جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۸ شهریور ۱۸, دوشنبه

خشونت

از: دانشنامه‌ی آریانا

خشونت


فهرست مندرجات
آسیب‌شناسی اجتماعیمدارا

خشونت (به انگلیسی: Violence، با تلفظ آمریکایی: Violence)، استفاده عمدی، چه به‌صورت تهدید و یا عملی، از زور فیزیکی یا قدرت روحی بر ضد خود یا شخص دیگر، بر ضد یک گروه یا جامعه، که به‌صورت حتمی و یا به احتمال بسیار زیاد به جراحت، مرگ، صدمات روحی، رشد ناقص یا محرومیت می‌انجامد. خشونت در تمامی کشورهای جهان اعمال می‌شود. اگرچه به‌شکل‌ها و تحت شرایط متفاوت و نیز با دامنه‌ و وسعت‌های گوناگون. هم‌چنین امکانات و راه‌های موجود برای محافظت در برابر خشونت در کشورهای مختلف متفاوت می‌باشند. در این راستا، مردان و زنان، گروه‌ها و دولت‌ها به‌شکل‌ها و با دامنه‌های متفاوت از یکدیگر قربانی خشونت شده و یا آن‌را اعمال می‌کنند. هم‌چنین گونه برخورد آنان با تجربه رفتار خشونت‌آمیز و پیامدهای آن متفاوت می‌باشند.

خشونت خانگی یک مسئله شخصی نیست، بلکه یک جرم است.


واژه‌شناسی

خشونت کاربردهاى لغوى و ادبى، اجتماعى و حقوقى گوناگونى دارد؛ خشونت، در لغت به دو معنا است: ۱- درشتی، زبری و ناهمواری در برابر نرمی؛ ۲- تندخویی، درشتخویی، ستیزه‌جویی، ستیزه‌گری، پرخاشگری، بدرفتاری در برابر مدارا. چنان‌که در گفت‌وگوهای اجتماعى، گاه به‌معناى برخورد فیزیکى به‌کار می‌رود، مثلاً در یک گزارش خبری که آمده است: «تظاهرات آرام معترضان در فلان کشور با دخالت پلیس‏ به خشونت گرایید»؛ یعنی منجر به زد‌وخورد فیزیکی شد. هم‌چنین گاهی خشونت معادل با «نابردبارى مذهبی» و «دیگرناپذیرى فکری» و «عدم مماشات با رقبای سیاسی» است، این معنا معطوف به رفتار و روابط اجتماعى است و در قبال «بردبارى مذهبى یا سیاسى»، «دگرپذیرى» و «مدارا» قرار می‌گیرد؛ این معنا غیر از قاطعیت است، زیرا ممکن است کسى قاطع باشد، امّا در جاى خود با دیگران نیز مماشات بکند، کما این‌که با جزمیّت‏‌گرایى نیز مساوى و ملازم نیست، چون ممکن است کسى در عقاید خود، بسیار محکم و متصلب باشد و عقاید طرف مقابل را هم مطلقاً باطل بداند، امّا در عین‌حال با سعه‏‌ی صدر و سماحت، حضور و اندیشه‏‌ی رقیب را تحمل کند و کما این‌که خشونت به‌معناى قاطعیّت یا استوارى عقیده لزوماً با مدارا و نرم‌خویى تنافى و تعارض ندارد.

چنان‌که در بالا گفته شد، کاربرد دیگر واژه‌ی خشونت، به‌معنای قاطعیت و عدم چشم‏‌پوشی از خلاف و خطای متهمان و مجرمان به‌کار می‌رود، این کاربرد در مقابل رفتار سهل‏‌انگارانه‏‌ی مجریان قانون که باعث مخدوش‌شدن ابهّت و اعتبار قوانین و توسعه‌ی جرم می‌گردد، اطلاق می‌شود. خشونت به این مفهوم در حوزه‏‌ی حقوق و قانون‌گذاری و اعمال قانون به‌کار می‌رود.


خشونت چیست؟

خشونت یک خطر جدی برای سلامتی و گاهی برای جان انسان است. از این‌رو، سازمان جهانی بهداشت (WHO) به این موضوع رسیدگی می‌کند. این سازمان در گزارشی به‌نام «گزارش جهانی خشونت و سلامی» در سال ۲۰۰۳، خشونت را این گونه تعریف می‌کند:

    استفاده عمدی، چه به‌صورت تهدید و یا عملی، از زور فیزیکی یا قدرت روحی بر ضد خود یا شخص دیگر، بر ضد یک گروه یا جامعه، که به‌صورت حتمی و یا به احتمال بسیار زیاد به جراحت، مرگ، صدمات روحی، رشد ناقص یا محرومیت می‌انجامد.

در نتیجه خشونت شامل موارد زیر می‌شود:

  • رفتارهای آسیب‌رسان، که از طرف شخصی بر علیه خود او اعمال می‌شوند (مثلاً اقدام به خودآزاری یا خودکشی).

  • خشونتی که توسط یک یا چند قرد دیگر اعمال می‌شود (مثلاً بدرفتاری‌های خانگی، تهاجم و تعرض از طرف افراد غریبه در مدرسه و یا محل کار)

  • اعمال خشونت از طرف گروه‌های بزرگ‌تر مانند کشورها، شبه‌نظامیان یا گروه‌های تروریستی، با هدف پیش‌بردن منافع سیاسی، اقتصادی یا اجتماعی (به‌عنوان مثال درگیری‌های مسلحانه، نسل‌کشی، زیر پا گذاشتن حقوق بشر یا ترور).

بر اساس تعریف سازمان بهداشت جهانی، خشونت نه‌تنها جراعات بدنی، بلکه تهدیدهای لفظی یا ایجاد رعب‌ووحشت را نیز شامل می‌شود. چیزی که در همه اقدامات خشونت‌آمیز یکسان می‌باشد، این است که پیامدهای آن‌ها برای سلامت جسمی یا روحی یک یا چندین فرد مخرب بوده و یا ممکن است مخرب باشد، و ممکن است حتی به مرگ نیز بیانجامند.

در عین‌حال امروزه «محدود کردن خودشکوفایی» عموماً خشونت تلقی می‌شود. این یعنی این‌که فرد در اتخاذ تصمیمات مربوط به ساماندهی زندگی خود، به‌گونه‌ای که تمایل دارد، محدود شود. این شرط ممکن است توسط افراد و یا هم‌چنین به‌واسطه‌ی قوانین خاص در مراکز یا مؤسسات و یا به‌دلیل تقسیم نامساوی قدرت در جامعه ایجاد شود. پس لازم است برای محافظت بلندمدت در برابر خشونت شرایط اجتماعی نیز لحاظ شوند.


انواع خشونت

خشونت بین انسان‌ها می‌تواند شکل‌های متفاوتی داشته باشد. این خشونت‌ها می‌تواند در حیطه‌ی حریم شخصی افراد صورت گیرد (خشونت خانگی) یا در حوزه‌ی اجتماعی (خشونت اجتماعی):

خشونت جسمانی (فیزیکی):

    خشونت فیزیکی (Physical abuse) عبارت است از: تنبیه بدنی، قطع عضو، و قتل. مثلاً کتک‌زدن، لگدزدن، حمله با اشیای مختلف، کشیدن موها، کشیده (سیلی) زدن، تنه یا ضربه‌زدن، فشردن گلو، تکان‌دادن، آتش‌زدن، سوزاندن با شیمیایی (اسید) و حتی تهدید به حمله فیزیکی از جمله این خشونت‌هاست.

    شاید خطرناک‌ترین نوع خشونت خانگی، ضرب‌وشتم مهاجم باشد. قطع‌کردن نیازهای فیزیکی مثل تغذیه، بهداشت، کمک به درمان جراحت یا بیماری و زندانی‌کردن نیز جزو خشونت‌های فیزیکی محسوب می‌شوند. پرتاب اشیا، شکستن و آسیب‌زدن به وسایل خانه و حتی آسیب‌زدن به حیوانات خانگی نیز از این جمله است.

خشونت روحی (روانی):

    خشونت روانی (Psychological abuse) عبارت است از: باج‌خواهی یا باج‌گیری، توهین‌کردن، تصحیح‌کردن مکرر، فحاشی، تحقیرکردن، تمسخر (به‌ویژه در مکان‌های عمومی)، تهدیدکردن (مثلاً تهدید به اقداماتی بر علیه خود شخص یا فرزندانش یا دورکردن فرزندان ازشخص)، حسادت، و شک. این نوع خشونت رایج‌ترین نوع خشونت خانگی است. قربانی در این مورد معمولاً سکوت کرده و فشار زیاد متحمل می‌شود. به‌همین دلیل فرد در معرض ابتلا به افسردگی، علائم افسردگی، سؤمصرف مواد یا حتی خودکشی می‌باشد.

خشونت جنسی:

    خشونت جنسی (Sexual violence) عبارت از: تجاوز جنسی (به‌معنای انجام نزدیکی جنسی با فرد، بدون رضایت او)، سؤاستفاده جنسی (مجبور کردن یک نفر به انجام رفتار جنسی‌ای است که میل به انجام آن را ندارد و توانایی مقاومت جسمی یا روحی و قانونی را به دلایل مختلف مثل ترس از فرد یا خانواده یا ترس از آبروریزی یا به‌خاطر حق‌السکوت، را دارا نمی‌باشد)، و قوادی (فرایندی است که شخصی را با زور وادار کنند که ارتباط افراد را به‌منظور برقراری رابطه‌ی جنسی فراهم و ممکن کند). به‌ سخن دیگر، مجبور کردن به انجام فعالیت‌های جنسی برخلاف اراده و خواست شخص، تجاوز کردن، مجبور کردن شخص به روسپیگری (فاحشه‌گری) یا وادار کردن شخص به گرفتن عکس‌ها یا فیلم‌های سکسی در حین آمیزش جنسی.

خشونت اجتماعی:

    امروزه، خشونت اجتماعی (Social violence) یکی از معضلاتی جامعه‌ی بشری است که عوامل فراوانی در حوزه‌های مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در بروز آن تاثیرگذار هستند؛ اما از میان این گستره‌ی بی‌نهایت؛ فقر، بیکاری، نبود گفتمان اجتماعی، میزان تحصیلات، عدم اعتماد به نفس، کمبود رضایت اجتماعی و نیز مشکلات روحی-روانی در اولویت قرار دارند. نمونه‌های از خشونت اجتماعی عبارت است از: نظارت دایمی بر افراد، ممنوع‌کردن برقراری و حفظ روابط اجتماعی، ممنوع‌کردن شرکت در مدرسه یا دانشگاه یا آموزشگاه‌ یا باشگاه ورزشی، ممنوع‌کردن خروج از خانه، تحمیل‌کردن ارزش‌ها و قوائد خاص بر خلاف اراده‌ی شخص.

خشونت مالی:

    خشونت مالی عبارت است از: محرومیت و محدودیت و از بین‌بردن استقلال مالی، و مصادره اموال. مثلاً: ایجاد وابستگی مالی، ممنوع‌کردن فعالیت‌های اقتصادی یا وادار کردن به فعالیت‌های اقتصادی تحمیلی، نظارت یک‌جانبه بر منابع مالی موجود (منابع مالی مشترک).

انواع خشونت بین انسان‌ها، ممکن است در مکان‌های مختلف و به‌دلایل متفاوت اتفاق بیافتد:

در حریم شخصی:

    مثلاً خشونتی که از طرف اعضای خانواده، بستگان یا دوستان صورت می‌گیرد یا هنگامی‌که خشونت بین بزرگ‌سالانی که باهم رابطه‌ی زناشویی یا زندگی مشترک دارند، یا قبلاً داشته‌اند اعمال می‌شود. این نوع خشونت را «خشونت خانگی» (Domestic violence) می‌نامند.

    دانشمندان حقوق، تعریف‌های متفاوتی از خشونت خانوادگی ارائه كرده‌اند. تا سده‌ی پیشین، تعداد زیادی از حقوقدانان، خشونت خانوادگی را مترادف با خشونت در برابر همسر تعریف می‌كردند. پس از جنگ دوم جهانی و راه‌اندازی ریفورم‌های خانوادگی در برخی از كشورهای تأثیرگزار جهان، این تعریف گسترده‌تر گردیده است.

    خشونت خانوادگی به‌عمل و یا برخوردی اطلاق می‌گردد كه بر اساس آن، شخصی بر شخص دیگری، عمداً، در حومه و یا چارچوب خانواده، صدمه‌ی فیزیكی و یا اخلاقی وارد می‌نماید. این نوع برخورد، كه از دید حقوقی صدمه‌ی فیزیكی یا معنوی تعریف شده است، می‌تواند به‌گونه‌های مختلفی تبارز نماید. شایع‌ترین انواع خشونت را ضرب و شتم، تجاوزات جنسی، تحقیر، تهدید، توهین و در برخی از حالات اعمال محدودیت اقتصادی بر افراد، تشكیل می‌دهد. (رفیعی‌فر، ۱۳۸۰).

در مکان‌های عمومی:

    مثلاً در اتوبوس، مترو، دیسکو و یا رستوران.

در مراکز:

    مثلاً در اقامتگاه‌های جمعی، در تیم‌ها، در محل کار یا در مدرسه.

امکانات قابل دسترسی برای محافظت در مقابل خشونت در نقاط مختلف متفاوت است. هنگامی که رابطه یا وابستگی نسبت به شخص عامل خشونت وجود داشته باشد، مثلاً معلم، کارفرما یا اعضای خانواده، محافظت در برابر خشونت دشوارتر از زمانی است که عامل خشونت فردی غریبه (ناآشنا) باشد.

خشونت جنسی علیه زنان در محل کار (آزار جنسی - Sexual Harassment - زنان). خشونت‌های جنسی این نوع خشونت‌ها كه به‌نام تجاوز جنسی نیز شهرت دارد به‌عملی اطلاق می‌گردد كه مجری عمل جنسی در برابر قربانی خویش بدون در نظرداشت نكات زیر را انجام دهد: عمل جنسی، با استفاده از زور (بدون درنظرداشت علایق و خواهشات قربانی)، بر قربانی تحمیل می‌گردد و عمل جنسی تحمیل‌شده بر افراد مریض، معلول و معیوب، كه باعث صدمه‌های جنسی و روانی بر آن‌ها می‌گردد.

علاوه بر این پیامدهای خشونت برای قربانیان سخت‌تر هستند. پیامدهای خشونت در خانواده به‌صورت ویژه‌ای جدی و پیچیده هستند، زیرا در مکان‌های شخصی صورت می‌گیرند که در حقیقت محلی برای محافظت از افراد می‌باشند. در این موارد خشونت از طرف صمیمی‌ترین افراد اعمال می‌شود که وظیفه آن‌ها در واقع پیشتیبانی و محافظت از فرد می‌باشد.

کودکان همواره قربانی این نوع خشونت هستند

در بیش‌تر موارد از خشونت‌های خانگی زنان قربانی و مردان عامل خشونت هستند. کودکان نیز همواره قربانی این نوع خشونت می‌باشند. فرزندانی که شاهد خشونت خانگی هستند همواره دچار ضربه‌های عاطفی می‌شوند که در زندگی آن‌ها تأثیر به‌سزایی خواهد داشت. این کودکان از اختلال استرسی پس از ضایعه روانی رنج می‌برند. تمرکز خود را از دست می‌دهند و دچار بی‌خوابی، بی‌اشتهایی و تأخیر در رشد می‌شوند. در مورد این فرزندان به اشتباه، تشخیص کمبود محبت داده می‌شود و از آن‌ها پرسش نمی‌شود که آیا شاهد خشونت بوده‌اند. فرزندانی که شاهد خشونت والدین خود بر دیگری بوده‌اند به احتمال بسیار، خود نیز در زندگی زناشویی آینده این خشونت را بازتولید خواهند کرد.


پیامدهای خشونت

آثار و پیامدهای خشونت چنان وسعتی دارد که می‌توان از نشانگان یا سمپتوم (Symptom) خشونت سخن گفت. چنین سندرومی با نشانه‌هایی همچون بر افروختگی، تکانش‌گری، نفرت‌افکنی، آزارگری، کینه‌جویی و انتقام‌گیری معین می‌شود. هریک از این نشانه‌ها آن‌چنان در نظام روانی پرخاشگر مستقر می‌شوند که از میان راندن‌شان جز با مداخلات روان‌درمان‌گرانه و شفابخش بسیار دشوار است.

به‌هر حال، خشونت پیامدهای فردی و اجتماعی به‌دنبال دارد. از جمله پیامدهای آن می‌توان از: پیامدهای شخصی، پیامدهای تندرستی، پیامد برای فرزندان، پیامد بین نسل‌ها و پیامد برای خود خشونت‌گرایان نام برد. همه پیامدها و سیکنال‌ها در رابطه با تجربه‌های خشونت‌آمیز همزمان توسعه پیدا نمی‌کنند و برخی از آن‌ها خودشان را تازه در دوران بلوغ یا دوران بزرگ‌سالی نشان می‌دهند. هم‌چنین آسیب‌دیدگان اغلب ناراحتی‌شان را در رابطه با تجربه‌های خشونت‌آمیز نمی‌بینند.


دلیل وجود خشونت



پیشگیری از خشونت

...


خشونت و مدارا

مدارا، تسامح یا رواداری (Tolerance)، به «رفتاری عمدی‌ای گفته می‌شود، متضاد با خشونت و برای پذیرش یا اجازه‌دادن به‌چیزی که شخصاً قبول ندارد. کسی می‌تواند به‌شکل معنادار در مورد مدارا (پذیرفتن یا اجازه‌دادن) صحبت کند، که در موقعیتی باشد که بتواند نپذیرد یا اجازه ندهد.» در جامعه‌ی روادار اکثریت به اقلیت اجازه‌ی طرح اندیشه و پیشبرد آن‌را می‌دهد. این اصطلاح هم‌چنین در معنای «تحمل و تاب‌اوردن» یا «پشتیبانی، حمایت یا نگه‌داشتن» (اندیشه‌ی متفاوت) هم تعریف شده است.

تساهل و تسامح از ارزش‌های مهم لیبرالیسم سیاسی است و به‌خصوصیت اخلاقی گفته می‌شود که بیانگر طرز برخورد با تمایلات، اعتقادات، عقاید و رفتار با دیگران است. بنابراین اصل، آزادی‌های فردی تنها هنگامی از تعرض در امان می‌ماند که جامعه باورها و عقاید مختلف مردم ساکن در آن‌را تاب بیاورد و هیچ عقیده‌ای سرکوب نشود.


[] يادداشت‌ها




[] پيوست‌ها


...


[] پی‌نوشت‌ها

...


[] جُستارهای وابسته






[] سرچشمه‌ها







[] پيوند به بیرون

[۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]

رده‌ها │ ...