[۱] پس یسوع فرمود: «همانا توبه، عکسِ زندگانیِ پست است؛ زیرا واجب است مُنقَلب شود هر حواسی به عکس آن چه کردهاست، در حالتی که مرتکب گناه میشد.»
[۲] «پس واجب است افغان در عوض خوشی.»
[۳] «گریه در عوض خنده.»
[۴] «روزه در عوض طغیان.»
[۵] «بیداری شب در عوض خواب.»
[۶] «عمل در عوض بیکاری.»
[۷] «عفّت در عوض شهوت.»
[۸] «باید که افسانهگویی به نماز و حرص شدید به دادن صدقه برگردد.»
[۹] آن وقت نگارنده گفت: لیکن اگر بپرسند که چگونه واجب است که توبه کنیم و چگونه واجب است که گریه کنیم و چگونه واجب است که روزه بگیریم و چگونه واجب است که نشاط کنیم و چگونه واجب است که با عفت بمانیم و چگونه واجب است که نماز کنیم و صدقه بدهیم، چه جواب داده شوند؟
[۱۰] چگونه به عقوبت بدنیه خوب قیام کنند در صورتی که ندانند که چگونه توبه کنند؟
[۱۱] یسوع در جواب فرمود: «خوب سؤال کردی ای برنابا، میخواهم جواب گویم به تمام آنها به تفصیل؛ اِنشاءَالله.»
[۱۲] «اما امروز به درستی که من با تو در توبه بر وجه عموم صحبت میدارم و آن چه به یکی میگویم به همه میگویم.»
[۱۳] «پس بدان که توبه شایسته آن است که پیش از همه چیز آن را محض محبت خدای به جا بیاوری و الا بیهوده خواهد بود.»
[۱۴] «همانا من با شما به تمثیل صحبت میکنم.»
[۱۵] «هر بنایی که اساس آن زایل شود خرابه میافتد؛ آیا این درست است؟»
[۱۶] شاگردان در جواب گفتند همانا درست است.
[۱۷] یسوع در این وقت فرمود: «اساس خلاص ما همانا خداوندی است که به غیر او خلاصی نیست.»
[۱۸] «پس چون انسان گناه کرد، اساس خلاص خود را زیان نمود.»
[۱۹] «از این رو واجب است ابتدا به اساس بپردازد.»
[۲۰] «به من بگویید، هر گاه شما از بندگانتان آزرده شدید و دانستید که ایشان غمگین نشدهاند از این که شما را به خشم آوردهاند؛ بلکه به واسطهٔ این که از مُزد خود کاستهاند غمگین هستند، آیا از ایشان میگذرید؟»
[۲۱] «نه البته.»
[۲۲] «به درستی که همانا خدای با آنان که توبه میکنند برای این که بهشت را از دست دادهاند چنین میکند.»
[۲۳] «همانا شیطان که دشمن هر صلاح است، سخت پشیمان است؛ اما به واسطهٔ این که بهشت را زیان و دوزخ را سود نموده.»
[۲۴] «معذلک هرگز نیابد رحمت را.»
[۲۵] «پس آیا میدانید برای چه؟»
[۲۶] «برای این که محبت خدای را ندارد؛ بلکه آفریدگار خود را دشمن میدارد.»
<برگشت به بالا><گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله>