اخبار، جمع خَبَر. واژۀ دخيل عربی است، بهمعنای آگاهیها و اطلاعات.
اگر این اخبار بمخالفان رسد... چه حشمت ماند. (تاریخ بیهقی). اخبار رسید که داود از سرخس با لشکر قوی قصد گوزگانان کرد تا از کران راه اندخود بکران جیحون آید. (تاریخ بیهقی). منتظریم جواب این نامه را... تا بتازه گشتن اخبار سلامتی خان ... لباس شادی پوشیم. (تاریخ بیهقی). قضات و صاحب بریدانی که اخبار اِنها میکنند، اختیارکردهٔ حضرت ما باشند. (تاریخ بیهقی). و آن این است که یاد کرده میآید ضایع گردانیدن فرصت و تصدیق اخباری که محتمل صدق و کذب باشد. (کلیله و دمنه). گفت: صاحب بریدی که اخبار درست و راست اِنها کند... (کلیله و دمنه).
داستانها، روایات، افسانهها، حدیثها، وقایع و تواریخ و حوادث کتبی: در اخبار رؤسا خواندم که اشناس و او را افشین خواندندی ... ببغداد رسید. (تاریخ بیهقی). و اخبار گذشتگان را بخواند. (تاریخ بیهقی). و او را پیوسته بخواندندی تا حدیث کردی و اخبار خواندی. (تاریخ بیهقی). من حکایت خواندهام در اخبار خلفا که روزگار معتصم بوده است. (تاریخ بیهقی). اخبار ابومسلم صاحب دعوت عباسیان و طاهر ذوالیمینین و نصر احمد سامانی بسیار خواندهاند. (تاریخ بیهقی). اخبار گذشته را دو قسم گویند که آنرا سه نشناسند: یا از کسی بباید شنید و یا از کتابی بباید خواند. (تاریخ بیهقی). خداوندان ما از این دو [اسکندر و اردشیر] از قرار اخبار و آثار بگذشتهاند. (تاریخ بیهقی). تواند بود که او اخبار معتضد امیرالمؤمنین را مطالعت کرده باشد. (تاریخ بیهقی).
خبر شــنیدهام از رســتم و ز تو دیـدم
عیان و هرگز کی بود چون عیان اخبار
مسعودسعد.
روایت کرد ابوالقاسم بن غسّان گردآورنده ٔ اخبار آل برمک . (تاریخ برامکه).
احادیث نبوی، رجوع به خبر و حدیث شود، اقوال منقوله از حضرات معصومین (ع): نبشتن دانست و تفسیر قرآن و تعبیر و اخبار پیغامبر (ص). (تاریخ بیهقی). جدّهای بود مرا... تفسیر قرآن و تعبیر اخبار... بسیار یاد داشت. (تاریخ بیهقی).
این قول رسولست و در اخبار نوشتست
تـا محـشــــر از آن روز نویســنده ٔ اخـبار
ناصرخسرو.
و آن را بهآیات و اخبار و ابیات و اشعار مؤکد گردانیده شود. (کلیله و دمنه). بر معرفت تفسیر و تأویل و قیاس و دلیل و ناسخ و منسوخ و صحیح و مطعون اخبار و آثار واقف. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی).
علم اخبارالانبیاء؛ ذکره المولی ابوالخیر من فروع التواریخ و قال قد اعتنی بها العلماء و افردوها فیالتدوین. منها قصص الانبیاء علیهمالسلام لابن الجوزی و غیره - انتهی. و قد عرفت ان الافراد بالتدوین لایوجب کونه علماً برأسه. (کشف الظنون).
آنچه مورد نقل و گفتگو باشد.
مژدهها، و خبرهای خوش.
اخبار بهصورت مصدر بهمعنای "خبر دادن" است. رجوع شود به: "زوزنی"، "تاج المصادر بیهقی" و "قاموس ترکی ترجمه ٔ سید ابوالکمال". همچنان بهمعنای "انباء، آگاهانیدن و آگاه کردن" رجوع شود به: "لغتنامۀ دهخدا" و صاحب "منتهیالارب" گوید: "اَخْبَرَه ُ خبورَةً" (خبر داد او را).
اخبار در زبان دری افغانستان (اصطلاح جديد) بهمعنای "روزنامه" (نامهی شرح گزارش روزانه و یادداشت وقایع هرروزه که اکنون بزبان فرانسه ژورنال میگویند) است.