تاریخ خط حرفی در جهان و ایران
(قسمت چهارم)
فهرست مندرجات
- تاریخ خط حرفی در جهان اسلام و ایران
- تاریخ خط حرفی در اروپا
- تاریخ خط حرفی در چین
- خط سنگنبشته سرخ کوتل
- خط چینی و خطهای میخی باستانی
- يادداشتها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
[قسمت سوم] [قسمت پنجم]
در این بخش، شرح الفبای اتروسکی و مشکلات مربوط به خواندن نوشتههای اتروسکی، الفبای رونی و کاربرد الفبای مزبور، کلیات مربوط به خط و ترجمه سنگنبشته سرخ کوتل توسط استاد عبدالحی حبیبی افغانی بررسی میشود.
[↑] خطهای قدیم ناخوانده و نیمهخوانده در اروپا و ایران
فهرست كلیات مطالبی كه در سه مقاله گذشته با كمال اختصار بیان شده، برای یادآوری و ربط آن مقالات با این مقاله به ترتیب قدمت روایات تذكر میدهیم:
- ۱- فرشتهای میخواست به یكی از پیغمبران خواندن یاد بدهد؛
۲- تذكری راجع به علم تجوید یا صداشناسی در هند و ایران، و مقاطع دهان و ترتیب فنی حروف از حلق تا برآمدگی لب؛
۳- درقرن شانزدهم میلادی در هند گفتهاند كه خط سنسكریت را از زبان و دهان گرفتهاند؛
۴- از قرن هفدهم در اروپا خواستهاند الفبایی از روی دهان بسازند و نیز كتابی نوشتهاند كه خط عبری از روی زبان و دهان ساخته شده است؛
۵- در اواسط قرن نوزدهم در انگلستان الفبای دیگری ساختهاند؛
٦- از اواخر قرن نوزدهم بررسی تاریخ الفبا سبك دیگری بخود گرفته و اختلاف نظرهای بسیاری پیدا شده است:
٧- آنچه در نتیجه بررسی تاریخ الفباهای مختلف جهان درمدت یك قرن معلوم و مسلم شده این است كه همه الفباها از یك اصل مشترك پیدا شدهاند و حال باید در پی آن اصل مشترك بود؛
٨- نظریهای كه بیشتر از همه اكنون شهرت دارد، موضوع سامی بودن اصل الفباست؛
۹- اصطلاح نسبتاً جدید آلفا بتا و نام حروف و تلفظ آنها؛
۱٠- افسانه اقتباس الفبا از فنیقیان.
باری از مطالعه كتب مفصل و مقالات راجع به تاریخ الفبا و چگونگی پیدایش حروف و غیره - گذشته از موضوع اصل مشترك همه الفباهای جهان - اختلاف نظر بسیار میانه محققین مشاهده میشود و صاحب هر نظریهای در نوشتههای خود سعی دارد كه صاحبان نظریات دیگر را به اعمال اغراض نژادی و سیاسی و مذهبی در مورد تاریخ الفبا متهم نماید.
موضوع اعمال اغراض سیاسی و نژادی حقیقتی است كه چه نوشته باشند و چه ننوشته باشند از سبك نگارش هر یك از این صاحبنظران پدیدار است. ولی آنچه مسلم میباشد از این تحقیقات ممتد و دامنهدار، چه در آنها اعمال غرض شده و یا نشده باشد، نتیجه فطعی تاكنون حاصل نشده و نتوانستهاند مشكلات خط حرفی را از نظر تاریخ و انتشار و اقتباس و اختلاف اشكال حروف و تعلیم و تحریر و چاپ، چنانكه باید و شاید حل و فصل نمایند و راهی برای انتقاد خردهگیران جز انس و عادت و تمسك به سنتهای قدیمی باقی نگذارند.
درینگر در كتاب مفصل الفبای خود[۱] كه بیش از ششصد صفحه و دویست و پنجاه و دو گراور دارد هنوز موضوع تاریخ خط حرفی را در جهان حل نشده میداند و انتظار دارد كه دانشمندان امریكا دنباله تحقیق خود را راجع به تاریخ خط ادامه دهند، چنانكه مینگارد:
- “خطوط الفبایی و اصل آنها در خود، تاریخی دارد. آن خطوط برای تحقیق، میدان جدیدی عرضه میدارند كه دانشمندان امریكایی بر آن شدهاند كه آن را الفباشناسی (Atpdabelotogy) اصـطلاح كننـد. هیـچ یك از شـیوههای نگارش، چنیـن دامنـه وسـیع و پیچـیده و جالبـی برای خـود ندارنـد و این نویسـنده در قسـمت اخیـر همین كتـاب كـوشش خواهـد كـرد كه اصـل و تحـولات این مرحـله اخیـر و مهـم خـط را شـرح دهـد.” (نقل از كتاب الفبـای درینـگر، صفحه ۳٧)
علت اینكه هیچ یك از دانشمندان متبحر و حتی درینگر، در كتاب مفصل الفبای خود كه مدت یك سال دوبار تجدید چاپ شده به قاطع بودن نظریات خود اطمینان ندارند و امیدوار تحقیقات آینده میباشند این است كه وقت مدرك بیسابقهای در گوشهای از این جهان پهناور پیدا میشود نظریات سابق دانشمندان را متزلزل میكند و ما برای نمونه، سنگنبشتهای را كه اخیراً در افغانستان پیدا شده و خطی شبیه به خط یونانی و اتروسكی و روسی دارد در اینجا میآوریم؛ ولی پیش از اینكه راجع به خط آن سنگنبشته تذكری بدهیم لازم است شرح مختصری راجع به خط اتروسكی و خط رومی بیان نماییم.
الفبای اتروسكی: پیش از ظهور رومیان در صفحه تاریخ تمدن جهان و بنای شهر رم در ٧۴٧ بیش از میلاد، قومی بهنام اتروسك در شمال شبه جزیره ایتالیا سكنی داشتند كه تاكنون نژاد و زبان و دین آنها و همچنین سرزمینی كه از آنجا به شمال ایتالیا مهاجرت كردهاند معلوم نیست و نیز نمیدانیم كه كلیات تاریخ این قوم از نظر زبان و نژاد و دین یا مهاجرت چه ضرر و زیانی برای سبك تاریخ آیندگان داشته كه آن را بهكلی از میان بردهاند.
دو نمونه از آثار خطی اتروسكی
محال است تصور كرد كه رومیانی كه جانشینان اتروسكها بودند در نوشتههای خود یادی از زبان و نژاد و خط و تمدن آنها نكرده باشد و یا اینكه بگوییم این قوم، نژاد و زبانی غیر از رومیان و یا اقوام دیگری كه از آنها اطلاع داریم داشتهاند كه این روزها نمیتوان به زبان و در نتیجه به نژاد آنان دسترسی پیدا كرد.
باری در حفاریهای یكی دو قرن اخیر، باستانشناسان آثاری از این قوم بهدست آوردهاند كه از تمدن درخشان آنها قرنها پیش از تاریخ بنای شهر رم حكایت میكند و از مهمترین این آثار باستانی همانا آثار خطی بسیاری است كه با موضوع بحث ما در این چند مقاله ارتباط كامل دارد.
تا كنون بیش از نه هزار نوشته مفصل و مختصر با خط اتروسكی در ایتالیا و حتی در مصر و كارتاژ بهدست آمده است كه مفصلترین آنها نوشته ایست كه ۱۵٠٠ كلمه دارد و روی پارچه كتانی نوشته شده كه یكی از مومیاییهای مصری را در آن پیچیده بودند.
راجع اینكه خط اتروسكی از كدام كشور آمده و اصل آن چه بوده، اختلاف نظر بسیارست كه شرحش از گنجایش مقاله ما بیرون میباشد و یكی از حدسیاتی كه در این باب گفته شده، به طور مبهم و كلی این است كه خط اتروسكی از شرق گرفته شده است
با وجودی كه مدتیست سپاهی از شرقشناسان دانشمندان متبحر، خطوط غیر الفبایی نامأنوس بیمفتاح میخی و نقشی چند هزار سال پیش از میلاد را خوانده و متون آن را ترجمه كردهاند، عجب این است كه تاكنون موفق نشدهاند كه خط ساده حرفی اتروسكی را كه نظایری زندهای از آن در دست است بخوانند؟!
به نظر ما این عجز و اهمالی كه دانشمندان در راه خواندن نوشتههای اتروسكی از خود نشان دادهاند نمیتواند جز دو علت اصلی داشته باشد:
یا اینكه خواندن آنها به صلاح و صرفه سبك تاریخنویسی یكی دو قرن گذشته نبوده است و چنین حدسی بعید بهنظر میآید؛ و یا اینكه راهی را كه برای بررسی تاریخ خط پیش گرفتهاند راهی غلط و در جهت مخالف مقصد بوده است.
معلوم است كه اگر با در نظر گرفتن تلفظ حدسی حروف سنگنبشته مشكوك موابی و یا تطبیق تلفظ كنونی حروف خط یونانی و لاتین با حروف اتروسكی نتوانیم به نتیجهای برسیم در این صورت باید از راه علم صداشناسی قدیم و مقاطع دهان، در حل این مسئله مهم تاریخی و فرهنگی وارد شویم.
برای توضیح پیشنهاد فوق لازم است در اینجا اضافه كنیم كه مثلاً اگر رسم مقاطع مخارج حروف درنظر گرفته شود اشكال حروف Ch, M, E (ش) و S (س) و W شباهت بههم پیدا خواهد كرد[٢] و لهذا اگر در خواندن كتیبهای از كتیبههای اتروسكی فقط و فقط تلفظ كنونی M را برای حرفی كه شباهت به M یونانی دارد در نظر بگیریم به نتیجهای نخواهیم رسید. زیرا ممكن است این حرف، تلفظ یكی از چهار صدای دیگر را در خط اتروسكی داشته باشد.
آثار هنری جنوب غربی ایران كه اخیراً آن را عیلامی اصطلاح كردهاند
تغییری كه در تلفظ برخی از حروف لاتین و یونانی در زبانهای دیگر پیدا شده است امروز برای ما واضح میباشد و از این رو نمیتوان یقین داشت كه در نقل و اقتباس الفبا از خارج برای زبان یونانی و یا بعدها از نظر اغراض سیاسی و مذهبی، تلفظ اصلی برخی از حروف را تغییر نداده باشند. در این صورت تنها راهی كه برای چنین روشی به جهت بررسی وجود دارد همانا علم تجوید قدیم خواهد بود كه كتب مفصلی به زبان سنسكریت و عربی و فارسی از آن در دست میباشد.
برای اینكه تصور نشود كه پیشینیان در رسم اشكال حروف از روی حركات زبان و دهان عجزی داشتهاند، در اینجا لازم میدانیم كه نمونهای از نقاشیهای چند هزار سال پیش را كه تا امروز هم مورد توجه استادان هنر است از كتاب درینگر[٣] نقل كنیم.
كتب صداشناسی قدیم و مقاطعی كه از جهاز سخنگویی برای ما به یادگار گذاشتهاند اطلاعات عمیق پیشنیان را در این علم كه اخیراً در اروپا رواج پیدا كرده میرساند.
الفبای رونی: در شبه جزیره اسكاندیناوی و دانمارك و سرزمینهای اقوام ژرمنی، خطی تقریباً شبیه به خط اتروسكی به نام رونی ( رمزی) معمول بوده است.
نام و تلفظ و اشكال حروف رونی
از قراری كه نوشتهاند این خط از قرن ششم پیش از میلاد تا قرن اخیر، در این كشورها رواج داشته؛ ولی برخی گفتهاند كه قدمت این خط از قررن دوم میلادی تجاوز نمیكند. همچنین گفتهاند كه این خط از خط یونانی و لاتین تركیب و اقتباس شده ولی برخی این نظریه را نپذیرفتهاند و گفتهاند كه اصل این خط اتروسكی است.
معلومست كه اگر ثابت شود كه خط رونی قدمتش در حدود خط اتروسكی است آن وقت به نظریاتی كه راجع به خط فینیقی و یونانی اظهار شده لطمه وارد میآورد.
آثار ادبی كه با خط رونی نوشته شده باشد تا كنون به دست نیامده و نسخههای خطی با خط رونی – جز كتاب دعا - كمیاب است. ولی تقویم رونی كه تا قرن نوزدهم میلادی به كار رفته خالی از اهمیت نمیباشد.
خلاصه، خط رمزی رونی برای نوشتن نام هنرمندان و نام صاحبان اسلحه و زیورآلات همچنین پیشگویی از حوادث و پیامها و غیره معمول بوده و روی هم رفته میتوان پذیرفت كه این خط اصلاً برای مقاصد مذهبی بهكار میرفته است.
با وجودی كه خط رونی تا اوایل قرن گذشته در شمال غربی اروپا معمول بوده راجع به تلفظ برخی حروف آن اختلاف نظرهایی وجود دارد كه بهنظر ما باید در آینده از راه مراجعه به علم تجوید و رسم مقاطع مختلف دهان حل شود.
قابل توجه است كه خط رونی شیوههای مختلفی دارد كه برای بررسی آن باید به كتابهای مخصوصی مربوط به این خط رجوع كرد و ما در این فقط به نقل یكی از جدولهای دینگر[۴] میپرداززیم و بحث در اختلاف اشكال حروف و اختلاف تلفظ آنها را به جویندگان این موضوع مهم واگذار میكنیم تا خود، اشكلاتی را كه در خواندن نوشتههای اتروسكی و رونی پیش خواهد آمد دریابند.
پس از شرح مختصری راجع به خط اتروسكی و رونی میتوانیم كه داخل بحث درباره كتیبه سرخ كوتل كه در ۱۹۵٧ در افغانستان پیدا شده بشویم.
سنگ نبشته سرخ كوتل - نقل از رساله مادر زبان دری
اگرچه در اروپا در چند سال اخیر، چندین مقاله و رساله راجع به این سنگنبشته نوشته شده است كه مهمترین آنها به نظر ما رسالهای است كه هومباخ[۵] در ۱۹٦٠ منتشر كرده است ولی در اینجا ترجیح دادهایم كه كلیات مربوط به خط و ترجمه این سنگنبشته را از رساله استاد محترم عبدالحی حبیبی افغانی[٦] كه در تالیف آن رنج فراوان بردهاند نقل كنیم.
به طوریكه آن استاد محترم شرح دادهاند در ۱۹۵۱ میلادی هنگامی كه در افغانستان راهسازی میكردند تكه سنگهای كه روی آنها خطوطی شبیه به خط یونانی كنده شده بود بهدست آمد. پیدا شدن این پاره سنگها باعث شد كه در آن منطقه كاوش منظمتری بكنند و در نتیجه در ۱۹۵٧ سنگنبشتهای چهار ضلعی با همان رسمالخط كشف شد كه مساحت سطح آن بیش از یك متر مربع میباشد.
در صورتیكه معلوم نیست كه تمام حروف الفبای مخصوص به آن لهجه ایرانی قدیمی در این سنگنبشته بهكار رفته باشد، با این همه حروف آن از الفبای قدیم یونانی بیشترست و همچنین ملاحظه میشود كه در خواندن برخی از كلمات، تلفظی را كه با اتكاء به تلفظ حروف یونانی برای شكل حرفی تصور كردهاند، مفهوم كلمه را در جمله بیمعنی میسازد.
این اشكلات تقریباً همان اشكلاتی است كه در خواندن خطوط اتروسكی و رونی پیش آمده است و در خطوط الفبایی جهان هم تا امروز مشاهده میكنیم. مثلاً اگر الفبای معمولی لاتین را در نظر بگیریم میبینیم كه شكل حرف C در زبانهای مختلف اروپایی دارای چهار صدای مختلف س و ش و ك و چ میباشد و گاهی هم خوانده نمیشود و هیچ میزان فنی و عملی هم در دسترس نیست كه از روی آن بتوانیم تشخیص دهیم كه این شكل در اصل چه صدایی را داشته است.
تلفظی را كه برای خواندن حروف این سنگ نبشته پیشنهاد كردهاند به ترتیب اعدادی كه در جدول آمده به شرح زیر است.
(۱) الف، (۲) ب، (۳) پ، (۴) ف، (۵) ت، (٦) ( th)، (٧)خ، (٨) د، (۹) ر،(۱٠) ز، (۱۱) س، (۱۲) ش، (۱۳) ش خ، (۱۴)ك، (۱۵)گ، (۱٦) نگ، (۱٧) ل، (۱٨) م، (۱۹) ن، (۲٠) W (۲۱) O، (۲۲) ه، (۲۳) ی، (۲۴) E (۲۵) فتحه، (۲٦) ضمه، (۲٧) كسره، (۲٨) فاصله.
راجع به تاریخ و اصل خط روسی نیز اختلاف نظر بسیار است و چندین نفر از دانشمندان روسی سابقاً این نظریه را كه خط روسی مستقیماً از یونانی گرفته شده است نپذیرفتهاند و شاید كشف این سنگنبشته كه یقین است نظایر بسیاری دارد، كمك شایانی به روشن شدن تاریخ الفبا و مخصوصاً تاریخ خط روسی و چند خط دیگر بنماید.
چون در این چند مقالهای كه در مجله هنر و مردم راجع به تاریخ خط نوشتهایم و نیز خواهیم نوشت مقصود ما فقط بحث راجع به تاریخ الفبا و اشكالات آن است، لازم نمیدانیم كه داخل در موضوع زبان و تاریخ كتبیه بشویم و جویندگانی كه خواستار اطلاع بیشتری راجع به این كتیبه هستند لازمست به رساله فارسی استاد عبدالحی و رساله هومباخ مراجعه فرمایند؛ زیرا كه در این رساله از مقالات و رسالههای دیگری كه راجع به این سنگنبشته نگاشته شده است نام برده و نقل كردهاند.
اینك ترجمه سنگنبشته را كه بهنظر استاد عبدالحی حبیبی، مادر زبان دری و فارسی است از روی آن رساله نقل میكنیم:
- “این است مادژكانیشكای بهرهور: بغلان. كه (آن را) شاه بزرگ كانشیكای نامور كرد (ساخت).
زودی شد، و فوراً (این) مادژ تمام كرده شد. تا كه (بالاخره از ین) معبد آب نیست شد. (و) چنین (این) مادژ بی آب (خشك) ایستاد (شد). و (چون) ربالنوع نیكوی مقدس آتش معطل ماند.
پس خداپرستان نوشاد تباه شدند (رفتند). چون جوییهای آب ایستادند (خشك شدند پس) آب اندك شد و مادژ پدرود گشت.
تا كه نوكو نزوك كنار نگ فرا خدای (مقرر از طرف شاهنشاه) فریستار آب شاه فغفور (شاه خداوند زاده) لویك بوسر (بن) شیزوگرگ ارواح شاد (شادروان) كه هموار نامور باد، با اراده مهیا (قوی) به سی و یكم سال سلطنت. هنگام نیسان ماه. به بغلان آمد. و این مادژ را پرورید تا یك چاه كند و از آن آب بر آورد و آن را به تهداب سنگی قایم كرد، چنین آب مادژ پوره شد و آب نكاهیده و چون ربالنوع نیكوی مقدس آتش وجود داشته باشد، پس خدا پرستان نوشاد تباه نخواهند شد (نخواهند رفت) و مادژ پدرود نخواهد شد (پس چون) آن چاه خام كوب را خشت ریز كرد. بنیادور ایستاد شد.
بدین چاه (و) بدین خشت ریز، همه مادژ نیك پرورده شد. و یك چاه و صحن بزرگ كرد (ساخت).
منم بورزو مهر. منم كوز كاشكی پور. منم رییس كانسیگییسم(؟):
نوكوتریكی كنار رنگ ماریگ، به فرمان خدای و (بفرمان) ایمن نو بخت. منم مهره من. منم بورزومهر و پور امهره من”.
در پایان این مقاله لازم میدانیم كه ذكری از رسالهای كه راجع به اصل الفبا و قدمت خط اوستا[٧]، سهراب جمشید جی بولسارا به انگلیسی درسی صفحه تالیف كرده است بنماییم.
به نظر این دانشمند زردشتی كه در راه مطالعه تاریخ الفباهای جهان رنج بسیار برده، خط اوستا هم مثل خطهای دیگر از روی اشیا معمولی كه نزد پیشینیان مانوس بوده ساخته شده است.
رویهم رفته این دانشمند نظیر همان راهی كه در غرب برای پیدا كردن اصل الفبا پیش گرفتهاند دنبال كرده و بهنظر خود ثابت نموده است كه الفبای اوستا مستقلاً حروفش رسم شده و دارای قدمت بسیار میباشد.
برای نمونه قسمتی از یك جدول از جدولهای آن رساله را برای تكمیل مطالب این مقاله میآوریم.
جدول خط اوستا (كتاب بولسارا)
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- David Dringer, D.Litt. (Flor.) M.A. (Cantab.) The Alphabet. London New York, 1949 Hutchin son is Scientific and Technical Publications[۳]- نقل از صفحه ۵۴ كتاب الفبای درینگر.
[۲]- Organic Alphabet. Solution of the problem of Illiteracy and a Universal Alphabet. (M. Mo ghadam), The Iranian Society, Tehran, Iran, 1947
[۴]- نقل از صفحه ۵۱۴ كتاب الفبای درینگر.[۵]- Die Kanska- Inschrift vor Surkh- Totar .(H. Humbach), Otto Harrassowitz. Wiesbaden, 1960[۶]- مادر زبان دری، دولتی مطبعه، كابل، ۱۳۴۲.[٧]- The Origin of the Alphabet. The Origin and gigh Antiquity of the Avesta writing.(S. Z. Bulsara, M.A.)
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ اعتمادمقدم، علیقلی، "تاریخ خط حرفی در جهان و ایران"، هنر و مردم، دوره ۳-۴، ش ۳۱ (اردیبهشت ۴۴): صص ۱٧-۲۲.
[برگشت به بالا]