جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۸۹ شهریور ۱۳, شنبه

گاثا ۲: یسنا ٢٩

از: دکتر حسين وحيدی


فهرست مندرجات

[اوستا][اُشتَوَد گاه]



[] هات ٢٩

۱

    روان جهان به شما گله می‌دارد،
    برای چه مرا آفریدی؟
    که مرا به کالبد هستی در آورد؟
    خشم و زور و دست یازی و سنگدلی و گستاخی،
    مرا فرا گرفته است.
    مرا جز تو پشتی و پناهی نیست،
    رهاننده‌ی نیکی که مرا برهاند،
    به من بنمای.


٢

    و آنگاه،
    آفریدگار جهان از راستی پرسید:
    راهبر تو در جهان کیست؟
    تا ما او را پشتیبان شده و به او
    توان آبادی جهان را ببخشیم.
    می‌خواهی چه کسی سردار جهان باشد،
    تا خشم و آزار دُروَندان را فروشکند؟


٣

    راستی به پاسخ گفت:
    از اینان کسی را نمی‌شناسم
    که آزار از جهان بردارد،
    و راستان را در برابر تبهکاران یاری کند.
    در میان این مردمان،
    این کس باید تواناتر از همه باشد،
    تا به یاریش بشتابیم.


۴

    اهورامزدا بهتر از همه آگاه است
    که پیروان خدایان دروغین
    در گذشته چه‌ها کردنده‌اند،
    و در آینده نیز چه‌ها خواهند کرد،
    و تنها، اهورامزدا داور است،
    پس هر چه او می‌خواهد همان خواهد کرد


۵

    من و روان جهان بارور،
    با دستهای بر افراشته،
    اهورا را ستایش می‌کنیم،
    و از او می‌خواهیم که
    به پارسیان و راهبر آنان،
    از سوی دُروندان،
    گزندی نرسد.


٦

    آنگاه،
    اهورامزدا،
    که بافت و سروده زندگی
    از دانایی اوست، گفت:
    آیا تو سردار و راهبری پارسا نمی‌شناسی؟
    آیا تو برگزیده‌ی آفریدگار،
    برای نگاهداری و نگهبانی جهان نیستی؟


٧

    این سخن اندیشه انگیز خوشبختی افزا،
    از اهورایی است که:
    خواستش با راستی هماهنگ است.
    اهورامزدا،
    برای آبادی جهان،
    آن را به پارسیان آموخته است.
    ای اندیشه‌ی نیک،
    کیست آنکه از تو باشد
    و به راستی مردمان را یاری بخشد؟


٨

    من تنها یکی را می‌شناسم که
    به آموزش ما گوش فرا می‌دارد،
    و او،
    زرتشت اسپنتمان است،
    و تنها اوست که می‌خواهد
    سروده ستایش مزدا و راستی را
    به مردمان برساند.
    پس ما به او،
    شیوایی و دلپذیری سخن می‌بخشیم.


۹

    آنگاه،
    روان جهان باز خروشید،
    آیا من باید سخنان مرد ناتوانی را
    بپذیرم و پشتیبان او باشم؟
    مرا براستی آرزوی سردار توانایی بود،
    کی چنین کسی،
    با دستهای توانای خود،
    مرا یاری خواهد کرد؟


۱٠

    ای اهورا،
    از راه راستی و اندیشه‌ی نیک،
    به وی نیرو و توانایی ارزانی دار،
    تا خانمان آباد و رامش پدید آورد.
    ای مزدا،
    من او را برترین آفریده‌ی تو می‌شناسم.


۱۱

    ای اهورامزدا،
    کی راستی و اندیشه‌ی نیک و توانایی مینویی
    به ما روی خواهد کرد؟
    کی انجمن مغان،
    این آیین تو را خواهد پذیرفت؟
    اینک که یاوری برای ما رسیده است،
    ما آماده‌ی یاری او هستیم.[۱]


[] يادداشت‌ها

يادداشت ۱: اين بخش از اوستا برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهديزاده کابلی بیشتر براساس گزارش دکتر حسين وحيدی تهيه و گردآوری شده است.



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]-



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها

گاتها (سرودهای مينوی زرتشت)، گزارش دکتر حسين وحيدی، تهران: مؤسسۀ انتشارات اميرکبير، ۱۳۸۱ خ


[برگشت به بالا] [گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله]