صفحهیی از یادداشتهای منتشر نشدهی زنده یاد میر غلام محمد غبار تحت عنوان "ولایتِ بزرگِ قطغن و بدخشان" که توسط آقای دکتر حشمت خليل غبار در اختيار آقای مهندس شاه امیر فروغ قرار گرفته، برای نخستين بار در سايت کوفی نشر شده و متن اين صفحه توسط آقای مهندس فروغ بازنويسی گرديده است.
«خان آباد یک قصبهی سرسبز و پُر آبی است که یک بازار، یک جامع، یک حمام و چند سرای تجارتی داشته، مرکز اداری و تجارتی ولایت بزرگ قطغن و بدخشان بهحساب میرود، ولایتی که از پامیر تا هندوکش و سواحل دریای آمو کشیده میشود. مردمان این ولایات مؤدب و شیرین زبان و دلدادهی موسیقی و رقص و بزمند، دزدی و آدمکشی در بین اینها خیلی بهندرت اتفاق میافتد. تفاوت بین این دو ولایت آن است که در قسمت علیا یعنی بدخشان اراضی کوهستانی و منزویتر، مردم نه تنها زارع و مالدار، بلکه صنعتکار و پیشهور هم هستند، صنایع چرمسازی، آهنگری و نساجیشان مشهور، مخصوصاً صنایع دستی، آلات موسیقی «تنبور، تنبوره، چنگ، زنگ، دف و زیربغلی» و ستام اسپسازی «زین، رکاب، لجام نقرهکوب و غیره» مهم است، همچنان پارچهباب کتانی و ابریشمی و پشمی بدخشان مثل دستدوزی زنان آنجا نفیس است. اسپهایشان کوچک و محکم و مردانشان سواران ماهری محسوبند، تجارتشان از راههای صعبالمرور یا کاشغرستان هم بهعمل میآید. مردم بدخشان زبان دری را بههمان پاکیزهگی ماضی و شیرین و آهنگدار تکلم میکنند، به شعر و ادب و شعرا و ادبای محلی احترام میگذارند. و اما در قسمت سفلی یعنی قطغن آن تخارستان وسیع تاریخی که دارای میدانهای هموار و تپههای خاکی قابل زرع است، مشغله عمومی مردم زراعت و مالداری است، و نسلگیری اسپ آن در افغانستان بینظیر است. رویهمرفته مردمان قطغن و بدخشان آزاد منش، خوش معاشرت و آمادهی قبول هر نوع تحولات اجتماعی مترقی بوده، از تعصب و جمود سدی در مقابل خود ندارند، زیرا در این ولایات از نفوذ روحانیون و ملاهای ضد تجدد و تحول خبری نیست. مردم مالیات گوناگون دولت را در سر موعد میپردازند، خدمات بیگاری حکومت و مأمورین را انجام میدهند، و خود بنان و چپنی میسازند، معهذا از مظالم و تعدی و ارتشای حکام و مامورین رنج میبرند و شکنجه میکشند.»
<برگشت به بالا><باز گشت به مقاله>