جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۰ تیر ۱۰, جمعه

چرا تنها یک گونه بشر وجود دارد؟

از: مایکل موزلی


فهرست مندرجات

[تکامل][تکامل انسان]


سال‌ها پیش، اما نه در زمان‌هایی آن‌چنان دور، گونه‌هایی مختلف از بشر در کنار اجداد ما در این کره خاکی زندگی می‌کردند. همه آن‌ها باهوش و مبتکر و شکارچیانی ماهر بودند. اما چرا تنها گونه‌ای از انسان که توانست به بقای خود در زمین ادامه دهد، گونه "هومو ساپینس" بود؟

اگرچه موضوع منشا انسان در کانون بحث‌های داغ و مفصلی قرار دارد، اما باید گفت که در یک مورد نقطه نظر مشترکی بین اغلب دانشمندان وجود دارد و آن اینکه تمام گونه‌های مختلف انسان که زمانی روی کره زمین زندگی می‌کرده‌اند، همگی از نسل موجوداتی میمون‌نما بوده‌اند که روی دو پا می‌ایستادند و بیش از ۶۰ میلیون سال قبل در آفریقا زندگی می‌کردند.

اغلب دانشمندان اتفاق نظر دارند که نخستین گونه‌های انسان بیش از ۶۰ میلیون سال قبل در آفریقا زندگی می‌کردند

موجودات زیادی از نسل این جانوران میمون‌نما پا به‌عرصه وجود گذاشتند، اما نخستین موجودی که ما به‌عنوان گونه‌ای از انسان می‌شناسیم، اولین بار حدود دو میلیون سال پیش در آفریقا پدیدار شد.

این موجودات دو پا که با نام علمی "هومو ارگاستر" شناخته می‌شوند، شکارچیانی ماهر و ابزارساز بودند و آن‌طور که مطالعه استخوان‌های آن‌ها نشان می‌دهد، به‌نظر می‌رسد که این‌گونه انسان، دونده‌ای ماهر بوده که می‌توانسته به سرعت یک دونده امروزی المپیک بدود.

به‌نظر می‌رسد که هومو ارگاستر در طی یک دوره خشکسالی طولانی که باعث از بین رفتن جنگل‌های گرمسیری و پدیدار شدن صحراهای وسیع شد، تکامل یافته است.

این‌گونه انسان اولیه نسبت به گرما مقاوم بود و می‌توانست در آب و هوای بسیار گرم به حیات خود ادامه دهد. سطح بدنش هم کم مو بود و به‌همین دلیل می‌توانست عرق خود را به‌طور موثرتری دفع کند. در عین حال هومو ارگاستر می‌توانست در طول روز و هوای روشن که اغلب جانوران دیگر استراحت می‌کردند، به‌دنبال شکار برود.

علاوه بر این‌ها می‌دانیم که هومو ارگاستر قادر به طی مسافت‌هایی طولانی بود، چرا که مطالعات نشان می‌دهد که این‌گونه انسان گوشتخوار در آفریقا ساکن نماند و اولین گونه از انسان‌های اولیه بود که این قاره را ترک کرد و قلمرو خود را به آسیا گسترش داد.

هومو ارگاستر بعداً در محیط مرطوب آسیایی تکامل یافت و نامی جدید به‌خود گرفت: "هومو ارکتوس"

تحقیقات باستان‌شناسان حاکیست که قلمرو زندگی هومو ارکتوس از ترکیه امروزی تا چین را در بر می‌گرفت، اما احتمالا جمعیت این‌گونه آن قدرها زیاد نبوده است.

پروفسور کریس سترینگر از باستان‌شناسان موزه تاریخ طبیعی بریتانیا در مورد این‌گونه انسان اولیه می‌گوید: "آن‌ها شکارچیانی متحرک بودند در گروه‌هایی کوچک که در رقابت برای تهیه غذا موفق بودند و از لحاظ بدنی و هیکل هم خیلی شبیه ما بودند."


[] انفجار آتش‌فشانی عظیم

یافته‌های جدید حاکی‌ست که انسان‌های اولیه گونه هومو ساپینس هم آفریقا را حدود ۱۲۰ هزار سال پیش ترک کردند.

اجداد ما در گروه‌هایی کوچک مهاجرت می‌کردند و احتمالا موج اولیه مهاجران بیش از صد نفر نبودند. بعد تدریجاً دامنه این مهاجرت‌ها گسترش پیدا کرد و از سمت شرق تا هند و از شمال به داخل اروپا که آنزمان محل زندگی انسان نئاندرتال بود، توسعه یافت.

شواهد به‌دست آمده توسط باستان‌شناسان نشان می‌دهد که این موج مهاجرت همزمان با یک تحول طبیعی عظیم رخ داد.

حدود ۷۴ هزار سال پپیش آتش‌فشان توبا در جنوب شرقی آسیا با انفجاری عظیم و خیره‌کننده شروع به فوران کرد. انفجاری که در طی ۲ میلیون سال گذشته در کره زمین سابقه نداشته است.

بر اثر فوران این آتش‌فشان آن قدر گوگرد وارد جو زمین شد که دمای کره زمین چندین درجه کاهش پیدا کرد و حجم سنگ مذابی که به بیرون فوران کرد، هم به اندازه‌ای بود که برای پوشاندن لایه‌ای ۱۰ متری به روی منطقه‌ای به وسعت بریتانیا کافی بود.

این انفجار آتش‌فشانی مقادیر متنابهی خاکستر نیز تولید کرد که توسط باد در مناطق وسیعی از آسیا از جمله در بخش گسترده‌ای از شبه قاره هند پخش شد. بقایای این خاکسترها هنوز هم قابل یافت است.

حضور انسان هومو ارکتوس در آسیا که در این زمان در اوج خود بود، بعد تدریجاً کمرنگ‌تر و کمرنگ‌تر شد، یا به‌دلیل انفجار آتش‌فشان توبا و یا به‌دلیل ورود انسان مدرن به این منطقه.

در طی ۴۰ هزار سال بعد گونه هومو ارکتوس تدریجاً از این منطقه بیرون شد. احتمالا عوامل مختلفی از جمله تغییرات آب و هوایی و عدم موفقیت آن‌ها در رقابت با انسان‌های مدرن برای تهیه غذا در تحقق این امر موثر بوده است.


[] رقابت تنگاتنگ

اما سوالی که به ذهن خطور می‌کند این است که چرا هومو ارکتوس تدریجاً منقرض شد؟ در حالی که هومو ساپینس که هم اندکی کوچکتر و هم ضعیفتر بود، به حیات خود ادامه داد.

واضح‌ترین جواب به این سوال این است که مغز اجداد ما، از مغز انسان‌های گونه هومو ارکتوس بزرگتر بود. اما یافته‌های علمی نشان می‌دهد که در واقع ابعاد و اندازه کل مغز اهمیت ندارد، بلکه عامل تعیین‌کننده بزرگی بخش‌هایی خاص از مغز است.

جان شی، استاد دانشگاه استونی بروک در نیویورک و متخصص در زمینه انسان‌های عصر قدیم می‌گوید: "قسمتی از مغز هومو ارکتوس که وظیفه کنترل زبان و کلام را بر عهده دارد، چندان بزرگ نیست."

او می‌افزاید: "یکی از مهم‌ترین خصوصیات انسان هوموساپینس توانایی آن در ترکیب استفاده از زبان و انتقال اندیشه و برنامه‌ریزی‌های پیچیده‌ای است که قسمت جلوی مغز وظیفه آن را بر عهده دارد."

از جمله عواملی که به ساخت اسلحه و ابزار و گسترش سریع آن در میان انسان‌های هومو ساپینس کمک کرد، توانایی آن‌ها در ارتباط و تبادل اطلاعات با یکدیگر و همچنین برنامه‌ریزی و حتی تجارت بود.

مطالعه فسیل‌های کشف شده نشان می‌دهد که هومو ارکتوس بیش از یک میلیون سال به ساخت یک تبر ابتدایی مشابه ادامه داد.

اما در عوض، اجداد ما سلاح‌های کوچک‌تر و پیشرفته‌تری مانند نیزه را ابداع کردند که به وضوح در شکار و جنگ به آن‌ها برتری می‌داد.

همین امتیازات به انسان‌های هومو ساپینس کمک کرد تا با آغاز عصر یخبندان و محدود شدن منابع غذایی، در رقابت بر نئاندرتال‌ها که گونه‌ای دیگر از انسان‌های اولیه بودند، چیره شوند و سرانجام نسل نئاندرتال‌ها حدود ۳۰ هزار سال پیش منقرض شد.

پروفسور کریس سترینگر می‌گوید: "حتی صد هزار سال پیش هنوز گونه‌های مختلفی از انسان روی زمین زندگی می‌کردند و این واقعیت برای ما عجیب است. ما آخرین بازماندگان سیر تکاملی این انسان‌ها هستیم."

انسان‌های هومو ارکتوس تا ۳۰ هزار سال پیش در آسیا به زندگی خود ادامه دادند. اگرچه آن‌ها نهایتاً نسل‌شان منقرض شد اما به‌نظر می‌رسد که بقایایی از نسل آن‌ها در جزیره فلورس در اندونزی تا مدت‌ها بعد به حیات خود ادامه دادند.

سرانجام این‌گونه انسان هم که به‌نام "هومو فلورسینسیس" یا "هابیتس" شناخته می‌شود، در حدود ۱۲ هزار سال پیش منقرض شد و به این ترتیب، ما به آخرین بازماندگان نسل انسان روی کره زمین تبدیل شدیم.

دکتر جان شی می‌گوید: "اختلاف و فاصله‌ای که بین ما و نزدیک‌ترین خویشاوندانمان یعنی گوریل‌ها، شامپانزه‌ها و بونوبوها (شامپانزه کوتوله) وجود دارد، بسیار زیاد است."

به گفته دکتر شی، اگر سایر گونه‌های انسان هم هنوز در زمین زندگی می‌کردند، این فاصله و اختلاف کمتر محسوس می‌بود و در عوض یک جهش ناگهانی، پله‌های تکامل را می‌توانستیم ببینیم.

او می‌گوید در چنین صورتی "هنوز ما خود را خاص و متفاوت تلقی می‌کردیم اما شاید نه این قدر خاص و متفاوت. پس عیب ندارد کمی متواضع‌تر باشیم."[۱]


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- مایکل موزلی، چرا تنها یک گونه بشر وجود دارد؟، بخش فارسی بی بی سی: جمعه ٢۴ ژوئن ٢٠۱۱ - ٠۳ تیر ۱۳۹٠



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها

بخش فارسی بی بی سی


[برگشت به بالا]