جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۲ اسفند ۲۸, چهارشنبه

نماز در اسلام

از: دانشنامه‌ی آریانا

فهرست مندرجات

[ارکان دین اسلام][نماز]


نماز، یکی از ارکان مهم دین اسلام است[۱] که نزد اهل سنت یکی از ارکان خمسه (ستون‌های پنجگانهٔ دین) و در نزد شیعیان یکی از فروع دهگانهٔ دین است[٢].


[] واژه‌شناسی

واژهٔ نماز، که به‌معنای خم‌شدن و سرفرودآوری برای ستایش و احترام است[٣]، معادل فارسی کلمه عربی صلاة یا صلوة است. واژه «صلاة» در عربی، به‌معنای «درود و تحیت»، «دعا» و همچنین «انعطاف» است[۴].

هرچند در برخی از منابع، ریشه‌ی واژه‌ی «نماز» از واژه‌ی «ناماسته» در زبان سانسکریت آریاییان دانسته شده‌ است[۵]، اما برخی از منابع دیگر، ریشه‌ی این واژه را از واژه‌ی پارسی پهلوی «نماک» می‌دانند که آن هم از ریشه‌ی باستانی «نم» به‌معنای خم شدن و کرنش است[٦].

با این حال، واژه‌ای فارسی «نماز»، در ایران، افغانستان، بنگلادش، هند، پاکستان و ترکیه برای واژهٔ «صلاة» عربی به‌کار برده می‌شود. این واژه همچنین در زبان بنگالی، آلبانیایی، بوسنیایی و مقدونیایی، برابر صلاة به‌کار می‌رود[٧].


[] پیشینه‌ی تاریخی

در باره‌ی پیشینه‌ی نماز در اسلام، عبدالملک بن هشام، در کتاب «سیرت رسول‌الله» می‌نویسد:

    محمد بن اسحاق گوید از روایت عایشه، که عایشه گفت: اول که نماز بر پیغمبر فرض کردند، دو رکعت دو رکعت بود، از آن بیش نکردند، بعد از آن، حق تعالی در حَضَر باز چهار رکعت کرد و در سفر بحال خود بگذاشت، همچانکه اول کرده بود. پ چون نماز فرض شده بود، جبرییل فرود آمد و سید بر سر کوهی از کوههای مکه ایستاده بود؛ جبرییل پاشنۀ پای بر کنارۀ کو زد، چشمه‌ای آب پیدا شد؛ جبرییل بنشست و وُضوی نماز ساخت. و چون وضوی نماز بساخته بود، سید را گفت: بیا و همچنین که من وضو ساختم، تو نیز وضو بساز. سید، بر سر آن آب رفت و همچنانکه جبرییل وضو ساخته بود، وی نیز وضو بساخت. پس چون سید وضو ساخته بود، جبرییل در پیش ایستاد و نماز با سید بکرد.

    [و چون جبرییل رفته بود، سید باز خانه آمد و حکایت با خدیجه بگفت] و بعد از آن، سید آب بخواست و پیش خدیجه وضو بساخت. و چون سید وضو ساخته بود، خدیجه را نیز گفت: بیا و همچنین وضو بساز. خدیجه برخاست و همچنانکه وی وضو ساخته بود، وی نیز بساخت. چون خدیجه نیز وضو ساخته بود، سید در پیش ایستاد و نماز با وی بکرد. پس اول کسی که ایمان بر پیغمبر آورد خدیجه بود، و اول کسی که اقتدا [به وی] کرد در نماز خدیجه بود.

    و جبرییل یک نوبت از بهر وضو آمد تا سید را وضو در آموزاند، و یک نوبت دیگر بیامد از بهر اوقات نماز تا سید را اوقات نماز تعیین کند، همچنانکه ابن عباس گفت:

    چون نماز پنجگانه فرض کردند، جببرییل فذود آمد و نماز پیشین با سید بکرد، در آن وقت که آفتاب بگردیده بود. بعد از آن، نماز دیگر با وی بکرد، در آن وقت که سایه هر چیزی همچند آن شده بود. و نماز شام با وی کرد، در آن وقت که آفتاب فرو شده بود. و نماز خُفتن با وی بکرد، در آن وقت که شفق بشده بود. و نماز بامداد با وی بکرد، در آن وقت که صبح برآمده بود. روزدیگر نماز پیشین با وی بکرد، در ان وقت که سایۀ هر چیزی همچند آن شده بود. و نماز دیگر با وی بکرد، در آن وقت که سایۀ هر چیزی دو چند آن شده بود. و بعد از آن نماز شام با وی کرد، بعد از آن که آفتاب فرو شده بود، هم در آن وقت که دی روز بکرده بود. بعد از آن نماز خُفتن با وی بکرد، در آن وقت که ثُلثی از شب شده بود. و بعد از آن نماز صبح با وی بکرد، در آن وقت که اسفار حاصل شده بود. آنگه جبرییل سید را گفت: یا محمد، وقت نمازها در میان این دو وقت است که دی با تو کردم و امروز بکردم تا نگاه‌داری و امتان را وصیت کرد کنی.[سیرت رسول‌الله، ج ۱، صص ٢۱۹-٢٢٢]

ابن هشام، در جای دیگری این کتاب که دربارۀ معراج پیامبر سخن رفته است، می‌گوید:

    و در روایت عبدالله بن مسعود هست که سید بدر هر آسمانی که برسیدی، اهل آن آسمان درآمدندی و از جبرییل پرسیدندی که این کیست که با تو است؟ جبرییل ایشان را گفتی: [این محمد است، ایشان پرسیدندی:] که محمد برانگیختند و او را به رسولی فرستادند بخلق؟ [جبراییل گفتی: بلی آنگه] ایشان در بگشادندی و بشارت به یک دیگر می‌دادندی و خرمی می‌کردندی و بیامدندی و بر سید سلام کردندی و تحیت و تهنیت وی بگزاردندی تا به آسمان هفتم درگذشت و بحق رسید، آنچه از گفتی بود بگفت و شنفتنی بشنفت و بدید آنچه می‌بایست دید. و آنگاه حق تعالی پنجاه نماز بروی فرض کرد و از آن جایگاه باز زیر د. چون به آسمان ششم رسید، موسی وی را بدید، پرسید و گفت: یا محمد، چند نماز بر تو فرض کردند؟ پیغمبر گفت: پنجاه نماز. موسی گفت: یا محمد، تو امتی ضعیف داری و ایشان [را] طاقت این نماز نبود، باز گرد و باز بر حق تعالی رو و تخفیفی ایشان را بطلب. سید باز گردید و باز [نزد] حضرت حق تعالی رفت و از بهر اُمتان خود تخفیفی جُست. حق تعالی ده نماز از امتان وی وضع کرد. پس سید بازگردید، چون پیش موسی رسید، گفت: چه کردی؟ گفت: ده نماز تخفیف فرمود. موسی گفت: یا محمد، تو امتت ضعیف اند و ایشان را طاقت این چهل نماز نباشد، باز گرد و تخفیفی دیگر بجوی، سید باز [نزد] حضرت باری سبحانه و تعالی رفت و ده نماز دیگر وضع فرمود. سید باز گزدید، دیگرباره چون به موسی رسید، گفت: چه کردی؟ گفت: ده نماز دیگر وضع فرمود. موسی گفت: هنوز بسیار [است] برو و تخفیفی دیگر بجوی، سید باز گردید و می‌رفت تا آن‌گاه که از پنجاه نماز با پنج نماز گردید. دیگر موسی گفت: ای محمد، هنوز بسیار است برو و تخفیفی دیگر بجوی، آن‌گاه سید گفت: ای موسی، از بس که رفتم و آمدم [و از حق تعالی درخواستم] مرا از حق تعالی شرم می‌آید که دیگر باز پس روم و نخواهم رفتن. ابن مسعود گوید که: چون سید حکایت فرض کردن نمازها بکرد، در عقب آن بگفت: هر کس از اُمت من که این پنج نماز بگزارد و او را ایمان بدان باشد و اعتقاد مُزد و ثواب بدان درست دارد، حق تعالی او را ثواب پنجاه نماز بدهد.[سیرت رسول‌الله، ج ۱، صص ۴٠٨-۴۱٠]




[٨]
[۹]
[۱٠]
[۱۱]
[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.
یادداشت: ٢ مورّخين تاريخ ظهور زرتشت را ٦۵٠٠ سال پيش از ميلاد مسيح دانسته‌اند. در دين زرتشت، هنگام نماز خواندن تأکيد شده است که بايد به جهت و سمت نور باشد اين عمل برای آن‌ها يک امر بسيار معقول و منطقی به‌شمار می‌آيد. در طريقه وضو گرفتن آنان دست‌ها تا مچ و صورت تا بنا گوش و بالای پيشانی و نيز پاها قوزک را سه بار با آب تميز شستشو می‌دادند و در صورت عدم دسترسی به آب سه بار دست را بر روی خاک پاک می‌زدند و سپس به پشت دست و صورت می‌کشيدند که آن را تيمّم می‌گويند. (رجوع شود به: تاريخ اديان جهان، ج ۱، ص ۱٨٢).



[] پيوست‌ها

پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]-
[٢]-
[٣]-
[۴]-
[۵]-
[٦]-
[٧]-
[٨]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱٢]-
[۱٣]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱٦]-
[۱٧]-
[۱٨]-
[۱۹]-
[٢٠]-



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها








[] پيوند به بیرون

[۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]