جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱, پنجشنبه

گروگان‌گیری در سفارت آمریکا

از: دانشنامۀ آریانا


فهرست مندرجات

[...][...]


تصرف سفارت آمریکا (به انگلیسی: Iran hostage crisis) یا بحران گروگانگیری در ایران (در متون رسانه‌ای دولتی ایران "تسخیر لانهٔ جاسوسی") به دوران ۴۴۴ روزه‌ای از تخاصم میان دولت آمریکا و ایران گفته می‌شود که با حملهٔ تعدادی از دانشجویان پیرو خط امام و تصرف سفارت آمریکا در تهران و به گروگان گرفتن ۶۶ دیپلمات آمریکایی در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ (برابر با ۴ نوامبر ۱۹۷۹) آغاز گردید و در ۳۰ دی ۱۳۵۹ (برابر با ۲۰ ژانویه ۱۹۸۱) با پذیرش قرارداد الجزایر از سوی دولت‌های ایران و آمریکا و آزادی گروگان‌ها پایان یافت.[۱]

در جریان اشغال سفارت، کارمندان سفارت تلاش کردند مدارک و اطلاعات محرمانه را از بین ببرند، اما ایرانیان توانستند بخشی از آن اطلاعات را بازیافت کنند. بعد از بازیابی، در حدود ۷۰ سند محرمانه به‌دست آمد که توسط ایران منتشر شد. بسیاری از آن اسناد مربوط به فعالیتهای مخفیانه سیا در ایران می‌شد.[٢]


[] ماجرای گروگان‌گیری

محمدرضا پهلوی، شاه فقید ایران، كه پس از فرار از ایران در كشورهای مختلفی آواره شد، و ملت ایران خواستار بازگشت و محاكمه وی بودند با مساعدت مقامات آمریكایی به یكباره سر از آن كشور درآورد. در حقیقت دولت آمریكا و مسئولین آن به‏خاطر بذل و بخشش‏های شاه خود را مدیون او می‏دانستند. هزینه‏های زیادی از سوی شاه به برخی جناح‏های سیاسی آمریكا برای مبارزات انتخاباتی پرداخت می‏شد و بعضی از مسئولین دولتی آمریكا پورسانت‏های گزافی از محل قراردادهای تسلیحاتی ایران با شركت‏های آمریكایی دریافت می‏كردند. از سوی دیگر رژیم آمریكا از آن بیم داشت كه عدم پذیرش شاه موجب هراس و نگرانی حكام وابسته‏اش در منطقه شود. به‏همین دلیل شاه به بهانه معالجه در آمریكا رحل اقامت افكند.

پذیرش شاه از سوی آمریكا خشم امام خمینی و پیروان او را صد چندان كرد. خمینی كه از دولت موقت قطع امید كرده بود، در ۹ آبان ۵٨ طی سخنانی گفت:

    "ای جوان‌هایی كه در مقابل توپ و تانك رفتید ای خواهرهایی كه جوانان خود را از دست داده‏اید... حفظ كنید خودتان را، نهضت خودتان را حفظ كنید ننشینید دیگران برای شما كار كنند، اینها برای شما كاری نمی‏كنند."

همچنین وی طی پیامی در ۱٢ آبان ۵٨ در اعتراض به پذیرش شاه از سوی رژیم آمریكا اعلام كرد:

    "دانشگاهیان، دانش‏آموزان و طلاب علوم دینی با قدرت تمام مبارزه خود را علیه آمریكا گسترش دهند."

به‌دنبال اعلام این مواضع از سوی خمینی، نمایندگان دانشجویان مسلمان پیرو خط امام چهار دانشگاه امیركبیر، تهران، شهید بهشتی و صنعتی شریف با تشكیل جلسه‏ای به برنامه‏ریزی برای تصرف سفارت آمریكا پرداختند.


متعاقب آن، روز یكشنبه ۱٣ آبان ۵٨ (۴ نوامبر ۱۹٧۹)، سفارت ايالات متحده آمريکا در تهران توسط دانشجويان عضو انجمن‌های اسلامی اشغال می‌شود[*]. این روز، در تاریخ انقلاب اسلامی ایران، به روزی تسخیر لانۀ جاسوسی آمریکا معروف است[*]. اما به نوشته روزنامه اطلاعات، حمله به سفارت آمریکا توسط چریک‌های فدایی خلق صورت گرفت. بنا به گزارش این روزنامه، چریک‌های فدایی خلق در ساعت ده و نیم صبح به سفارت آمریکا در خیابان تخت جمشید حمله کردند[*]. در جریان حمله گروه‌های مسلح، سفارت آمریکا در خیابان تخت جمشید سقوط کرد. به نوشته این روزنامه "تفنگداران دریایی پس از چند ساعت تیراندازی تسلیم شدند."


در پی درگیری میان تفنگداران آمریکایی و چریک‌های فدایی خلق، نیروهای کمیته انقلاب وارد درگیری شدند و از چریک‌های فدایی خلق خواستند به تیراندازی خاتمه داده و متفرق شوند. روزنامه اطلاعات مورخ ۱۴ آبان ۵٨ در صفحه دوم خود، شرح وقایع آن روز را این‌گونه گزارش می‏كند:

    "ساعت ۱٠ و ٣٠ دقیقه صبح گروهی (حدود ۴٠٠ نفر) از دانشجویان (كه از یك چهار راه قبل از سفارت آمریكا شروع به حركت كرده بودند) كه در حال شعاردادن در خیابان آیت‌الله طالقانی به سوی دانشگاه (تهران) در حركت بودند هنگامی كه جلوی در اصلی سفارت آمریكا رسیدند، مسیر خود را تغییر دادند و پس از گشودن زنجیرهای این در به داخل سفارت رفتند. در همان زمان گروهی از دانشجویان نیز از دیوار خود را به داخل سفارت رساندند و پیشروی به سوی ساختمان‏های داخلی سفارت را آغاز كردند. از همان لحظه‏های اول تصرف سفارت آمریكا، گروه‏های مختلف مردم در مقابل در سفارت اجتماع كردند و به دادن شعارهای ضد آمریكایی می‏پرداختند دانشجویان در سه بیانیه‏ای كه تا ساعت ۱٨ (همان روز) از طریق بلندگو پخش كردند، اعلام كردند كه ساختمان اصلی سفارت تا ساعت ۱۵ به تصرف كامل درآمد... دانشجویان اعلام كردند كه هر چند تصرف ساختمان با مقاومت سه ساعته و همراه با پرتاب گاز اشك‌آور از جانب تفنگداران آمریكایی بود، هیچ گونه آسیبی به طرفین وارد نیامد.

    از ساعت ۱٦ (همان روز) آزاد كردن گروهی از ایرانیانی كه به عنوان ارباب رجوع یا كارمند در داخل سفارت بودند آغاز شد و آمریكاییان را با چشم بسته به محل دیگری منتقل شدند."

سرانجام سفارت آمریکا به تصرف عده‏ای از دانشجویانی وابسته به گروهک‏های سیاسی مختلف و چریک‌ها درآمد. مأموران سفارت آمریکا و تفنگداران دریایی که از داخل سفارت تیراندازی می‌کردند، در این دقایق تسلیم شدند و چریک‌ها و افراد مسلح به داخل سفارت رفتند. این در حالی بود که یک روز قبل جیمی کارتر، رییس جمهور آمریکا در پاسخ به این سوال که آیا خطری دیپلمات‌های آمریکایی را در تهران تهدید نمی‌کند، گفته بود "نه، ما در تماس دائمی با دولت هستیم و مشکلی وجود ندارد."[*]

پیش از آنكه دانشجویان مقر اصلی سفارت برسند، دیپلمات‏های آمریكایی، مقداری از اسناد را در دستگاه‌های مخصوص خرد كن ریختند و از بین بردند و مقدار زیادی از اسناد را نیز سوزاندند و به‌خصوص نوارهای میكروفیلم و حافظه‏های كامپیوتری را نابود كردند. ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد می‌نویسد:

    "سفیر وقت آمریکا ویلیام سالیوان به تفنگداران دریایی محافظ سفارتخانه دستور داد تا تنها به منظور حفظ جان خود تیراندازی کنند و برای پراکنده کردن چریک‌هایی که اقدام به بالا رفتن از دیوارها کرده بودند، از گاز اشک‌آور استفاده نمایند. با وخیم‌تر شدن اوضاع، سالیوان با دولت موقت تماس حاصل کرده و از آنها کمک خواست. کارکنان سفارت سپس همگی خود را در اتاق گنبدی شکل مخابره خبر حبس کرده و اقدام به از بین بردن اسناد کردند. پس از آنکه مهاجمان، کارکنان سفارت را به مرگ و آتش زدن اتاق مخابره خبر تهدید کردند، به‌دستور سالیوان، کارکنان سفارت همگی تسلیم شدند."

پس از تسخیر سفارت، دانشجویان كه خود را "ارتش انقلاب" و دانشجویان مسلمان پیرو خط امام می‏نامیدند["دانشجویان مسلمان پیرو خط امام" عنوانی است که گروگان‏گیرهای سفارت آمریکا در تهران، خود را در اولین بیانیه به این نام نامیدند، این عنوان، از یك سو بیانگر ارتباط تنگاتنگ گروگان‏گیرها با حامیان خمینی بود و از سوی دیگر، وابستگی دانشجویان به گروه‏ها و دستجات سیاسی متعدد را کم‏رنگ می‏ساخت و امكان بهره‏برداری از آن را به نفع جریان‏های مختلف، محدود می‏کرد.]، با صدرو بیانیه‏هایی به تشریح علل، انگیزه‏ها و چگونگی انجام این اقدام پرداختند. در یكی از اولین بیانیه‏ها آمده است:

    "ما دانشجویان مسلمان پیرو خط امام از موضع قاطعانه امام در مقابل آمریكای جنایتكار به‏منظور اعتراض به‏دسیسه‏های امپریالیستی و صهیونیستی، سفارت جاسوسی آمریكا در تهران را به تصرف درآوردیم تا اعتراض خود را به گوش جهانیان برسانیم."


[] انگیزه‌ها

برای این اقدام انگیزه‏های متفاوتی ذكر می‏گردد: اعتراض نسبت به پذیرش شاه از سوی دولت آمریكا، اعتراض به عملكرد دولت موقت، كه كم كم به سمتی گرایش پیدا می‏كرد كه دوباره دست آمریكا را در ایران باز كند، شناسایی جاسوسان آمریكایی و عوامل داخلی آن‏ها، پایان دادن به توطئه‏گری و سلطه‏جویی‏های آمریكاییان در ایران، نشان دادن ضربه شستی به ایالات متحده به تلافی طراحی و اجرای كودتای ٢٨ مرداد ٣٢، اعتراض به آمریكا به‏علت ایجاد فشار تبلیغاتی موسوم و انحصاری و كمك و حمایت از افراد ضد انقلاب و فراری علیه انقلاب اسلامی.

گرچه خواسته‏های دانشجویان از ابتدا تازمانی كه این موضوع به حل و فصل انجامید، تغییرات زیادی را نشان می‏دهد؛ اما اصلی‏ترین خواسته آنها كه رسما و با صراحت تمام همواره ثابت ماند، عبارت بود از "عدم دخالت ایالات متحده در امور داخلی ایران".

درخواست‏های دیگر از قبیل تحویل شاه مخلوع و همسرش فرح برای محاكمه در ایران، تحویل اموال خاندان سلطنتی و دیگر فراریان از ایران به دولت ایران، رفع تحریم‏های اقتصادی و مالی و آزاد كردن اموال و دارایی‏های ایران در آمریكا و شعب بانك‏های آمریكایی از جمله خواسته‏هایی بودند كه بعدها با به درازا كشیدن موضوع و اتفاق دیگر كه در واكنش‏های متعدد و متفاوت آمریكاییان خلاصه می‏شود، اضافه شدند.


[] واکنش‌ها

این حادثه پیامدها و بازتاب‏های بسیاری بر جای گذاشت. جیمی كارتر در كتاب خاطرات خود می‏گوید:

    "۴ نوامبر ۱۹٧۹ (۱٣ آبان ۵٨) تاریخی است كه من آن را هرگز فراموش نخواهم كرد... ما شدیداً نگران بودیم"

وی می‏افزاید:

    "در روزهای نخست تصور می‏كردم گروگان‏ها به‏زودی آزاد خواهند شد، اما پس از آنكه بازرگان، نخست وزیر دولت موقت در كوشش‏های اولیه خود برای آزادی گروگان‏ها با شكست مواجه شد، نگرانی‏ها افزایش یافت."


در بین حاكمان دولت آمریكا نیز در مورد راه برخورد با ایران اختلافاتی پیش آمده بود. گروهی به نمایندگی سایروس ونس وزیر خارجه، راههای دیپلماتیك و گفتگو و در نهایت تحریم‏های اقتصادی و پروازی را پیشنهاد می‏كردند و گروهی دیگر به رهبری زیبیگینو برژینسكی مشاور امنیت ملی، دخالت نظامی را برای حل مساله گروگان‏گیری لازم می‏دانستند. این اختلاف تا به آنجا پیش رفت كه سایروس ونس پس از حمله نظامی آمریكا در صحرای طبس كه منجر به شكست آمریكا شد، استعفا كرد.


[] دیدگاه‌ها

با توجه به این که این رویداد از اهمیت ویژه‏ای در تاریخ معاصر ایران برخوردار است و دیدگاه‏های متفاوتی در مورد آن وجود دارد، آشنایی با نظریات افراد مختلف از جریانات مختلف سیاسی آن روز ایران برای شناخت واقعیات این رویداد اهمیت بسیار دارد. از این رو در این‏جا، نظریات دوازده نفر از افراد انتخاب شده به نمایندگی در مجلس اول شورای اسلامی آمده که در روزنامه اطلاعات مورخه یکشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۵۹ شماره ۱۶۱۱۰ منتشر شده است:

    احمدصدر حاح سید جوادی: در مورد گروگان‏ها باید دولت آمریکا یه‏خواست مردم توجه کند و باید خواست مردم برآورده شود و تا خواست مردم برآورده نشود قضیه گروگان‏ها حل نخواهد شد. خواست مردم هم باید کلاسه و درجه‏بندی شود که اولین خواست مردم استرداد شاه است.

    شیخ صادق خلخالی: این مسئله در مجلس شورای اسلامی حل خواهد شد و یک امر ساده‏ای نیست که مجلس به‏سادگی از کنار آن بگذرد آنهایی که تقصیرات جزیی دارند شاید مورد عفو امام قرار گیرند، لیکن بقیه گروگان‏ها احتمالاً محاکمه خواهند شد.

    محمدجواد باهنر: با توجه به اینکه سه یا چهار روز اخیر را در تهران نبوده‏ام ترجیح می‏دهم نظر قطعی و صریحی اعلام نکنم. چرا که در جریان دقیق تحولات اخیر مربوط به مسئله گروگان‏ها و امپریالیزم آمریکا قرار بگیرم به‏هر حال قرار است ظرف دو سه روز آینده ترتیب یک جلسه مصاحبه مطبوعاتی و شاید رادیو تلویزیونی را بدهیم و در این مورد، به‏صورت گسترده و مفصل بحث کنیم.

    حسن آیت: در مورد گروگان‏ها همانطور که امام فرموده‏اند این مجلس است که باید تصمیم بگیرد و تصمیم مجلس نیز بستگی کامل به اعمال گذشته و حال امپریالیسم آمریکا دارد اگر آمریکا شاه و اموالش را به ایران تحویل دهد و دست از توطئه‏هایش که هم اکنون نیز ادامه دارد بردارد مسئله گروگان‏ها حل خواهد شد. در غیر این صورت باید جاسوس‏ها محاکمه و مجازات شوند.

    مهدی بازرگان: این مسائل، چون در شورای انقلاب نیز مطرح می‏شود، و شورای انقلاب نیز سخنگو دارد و بنده هم به‏طور کلی تصمیم بر همان بوده که مصاحبه‏ای نکنم، نظری ندارم. هر وقت به مجلس رفتیم حرف‏هایمان را می‏زنیم.

    علی‏اکبر هاشمی رفسنجانی: در مورد گروگان‏ها من حالا نمی‏توانم اظهار نظری بکنم که در مجلس چه تصمیمی خواهیم گرفت. من اصولاً معتقد هستم که آمریکا دارد بی‏جهت لجاجت می‏کند و شاه را پس نمی‏دهد. آمریکا باید این واقعیت را بپذیرد که شاه مجرم بزرگ است و خود آمریکا هم شریک جرم است و باید این مجرم را تحویل دهد تا این مسئله حل شود، به‏هر حال باید ببینیم شرایط آن روز چه خواهد بود.

    محمدمهدی جعفری: گروگان‏ها به‏عنوان یک وسیله سیاسی در اختیار ملت است. نقش عمل حقانیت موضوع ضد امپریالیستی ملت ایران و انقلاب اسلامی ایران و ماهیت ضد مردمی و امپریالیستی آمریکا را به جهانیان ثابت می‏کند. ملت ایران بر سر گروگان‏ها به‏هیچ سازش و معامله‏ای حاضر نیست و در برابر آمریکا دو راه بیشتر وجود ندارد: بازگرداندن شاه مخلوع و ثروت ملت ایران که به‏وسیله او و خانواده‏اش به‏غارت رفته و در بانک‏های آمریکا سپرده شده است و یا محاکمه گروگان‏ها به‏عنوان جاسوسانی که جرم جاسوسی آنان مسلم شده است. در مورد شق اول لازم به توضیح است که ملت ایران میان واشنگتن، قاهره و تل آویو و فرقی قائل نیست و همه آنچه را در اختیار آمریکا می‏داند و معتقد است که اگر آمریکا بخواهد می‏تواند شاه را تحویل دهد.

    رضا اصفهانی: گروگان‏ها به‏هر حال باید محاکه شوند و این محاکمه باید در دادگاه واقعاً مردمی انجام شود و اگر واقعاً در محکمه رای ملت ملت گروگان‏ها مجرم شناخته شدند، باید مجازات شوند و اگر مجرم نبودن، آزاد شوند. به‏نظر من، محاکمه قطعی به‏نظر می‏رسد، حتی اگر شاه را آمریکا تحویل دهد باید ملت تصمیم بگیرد و اگر خواست، تخفیفی قائل شود گروگان‏ها را آزاد کند. والا، کسانی که در داخل مملکت ما به‏طور مستقیم یا غیر مستقیم به کار جاسوسی مشغول بودند، مرتکب گناه بزرگی شدند که باید در دادگاه ملت محاکمه شوند.

    ابوالفضل قاسمی: عمل انقلابی با یک اقدام چریکی بی‏نتیجه فرق زیادی دارد. من نمی‏دانم منظور از گروگان‏گیری چه بوده است. اگر قصد ما از این کار، قطع ریشه‏های نفود امپریالیسم آمریکا از ایران بوده، دولت انقلابی ما می‏توانست این کار را به آسانی و به‏خوبی و با نتیجه‏گیری‏های بیشتر انجام دهد.

    دکتر مصدق وقتی به جنگ انگلیس رفت، بی‏آنکه مستمسکی به‏دست مخالفان بدهد، با استفاده از حق قانونی ایران، در سفارت یعنی لانه جاسوسی انگلیس‏ها را بست. کار مصدق، چنان ارزنده و پر نتیجه بود که هیچ گس جرات نکرده به آن ایراد بگیرد. الان مسئله گروگان‏گیری و تصرف سفارت آمریکا بی‏آنکه قطع رابطه سیاسی شده باشد، سودی برای ما ندارد، جز این که ما را ملتی ناقض حقوق و قوانین جهانی و بی‏اعتنا به سازمان‏های بین‏المللی با همه نقائصی که دارند، معرفی کنند.

    سید علی خامنه ای: در مقابل مسئله گروگان‏ها تصمیم یکپارچه، مردم که به‏وسیله مجلس شورای اسلامی گرفته می‏شود، اعلام خواهد شد. مسئله گروگان‏ها و این تصمیمی که از طرف مردم، به‏وسیله نمایندگان مردم گرفته شود، سرنوشت‏ساز است. در این مسئله هیچ عامل دیگری نمی‏تواند سرنوشت‏ساز باشد، لذا امام بارها این را تکرار کرده‏اند که سرنوشت گروگان‏ها، به‏دست مردم و مجلس مبعوث مردم است، تصمیم ملت در مورد گروگان‏ها آشکار نیست.

    آن روزی که مجلس شورای اسلامی تشکیل شود، آن وقت مبعوثان ملت و آن کسانی که نشان‏دهنده و منعکس‏کننده رای ملت و نظر واقعی مردم هستند آن‏ها بایستی بنشینند و تصمیم بگیرند، با گروگان‏ها چگونه باید عمل شود.

    غنی بلوریان: در مورد گروگان‏ها ما نظر مردم را تامین خواهیم کرد و این مسئله را در مجلس مطرح و بررسی خواهیم کرد و این مجلس است که در این زمینه تصمیم باید بگیرد.

    علی اکبر معین فر: صرف‏نظر از این که اساساً گروگان‏گیری عملی صحیح است یا خیر باید توجه داشت که این عمل واکنش طبیعی عده‏ای از جوانان پرشور این مملکت بوده است که در برابر سال‏های تجاوز و مداخله امپریالیزم آمریکا در ایران انجام شده است.

    حتی شخص کارتر هم در پیام خود به امام اشاره به این عکس‏العمل می‏کند و اظهار داشته که چنین واکنشی را درک کرده که طبیعی است تجاوزی که نه تنها در تمام مدت سلطنت محمد رضای مخلوع انجام می‏شد بلکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران هم باز امپریالیزم ادامه این‏گونه مداخلات را در سر می‏پرورانید و از توطئه‏چینی غافل نبود تا آنجا که کثیف‏ترین فرد را با تمام جنایاتی که انجام داده بود به کشور خود پناه داد.

    بنابر این هیچ کس نمی‏تواند در طبیعی بودن عمل که انجام شده تردید کند ولی بحث در این است که آیا این جریان می‏تواند تا ابد ادامه یابد؟ راه حلی که امام امت ارائه دادند و موضوع را در اختیار نمایندگان مردم قرار دادند که با توجه به امتیازاتی که از امپریالیزم غارتگر آمریکا خواهند گرفت سرنوشت گروگان‏ها را تعیین کنند این مشکل را حل می‏کند.

    البته تا تشکیل مجلس و رسمیت یافتن آن مدتی طول می‏کشد و تا آن موقع روش آینده آمریکا بهتر روشن خواهد شد که آیا این همان آمریکایی است که با زور و تهدید و ارعاب می‏خواهد با ما طرف شود و یا سرش به سنگ خورده و درسی را که باید بیاموزد آموخته است.

    اگر همینطور که الان گاهی با ارعاب و تهدید و زمانی ملتمسانه با موضوع برخورد می‏کند یعنی در حقیقت می‏خواهد سیاست سالوسی و ارعاب را باز هم ادامه دهند راهی باقی نمی‏گذارد و با این ترتیب معلوم است که مایل است این مهمانانی باز هم ادامه یابد ولی چنانچه برای پذیرفتن خواست‏های ملت ایران آمادگی دارد طریق دیگری است که مجلس تکلیف را روسن خواهد ساخت ما ملت غارت شده‏ای هستیم که سال‏ها هستی‏مان را چپاول کرده‏اند. وضع ما مشابه کشوری است که جنگی به آن تحمیل و در پایان جنگ مغلوب شده است. اینک که دشمن مغلوب شده است آیا نباید غرامت ایام جنگ را بپردازد؟

    این سوالی است که مجلس باید به آن پاسخ دهد بنابر این باید منتظر بود تا مجلس ایران تشکیل شود و تکلیف نهایی گروگان‏ها را مشخص سازد ولی در شرایط حاضر باید هم اطمینان حاصل کرد و هم اطمینان داد که با گروگان‏ها معامله انسانی انجام می‏شود و تحت مراقبت کامل بهداشتی هستند و از این بابت هیچ‏گونه عملی که موجب شکنجه روحی و با ناراحتی آنان شود انجام نمی‏گیرد.

    همچنین باید ترتیبی داده شود که معلوم باشد اختیار کامل گروگان‏ها در دست مرجع تصمیم‏گیری که در آتیه نزدیک، مجلس خواهد بود می‏باشد و هرچه مجلس تصمیم بگیرد بی‏چون و چرا اجرا خواهد شد[*].


[] پیامدها

پس از گذشت سی سال، بر خلاف دیدگاه‏های شتابزده نمایندگان مجلس ایران در آن زمان، ابوالحسن بنی‏صدر، رئیس جمهور پیشین ایران، مسئله گروگان‏گیری را اقدام اشتباه و زیانبار می‏خواند:

    "ظرح گروگان‏گیری در آمریکا، توسط هنری کسینجر و اشرف پهلوی ریخته شد و در ایران اجرا شد. اما از لحطه‏ی که آقای خمینی گفت که "این انقلاب دوم است"، نفس‏ها در سینه‏ها حبس شد و دیگر هیچ کس جرأت نداشت که بپرسد که این طرح از کجا آمد. چه کسی خود را جانشین این ملت کرد و تصمیمی گرفت که مستقیم مربوط می‏شود به این ملت که با آمریکا چگونه رفتار بکنند. یک عده‏ای تحت سرپرستی موسوی خوئینی‏ها جانشین این ملت شدند و گروگان‏گیری راه انداختند با پیامدهای سخت زیانبار. اول پیامد مهم و اساسی‏اش این است که به‏جای ملت یک گروه تصمیم گرفتند و روشن هم شد که این ولایت فقیه یک چیزی دروغی‏ست؛ برای این که آقای خمینی که صاحب ولایت فقیه تشریف داشت، حالت فعل به ظاهر دانشجویان پیرو خط امام شد... پیامدهای دیگر آن عبارت بودند از: محاصره اقتصادی ایران و توقیف سرمایه‏های ایران، جنگ تحمیلی که هشت سال طول کشید، کودتای خرداد شصت و استقرار استبداد تبهکار و جنایت و فساد و خیانت پیشه‏ی که مدت سی سال بر این کشور حاکم است."[*]


[] :



[] :



[] :



[] :



[] :



[] :




[٣]
[۴]
[۵]
[٦]
[٧]
[٨]
[۹]
[۱٠]

[۱۱]
[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]

[٢۱]
[٢٢]
[٢٣]
[٢۴]
[٢۵]
[٢٦]
[٢٧]
[٢٨]
[٢۹]
[٣٠]
[٣۱]
[٣٢]
[٣٣]
[٣۴]
[٣۵]
[٣٦]
[٣٧]
[٣٨]
[٣۹]
[۴٠]
[۴۱]
[۴٢]
[۴٣]
[۴۴]
[۴۵]
[۴٦]
[۴٧]
[۴٨]
[۴۹]

[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط برشتۀ تحرير درآمده است.



[] پيوست‌ها

پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]-
[۲]-
[۳]-
[۴]-
[۵]-
[۶]-
[٧]-
[۸]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱۲]-
[۱۳]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱۶]-
[۱٧]-
[۱۸]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[٢۱]-
[٢۲]-
[٢۳]-
[٢۴]-
[٢۵]-
[٢۶]-
[٢٧]-
[٢۸]-
[٢۹]-
[۳٠]-
[۳۱]-
[۳۲]-
[۳۳]-
[۳۴]-
[۳۵]-
[۳۶]-
[۳٧]-
[۳۸]-
[۳۹]-
[۴٠]-
[۴۱]-
[۴۲]-
[۴۳]-
[۴۴]-
[۴۵]-
[۴۶]-
[۴٧]-
[۴۸]-
[۴۹]-



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها








[] پيوند به بیرون

[1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]




[برگشت به بالا] [گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله]