[۱] چون یسوع در مغازهای که در صحرای تیرو بود در نزدیکی نهر اردن خلوت گزید، آن هفتاد و دو تن و آن دوازده تن را خواند.
[۲] پس از آن که بر سنگی نشست، ایشان را به پهلوی خویش نشانید و دهان خویش را بگشود و در حالتی که آه میکشید فرمود: «هر آینه گناه بزرگی در یهودیه و اسرائیل دیدم و آن گناهی است که دل من در سینهام از خوف خدای میتپد.»
[۳] «راستی به شما میگویم خدای بر کرامت خویش غیور است و اسرائیل را مثل عاشقی دوست میدارد.»
[۴] «شما میدانید که هر گاه جوانی به زنی گرفتار شد که آن زن او را دوست نمیدارد؛ بلکه جوان دیگری را دوست میدارد، کینهٔ او به جوش میآید و عاشق همسر خود را میکشد.»
[۵] «به درستی که من به شما میگویم این چنین خدای میکند.»
[۶] «زیرا وقتی که اسرائیل چیزی را دوست بدارد که به سبب آن خدای را فراموش نماید، آن چیز را خدای از میان میبرد.»
[۷] «چه چیز پیش خدای در زمین از کهانت و هیکل مقدس محبوب تر است؟»
[۸] «مع ذلک چون قوم، خدای را در زمان ارمیای پیغمبر فراموش نمودند و به هیکل تنها که در همهٔ عالم میان آن نبود مفاخرت نمودند، خدای غضب خود را به جوش آورد به واسطهٔ بختنصر پادشاه بابل و او و لشکر او را برآن مدینه مقدسه مسلط نمود.»
[۹] «حتی چیزهای مقدسهای که پیغمبران از دست زدن به آنها میلرزیدند زیر پاهای کفار گناهکار پایمال شد.»
[۱۰] «ابراهیم، اسماعیل پسر خود کمی بیشتر از آن چه سزاوار بود محبت ورزید، از این رو خدای ابراهیم را امر نمود که پسر خود را ذبح نماید تا آن محبت مشوِق به گناه را که در دل او بود بکشد و آن امری بود که به جا آورده بود اگر کارد بریده بود.»
[۱۱] «داوود ابشالوم را سخت دوست میداشت؛ از این رو خدای راضی شد که پسر بر پدرش برآشفت و به موی خودش آویخته شد واو را یوآب کشت.»
[۱۲] «نزدیک بود که ایوب پاک افراط کند در محبت پسران هفتگانه و دختران سهگانهٔ خود؛ پس او را خداوند به دست شیطان واگذار نمود و تنها در یک روز پسران و ثروت او را نگرفت؛ بلکه او را نیز به درد سختی گرفتار نمود تا این که کرمها مدت هفت سال از بدن او بیرون میآمدند.»
[۱۳] «پدر ما یعقوب، پسرش یوسف را بیشتر از پسران دیگرش دوست داشت؛ از این رو قضای خداوند بر فروختن او جاری شد و قرار داد که یعقوب از همان پسران خود فریب داده شود، تا باور کرد که جانور دشتی پسر او را پاره کرده و ده سال در نوحهگری به سر برد.»
<برگشت به بالا><گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله>