- روابط افغانستان و آلمان در جنگ دوم جهانی
- يادداشتها
- پینوشتها
- سرچشمهها
[آلمان] [روابط افغانستان و آلمان]
[↑] روابط افغانستان و آلمان در جنگ دوم جهانی
با بهرورزی از موقعیت جغرافیایی در سالهای سی سده بیستم، افغانستان نزد اتحادشوری در شمال و هند بریتانیوی در جنوب از نقش و اهمیت خاصی برخوردار بود. آلمان در مقام رقابت با هر دو قدرت یادشده تلاشی میورزید تا روابط خود را با افغانستان بهدوران روابط حسنه سنتی عصر امانی گره و پیوند بزند و با تکیه بر آن بهحیث سومین قدرت دارای روابط گستردهی اقتصادی و سیاسی جایگاه خود را بهدست آورد. با وجود برخی از حساسیتها زمینه رشد و گسترش روابط میان افغانستان و آلمان بسیار مساعد بود.
آلمان خصم و دشمن قدرتهای انگاشته میشد که در مقام کشورهای کناری حاکمیت آنها در معرض خطر جای داشت.
بعد از پایان جنگ اول جهانی آلمان دیگر در جهان قدرت استعماری نبود. بههمین لحاظ از طرف کشورهای آسیایی بهحیث طرف معامله متقابل که همسنگ و هموزن همدیگر باشند انگاشته میشدند.
وقتی از این دیدگاه به قضایا دیده شود از سوی آلمان خطری متوجه کدام کشور نبود. مضاف بر آن در قسمت همکاریهای اقتصادی آلمان حاضر بود در برابر افغانستان به گذشتهای بزرگی تن بدهد. محمدهاشم خان نخستوزیر مقتدر ظاهرخان پادشاه آن وقت افغانستان این نگرانی را داشت که آلمان به توافق و همکاری با اتحادشوروی امانالله خان را بر تختش در افغانستان برنگرداند و وزارت خارجه آلمان بههاشم خان نخستوزیر خودکامه افغانستان اطمینان داد که از این بابت دلیلی برای نگرانی نباید وجود داشته باشد.
در سال ۱۹۳٦ بعد از مذکراتی که سالها طول کشیده بود میان افغانستان و آلمان بهموجب قراردادی بر سر همکاریهای مشترک توافق بهمیان آمد، شاهمحمود خان وزیر دفاع افغانستان به برلین آمد تا در مراسم بازیهای المپیک که در برلین برگزار میشد شرکت جوید.
بهتاریخ دوم مارچ سال ۱۹۳٦ فیضمحمد ذکریا وزیر خارجه افغانستان را شخصاً آدولف هیتلر نخستوزیر رایش و رهبر ناسیونال سوسیالیسم آلمان بهحضور پذیرفت و با او ملاقات نمود و طی همین دیدار هیتلر به فیضمحمد ذکریا وزیر خارجه افغانستان گفته بود که آلمان در دادن کمکهای نظامی و تاسیسات صنعتی به افغانستان هیچ مشکلی را نمیبیند. فیضمحمد ذکریا در پاسخ یادآورشده بود که افغانستان امیدوار است از آلمان کشوری که افغانستان آن را برادر آریایی بزرگ و پیشرفته میداند کمکها و مساعدتهای زیادی را بهدست آورد. با همچو بیانی در واقع فیضمحمد جهتگیری سیاست خارجی خویش بهصوب تبعیضگرایی فاشیزم که مورد نفرت و انزجار میباشد روشن گردانیده بود. اما باید خاطرنشان ساخت که در تعمیق بخشیدن روابط افغانستان و آلمان عبدالمجید زابلی وزیر اقتصاد افغانستان هم نقش بس مهم داشته است.
تا سال ۱۹۴٠ بین افغانستان و آلمان یک رشته قراردادهای همکاریهای مشترک در عرصه نظامی، اقتصادی و فرهنگی تنظیم و به امضا رسید. با رسیدن توافقاتی در این بخشها آلمان بعد از انگلستان و اتحادشوروی سومین و بزرگترین طرف معامله اقتصادی و تجارتی افغانستان شد.
در جریان جنگ دوم جهانی افغانستان امیدوار بود که مناطق و سرزمینهای را که بهموجب قرارداد دیورند در سال ۱٨۹۳ از دست داده بود به کمک آلمان واپس تحصیل نماید. بههمین لحاظ افغانستان مایل بود که به کمک آلمان و ایتالیا قدرت و نفوذ انگلستان را در مناطق قبایلی لگام زند.
در همین رابطه بود که حاجی میرزا علیخان معروف به پیر شامی یا فقیراِپی در وزیرستان نقش بس مهمی را بازی مینمود بعد از آنکه آلمان نازی بر اتحادشوروی حمله کرد و در نتیجه این تجاوز انگلستان و اتحادشوروی در جنگ دوم جهانی متحد همدیگر شدند؛ در سال ۱۹۴۱ از افغانستان خواستند که آلمانها را خارج سازد بخصوص سفیر اتحادشوروی در افغانستان برای اخراج آلمانها از افغانستان به قرارداد سال ۱۹۳۱ که میان افغانستان و اتحادشوروی امضا شده بود، استناد میجست.
به اساس این قرارداد تعهد شده بود که هیچیک از طرفین قرارداد کشور سومی را که با یکی از طرفین قرارداد، درگیر جنگ و مخاصمه باشد در خاک خود اجازه اقدام و عملکرد نمیدهد.
حکومت افغانستان که قبلاً در سال ۱۹۳۹ افغانستان را بهحیث یک کشور بیطرف اعلام داشته بود با نمایندگیهای سیاسی آلمان و ایتالیا در کابل مشورت نمود و بهصلاح دید آنها از انگلستان خواست که تضمین دهد که آلمانها و ایتالیویهای مقیم در افغانستان با امن و امان به آلمان و ایتالیا برگردند. شب پانزدهم اکتوبر سال ۱۹۴۱ نجیبالله توروایانا مدیر عمومی سیاسی وزارت خارجه افغانستان که بعداً بهحیث سفیر افغانستان به آمریکا رفت و در همانجا ماندگار شد و یکی از داستاننویسان حماسی و تاریخی انگاشته میشد از طریق رادیو کابل اعلام کرد که انگلستان تقاضای افغانستان دایر به رساندن به امن و امان آلمانها و ایتالیویهای مقیم افغانستان را پذیرفته است. به اتکای همین تضمین ۱٨٠ تن آلمانی و ۱٨ نفر ایتالیوی از طریق پشاور، کراچی، بصره و ترکیه عازم آلمان و ایتالیا شدند. به دو خانواده آلمانی حکومت هند برینانیوی در هند پناهندگی سیاسی داد.
آلمان این رویداد را بهعنوان نقض توافقات خواند. اساساً بهسبب همین رفتار نوعدوستانه ولی در واقع فشار انگلستان و اتحادشوروی بیطرفی افغانستان نقض گردید. تسلیمی آلمان که بهتاریخ ٨ ماه مه سال ۱۹۴۵ صورت گرفت بعداً از طرف Richard von Weizsäcker رییس جمهور قبلی آلمان بهحیث روز آزادی از یوغ فاشیزم یا ایدیولوژی که تحت رهبری آدولف هیتلر جنگ دوم جهانی را براه انداخت و باعث تباهی میلیونها انسان گردید یاد شد. بعد از جنگ جهانی دوم آلمان در مقام یک کشور از لحاظ دموکراسی نمونه درآمد. با تسلیمی و شکست آلمان افغانستان امیدی را که به استرداد سرزمینهای از دسترفته به دل بسته بود به یاس مبدل شد اما باید گفت که سئوال آن بهعنوان جبر تاریخی در سیاست خارجی افغانستان کماکان باقی ماند. بعد از جنگ دوم جهانی جای انگلستان را در منطقه آمریکا گرفت در دوران جنگ سرد افغانستان باز توپ بازی قدرتهای بزرگ شد.اما آلمان به تدوام روابط سنتی خوب خود با افغانستان وفادار ماند و بار دیگر در مقام قدرت سومی خود را انکشاف داد.[۱]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط محمد محمدی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- روابط افغانستان و آلمان در جنگ دوم جهانی، سرویس خبررسانی آریانانت، برگرفته از: صدای آلمان (۲۴ ثور ۱۳٨۴)
[↑] سرچشمهها
□ سرویس خبررسانی آریانانت
[برگشت به بالا]