- زندگینامه
- فعاليتهای اداری
- فعاليتهای فرهنگی
- آثار
- يادداشتها
- پيوستها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
[مشاهیر معاصر ایرانی]
دکتر ذبيحالله صفا (زادۀ ١٢٩٠ خ - درگذشتۀ ١٣٧٨ خ)، نويسنده، شاعر، اديب و پژوهشگر توانای ايران معاصر بود.
[↑] زندگینامه
ذبیحالله صفا فرزند سيد علیاصغر فرزند مير صفی شهميرزادی[۱]، در ۱۶ ارديبهشت ماه سال ۱۲۹۰ خورشيدی (٧ می ۱٩۱۱ ميلادی) در شهميرزاد، از توابع سمنان زاده شد.[٢] دوران کودکی را در شهر بابل بهسر برد و در همانجا گواهينامه دورۀ ابتدايی را دريافت كرد. سپس، در سال ۱۳۰۴، به تهران رفت و تحصيلات دورۀ متوسطه را در تهران، در دبيرستانهای "سيروس" و "دارالفنون" ادامه داد و در سال ١٣١٢ در رشتۀ ادبی ديپلم گرفت.[٣] تحصيلات عالی را در دانشسرای عالی و دانشكدۀ ادبيات دانشگاه تهران در دو رشته فلسفه و ادبيات فارسی پی گرفت و به سال ۱۳۱۵ خورشيدی، با دو پاياننامه در فلسفه غرب و تعليم و تربيت به درجه ليسانس نائل آمد.[۴]
پس از انجام خدمت سربازی به دبيری زبان و ادبيات فارسی پرداخت. در عين حال در دورۀ دكترای ادبيات به تحصيل اشتغال ورزيد. در سال ١٣٢١ خورشيدی، رساله خود را تحت عنوان "حماسه سرائی در ايران" نوشت که با درجه ممتاز مورد تصويب واقع شد و دانشنامهی دكترای زبان و ادبيات فارسی دريافت کرد.[۵]
از آن پس، در سال ١٣٢٢، تدريس در دانشكدۀ ادبيات دانشگاه تهران را آغاز كرد و بعد از پنج سال خدمت در رتبه دانشياری به مقام استادی كرسی زبان و ادبيات فارسی منصوب گرديد.[٦]
در سالهای ۱۳۴۰ و ۱۳۴٧ بهعنوان استاد ميهمان به دانشگاه هامبورگ آلمان دعوت شد و به تدريس پرداخت. و پس از بازگشت از آلمان طی مراسمی در دانشگاه تهران بهعنوان استاد ممتاز با سمت تعليم ادبيات حماسی و غنايی و دراماتيك فارسی در دوره دكترای ادبيات فارسی برگزيده شد.[٧]
افزون بر اين، دکتر ذبيحالله صفا، سمتهای مختلف اداری را نيز دارا بوده، از جمله، از سال ١٣٢٠ بهسمت معاونت و سپس كفالت اداره دانشسراهای مقدماتی در وزارت فرهنگ برگزيده شد و در ١٣٢٢ بهرياست اداره تعليمات عاليه و تعليمات متوسطه و رياست دانشسراها منصوب گرديد. در همان زمان عضو هيئت مديره شير و خورشيد سرخ و دبيركلی كميسيون ملی يونسكو را در ايران عهدهدار شد و در اين سمتها مأموريتهای زيادی به اروپا پيدا كرد.[٨]
دكتر صفا مدتی نيز رياست دانشكده ادبيات را بر عهده داشت[۹] و دريافت چندين مدال و نشان لياقت از ديگر افتخارات او است كه از آن ميان میتوان نشان درجه اول علمی وزارت آموزش و پرورش از سوی دولت فرانسه در ۱۵ فوريه ۱٩٧۰ ميلادی را نام برد.[۱٠]
استاد دکتر ذبيحالله صفا، پس از سال ۱۳۵۷ در آلمان اقامت داشت و در پاييز سال ۱۳٧٩ خورشيدی، در آلمان درگذشــت و در همـان كشــور هم بهخاك ســپرده شــد.[۱۱] همسر او آلمانی بود و دو فرزند از خود به يادگار گذاشته است.[۱٢]
[↑] فعاليتهای اداری
دكتر صفا، از سال ۱۳٢٠ ابتدا بهعنوان معاون و سپس كفيل ادارهی دانشسراهای مقدماتی و بعد رئيس ادارهی تعليمات عاليه و تعليمات متوسطهی وزارت فرهنگ، رياست بخش تبليغات شيروخورشيد سرخ، عضويت يونسكو در ايران و عضو هيئت نمايندگی ايران در كنفرانسهای عمومی سوم (بيروت - ۱۹۴۸ م)، چهارم (پاريس - ۱۹۴۹ م)، پنجم (فلورانس - ۱۹۵٠ م)، هشتم (مونته ويدا - ۱۹۵۴ م)، نهم (دهلی نو - ۱۹۵٦ م) و دهم (۱۹۵۸ م) يونسكو فعاليت نموده و بهدعوت دولت بلژيك در كنفرانس عمومی تفاهم شرق و غرب كه در سال ۱۹۵۸ ميلادی در بروكسل تشكيل يافت، شركت کرده و در دو جلسه رياست آن كنفرانس را بر عهده داشت و پس از آن نيز در چند كنفرانس بينالمللی يونسكو شركت فعال داشت. وی چندسال نيز، رئيس ادارهی كل انتشارات و تأليفات دانشگاه تهران بود.[۱٣]
همچنان وی، در فاصلهی سالهای ۱۳۴٠ تا ۱۳۴٧ که بهعنوان استاد ميهمان در دانشگاه هامبورگ آلمان به تدريس مشغول بود، همزمان عضويت هیأت امنای دانشگاه هنر را نيز بر عهده داشت و از ۱۳۴۳ تا ۱۳۵٧ نایب رئیس کمسیون ملی یونسکو بود.[۱۴]
[↑] فعاليتهای فرهنگی
دكتر صفا، پس از طی خدمت وظيفهی عمومی با سمت دبيری زبان و ادبيات فارسی در رشتهی ادبی دبيرستان شرف تهران شروع بهكار کرد. آنگاه پس از اخذ درجهی دكترا، از سال ١٣٢٢ برای تدريس تاريخ ادبيات فارسی در دانشكده ادبيات تهران برگزيده شد و از آن پس، ابتدا بهعنوان دانشيار و بعد بهعنوان استاد در همان دانشكده تدريس مینمود.[۱۵]
افزون بر اين، دكتر صفا دورهی فعاليت ادبی خود را از سال ۱۳۱٢ شروع كرد و در مجلات مهر، ايران امروز، تعليم و تربيت، جلوه، سخن، پشوتن، يغما، دانش، فرهنگ، مربی، تمدن، و برخی از جرايد مركز، مقالات متعددی در موضوعات ادبی، تاريخی و فلسفی نگاشت كه مجموع صحايف آنها از چند هزار میگذرد.[۱٦] او در همان سال (۱۳۱٢)، معاون سردبير مجله مهر شد و در ۱۳۱۵ سردبير اين مجله گرديد. در ۱۳٢٠ امتياز مجله سخن را گرفت و يك سال آن را انتشار داد و بعد از يك سال امتياز سخن را به دكتر خانلری واگذار کرد و خود امتياز روزنامه شباهنگ را دريافت كرد و چهار سال متوالياً روزنامه را منتشر كرد. مدتی نيز مديريت مجله ارتش با او بود و بعد مدير مجله ادبی دانشكده ادبيات شد[۱٧] و تا زمان بازنشستگی، سردبيری اين مجله را عهده دار بود.[۱٨] استاد دکتر ذبیحالله صفا، تا پیش از خاموشی خویش، چند سالی با دایرةالمعارف ایرانیکا نيز همکاری نزدیک داشت.[۱۹]
[↑] آثار
از آثار و تأليفات دکتر ذبيحالله صفا میتوان كتابهای زير را نام برد:
- حماسه سرايی در ايران
- تاريخ مختصر تحول نظم و نثر فارسی
- تاريخ علوم عقلی در تمدن اسلامی
- تاريخ ادبيات در ايران (در ۵ جلد و ٨ کتاب)
- گنج سخن (در ٦ جلد)
- داراب نامه طرسوسی (٢ جلد)
- احوال و آثار ابوریحان بیرونی
- يادنامه خواجه نصيرطوسی
- جشن نامه ابن سينا
- مقدمهای بر تصوف
- نگاهی بهتاریخ ایران
- ترجمه مرگ سقراط از آثار لامارتين
- مزداپرستی در ايران قديم
- آئين سخن در معانی و بيان فارسی
- نشأه جام (مجموعه شعری سروده استاد)[٢٠]
و نزدیک به پنجاه مقاله و رساله به زبانهای فارسی و فرانسه که پارهای از آنها به زبان عربی و انگلیسی نيز برگردانده شده است و چندين آثار و تصحيح ديگر.
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامۀ آريانا توسط مهديزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱: دکتر ذبيحالله صفا، تاریخ داستانی ایران در مآخذ باستانی
پيوست ٢: دکتر ذبیحالله صفا، قوم ایرانی
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]- سيدمحمد برقعی درباۀ والدين و انساب دکتر ذبيحالله صفا مینويسد: "ذبيحالله، فرزند علیاصغر بن مير صفی میباشد." رجوع شود به: برقعی، سيدمحمد، سخنوران نامی معاصر ايران، ج ۴، ص ٢۲۹۵
[۲]- ذبیحالله صفا، ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد؛ بهگفتۀ دکتر خالقی مطلق، از آنجا که زادگاه او بخش شمال شرقی ایران بود، آنجا را با کمی تسامح زادگاه قوم پارت میدانست و گهگاه میگفت "ما پارتها". در حالیکه او سید هم بود، آنهم سید درست و حسابی و شجرهدار و نه سید صفویزاده. رجوع شود به: گفتگو با خالقی مطلق و خانواده صفا درباره صدسالگی تولد صفا، برگرفته از: راديو صدای آلمان
[۳]- استاد ذبیحالله صفا، سایت رسمی شهر نمونه گردشگری شهمیرزاد
[۴]- همانجا
[۵]- برقعی، سيدمحمد، سخنوران نامی معاصر ايران، ج ۴، ص ٢۲۹۵؛ مجلهی دانشكده ادبيات و علوم انسانی دانشگاه تهران، شمارهی ۴، فروردين ۱۳۴۸
[۶]- همانجا
[٧]- حکمت، فاطیما، صفای شهمیرزاد و دکتر صفا شهمیرزادی، وبلاگ شب شعر؛ ارجاع دست دوم: وبلاگ شهمیرزاد
[۸]- همانجا
[۹]- ذبيحالله صفا، وبسايت باشگاه انديشه
[۱٠]- حکمت، فاطیما، صفای شهمیرزاد و دکتر صفا شهمیرزادی، وبلاگ شب شعر
[۱۱]- همانجا؛ ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد مینويسد: "دکتر ذبیحاللّه صفا در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۷۸ در لوبک در آلمان درگذشت."
[۱۲]- زادهوش، محمدرضا، آشنايی با دکتر ذبيحالله صفا، وبگاه ميراث يار؛ دکتر خالقی مطلق میگوید: استاد ذبیحالله صفا در زمانی که در حکومت پیشین گویا بهعلتی از دانشگاه تهران رنجیده بود، بهدعوت پروفسور لنتس استاد پیشین کرسی ایرانشناسی دانشگاه هامبورگ، که دوست صمیمی وی بود، به هامبورگ آمده بود و چند ترمی ادبیات فارسی تدریس میکرد. در آن زمان مرحوم دکتر عبدالجواد فلاطوری در دانشگاه هامبورگ مدرس زبان فارسی بود. مرحوم صفا با خانمی آلمانی بهنام زیگرید که دوست همسر مرحوم فلاطوری بود آشنا شد و بعد، از زن ایرانی خود جدا شد و با این خانم آلمانی ازدواج کرد. از زن اول خود فرزندی نداشت ولی از زن آلمانی خود دارای دو فرزند شد. یک پسر بهنام مهرداد و یک دختر بهنام یاسمین که مرحوم صفا خیلی به آنها علاقه داشت. خانم آلمانی او اهل شهر لوبک در شمال آلمان بود. از اینرو مرحوم صفا چه در زمان حکومت سابق و چه در زمان جمهوری اسلامی، که دیگر بازنشسته شده بود و برای همیشه در آلمان زندگی میکرد، خانهاش در همین شهر لوبک بود. شهر لوبک حدود پنجاه کیلومتر با هامبورگ فاصله دارد. رجوع شود به: گفتگو با خالقی مطلق و خانواده صفا درباره صدسالگی تولد صفا، برگرفته از: راديو صدای آلمان
[۱۳]- برقعی، سيدمحمد، سخنوران نامی معاصر ايران، ج ۴، ص ٢۲۹۵؛ مجلهی دانشكده ادبيات و علوم انسانی دانشگاه تهران، شمارهی ۴، فروردين ۱۳۴۸
[۱۴]- ذبیحالله صفا مصحح دارابنامه، وبسايت کتابنامه
[۱۵]- ، سخنوران نامی معاصر ايران، ج ۴، ص ٢۲۹۵؛ مجلهی دانشكده ادبيات و علوم انسانی دانشگاه تهران، شمارهی ۴، فروردين ۱۳۴۸
[۱۶]- همانجا
[۱٧]- ذبيحالله صفا، وبسايت باشگاه انديشه؛ برگرفته از: کتاب شرح رجال سیاسی نظامی معاصر ایران، ج ٢، نوشته دکتر باقر عاقلی، انتشارات گفتار با همکاری نشر علم، ۱۳٨٠
[۱۸]- برقعی، سيدمحمد، سخنوران نامی معاصر ايران، ج ۴، ص ٢۲۹۵؛ مجلهی دانشكده ادبيات و علوم انسانی دانشگاه تهران، شمارهی ۴، فروردين ۱۳۴۸
[۱۹]- ذبیحالله صفا مصحح دارابنامه، وبسايت کتابنامه
[٢٠]- استاد دکتر ذبیحالله صفا شاعر و غزلسرایی توانا هم بوده و با تخلص "گمنام" اشعار بسیاری از او بهیادگار مانده و دیوان اشعارش هم بهسال ۱۳۵۵ خورشيدی در تهران منتشر شد.
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ برقعی، سيدمحمد، سخنوران نامی معاصر ايران، ج ۴
□ مجلهی دانشكده ادبيات و علوم انسانی دانشگاه تهران، شمارهی ۴، فروردين ۱۳۴۸
□ عاقلی، باقر، شرح رجال سیاسی نظامی معاصر ایران، ج ٢، انتشارات گفتار با همکاری نشر علم، ۱۳٨٠
□ وبسايتهای مختلف
[↑] پيوند به بیرون
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]