تصوف اسلامی در افغانستان
(قسمت دوم)
تفاوتها
فهرست مندرجات
- قادریه
- نقشبندیه
- خانقاهها
- سهروردیه و چشتیه
- سماع، سرود و موسیقی
- قوالی خوانی
- يادداشتها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
آنگونه که در بخش قبلی گفته شد، به گمان اغلب تصوف در نیمههای قرن پنجم تا اواخر قرن ششم هجری قمری توسط شماری از پیشوایان بزرگ صوفیه به سلسلههای مختلف به شمول قادریه، نقشبندیه، چشتیه و سهروردیه تقسیم شده است.
در این بخش میپردازیم که چرا تصوف شاخه بندی شد و همچنین میان سلسلههای قادریه، نقشبندیه، سهروردیه و چشتیه که در افغانستان بیشتر پیرو دارد، چه تفاوتهایی وجود دارد.
بعضی از محققان و صوفیان میگویند، تصوف به هدف ایجاد سهولت به پیروان آن در زمانها و منطقههای مختلف توسط پیشوایان برجسته تصوف به شاخههای مختلف تقسیم شد.
اما سید محمود گیلانی که نیاکانش از پیشوایان تصوف در شاخه قادریه در افغانستان بودهاند، میگوید که تصوف توسط شیخهای عالم و با صلاحیت، بنابر اقتضای زمان به شاخههای مختلف تقسیم شده است.
آقای گیلانی میگوید: "هر کدام از این شاخهها در زمان مشخصی بنابر دلیلی ایجاد شده است. مثلا زمانیکه مسلمانها با مشکلی مواجه میشدند، شخصی با فضلیتی (پیر یا مرشد) مردم را برای رهایی از مشکل و پناه بردن به خدا به راهی رهنمایی میکرد و ایجاد شاخههای متعدد تصوف ریشه در این مساله دارد."
با این حال، بسیاری از محققان میگویند، در اصول اساسی هر چهار طریقه تصوف مروج در افغانستان، تفاوتی وجود ندارد، اما دیدگاهها برای رسیدن به هدف متفاوت است.
[↑] قادریه
قادریه یکی از شاخههای تصوف است که بیشترین پیرو را در افغانستان دارد.
به گفته صوفیان، سلسله قادریه تا پیش از این که بنام شیخ عبدالقادر گیلانی در عراق مشهور شود به نامهای مختلف بخصوص حیدریه یاد میشد.
به گفته عبدالکریم، مرشد یکی از خانقاهها در کابل، سلسله قادریه پس از آن به این نام مسما شد که شیخ عبدالقادر گیلانی ذکری را که در این طریقه ورد میشود تنظیم کرد و تا کنون به همان شیوه بیان میشود.
او میگوید: "شیخ عبدالقادر گیلانی، همین اوراد خاصی را که برگرفته از قرآن است، تظیم کرد و به همین دلیل این سلسله به نام قادریه مسما شد."
[↑] نقشبندیه
نقشبندیه از دیگر سلسلههای تصوف است که صوفیان، محمد بن محمد بخاری مشهور به شیخ بهاوالدین نقشبند را اساس گذار این سلسله میدانند.
صوفیان همچنین سلسله اتصال این طریقه را به ابوبکر صدیق نسبت میدهند.
این طریقه نیز در افغانستان پیروان زیادی دارد.
به گفته لطف الله حقپرست، استاد دانشگاه تعلیم و تربیه افغانستان و از پژوهشگران تصوف، تنها تفاوت میان این دو طریقه ورد اذکار با صدای بلند و پایین است.
او میگوید: "پیروان سلسله نقشبندیه باور دارند که ذکر باید به گونه خفیه اجرا شود. این گروه به استناد از آیات قرآن کریم دلیل میآورند که خفیه ذکر کردن از ریا و خود نمایی جلوگیری میکند. اما در سلسله قادریه، برعکس آن است. چون ذکر با آواز بلند، ذاکران را به شور و وجد آورده و با شوق تمام ذکر میکنند."
آقای حقپرست میگوید: "این ذکر جز به زبان آوردن نام خدا چیز دیگری نیست و یا اورادی که صوفیان به زبان میآورند برگرفته شده از قرآن است و این معمول است که مسلمانان گاهی قرآن را با آواز بلند و گاهی هم به گونه خفیه میخوانند."
[↑] خانقاهها
خانگاه یا خانقاه از گذشتهها مکانی بوده است برای انجام عبادات صوفیان.
وزارت حج و اوقاف افغانستان میگوید بیش از پنجاه خانقاه به گونه رسمی در ولایات مختلف این کشور وجود دارد.
به گفته عبدالصمد، از مسئولان این وزارت دهها خانقاه دیگر نیز در افغانستان فعال است که مرشدان آنها برای دریافت مجوز تا هنوز به وزارت مراجعه نکردهاند.
تنها در کابل دهها خانقاه وجود دارد.
برای دیدن یکی از این خانقاهها، به یکی از خانقاههای مربوط به سلسله قادریه در کابل میروم که متعلق به عبدالکریم، یکی از مرشیدن سلسله قادریه است.
مرشد یا پیر، یکی از اتاقهای منزلش را برای برگزاری مجالس (ذکر) اختصاص داده است.
دیوارهای داخل این اتاق با پارچههای خورد و بزرگ که روی آنها آیات قران و اشعار عارفانه نوشته شده مزین شده است.
مریدان در مقابل مرشد زانو زده و پس از گفتن (بسم الله رحمن الرحیم) اوراد خاصی را از جمله (انت الهادی انت الحق- لیس الهادی الاهو، حسبی ربی جل الله - مافی قلبی غیرالله، نور محمد صل الله) که مرشد میخواند با آواز بلند تکرار میکنند.
اشعار عرفانی به خصوص مناجات و اشعار در وصف حضرت محمد هم به گونه ملهون در خانقاه خوانده میشود و مریدان با صدای بلند (الله هو، الله هو، الله هو) میگویند.
[↑] سهروردیه و چشتیه
در طریقه سهروردیه هم که صوفیان شیخ شهاب الدین سهروردی را بانی این سلسله میدانند اوراد شبیه این دو سلسله گاهی به گونه خفی و گاهی هم با آواز بلند خوانده میشود.
اما به گفته محققان و صوفیان، این سلسله در افغانستان پیروانی اندکی دارد ولی پیروانش در پاکستان و هند زیاد است.
چشتیه از دیگر طریقههای تصوف است که پیروان آن نیز سلسله اتصال شان را به حضرت علی نسبت میدهند.
بسیاری از محققان و صوفیان، طریقه چشتیه را تولید خراسان میدانند؛ اما در مورد بانی اصلی آن روایات مختلفی وجود دارد.
برخیها ابواسحق شامی را موسس این طریقه میخوانند.
شمار دیگر سید احمد ابدال حسنی و تعداد هم خواجه حسن سنجری مشهور به خواجه معین الدین چشتی را که در ولسوالی چشت ولایت هرات افغانستان زاده شده، موسس طریقه چشتیه میدانند.
به گفته متین مونس، یکی از محققان تصوف، طریقه چشتیه در خراسان و افغانستان امروزی به پختگی رسید و توسط برخی از صوفیان از جمله خواجه معین الدین چشتی تا شبه قاره هند گسترش یافت.
آقای مونس میگوید: "برخی از پیشوایان صوفیه از افغانستان به سایر مناطق از جمله نیم قاره هند، سمرقند، بخارا و ترکیه سفر کرده و تصوف را در این مناطق گسترش دادند. خواجه معین الدین چشتی، فرید گنچ شکر و نظام الدین اولیا از مرشدین نامداری بودند که در هند سلسله چشتیه را رایج و هزاران نفر را از این طریق وارد دین اسلام کردند."
[↑] سماع، سرود و موسیقی
در مورد شیوههای برگزاری مجالس طریقه چشتیه نیز باورهای متفاوتی وجود دارد.
برخیها میگویند که مشایخ گذشته سلسله چشتی در برگزاری مجالس شان در آن زمان از آلات موسیقی که امروز در مجالس این طریقه از آن استفاده میشود، کار نمیگرفتند.
عبدالکریم، یکی از مرشدان سلسله قادریه در کابل میگوید: "بر بنیاد نوشتههای تاریخی، خواجه معین الدین چشتی و همچنین پیش از آن، وسیلهای بنام رباب وجود داشت که تنها یک تار داشت و پیروان سلسله چشتیه در هنگام برگزاری مجالس شان این آله را به صدا در میآوردند. غیر از آن چیز دیگر وجود نداشته است."
اما بسیاری از اراد تمندان طریقه چشتیه میگویند که برخی از آلات موسیقی برای برگزاری مجالس این طریقه ضروری بوده است.
سید مخدوم رهین وزیر اطلاعات و فرهنگ افغانستان میگوید: "در سلسله چشتیه موسیقی وسیله ای برای رسیدن به معنویات و عالم برین است."
سید احمد شاه مددی چشتی مرشد خانقاه چشتیه هرات میگوید، آلات موسیقی که در مجالس چیشته استفاده میشود، جدا از وسایل موسیقی است که در محافل غیرعرفانی نواخته میشود.
او میگوید: "سماع، سرود و موسیقی که ما آن را میشنویم و پیروان سلسله چشتی آنرا دوست دارند، تا آخرین دمی که بشر در روی کره زمین زندگی میکند، قابل دفاع است."
او میگوید: "موسیقی مبتذلی که علما شریعت آن را رد میکنند، ما هم آن را رد میکنیم. بنا بر فرموده شیخ نظام الدین اولییاء دهلوی، سماع سلسله چشتیه با در نظر داشت شرایط خاصی برگزار میشود. اول اینکه زمان اداء نماز نباشد تا نماز قضا نشود. دوم سماع در مکان خاصی مثل خانقاه برگزار شود، نه در سماورها و هتلها. و سوم سماع از سوی اهل سماع یعنی صوفیان برگزار شود."
خانقاه سید احمد شاه مددی چشتی در حومه شهر هرات واقع است و شبهای جمعه و بعد از ظهر جمعهها پیروان سلسله چشتیه در این خانقاه گرد میآیند.
در این جلسات، اول غزلیات عرفانی خوانده میشود. پس از ختم ذکری موسوم به خواجگان چشت که به گفته پیروان طریقه چشتیه، این رسم از پیشوایان این سلسله به جا مانده، برخی از مریدان دف و نی مینوازند و دیگران الله هو میگویند.
به همین ذکر (الله هو) پیروان سلسله چشتیه در این خانقاه سماع میگویند و این متفاوت از سماعی است که در سلسله مولویه صورت میگیرد.
در سلسله مولویه که بسیاریها مولانا جلال الدین محمد بلخی را بانی آن میدانند، مریدان در امواج صدای دف و نی به گونه خفیه الله هو گفته و به گونه خاصی به دور خود میچرخند.
[↑] قوالی خوانی
در خانقاه چشتیه هرات قوالی خوانی نیز صورت میگیرد و این رسم در خانقاه چشتیه کابل نیز مروج است.
به گفته برخی از پیروان طریقه چشتیه در کابل، رسم قوالی خوانی توسط مولوی یار محمد نیازی چشتی از هندوستان وارد کابل شده است.
گفته میشود که مولوی یار محمد نیازی چشتی، پس از رایج کردن این رسم حدود صد سال قبل از سوی حکام معتصب آن زمان محکوم به سنگسار شد.
داوود اعظمی، از خبرنگاران بی بی سی که در عرصه تصوف پژوهش کرده، میگوید افزون بر چهار شاخه عمده تصوف، دهها سلسله دیگر صوفیه نیز در افغانستان وجود داشته است که به مرور زمان پیروان آن کاهش یافته و حالا در این کشور وجود ندارند.
اعظمی میگوید: "سلسله روشانیه که بانی آن بایزد انصاری یا پیر روشان بود. در حال حاضر این سلسله در هند صدها هزار پیرو دارد و به دلیل اینکه این سلسله توسط شیخ ارزانی به هند رواج یافته به نام ارزان شاهی یاد میشود. همچنین سلسله مولویه را که بانی آن مولانا جلال الدین محمد بلخی است میتوانیم بگوئیم که در افغانستان ایجاد شد و در حال حاضر در ترکیه پیروان زیادی دارد."
او میافزاید: "به همین ترتیب از سلسله خلوتیه که توسط شیخ ابراهیم خلوتی در هرات تاسیس شد و همچنین ادهمیه که بانی آن ابراهیم ادهم است. اینها سلسلههای اند که در افغانستان بوجود آمدهاند ولی در حال حاضر در این کشور پیرو ندارند."[۱]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- صفیالله امینزاده، تصوف اسلامی در افغانستان، تفاوتها (۲)، بخش فارسی بی بی سی: چهارشنبه ٠۲ مارس ۲٠۱۱ - ۱۱ اسفند ۱۳۸۹
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ فارسی بی بی سی
[برگشت به بالا]