده‌ی مبهم افغانستان شاید وی را وادارد که خلاف میل باطنی‌اش عمل کند.

ریاست S که بر مبنای مصاحبه با بیشتر از ۵۵۰ نفر و دسترسی به دیگر منابع در ده سال (۲۰۰۷-۲۰۱۷) نوشته شده است، هفته‌ی گذشته به بازار عرضه شد. این دومین کتاب آقای کول در باره‌ی جنگ افغانستان است. نخستین کتاب وی، جنگ اشباح، که جنگ‌های پیش از سال ۲۰۰۱ افغانستان را حکایت کرده است، یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌ها شد و جایزه‌ی ادبی پولیتزر را گرفت.[٣]


[] يادداشت‌ها

يادداشت ۱: مقدمه‌ی اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی نگاشته شده و مطلب اکمل داوی توسط عظیم صدیقی به دانشنامه ارسال شده است.


[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- باری عطامحمد نور، والی برکنارشده‌ی بلخ در یکی از سخنرانی‌هایش گفت: «همین ایرانی‌ها بود که قهرمان ملی را پول داد و به مقاومت سلاح و مهمات خرید».
[٢]- احمدشاه مسعود خود در یکی از سخنرانی‌های خود گفت: «مصرف جنگ هم بالا است و خسارات جنگ هم زیاد است ... ما افراد خود را معاش نمی‌دهیم، این‌ها همه داوطلب هستند ... (اما در مورد هزینه خرید تسلیحات)، یک قسمت را دولت پول جاپ می‌کند، و قسمت دیگر چند معدنی که در دست ما است، معدن زمرد و معدن لاجورد و دیگر عواید منطقه از جمع این‌ها می‌توانیم به‌مشکل تا حدی مشکلات خود را حل کنیم.»
[٣]- اکمل داوی، ریاست S - رازهای افغانستان پس از طالبان در کتاب جدید، سایت صدای آمریکا (دری): ۲۲ دلو ۱۳۹۶.


[] جُستارهای وابسته




[] سرچشمه‌ها

سایت اینترنتی صدای آمریکا