فهرست مندرجاتوضعیت کودکان در افغانستان
(براساس گزارشهای سال ١٣٩١)
- تجاوز جنسی به کودکان
- تحمیل کارهای شاق بر کودکان
- خشونت علیه کودکان
- يادداشتها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
[قبل] [بعد]
بر اساس گزارش تازهی سازمان ملل و وزارت صحت (بهداشت) افغانستان، که روز، یکشنبه، ۲۸ عقرب (آبان) ١٣٩١، منتشر شد، حدود پنجاه درصد از جمعیت ۳۳ میلیونی افغانستان را کودکان زیر پانزده سال تشکیل میدهند[۱].
با این حال، تجاوز و بدرفتاری جنسی به کودکان، خشونت علیه آنها، و وادار کردن آنان به کارهای سنگین، از آشکارترین موارد نقض حقوق کودکان در افغانستان است.
[↑] تجاوز جنسی به کودکان
در افغانستان، زنان اجازه ندارند در ملأ عام برقصند، اما بهجای آنان، پسران نوجوان در حالی که لباس زنانه به تن دارند، برای مردان میرقصند و عمدتاً مورد بدرفتاری جنسی قرار میگیرند.
در یک مراسم عروسی، در یکی از محلات دورافتاده در شمال افغانستان، که هیچ نشانی از عروس یا داماد در آن نیست، هیچ زنی هم در اطراف دیده نمیشود، همهجا مردان هستند، برخی از آنها مسلح اند و شماری دیگر مواد مخدر استفاده میکنند، تقریبا توجه همه افراد حاضر، به یک پسربچه پانزده ساله است. او در حالی که یک پیراهن دراز و روشن به تن دارد و چهرهی خود را با یک دستمال سرخرنگ پوشانده است، برای حاضرین میرقصد.
او پستانهای مصنوعی را زیر لباسهای خود جا داده و زنگ رقص را در بند پاهای خود بسته است. برخی از حاضرین، به او پول پیشنهاد میکنند و او پول را با دندانهای خود از دست آنها میگیرد. این عمل که در افغانستان به آن «بچهبازی» میگویند، از سنتهای دیرینه است. اما تکاندهندهترین بخش آن وقتی فرا میرسد که مراسم عروسی یا هر گردهمایی دیگری که در آن این پسران میرقصند، به پایان میرسد. این پسربچهها عمدتاً به اتاقهای هتلها برده شده و مورد بدرفتاری جنسی قرار میگیرند.
مردانی که این عمل را انجام میدهند، عمدتا افراد پولدار و پرقدرت هستند. برخی از این مردان، چندین «بچه» نگهمیدارند و از آنها برای نشان دادن ثروت خود استفاده میکنند. این پسربچهها که حدود یازده دوازده سال سن دارند، یا یتیم هستند و یا مربوط به خانوادههای بسیار فقیر.
یکی از این بچهها که پانزده سال دارد. پدر او در اثر انفجار یک مین در کنار یک جاده کشته شده است. او بهعنوان بزرگترین پسر خانواده، مسئولیت مواظبت از مادر و دو برادر جوانتر خود را برعهده دارد. مادر او نیز برای بهدست آوردن پول، گدایی میکند.
این پسر میگوید: «من زمانی که ده سال داشتم و پدرم مرد، به رقصیدن در مراسم عروسی شروع کردم... ما گرسنه بودیم و من انتخاب دیگری نداشتم. بعضی اوقات ما گرسنه میخوابیم. وقتی در عروسیها میرقصم، حدود دو دلار پول بهدست میآورم.»
زمانی که از او پرسیده میشود: وقتی او را به اتاقهای هتلها میبرند، چه اتفاق میافتد. او سرش را به زیر انداخته و برای مدت طولانی ساکت شود! سپس میگوید: «برای یک شب، به او معادل دو دلار پول میدهند و گاهی اتفاق میافتد که او را مورد تجاوز گروهی قرار میدهند.»
گفته میشود که بچهبازان، مردان پولدار و قدرتمند هستند و در علیه آنان، پلیس هیچ کاری نمیتواند بکند. اما محمدابراهیم، معاون پلیس ولایت جوزجان، تکذیب میکند که «بچهبازی» هنوز ادامه دارد. او میگوید: «ما در چهار یا پنج سال اخیر، هیچ مورد بچهبازی نداشتهایم. این سنت دیگر اینجا وجود ندارد... اگر ما کسی را پیدا کنیم که این سنت را ادامه میدهد، او را مجازات خواهد کرد.»
با اینحال، بهگفتهی عبدالخبیر اوچقون، یکی از نمایندگان شمال افغانستان در پارلمان، نه تنها «بچهبازی» از بین نرفته، که در حال گسترش نیز هست. او میگوید: «متاسفانه این پدیده تقریباً در هر منطقه افغانستان در حال گسترش است. من از مقامات محلی خواستم که علیه این پدیده اقدام کنند، اما آنها نمیتوانند کاری بکنند... مقامات حتی از پذیرفتن اینکه این پدیده هنوز وجود دارد، میشرمند.»
با آنکه هر شهروند افغان از «بچهبازی در افغانستان» آگاهی دارند. اما بسیاری از آنها تلاش میکنند وانمود کنند که این سنت تنها در محلات دورافتاده انجام میشود. اما جالب اینجاست که بهگفتهی رستم قابل، گزارشگر بی بی سی، در بخش کهنه شهر کابل که فاصله کمی از ساختمانهای دولتی پایتخت دارد، مرد چهل سالهای با نام مستعار مراد زندگی میکند که از نگهداشتن سه «پسر بچه» افتخار میکند.
مراد میگوید: «ما یک حلقهی از دوستان نزدیک هستیم که همه «بچه» داریم. بعضی اوقات دور هم جمع شده و به آنها لباس زنانه میپوشانیم و آنها با زنگ پا، برای ما تا دو سه ساعت میرقصند. همین و بس» مراد میافزاید که او هرگز با «بچههایش» همبستر نشده است، اما میپذیرد که گاهی آنها را در آغوش میگیرد و میبوسد.
وقتی به او میشود که بسیاری از مردم فکر میکنند، این کار بدی است. میگوید: «بعضی مردم سگ جنگی را دوست دارند، بعضی مرغ جنگی را. هر کسی یک شوقی دارد، علاقه من هم بچهبازی است.»
کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان، یکی از انگشتشمار نهادهایی است که تلاش کرده علیه این پدیده اقدام کند. موسی محمودی، از مسئولین این کمیسیون میگوید که در حالی که «بچهبازی» در بسیاری از بخشهای افغانستان معمول است، اما هیچ بررسی در مورد اینکه بهچه تعداد از کودکان در این زمینه مورد بدرفتاری قرار دارند، انجام نشده است.
با این وصف، گزارشگر بی بی سی در پایان مینویسد: «دستگاه قضایی افغانستان ناتوان است و فقر در میان مردم گسترده. همزمان با این، هزاران کودک برای یافتن نان، در خیابانهای افغانستان سرگردان هستند. پس از اینرو، «بچهبازی» همچنان ادامه خواهد یافت.»[٢]
بههر حال، «بچهبازی» تنها مواردی از تجاوزجنسی به کودکان و نقض حقوق آنان در افغانستان نیست، گزارشهای دیگر حاکی از اعمال شرمآور دیگر است.
در سالهای اخیر موارد متعددی از تجاوزجنسی به کودکان و آزارجنسی آنها در بخشهای مختلف افغانستان گزارش شده است.
شیرجان درانی، سخنگوی پلیس ولایت بلخ در شمال افغانستان، روز یکشنبه، ۲۱ عقرب (آبان) ١٣٩١، به بیبیسی گفت که مردی در ولسوالی (شهرستان) «کلدار» در شمال ولایت بلخ به اتهام تجاوز جنسی به یک دختر پنج ساله بازداشت شده است.
گفته شده است که این مرد متهم، ۲۲ سال دارد و شنبه شب گذشته در حاشیه یک جشن عروسی به این دختربچه تجاوز کرده است[٣].
در ماه سرطان (تیر) همینسال، دادگاه در ولایت کنر، در شرق افغانستان، یکی از محافظان امنیتی دادستانی (سارنوالی) این ولایت را به جرم تجاوزجنسی به یک پسر خردسال به تحمل پانزده سال زندان محکوم کرد. متهم، این پسر خردسال را چند ماه قبل از یک هتل با خود برده و به او تجاوز جنسی کرده است.
در این دادگاه که بهشکل علنی برگزار شد، به یک نفر دیگر نیز بهجرم زمینهسازی برای تجاوز جنسی، حکم پنج سال زندان داد.[۴]
از این گذشته، وزارت داخله (کشور) در ماه اسد (مرداد) ١٣٩١ از تجاوز ملای یک مسجد در شهر ایبک، مرکز ولایت سمنگان (در شمال افغانستان) خبر داده بود.
صدیق صدیقی، سخنگوی وزارت داخله کشور افغانستان گفت: در شهر ایبک ولایت سمنگان در همسایگی ولایت بلخ، با همکاری مردم محل، ملای یک مسجد در جریان تجاوز به یک دختر نوجوان (حدود چهارده ساله)، دستگیر شده است. این ملا، قبل از بازداشت توسط پلیس، از سوی مردم محل مورد لت و کوب قرار گرفته بود[۵].
همچنین، در ماه اردیبهشت سال گذشته (١٣٩٠ خورشیدی) نیز گزارشهای از تجاوزجنسی دستهجمعی بر یک دختر دوازده ساله در تخار منتشر شد.
مردان مسلح در روستای «آلوچه» در منطقهای موسوم به «قولبرس» در فاصله ده کیلومتری مرکز ولایت تخار و در مسیر بزرگراه تخار – قندوز، در شمال شرق افغانستان به یک دختر دوازده ساله تجاوز کردهاند.
اعضای خانواده این کودک میگویند شش تن از این افراد، لباس پلیس به تن داشتهاند. اداره محلی امور زنان در ولایت تخار این حادثه را تائید کرده و مقامات پلیس این ولایت گفتهاند که در جستجوی عاملان این حادثه هستند.
کاکای (عموی) قربانی میگوید که شامگاه گروهی از افراد مسلح به خانه آنها حمله کرده و آنان را مورد لت و کوب قرار دادند. او میافزاید: «دستهای مرا بستند و مرا لت و کوب کردند. بعد از دست او (قربانی) را گرفته و گفتند که قوماندان (فرمانده) با تو کار دارد... همان شب این طفلک (کودک) را بیمارستان بردیم.»
این حادثه روی زندگی قربانی که هنوز کودکی بیش نیست، به شدت تاثیر گذاشته است. او در حالی که میگریست میگفت: قادر نیست از خانه بیرون شود.
«نزد پدر و مادر روی ندارم. اجازه ندارم از خانه بیرون شوم. همه بر من میخندند. نمیتوانم از خانه بیرون شوم... آنها (افراد متجاوز) را بگیرید، اعدام کنید.»[٦]
پیش از این نیز در ولایتهای شمالی افغانستان از جمله در شبرغان به کودکان زیر سن تجاوزهای جنسی صورت گرفته بود که در سال ٢٠٠٧ دست کم ۱٣ مورد تجاوزجنسی به کودکان در اداره حقوق بشر ثبت است[٧].
کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان نسبت به آنچه که افزایش موارد تجاوز جنسی میخواند، ابراز نگرانی کرده است.
این کمیسیون میگوید که سال گذشته سی و نه مورد تجاوز جنسی بر زنان و دختران در سراسر افغانستان نزد آنها ثبت شده است، در حالی که آمار واقعی اینگونه حوادث میتواند به مراتب بیشتر باشد چون بهگفته مقامات این کمیسیون، در بسیاری از موارد به دلیل ترس از پیامدهای اجتماعی آن، خانوادهها حاضر به «افشای» اینگونه موارد نمیشوند[٨].
[↑] تحمیل کارهای شاق بر کودکان
خیابانهای افغانستان پر از کودکان کارگر است. آنها کفش واکس میزنند، گدایی میکنند و دست بههر کاری میزنند که بتوانند از آن پول بهدست آورند[۹].
با این حال، سازمان «همکاری برای صلح و ترقی» که یک نهاد غیردولتی است، وضعیت کودکان افغان را نگرانکننده خوانده و از طرفهای درگیر جنگ خواسته که از کودکان در جنگ استفاده نکنند.
سازمان «همکاری برای صلح و ترقی» این درخواست را در مراسم پایانی یک کمپاین نوزده روزه با عنوان «کاروان تغییر» برای مبارزه با خشونت علیه کودکان مطرح کرد.
در این مراسم همچنین نمایشی توسط کودکان به اجرا گذاشته شد که در آن از بیتفاوتی پدران و مادران نسبت به حقوق کودکان هم انتقاد شده است.
این نمایش همچنین حاکی از آن است که شماری از بزرگان خانوادهها بهدلیل فقر کودکان را مجبور بهکارهای شاقه میکنند و از آموزش آنها چشم میپوشند.
مسئولان سازمان همکاری برای صلح و ترقی معتقدند که این نمایش بیانگر شرح حال هزاران خانواده در مناطق مختلف افغانستان است.
محمدرحیم جامی، از مسئولان این سازمان گفت که این برنامه با همکاری ۴۶ نهاد غیردولتی دیگر در ۳۲ ولایت افغانستان اجرا شده است.
مقامهای وزارت کار و امور اجتماعی افغانستان گفتهاند که حدود ۶ میلیون کودک در معرض خطر قرار دارند که رسیدگی به وضعیت آنها نیاز به کمک فوری دارد.
علی افتخاری، سخنگوی این وزارت گفت که حدود ۳ میلیون تن از این کودکان زیر پوشش برنامههای کمک رسانی قرار دارند.
آقای افتخاری افزود که مقامهای وزارت کار و امور اجتماعی سرگرم تهیه استراتژی ملی برای جلوگیری از انجامکارهای شاقه توسط کودکان اند.
او افزود: «با عملیشدن این طرح تلاش صورت میگیرد که کودکان کارگر جمعآوری و شناسایی شوند و کودکانی که خانوادههای آنها واقعا مشکل اقتصادی دارند، به اعضای خانواده آنها آموزشهای حرفهای داده شود و دورههای کارآموزی مختلف برای آنها ایجاد شود، تا حد اقل به پای خود ایستاد شوند و تضمینی باشد برای آینده کودکان آنها.»
با همه دشواریهایی که در برابر کودکان قرار دارد و نگرانیهایی در این مورد مطرح شده، حکومت افغانستان میگوید هم اکنون نزدیک به ۹ میلیون کودک به آموزش و پرورش دسترسی دارند[۱٠].
[↑] خشونت علیه کودکان
یکی دیگر از مواردی که علیه کودکان در خانواده و جامعه صورت میگیرد، خشونت است که گاهی حتی به لتوکوت و کشتهشدن کودکان میانجامد.
مقامهای ولایت غزنی در جنوب افغانستان گفته که اجساد سربریده یک زن و دو کودکش پیدا شده و قتل آنها را به خشونتهای خانوادگی نسبت دادهاند. پلیس غزنی قتل این زن سی ساله را تأیید کرده و گفته که اجساد آنها روز چهارشنبه، ۱۴ سرطان (تیر) ١٣٩١، در ناحیه (منطقه) چهارم شهر غزنی پیدا شد.
شکریه ولی، رئیس اداره امور زنان ولایت غزنی گفته که «این زن پارسال از شوهرش طلاق گرفت و با دو کودکش تنها زندگی میکرد و امشب بهقتل رسید. شوهرش معتاد بود و پارسال او را مورد ضرب و شتم قرار داده بود.»[۱۱]
نبی جان، سخنگوی والی غزنی روز یکشنبه، ۱۶ میزان (مهر) ١٣٩١، گفت که شورشیان دو کودک را در این ولایت کشتهاند. قربانیان یک دختر چهارساله و دیگری پسر ۱۴ ساله یک مامور پلیس بودهاند.
وی افزود: که این مامور پلیس با فرزندان خود شامگاه روز ۱۵ میزان (مهر) برای خرید به بازار رفته بودند که هدف حمله مسلحانه شورشیان قرار گرفتند. بهگفته او، پلیس مورد نظر، از این حمله که در محلهای در شمال شهر غزنی صورت گرفت، جان سالم بدر برده، اما فرزندان او کشته شدند[۱٢].
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی گردآوری شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- نگرانی از وضعیت کودکان در افغانستان، وبسایت فارسی بی بی سی: دوشنبه ۱۹ نوامبر ٢٠۱٢ - ٢۹ آبان ۱٣۹۱
[٢]- رستم قابل، بچهبازی؛ بدرفتاری جنسی با کودکان افغان، وبسایت فارسی بی بی سی: چهارشنبه ٠٨ سپتامبر ٢٠۱٠ - ۱٧ شهریور ۱٣٨۹
[٣]- بازداشت یک مرد به اتهام تجاوز جنسی به یک کودک در بلخ، وبسایت فارسی بی بی سی: یکشنبه ۱۱ نوامبر ٢٠۱٢ - ٢۱ آبان ۱٣۹۱
[۴]- پانزده سال زندان برای پلیس افغان به جرم تجاوز جنسی، وبسایت فارسی بی بی سی: سهشنبه ٠٣ ژوئيه ٢٠۱٢ - ۱٣ تیر ۱٣۹۱
[۵]- بازداشت ملای یک مسجد در افغانستان به اتهام تجاوز جنسی، وبسایت فارسی بی بی سی: دوشنبه ٢٣ ژوئيه ٢٠۱٢ - ٠٢ مرداد ۱٣۹۱
[٦]- بشیر پیمان، تجاوزجنسی به یک کودک دوازده ساله در افغانستان، وبسایت فارسی بی بی سی: دوشنبه ٠۹ مه ٢٠۱۱ - ۱۹ اردیبهشت ۱٣۹٠
[٧]- خشم کرزی از تجاوزجنسی به یک کودک، وبسایت فارسی بی بی سی: چهارشنبه ٢٣ ژوئيه ٢٠٠٨ - ٠٢ مرداد ۱٣٨٧
[٨]- بشیر پیمان، تجاوزجنسی به یک کودک دوازده ساله در افغانستان، پیشین
[۹]- رستم قابل، بچهبازی؛ بدرفتاری جنسی با کودکان افغان، پیشین
[۱٠]- نگرانی از وضعیت کودکان در افغانستان، وبسایت فارسی بی بی سی: دوشنبه ۱۹ نوامبر ٢٠۱٢ - ٢۹ آبان ۱٣۹۱
[۱۱]- اجساد سربریده یک مادر و دو کودک در غزنی پیدا شد، وبسایت فارسی بی بی سی: چهارشنبه ٠۴ ژوئيه ٢٠۱٢ - ۱۴ تیر ۱٣۹۱
[۱٢]- شورشیان در شمال شهر غزنی دو کودک را کشتند، وبسایت فارسی بی بی سی: یکشنبه ٠٧ اکتبر ٢٠۱٢ - ۱٦ مهر ۱٣۹۱
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ وبسایت فارسی بی بی سی