[↑] مغز چیست؟
مغـز بخشـی از سامانه عصبی اندام انسان است و در جمجمه قرار دارد. حرکت اندامها، خواب، گرسنگی، تشنگی و بسیاری دیگر از رفتارهای حیاتی بشر در کنترل مغز است. همه احساسات بشری، از عشق و نفرت گرفته تا ترس و خشم و شور و غم، توسط مغز ایجاد و کنترل میشود. تفسیر سیگنالهای دریافت شده توسط اندامها (چشم، گوش، پوست، زبان،…) نیز برعهده مغز است. فرایافتهایی چون "آگاهی و هوشیاری" و "باهوشی و خردمندی" هم صفتهایی است که ارتباط مستقیم با عملکرد مغز انسان دارد.
مغـز بشــر با وزن تقریبـی ۱٫۴ کیلوگـرم، یکصـد میلیـارد یاختـه عصبـی (neuron) را شــامـل میشــود که بوســیله رشــتههایـی بهنـام آســه (axon) و تارگان عصـبی (dendrite) با یکدیگر در ارتباط اند. یاختههای عصبی، قشر خاکستری مغز را تشکیل میدهند؛ در حالیکه تارهای عصبی و آسهها قشر سفید مغز هستند. مغز انسان همچنین سلولهایی بهنام یاختههای پشتیبان (glial cells) دارد. زمانی تصور میشد این یاختهها کار پشتیبانی از نرونها را انجام میدهند، اما امروز دانسته شده است که کار اصلی آنها، تقویت سیگنالهای عصبی است.
[↑] بخشهای مغز و وظیفهها
بخش سطحی مغز را فرامغز (cerebrum) مینامیم. فرامغز به دو نیمه راستی و چپی تقسیم میشود. از دیرباز گفته میشد که نیمه چپ مربوط به احساسات و نیمه راست مربوط به منطق است. امروزه میدانیم که این گفته فقط تا اندازهای صحیح است و نمیتوان آنرا بهعنوان قاعدهای کلی پذیرفت. امروز میدانیم که زبان و گویش به نیمه چپ فرامغز ارتباط دارد.
بخش "پس سری" (occipital lobe) ویژه بینایی است و در بالای آن بخش بخش "آهیانه ای" (parietal lobe) قرار دارد که ویژه حرکت، جهت، موقعیت، و محاسبه است. پشت گوش بخش "گیجگاهی" (temporal lobe) قرار دارد که مسوول "شینیدن"، "تفسیر سخن"، و تا اندازهای حافظه است. در جلو هم بخش پیشانی یا قدامی (frontal lobe & prefrontal lobe) قرار دارد که پیشرفتهترین و انسانیترین قسمت مغز بشر است و مسوولیت تصمیمگیری، برنامه ریزی، کنترل توجه، و حافظه کاری را برعهده دارد. پشیمانی، اخلاق، و همدردی هم با همین دو بخش در ارتباط است.
درست زیر سطح فرامخ، cingulate cortex قرار دارد که با مدیریت رفتار و احساس درد در ارتباط است (cortex cingulate را بخشی از پیشانی میدانند). اما در زیر این قشر "آژخ" یا corpus callosum قرار دارد که دو نیمکره مغز را به یکدیگر وصل میکند. بخشهایی بهنام basal ganglia هم مسوول حرکت، انگیزه، و پاداش است.
Limbic system بخشی است که در زیر قسمت پیشانی قرار دارد و در همه پستانداران مسوول "میل" و "اشتها" است. بخشهای مربوط به احساسات هم در زیر پیشانی قرار دارند. "تالاموس" که یک ایستگاه رلهی سیگنالهای حسی است و "هیپوتالاموس" که مسوول ترشح هورمون در بدن است و با دمای بدن در ارتباط است هم در زیر بخش پیشانی مغز قرار دارد.
پشت مغز بخشی بسیار پیچ در پیچ و پرچین قرار دارد که مخچه (cerebellum) نامیده میشود. مخچه الگوهای حرکتی، عادتها و رفتارهای تکراری که انسان بدون فکر کردن انجام میدهد را ذخیره میکند.
میان مغز و ساقه مغز (midbrain and brainstem) هم مسوول رفتارهایی هستند که ما کنترلی بر آنها نداریم؛ رفتارهایی چون تنفس، ضربان قلب، فشار خون، و الگوی خواب. کنترل سیگنالهای رد و بدل شده میان مغز و اندامها (از طریق نخاع) هم بر عهده این دو بخش است.
روش دیگر، تقسیم مغز به دو قشر حسی (sensory cortex) و قشر حرکتی (motor cortex) است.
[↑] زبان و مغز
در بسیاری از افراد، نواحی مربوط به زبان، در نیمه چپ مغز قرار دارد. با این حال، پژوهشهای تازه (با استفاده از توموگرافی، بهروش گسیل پوزیترون) نشان میدهد که نیمه دیگر مغز نیز در فرایند زبان، بیتاثیر نیست.
در سال ۱۸۳۶، Marc Dax پس از تشریح تعدادی از بیماران خود که ناتوانی گفتاری داشتند، اعلام نمود که قسمت چپ مغز همه آنها دچار آسیب بوده است. چندی بعد، Paul Broca جراح فرانسوی، بیماری را زیر نظر گرفت که تنها میتوانست یک واژه را به زبان آورد: “tan”!! بههمین دلیل، بروکا او را تن نامیده بود! پس از مرگِ تن در سال ۱۸۶۱، بروکا وی را تشریح کرد و متوجه وجود آسیب در ناحیه چپ پیشانی قشر مغزی وی شد. این قسمت از مغز را امروزه با نام "ناحیه بروکا" میشناسند. "ناحیه بروکا" نقش چشمگیری در تولید و فراوری زبان، یعنی چینش جمله، استفاده از دستور صحیح، و... غیره دارد.
در سال ۱۸۷۶، Karl Wernicke پزشک آلمانی، بخش دیگری از مغز را که دچار آسیب دیدگی شده و ایجاد زبان پریشی کرده بود، کشف نمود. این بخش (ناحیه ورنیک)، عقبتر و پایینتر از ناحیه بروکا قرار دارد و بوسیله یک دسته از تارهای عصبی، بهنام Arcuate Fasciculus، با آن در ارتباط است. در صورت پارگی این تارهای عصبی، فرد دچار بیماری "زبانپریشی رسانشی" میشود. مبتلایان به این بیماری، زبان را میفهمند اما نمیتوانند آنچه را که میفهمند، بهدرستی بیان کنند! "ناحیه ورنیک" نقش چشمگیری در پردازش زبان، یعنی درک کردن جملهها و قاعدههای دستوری شنیدهشده یا خواندهشده دارد.
بخش مهم دیگری از قشر مغزی که با فرایند گویش در ارتباط است، "قشر حرکتی" یا (motorcortex) نام دارد. این بخش، مسوولیت حرکت ماهیچهها را بر عهده دارد.
بر اساس الگوی پیشنهادی "Norman Geschwind"، عصبشناس آمریکایی (ارایه شده در دهههای ۶۰ و ۷۰ میلادی) واژهای که بهگوش انسان میرسد، ابتدا بصورت سیگنالهایی در "قشر شنیداری" مغز بررسی و سپس به ناحیه ورنیک فرستاده میشود که در همسایگی آن قرار دارد. ناحیه ورنیک میان دادههای دریافتی و دادههایی که پیشتر در حافظه مغز ذخیره شده ارتباط معنادار ایجاد میکند و به انسان اجازه میدهد که مفهوم سخن دریافت شده را درک کند. حال اگر واژهای را بخواند، آن واژه ابتدا وارد "قشر دیداری" مغز شده و نتیجه بررسی سیگنالها از مسیر Angular Gyrus به ناحیه ورنیک فرستاده میشود.
اکنون باید دید که آسیب به هر یک از بخشهای ورنیک و بروکا چه پیامدهایی خواهد داشت:
آسیب به ناحیه ورنیک | آسیب به ناحیه بروکا |
---|---|
زبان پریشی ورنیک: * فرد مبتلا، توانایی فهم زبان را از دست خواهد داد. * فرد میتواند به روشنی سخن بگوید اما ترتیب واژههایی که بکار میبرد، روی هم، جملاتی بی معنی میسازد! این نوع گویش را "سالاد واژگان" (word salad) مینامند. چون اینگونه بهنظر میرسد که واژهها مانند سبزیهای سالاد مرتب شدهاند!! | زبان پریشی بروکا: * از دست دادن توانایی سخن گفتن. * فرد مبتلا، زبان را بخوبی میفهمد. * واژگان، بدرستی اداء نمیشوند. * فرد مبتلا، آرام و بریده بریده سخن میگوید. |
۹۰ درصد انسانها "راست دست" و ده درصد "چپ دست" هستند. در ۹۷ درصد از "راست دستان"، بخش چپ مغز بیشترین تاثیر را در فرایند زبان دارد و تنها ۳ درصد از آنها برای پردازش و تولید زبان به نیمه راست مغز خود اتکا دارند. حال آنکه در ۱۹ درصد از "چپ دستان"، بخش راست مغز فرایند زبان را کنترل میکند و در ۶۸ درصد از آنها، هر دو نیمه مغز فعال اند. پس تنها ۱۳ درصد از "چپ دستان" برای تولید و پردازش زبان از نیمه چپ مغز خود بهره میگیرند.
دکتر George Ojemann از دانشگاه واشینگتن اواخر دهه ۱۹۸۰ نشان داد که ناحیههای مربوط به زبان در انسانهای مختلف میتواند تفاوت داشته باشد. با این حال پژوهشهای او، نظریههای "ورنیک" و "بروکا" را تایید کرد.
پژوهشی هم در دانشگاه "سین سیناتی" ایالت اوهایو انجام شده و در سال ۲۰۰۴ در ۵۶ امین نشست سالانه آکادمی نورولژی آمریکا مطرح شده است که نشان میدهد شاید توانایی زبانی در انسانها از پس از ۲۵ سالگی به تدریج از حالت تک بخشی خارج شده و میان دو بخش مغز تقسیم میشود.
[↑] تصویر فعالیت مغز در هنگام سخن گفتن
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط دکتر خراسانی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- زبان و مغز، وبگاه Donbelid
[↑] سرچشمهها
□ وبگاه Donbelid
[برگشت به بالا]