[۱] «آن وقت آن بدبخت بیاید در کمال ذلّت و هر آفریدهای از او شکوه کند.»
[۲] «خدای ندا کند فرشته میخائیل را، پس بزند او را با شمشیر خدای صد هزار ضربت.»
[۳] «میباشد هر ضربتی که به آن شیطان را میزند به سنگینی ده دوزخ.»
[۴] «او میباشد اول کسی که در هاویه افکنده شود.»
[۵] «آن گاه فرشته ندا کند پیروان او را؛ پس خوار شوند و مانند او از آنها شِکوه میشود.»
[۶] «آن هنگام فرشته میخائیل بزند برخی را صد ضربت و برخی را پنجاه ضربت و برخی را بیست و برخی را دَه و برخی را پنج.»
[۷] «آن گاه فرود آورده شوند؛ زیرا خدای میفرماید به ایشان: به درستی که دوزخ آرامگاه شماست، ای راندهشدگان،»
[۸] «آن گاه همهٔ کافران و انداختهشدگان خوانده شوند به سوی جزا.»
[۹] «نخست برخیزند بر ایشان همهٔ آفریدگان که از انسان پستترند، گواهان پیش خدای که چگونه خدمت کردهاند این مردم را.»
[۱۰] «نیز گواهان که چگونه اینان مجرم شدند به خدای وخلق او.»
[۱۱] «همچنین هر یک از پیغمبران برخیزند گواه بر ایشان.»
[۱۲] «پس حکم نماید خدای بر ایشان به زبانههای آتش دوزخی.»
[۱۳] «حق میگویم به شما؛ به درستی که سخنی یا اندیشهای از باطل نباشد که جزا بر آن داده نشود در روز سهمناک.»
[۱۴] «حق میگویم به شما؛به درستی که پیراهن مویین چون آفتاب بتابد و هر ذرهای که بر انسان از روی محبت خدای بوده مروارید گردد.»
[۱۵] «بینوایانی که از دل خدمت خدای میکردند به بینوایی حقیقی، هر آینه فرخندگانند سه برابر و چهار برابر.»
[۱۶] «زیرا ایشان در این جهان خالی باشند از کارهای جهانی؛ پس محو کرده شود به این جهت از ایشان گناهان بسیار.»
[۱۷] «محتاج نمیشوند در آن روز این که پیش کنند حسابی که چگونه صرف نمودهاند غنای جهانی را.»
[۱۸] «بلکه جزا داده میشوند به جهت صبر و بینوایی خود»
[۱۹] «حق میگویم به شما؛ به درستی که هر گاه جهان میدانست این را، هر آینه تفضیل میداد پیراهن مویین را بر جامهٔ ارغوان و بینوایی را بر طلا و روزه را بر ولیمهها.»
[۲۰] «وقتی که حساب همه به پایان آمد، خدای به رسول خود بفرماید: ای خلیل من، نظر کن چه بزرگ بودهاست شرِّ ایشان.»
[۲۱] «زیرا من آفریدگار ایشانم مُسَخَّر نمودم همهٔ آفریدگان را برای خدمت ایشان، پس خوار داشتند مرا در هر چیزی.»
[۲۲] «عدل و همهٔ عدل است در این صورت که به ایشان رحم نکنم.»
[۲۳] «پس رسولالله جواب داد: راستی ای پروردگار بزرگوار ما، به درستی که هیچ یک از خلیلان و بندگان تو نمیتوانند که از تو درخواست کنند رحمتی را بر ایشان. »
[۲۴] «همانا من بندهٔ تو بیش از همه میطلبم عدل را دربارهٔ ایشان.»
[۲۵] «پس از آن که این سخن بگوید، فرشتگان و پیغمبران به تمامی بر ضد ایشان فریاد بر آرند با برگزیدگان خدای همگی؛ بلکه برای چه بگویم برگزیدگان.»
[۲۶] «زیرا حق میگویم به شما؛ به درستی که غندهها و مگسها و سنگها و ریگها هر آینه فریاد کنند از فاجران و طلب کنند بر پاداشتن عدل را.»
[۲۷] «آن هنگام خدای برگرداند به سوی خاک هر نفس زندهٔ پستتر از انسان را.»
[۲۸] «و بفرستد به دوزخ فاجرانی را که ببینند بار دیگر در اثنای سیر خود، آن خاکی که را که بر میگردد به سوی آن سگها و اسبها و غیر آنها و جانوران ناپاک.»
[۲۹] «پس در آن هنگام بگویند: ای پروردگار، برگردان ما را نیز به این حال؛ لیکن عطا نمیشوند درخواست خود را.»
<برگشت به بالا><گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله>