فهرست مندرجات
[↑] شناخت چيست؟
اسپينوزا با زبانی ساده و نغز میگويد: "نخنديد، گريه نكنيد، بيزار نباشيد، بلكه بفهميد..."[۱] اما آيا اين فهميدن در تحليل نهايی چيزی جز همان شكلی از سه عمل فوق است كه برای ما يكجا محسوس میگردند؟ آيا چيزی جز نتيجۀ انگيزههای متناقض خنديدن، گريه كردن و نفرين كردن است؟ برای آنكه شناخت امكان پذير گردد، ابتدا بايد هر يك از اين انگيزهها عقيدۀ نسبی خود دربارۀ رويداد يا چيز شناختی را ابراز كنند، و سپس ميان اين نگرشهای نسبی جدالی درگيرد و اين جدال سرانجام بتواند تعادل و سازشی از اين سه انگيزه ايجاد كند و هر كدام از طريق نوعی عدالت و قرارداد سهم خود را بدست آورند. اين تعادل و قرارداد به آنها امكان میدهد كه همه باقی بمانند و در عين حال متقابلاً حق داشته باشند. ما، كه فقط از آخرين مراحل اين فرايند طولانی، يعنی سازش و تنظيم جدال، آگاه میشويم، اين ما فكر میكنيم كه فهميدن چيزی صلح جويانه، عادلانه، خوب و اساساً مغاير با آن انگيزههاست؛ در حالی كه فهميدن فقط صرفاً نوعی رفتار خاص ميان انگيزههاست. واژۀ انديشه، به مفهوم مطلق، تا مدتهای طولانی فقط به معنی انديشۀ آگاهانه بود و تازه اكنون است كه ما حقيقت را دريافتهایم؛ اين حقيقت آن است كه ما فهميدهایم بخش اعظم فعاليت فكری ما، بيخبر از ما و ناآگاهانه، رخ میدهد. اما من فكر میكنم كه انگيزههايی كه در جدال فوق نقش دارند كاملاً واقفند كه خود را برای يكديگر محسوس سازند و متقابلاً به يكديگر لطمه وارد سازند. شايد خستگی ناگهانی تمام متفكران از همين جا ناشی شود (همانند خستگی شديد سرباز در ميدان جنگ). آری در اعماق وجود ما قهرمانی نهفته است. اما، برخلاف نظر اسپينوزا، در آنجا چيزی مقدس و تا ابد قائم به ذات وجود ندارد. انديشۀ آگاهانه، به ويژه انديشۀ فيلسوف، كم خشونتترين انديشهها و در نتيجه شيرينترين و آرامترين نوع انديشه است. به همين خاطر، فيلسوف دقيقاً بيشتر از هر كس ديگری امكان دارد درباره ماهيت شناخت اشتباه كند.[٢]
[↑] پینوشتها
[۱]- اشارۀ نيچه به كتاب اسپينوزا، بهنام اخلاقيات (Ethique)
[۲]- نيچه، فريدريش، شناخت چيست؟، برگردان: جمال آل احمد، سعيد كامران و حامد فولادوند؛ برگرفته از كتاب حكمت شادان، انتشارات جامی، چاپ اول ١٣٧٧، صص ٢٩١ و ٢٩٢
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ برگرفته از سايت ديباچه
<برگشت به بالا><گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله>