جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۰ اسفند ۸, دوشنبه

دجّال‌ در كتاب‌ مقدس

برگرفته از: دائرة‌المعارف‌ كاتوليك (جلد اول)؛ برگردان از: اسماعيل‌ نعمت‌اللهی

دجّال‌ در كتاب‌ مقدس

(آنتی‌ كرايست‌)


فهرست مندرجات

[قبل][بعد]


در تمام‌ ادیان‌ ابراهیمی‌ (سامی) موضوع‌ ظهور دجال‌ در آخرالزمان‌ مطرح‌ شده‌ است[۱]‌. امّا این‌كه‌ دجال‌ كیست‌، چه‌ ویژگی‌هایی‌ دارد، چگونه‌ ظهور می‌كند و... موضوعاتی‌ است‌ كه‌ كمتر در مورد آن‌ها اتفاق‌ نظر وجود دارد. آنچه‌ در پی‌ خواهد آمد ترجمه‌ی‌ مطلبی‌ است‌ كه‌ در ذیل‌ مدخل‌ دجال‌ (antichrist با تلفط در زبان فارسی: آنتی‌ كرايست)[٢] در دایرة‌المعارف‌ كاتولیك‌ (Catholic Encyclopedia) آمده‌ است‌. این‌ مقاله‌ اطلاعات‌ جامعی‌ را در زمینه‌ نگاه‌ كتاب‌ مقدس‌ به‌موضوع‌ دجال‌ به‌دست‌ می‌دهد.



[] الف‌: معنای‌ واژه ‌دجال در كتاب‌ مقدس

واژه‌ دجّال ‌(antichrist) تنها در رسایل‌ یوحنا وارد شده‌؛ امّا ادعا شده‌ است‌ كه‌ در مكاشفه‌ یوحنا، رسایل‌ پولس‌ و با صراحت‌ كمتری‌ در اناجیل‌ و كتاب‌ دانیال‌ نیز مترادف‌های‌ این‌ واژه‌ به‌كار رفته‌ است‌[٣].

۱- در رسایل‌ یوحنا‌

یوحنای‌ قدیس‌ در رسائلش‌ فرض‌ را بر این‌ قرار داده‌ كه‌ مسیحیان‌ اولیه‌ با آموزه‌ مربوط‌ به‌ آمدن‌ دجّال‌ آشنا هستند:

شنیده‌اید كه‌ دجّال‌ می‌آید رسالۀ‌ اول‌ یوحنا، ٢: ۱٨؛ و این‌ است‌ روح‌ دجّال‌ كه‌ شنیده‌اید كه‌ او می‌آید رسالۀ‌ اول‌ یوحنا، ۴: ٣. اگر چه‌ یوحنا از چندین‌ دجّال‌ سخن‌ می‌گوید، ولی‌ بین‌ دجّالان‌ بسیار و یك‌ دجّال‌ اصلی‌ فرق‌ می‌گذارد: دجّال‌ می‌آید. الحال‌ هم‌ دجالان‌ بسیار ظاهر شده‌اند رسالۀ‌ اول‌ یوحنا، ٢: ۱٨. وی‌ همچنین‌ سیرت‌ و رفتار دجّال‌ را شرح‌ می‌دهد: از ما بیرون‌ شدند لكن‌ از ما نبودند رسالۀ اول‌ یوحنا، ٢: ۱۹؛ دروغگو كیست‌ جز آنكه‌ مسیح‌ بودن‌ عیسی‌ را انكار كند؟ آن‌ دجّال‌ است‌ كه‌ پدر و پسر را انكار می‌نماید رسالۀ‌ اول‌ یوحنا، ٢: ٢٢؛ و هر روحی‌ كه‌ عیسی‌ مسیحِ مجسم‌ شده‌ را انكار كند از خدا نیست‌ و این‌ است‌ روح‌ دجال‌ رسالة‌ اول‌ یوحنا، ۴: ٣؛ زیرا گمراه‌ كنندگان‌ بسیار به‌ دنیا بیرون‌ شدند كه‌ عیسی‌ مسیحِ ظاهر شده‌ در جسم‌ را اقرار نمی‌كنند: آن‌ است‌ گمراه‌ كننده‌ و دجال‌ رسالۀ‌ دوم‌ یوحنا، ٧. همچنین‌ یوحنا زمان‌ آمدن‌ دجّال‌ را ساعت‌ آخر تعیین‌ می‌كند رسالۀ‌ اول‌ یوحنا، ٢: ۱٨؛ علاوه‌ بر این‌، وی‌ معتقد است‌ كه‌ او الان‌ هم‌ در جهان‌ است‌ رسالۀ‌ اول‌ یوحنا، ۴: ٣[۴].


٢- در مكاشفه‌‌

تقریباً همه‌ مفسران‌ دریافته‌اند كه‌ دجّال‌ در مكاشفۀ‌ یوحنا ذكر شده‌ است‌؛ امّا در مورد باب‌ خاصی‌ كه‌ در آن‌ از وی‌ یاد شده‌، اتفاق‌ نظر ندارند. برخی‌ به‌ وحش‌ در آیه‌ ٧ باب‌ ۱۱[۵]، برخی‌ به‌ اژدهای‌ بزرگ‌ آتشگون‌ در باب‌ ۱٢، و دیگران‌ نیز به‌ وحشی‌ كه‌ ده‌ شاخ‌ و هفت‌ سر دارد در باب‌ ۱٣ و آیات‌ بعدی‌ اشاره‌ می‌كنند؛ در حالی‌ كه‌ بسیاری‌ از محققان‌، دجّال‌ را بر وحشی‌ كه‌ دو شاخ‌ مثل‌ شاخ‌های‌ بره‌ داشت‌ و مانند اژدها سخن‌ می‌گفت‌ ۱٣: ۱۱ و آیات‌ بعدی‌ یا بر وحش‌ قرمزی‌ كه‌ هفت‌ سر و ده‌ شاخ‌ داشت‌ باب‌ ۱٧ یا سرانجام‌، بر شیطانی‌ كه‌ از زندان‌ خود خلاصی‌ خواهد یافت‌ و امت‌ها را گمراه‌ خواهد كرد ٢٠: ٧ و آیات‌ بعدی‌ منطبق‌ می‌دانند. شرح‌ مفصل‌ دلایلِ له‌ و علیه‌ هر یك‌ از این‌ نظریات‌، به‌ بحث‌ كنونی‌ ما ارتباطی‌ ندارد.


٣- در رساله‌ پولس‌‌

یوحنای‌ قدیس‌ مفروض‌ می‌گیرد كه‌ آموزه‌ مربوط‌ به‌ آمدن‌ دجّال‌ در نزد خوانندگانش‌ شناخته‌ شده‌ است‌. مفسران‌ براین‌ باورند كه‌ این‌ آموزه‌ از طریق‌ نوشته‌های‌ پولس‌ مقدس‌ در مسیحیت‌ شناخته‌ شده‌ است‌. یوحنای‌ قدیس‌ علیه‌ بدعت‌ گذاران‌ زمانه‌اش‌ اصرار می‌ورزید كه‌ كسانی‌ كه‌ راز تجسّم‌ را انكار می‌كنند اَشكال‌ كمرنگی‌ از دجّال‌ بزرگ‌ آتی‌ هستند. دجّال‌ در رسالۀ‌ دوم‌ پولس‌ به‌ تسالونیكان‌ ٢: ٣ و آیات‌ بعدی‌، ٧-۱٠ به‌ طور كامل‌تری‌ وصف‌ شده‌است‌. در كلیسای‌ تسالونیك‌ به‌ واسطۀ‌ این‌ اعتقاد كه‌ دومین‌ ظهور مسیح‌ قریب‌ الوقوع‌ است‌، اضطراب‌هایی‌ پدید آمد. این‌ تصور تا حدودی‌ ناشی‌ از فهم‌ نادرست‌ آیه‌ ۱۵ و آیات‌ بعدی‌ باب‌ چهارم‌ از رسالۀ‌ پولس‌ به‌ تسالونیكان‌ و تا حدودی‌ ناشی‌ از دسیسه‌های‌ گمراه‌ كنندگان‌ بود. به‌ منظور بر طرف‌ كردن‌ این‌ اضطراب‌ها بود كه‌ پولس‌ مقدس‌ دومین‌ رسالۀ‌ خود را به‌ تسالونیكان‌ نوشت‌ و به‌ ویژه‌، آیات‌ ٣ تا ۱٠ باب‌ دوم‌ را درج‌ كرد. آموزه‌ پولس‌ چنین‌ است‌: پیش‌ از روز مسیح‌، ارتدادی‌ رخ‌ خواهد داد و مرد شریر ظاهر خواهد شد. وی‌ در هیكل‌ معبد خدا می‌نشیند و خود را چنان‌ می‌نمایاند كه‌ گویی‌ خداست‌؛ او با قدرت‌ شیطان‌ و آیات‌ و عجایب‌ دروغین‌ عمل‌ می‌كند؛ آنهایی‌ را كه‌ محبت‌ راستین‌ را نپذیرفتند تا نجات‌ یابند، گمراه‌ می‌كند؛ امّا عیسی‌ خداوند او را با نفَس‌ دهان‌ خود هلاك‌ خواهد كرد و به‌ تجلی‌ ظهور خویش‌ او را نابود خواهد ساخت‌ .امّا در مورد این‌ زمان‌، آن‌ سرّ بی‌دینی‌ الان‌ عمل‌ می‌كند فقط‌ تا وقتی‌ كه‌ آن‌ كه‌ تا به‌حال‌ مانع‌ است‌ از میان‌ برداشته‌ شود. خلاصه‌ آن‌ كه‌، پیش‌ از روز مسیح‌، مرد شریر كه‌ در رسالۀ‌ یوحنا به‌ دجّال‌ معروف‌ است‌ ظاهر خواهد شد؛ پیش‌ از ظهور مرد شریر، شورش‌ یا ارتداد بزرگی‌ به‌ وقوع‌ خواهد پیوست‌؛ این‌ ارتداد نتیجۀ‌ سرّ بی‌دینی‌ ای‌ است‌ كه‌ الان‌ عمل‌ می‌كند و به‌ گفتۀ‌ یوحنا، خود را در اینجا و آنجا با اشكال‌ كمرنگ‌ دجّال‌ نمایش‌ می‌دهد. یوحنا سه‌ مرحلۀ‌ پیدایش‌ شرارت‌ را معرفی‌ می‌كند: خمیرمایۀ‌ شرارت‌؛ ارتداد بزرگ‌ و مرد شریر. امّا منظور تعیین‌ دقیق‌تر زمان‌ حادثۀ‌ اصلی‌، قیدی‌ را اضافه‌ می‌كند؛ وی‌ ابتدا چیزی‌ را به‌عنوان‌ شی‌ء to datechon آنچه‌ و سپس‌ به‌عنوان‌ شخص‌ ho hatechon آنكه‌ وصف‌ می‌كند كه‌ از وقوع‌ حادثۀ‌ بزرگ‌ جلوگیری‌ می‌كند: فقط‌ تا وقتی‌ كه‌ آنكه‌ تا به‌حال‌ مانع‌ است‌ از میان‌ برداشته‌ شود [رسالۀ‌ دوم‌ پولس‌ رسول‌ به‌ تسالونیكیان‌، ٢: ٧.م‌][٦]. در اینجا تنها می‌توانیم‌ نظریات‌ عمدۀ‌ راجع‌ به‌ معنای‌ این‌ قیدی‌ را برشماریم‌، بدون‌ آنكه‌ از ارزش‌ آنها سخن‌ بگوییم‌:

مانعِ حادثۀ‌ اصلی‌، مرد شریراست‌؛ حادثۀ‌ اصلی‌، ظهور دوباره‌ عیسی‌ مسیح‌ است‌ گریم‌ (Grimm)، سیمار (Simar).

مانع‌، امپراتوری‌ روم‌ است‌؛ حادثۀ‌ اصلی‌ كه‌ از آن‌ جلوگیری‌ شده‌، مرد شریر است‌ اغلب‌ آباء لاتینی‌ و مفسران‌ بعدی‌.

رسول‌ به‌ اشخاص‌ و حوادث‌ زمان‌ خود اشاره‌ می‌كند؛ مانع‌ Katechon و مرد شریر به‌ طرق‌ مختلف‌ بر امپراتورانی‌ مانند تیتوس‌ (Titus)، نرون‌ (Nero)، كلاودیوس‌ (Claudius)، و غیره‌ منطبق‌ شده‌ است‌ متكلمان‌ پروتستان‌ كه‌ پس‌ از قرن‌ هفتم‌ می‌زیستند.

رسول‌ مستقیماً به‌ اشخاص‌ و حوادث‌ معاصری‌ اشاره‌ می‌كند كه‌ با این‌ حال‌، نمونه‌هایی‌ از مانع‌ Katechon، مرد شریر و روز مسیح‌ در آخرالزمان‌ هستند؛ به‌عنوان‌ مثال‌ خرابی‌ اورشلیم‌ [به‌سال‌ ٧٠ میلادی] نمونه‌ ظهور مجدد مسیح‌ است‌ دالینگر (Dlinge).

قبل‌ از رها كردن‌ نظریه‌ پولس‌ در باب‌ دجال‌، می‌توان‌ پرسید كه‌ پولس‌ آموزه‌ خود را از كجا به‌ دست‌ آورده‌ است‌؟ در اینجا نیز با پاسخ‌های‌ مختلفی‌ مواجه‌ می‌شویم‌:

پولس‌ قدیس‌ صرفاً نظر خود را بر اساس‌ سنت‌ یهودی‌ و تصویرپردازی‌ دانیال‌ و حزقیال‌ نبی‌ بیان‌ می‌كند. این‌ نظریه‌ مورد تأیید برخی‌ از نویسندگان‌ پروتستان‌ قرار گرفته‌ است‌.

رسول‌ اندیشه‌ای‌ را بیان‌ می‌كند كه‌ از طریق‌ آموزه‌ آخرالزمانی‌ عیسی‌ مسیح‌ در عالم‌ مسیحیت‌ ارائه‌ شد. این‌ نظریه‌ را دالینگر (Dâlinger) بیان‌ كرده‌ است‌.

پولس‌ قدیس‌ نظریه‌ خود در مورد دجّال‌ را از كلمات‌ مسیح‌، پیش‌ گویی‌ دانیال‌، و حوادث‌ معاصر به‌ دست‌ آورده‌ است‌. این‌ نظریه‌ را نیز دالینگر مطرح‌ كرده‌ است‌.

رسول‌ پیشگویی‌ را بیان‌ كرده‌ كه‌ از طریق‌ الهام‌ از روح‌ القدس‌ دریافت‌ كرده‌ است‌. مفسران‌ كاتولیك‌ عموماً طرفدار این‌ نظریه‌اند.


۴- در اناجيل‌ و كتاب‌ دانيال‌‌

پس‌ از مطالعۀ‌ تصویر دجّال‌ در رسالۀ‌ پولس‌ به‌ تسالونیكیان‌، مرد شریر در كتاب‌ دانیال‌ ٧: ٨، ۱۱، ٢٠، ٢۱، جایی‌ كه‌ رسول‌ شاخ‌ كوچك‌ را وصف‌ می‌كند به‌ راحتی‌ شناخته‌ می‌شود. نمونه‌ای‌ از دجّال‌ در كتاب‌ دانیال‌ ٨: ٨ و آیات‌ بعدی‌، ٢٣ و آیات‌ بعدی‌، ۱۱: ٢۱-۴۵ در قالب‌ انتیخوس‌ اپیفانه‌ (Antiochus Epiphanrs) یافت‌ می‌شود.

بسیاری‌ از مفسران‌ در آمدن‌ مسیح‌های‌ دروغین‌ و پیامبران‌ دروغین‌ متّی‌ ٢۴: ٢۴؛ مرقس‌، ۱٣: ٦، ٢٢؛ لوقا، ٢۱: ٨، مكروه‌ ویرانی‌ متّی‌: ٢۴: ۱۵، و كسی‌ كه‌ به‌ اسم‌ خود می‌آید یوحنا، باب‌ پنجم‌: ۴٣ اشاره‌های‌ كم‌ و بیش‌ آشكاری‌ را به‌ دجّال‌ دریافته‌اند.


[] ب‌: دجّال‌ در زبان‌ كليسايی‌

بوست‌ (Bousset) بر این‌ باور است‌ كه‌ در میان‌ یهودیان‌ افسانه‌ كاملاً تكامل‌ یافته‌ای‌ وجود داشت‌ كه‌ توسط‌ مسیحیان‌ پذیرفته‌ شد و توسعه‌ یافت‌؛ و این‌ افسانه‌ از مفاهیمی‌ كه‌ در مكاشفه‌ یوحنا دیده‌ می‌شود در نقاط‌ مهمی‌ انحراف‌ یافته‌ و با آن‌ متناقض‌ است‌. به‌ عقیده‌ ما بوست‌ نظریه‌ خود را به‌ طور كامل‌ اثبات‌ نكرده‌ است‌، نظر وی‌ در باره‌ توسعه‌ مفهوم‌ دجّال‌ توسط‌ مسیحیان‌ از مزایای‌ یك‌ نظریۀ‌ ابتكاری‌ فراتر نمی‌رود. در اینجا ضرورتی‌ ندارد به‌ بررسی‌ اثر گونكل‌ (Gunkel) بپردازیم‌ كه‌ در آن‌ اندیشه‌ دجّال‌ را به‌ اژدهای‌ ما قبل‌ تاریخی‌ عمق‌ دریا ردیابی‌ می‌كند؛ این‌ نظریه‌ نیز شایان‌ توجهی‌ بیشتر از اوهام‌ اساطیری‌ سایر نویسندگان‌ نیست‌.

پس‌ مفهوم‌ حقیقی‌ دجّال‌ در زبان‌ كلیسایی‌ چیست‌؟ سواز (Suarez) بر این‌ باور است‌ كه‌ این‌ یك‌ امر اعتقادی‌ است‌ كه‌ دجّال‌ شخصی‌ خاص‌ یعنی‌ دشمن‌ برجستۀ‌ مسیح‌ است‌. این‌ نظریه‌ عقیده‌ كسانی‌ را كه‌ دجّال‌ را به‌مجموعه‌ كامل‌ كسانی‌ كه‌ با عیسی‌ مسیح‌ مخالفند یا به‌مقام‌ پاپی‌ (Papacy) تفسیر می‌كنند مردود می‌شمارد.

بدعت‌ گذاران‌ والدنسی‌ (Waldensian) و البیجنسی‌ (Albigensian)، ونیر وایكلیف‌ (Wyclif) و هوس‌ (Hus) پاپ‌ را دجّال‌ نامیده‌اند؛ امّا آنها این‌ اصطلاح‌ را صرفاً به‌طور استعاره‌ به‌كار برده‌اند. تنهاپس‌ از دوره‌ نهضت‌ اصلاح‌ طلبی‌ (Reformism) بود كه‌ این‌ نام‌ به‌ مفهوم‌ واقعی‌اش‌ در مورد پاپ‌ به‌كار رفت‌. از آن‌ پس‌ این‌ امر عملاً در آیین‌ لوتریان‌ داخل‌ شد و از سال‌ ۱٨٦۱ به‌ بعد، به‌شدت‌ مورد حمایت‌ و دفاع‌ آنان‌ در مجله‌ الهیات‌ لوتری‌ (Zeitschrift fur lutherische Theologie) قرار گرفت‌. گفته‌ می‌شودكه‌ این‌ تغییر از كلیسای‌ واقعی‌ به‌ قلمرو سلطنت‌ دجّال‌ بین‌ ۱۹ فوریه‌ و ۱٠ نوامبر ٦٠٧ میلادی‌ به‌ وقوع‌ پیوسته‌ است‌؛ زمانی‌ كه‌ پاپ‌ بونیفاس‌ سوم‌ (Pope Boniface III) از نیوتن‌ (Newton) امپراتور یونان‌ لقب‌ رئیس‌ همه‌ كلیساها را برای‌ كلیسای‌ روم‌ دریافت‌ كرد. در تایید این‌ تاریخ‌ به‌ مكاشفه‌ یوحنا ۱٣: ٨ توسل‌ جسته‌اند و از آیه‌ ٣ باب‌ یازدهم‌ تخمین‌ زده‌اند كه‌ پایان‌ جهان‌ احتمالاً سال‌ ۱٨٦٦ میلادی‌ خواهد بود. كاردینال‌ بالارمین‌ (Ballarmine) در جلد سوم‌ كتاب‌ پیرامون‌ رهبر روحانی‌ روم‌ De. Rom. Pont نادرستی‌ این‌ نظریه‌ را هم‌ از دیدگاه‌ تفسیری‌ و هم‌ از دیدگاه‌ تاریخی‌ اثبات‌ كرد.

بر خلاف‌ باور برخی‌ از نویسندگان‌ پیشین‌، مصداق‌ فردی‌ دجال‌، دیو (demon) نخواهد بود؛ شخصِ شیطان‌ تجسم‌ یافته‌ در قالب‌ انسانی‌ دجّال‌ هم‌ نخواهد بود. اگر توجیه‌ مربوط‌ به‌ آیه‌ ۱٧ از باب‌ ۴۹ سفر پیدایش‌، همراه‌ با توجیه‌ حذف‌ دان‌ (Dan) از فهرست‌ قبایل‌، چنانكه‌ در كتاب‌ مكاشفه‌ باب‌ ٧ یافت‌ می‌شود، صحت‌ داشته‌ باشد، وی‌ شخصی‌ انسانی‌ و احتمالاً دارای‌ اصل‌ و نژاد یهودی‌ خواهد بود. باید به‌ خاطر داشت‌ كه‌ سنت‌ خارج‌ از كتاب‌ مقدس‌ (extra - Scriptural) چیزی‌ بیش‌ از اطلاعات‌ كتاب‌ مقدس‌ در باره‌ دجّال‌ به‌ ما نمی‌دهد. در حالی‌ كه‌ این‌ اطلاعات‌ برای‌ متقاعد ساختن‌ مؤمنان‌ به‌ تصدیق‌ انسان‌ شریر در زمان‌ آمدن‌ وی‌ كافی‌ هستند، فقدان‌ هر گونه‌ وحی‌ قابل‌ اعتماد دیگری‌ باید ما را در برابر افكار باطل ‌ایروینگیست‌ها (Irvingistes) مورمون‌ها (Mormons) و اشخاص‌ دیگری‌ كه‌ اخیراً مدعی‌ دریافت‌ وحی‌های‌ جدیدی‌ شده‌اند، هشیار سازد.

بی‌مناسبت‌ نیست‌ كه‌ توجه‌ خواننده‌ را به‌ دو رساله‌ای‌ كه‌ توسط‌ كاردینال‌ نیومن‌ فقید (Newman) در باره‌ دجّال‌ نوشته‌ شد، جلب‌ كنیم‌. رسالۀ‌ اول‌ با عنوان‌ اندیشۀ‌، دجّال‌ نزد پدران‌ كلیسا[٧] به‌ بررسی‌ زمان‌، دین‌، شهر و آزار و اذیت‌های‌ وی‌ می‌پردازد. این‌ رسالۀ‌ هشتاد و سومین‌ شمارۀ‌ Tracts for the Times را تشكیل‌ می‌دهد. رسالۀ‌ دوم‌ به‌ اندیشۀ‌ دجّال‌ نزد پروتستان‌ها[٨] موسوم‌ است‌.

به‌منظور درك‌ اهمیت‌ رسالۀ‌های‌ كاردینال‌ در بارۀ‌ مسئله‌ دجال‌، باید توجه‌ داشت‌ كه‌ به‌ مرور زمان‌ چندین‌ نظریه‌ در باره‌ ماهیت‌ این‌ دشمن‌ مسیحیت‌ ظاهر شد.

كاپ‌ (Koppe)، نیچه‌ (Nitzch)، استور (Storr) و پلت‌ (Pelt) معتقد بودند كه‌ دجّال‌ یك‌ اصل‌ شرارت‌آمیز است‌ نه‌ این‌ كه‌ در قالب‌ یك‌ شخص‌ یا حكومت‌ تجسم‌ یابد. این‌ نظریه‌ هم‌ با نظریه‌ پولس‌ رسول‌ متعارض‌ است‌ و هم‌ با نظریه‌ یوحنای‌ رسول‌. هر دوی‌ آنها این‌ دشمن‌ را به‌ عنوان‌ یك‌ انسانی‌ واقعی‌ وصف‌ می‌كنند.

نظریه‌ دوم‌ اذعان‌ می‌كند كه‌ دجال‌، شخص‌ است‌ اما معتقد است‌ كه‌ انسانی‌ مربوط‌ به‌ گذشته‌ است‌. دجّال‌ به‌ اشكال‌ گوناگون‌ بر نرون‌ (Nero) ،دیوكلتین‌ (Diocletian)، جولیان‌ (Julian)، كالیگولا (Caligula)، تیتوس‌ (Titus) شمعون‌ مجوسی‌ (Simion Magus) شمعون‌ پسر گیورا (Giora) كاهن‌ اعظم‌، آنانیاس‌ (Ananias) ویتیلوس‌ (Vitellius)، یهودیان‌ (jews) فریسیان‌ (Pharisees) و متعصبان‌ یهودی‌ (jewish zeabts) منطبق‌ شده‌ است‌. امّا این‌ نظریه‌ از لحاظ‌ سنتی‌ وثاقت‌ كمی‌ دارد؛ علاوه‌ بر آن‌، به‌نظر نمی‌رسد كه‌ با پیش‌ گویی‌های‌ پیامبرانه‌ مطابق‌ باشد و در مورد برخی‌ از طرفدارانش‌، نظریه‌ مذكور مبتنی‌ بر این‌ فرض‌ است‌ كه‌ نویسندگانِ مُلهَم‌ نمی‌توانند از محدوده‌ تجاربشان‌ فراتر روند.

نظریۀ‌ سوم‌ تصدیق‌ می‌كند كه‌ دجّال‌ باید به‌صورت‌ انسانی‌ واقعی‌ ظاهر شود، امّا این‌ شخص‌ واقعی‌ را با نظام‌ پاپی‌ یكی‌ می‌داند. لوتر (Luther)، كالوین‌ (Calvin)، زوینگلی‌ (Zwingli)، ملانكتون‌ (Melanchthon) بوسر (Bucer)، بزا (Beza)، كالیكستوس‌ (Calixtus)، بنگل‌ (Bengel)، میكائلیس‌ (Michaelis) و تقریباً تمام‌ نویسندگان‌ پروتستان‌ اروپای‌ برّی‌ از حامیان‌ این‌ نظریه‌ به‌شمار آمده‌اند؛ همین‌ مطلب‌ را می‌توان‌ در مورد متلكمان‌ انگلیسی‌: كرانمر (Cranmer)، لاتیمر (Latimer)، ریدلی‌ (Ridley)، هوپر (Hooper)، هاتچینسون‌ (Hutchinson)، تیندیل‌ (Tyndale) ساندیس‌ (Sandys)، فیلوپ‌ (Philop)، جول‌ (Jewell)، راجرز (Rogers)، فولكه‌ (Fulke)، برادفورد (Bradford)، كینگ‌ جیمز (King James) و آندروس‌ (Andrewes) گفت‌. برامهال‌ (Bramhall) اصلاحاتی‌ را به‌ این‌ نظریه‌ وارد كرد و پس‌ از آن‌ استیلای‌ این‌ نظریه‌ در میان‌ نویسندگان‌ انگلیسی‌ رو به‌ زوال‌ نهاد. همچنین‌ نمی‌توان‌ فرض‌ كرد كه‌ نظریۀ‌ دجّال‌ بودن‌ پاپ‌ به‌ همان‌ شكل‌ مورد تایید پروتستان‌ها بوده‌ است‌. آرتیوس‌ Aretius، فوكسه‌ (Foxe) ناپیرمید (Napier Mede) جوریو (Jurieu)، كانینگهام‌ (Cunninghame)، فابر Faber وود هاوس‌ (Woodhouse) و هابرشون‌ (Habershon) پیامبر دروغین‌ یا دومین‌ وحش‌ در كتاب‌ مكاشفه‌ را بر دجّال‌ و مقام‌ پاپی‌ منطبق‌ كرده‌اند، به‌ نظر مارلورات‌ (Marlorat) كینگ‌ جیمز داوبوز (Daubuz)، و گالووی‌ (Galloway) اولین‌ وحش‌ در مكاشفه‌ چنین‌ وضعیتی‌ دارد؛ از این‌ رو هر دو وحش‌ توسط‌ برایتمن‌ (Brightman)، پاروس‌ (Pareus)، ویترینگا (Vitringa) گیل‌ (Gill) بكمیر (Bachmair) فریزر (Fraser) كرولی‌ (Croly)، فایش‌ Fysh و الیوت‌ (Elliott) شناسایی‌ شده‌اند.

پس‌ از مرور اجمالی‌ نظریات‌ پروتستان‌ها در بارۀ‌ دجّال‌، می‌توانیم‌ برخی‌ از اظهارات‌ انتقادی‌ كاردینال‌ نیومن‌ را دربارۀ‌ مسئله‌ مورد بحث‌ تصدیق‌ كنیم‌.

اگر ثابت‌ شود كه‌ بخشی‌ از روحانیت‌ كلیسا ماهیتی‌ دجّالی‌ دارد، تمام‌ روحانیت‌، از جمله‌ شاخه‌ پروتستان‌، چنین‌ خواهد بود.

نظریۀ‌ دجّال‌ بودن‌ پاپ‌ به‌ تدریج‌ توسط‌ سه‌ گروه‌ تاریخی‌ یعنی‌: البیجنسی‌ها (Albigenses) والدنسی‌ها (Waldenses) و فراتسل‌ها (Fraticelli) بین‌ قرون‌ یازدهم‌ و شانزدهم‌ توسعه‌ یافت‌. آیا اینان‌ مفسرانی‌ هستند كه‌ كلیسای‌ مسیح‌ باید تفسیر واقعی‌ پیشگویی‌ها را از آنها دریافت‌ كند؟

مدافعان‌ نظریۀ‌ دجّال‌ بودن‌ پاپ‌، خبط‌های‌ بزرگی‌ در استدلال‌های‌ خود مرتكب‌ شده‌اند؛ به‌ اعتقاد آنها برنارد مقدس‌ (St. Bernard)، وحش‌ در مكاشفه‌ را بر پاپ‌ منطبق‌ نموده‌، در حالی‌ كه‌ برنارد مقدس‌ در عبارت‌ مورد نظر از ناپاپ‌ (Antipope) سخن‌ می‌گوید؛ آنها به‌ آبوت‌ یواكیم‌ (Abbot Joashim) به‌عنوان‌ كسی‌ كه‌ معتقد است‌ دجّال‌ به‌ مقام‌ پاپی‌ (Apostolic See) ترفیع‌ می‌یابد توسل‌ می‌جویند؛ در حالی‌ كه‌ آبوت‌ در واقع‌ معتقد است‌ كه‌ دجال‌، پاپ‌ را سرنگون‌ می‌كند و مقام‌ وی‌ را غصب‌ می‌كند؛ سرانجام‌ اینكه‌ آنها به‌ سخن‌ پاپ‌ گریگوری‌ (Gregory) كبیر استشهاد می‌جویند كه‌ گفته‌ است‌: چون‌ دجّال‌ به‌ مسیح‌ شباهت‌ دارد و پاپ‌ تمثال‌ مسیح‌ است‌ پس‌ اگر پاپ‌ جانشین‌ واقعی‌ مسیح‌ است‌، دجّال‌ باید تاحدودی‌ به‌ پاپ‌ شباهت‌ داشته‌ باشد.


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برگرفته از مدخل «دجال» در جلد اول دائرةالمعارف کاتولیک (The Catholic Encyclopedia) است که توسط اسماعيل‌ نعمت‌اللهی به فارسی برگردان شده و توسط حجة‌الاسلام‌والمسلمین‌ حسین‌ توفیقی‌ با اصل متن‌ مقابله‌ و ترجمه فارسی آن تصحیح‌ شده است. این مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- در قرآن واژه «دجال» نیامده است. آنچه در روایات اسلامی از زبان پیامبر اسلام بیان شده است، در واقع اقتباس آشکاری از اعتقادات مسیحیان در کتاب مقدس است که مسلمانان به آن شاخ و برگ اسلامی داده‌اند. (مهدیزاده کابلی)
[٢]- پیشوند anti ضد در تركیب‌ معانی‌ متفاوتی‌ دارد: antibasileus به‌معنای‌ پادشاهی‌ است‌ كه‌ دوران‌ فترتی‌ را پر می‌كند؛ antistrategos به‌معنای‌ كنسول‌ فرماندار [استان‌ قدیم‌ روم] است‌؛ antihoupatos در روم‌ قدیم‌ به‌معنای‌ فرماندار كل‌ بوده‌ است‌؛ در هومر antiheos شخصی‌ است‌ كه‌ از لحاظ‌ نیرو و زیبایی‌ به‌ خدا می‌ماند، در حالی‌ كه‌ در آثار دیگر نمایانگر خدای‌ ستیزه‌جو است‌. اگر صرفاً از قیاس‌ پیروی‌ شود‌، می‌توان‌ antichristos را به‌‌شخصی‌ تفسیر كرد‌ كه‌ از لحاظ‌ سیما و نیرو به‌ مسیح‌ شباهت‌ دارد؛ امّا راه‌ مطمئن‌تر این‌ است‌ كه‌ واژه‌ مذكور را طبق‌ كاربرد آن‌ در كتاب‌ مقدس‌ و [زبان‌] كلیسایی‌ تعریف‌ شود.
[٣]-در نامۀ اول یوحنا، باب دوم، آیه ۱٨ آمده: «فرزندان عزیزم، پایان دنیا نزدیک شده است. شما حتماً دربارۀ ظهور دجال که دشمن مسیح است، چیزهایی شنیده‌اید....» و نیز در همان باب، آیۀ ٢٢ آمده: «دروغگوی واقعی کیست؟ هر که بگوید عیسی همان مسیح نیست، درغگوست؛ او همان دجال است...» (مهدیزاده کابلی)
[۴]- تمام‌ جملات‌، عبارات‌ و كلمات‌ مربوط‌ به‌ كتاب‌ مقدس‌، حتی‌الامكان‌، از ترجمه‌ فارسی‌ كتاب‌ مقدس‌ نقل‌ شده‌ است‌ (مترجم)‌.
[۵]- و چون‌ شهادت‌ خود را به‌ اتمام‌ رسانند آن‌ وحش‌ كه‌ از هاویه‌ برمی‌آید با ایشان‌ جنگ‌ كرده‌، غلبه‌ خواهد یافت‌ و ایشان‌ را خواهد كشت‌ مكاشفه‌ یوحنای‌ رسول‌، ۱۱: ٧. (مترجم)‌.
[٦]- رسالۀ‌ دو پولس‌ رسول‌ با تسالونیكیان‌، باب‌ ٢: ٦: و الان‌ آنچه‌ را كه‌ مانع‌ است‌ می‌دانید تا او در زمان‌ خود ظاهر بشود (مترجم)‌.
[٧]- The Patrristic Idea of Antichrist
[٨]- The Protestan Idea of Antichrist



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها

دجّال‌ (آنتی‌ كرايست) در كتاب‌ مقدس، برگرفته از دائرة‌المعارف‌ كاتوليك‌، جلد اول، ترجمۀ اسماعیل نعمت‌اللهی،