فهرست مندرجاتدانشنامۀ بریتانیکا
زبان سومری
[قبل] [بعد]
زبان سومری یک زبان منحصر بهفرد (غیر مرتبط بههیچ خانوادهی زبانی دیگری) و کهنترین زبان نوشتاری موجود است. اولین شواهد این زبان در سه هزار و یکصد سال پیش از میلاد مسیح در جنوب میانرودان ظهور کردند. در حدود هزاره دوم پیش از میلاد این زبان نقش خود را بهعنوان یک زبان گفتاری بهزبان اکدی (آشوری-بابلی) از خانواده سامی داد؛ اما بهعنوان یک زبان نوشتاری بهحیات خود تا پیام عمر زبان اکدی ادامه داد (حدود دو هزار سال پیش). زبان سومری هیچگاه از مرزهای خود در جنوب میان رودان پیشروی چندانی نداشت و شمار کم گویشوران آن هیچگاه قابل مقایسه با تأثیر عظیم سومری بر پیشرفت میانرودان و تمدنهای باستانی در تمام مراحل پیشرفتشان نبود.
[↑] تاریخچه
تاریخ این زبان به چهار دورهی برجسته قابل تفکیک است. سومری باستان، سومری کهن یا سومری کلاسیک، سومری جدید و پساسومری.
سومری باستان بازهای از سه هزار و یکصد سال پیش از میلاد که اولین آثار بهجا مانده از این زبان یافت شدهاند تا دو هزار سال پیش از میلاد را پوشش میدهد. قدیمیترین نگارههای بهجا مانده از سومری منحصراً مربوط به متون تجاری و اداری زمان خود است. همچنین متونی آموزشی با محتوای تمرین نشانههای نگارشی و کلمات یافت شدهاند. سومری باستان همچنان بهطور کامل شناختهشده نیست. بخشی بهدلیل مشکل بودن بازخوانی و تفسیر متون بهجا مانده و بخشی بهدلیل ناچیز بودن این منابع.
دورهی سومری کهن یا کلاسیک از دو هزار و پانصد تا دو هزار و سیصد سال پیش از میلاد را پوشش میدهد و عمدتاً در منابع بهجا مانده از حاکمان اولیه «لاگش» نمایان میشود. آثار بهجا مانده شامل متون تجاری، حقوقی، اداری و همچنین کتیبههای شخصی و سلطنتی است که اکثراً راجع به نذرهای مذهبی هستند. آثار بهجا مانده همچنین شامل نامههای شخصی و رسمی و وردها و ادعیده مذهبی میشوند.
در دورهی حکمرانی «سلسله سارگونی» زبان سامی اکدی بر سیاست بابل مسلط شد که نشانهای قطعی از ناکامی در تکامل زبان سومری است. در این دوره، زبان اکدی بهصورت گسترده در تمام گسترهی امپراتوری اکد استفاده میشد، در حالی که استفاده از زبان سومری به مرور محدود به منطقهای کوچک در سومر شد. پس از یک احیای مختصر در دوران سومین سلسله «اور» دوره سومری جدید در حدود دو هزار سال پیش از میلاد به پایان رسید. زمانی که تاخت و تازهای مردمان سامی از صحرای مجاور منجر به سقوط سومین سلسله اور و برپا شدن دولتهای سامی «لارسا»، «ایسین» و «بابل» گردید.
دوره حکمرانی سلسلههای لارسا، ایسین و بابل با نام دوره بابلی کهن شناخته میشود چرا که بابل در این دوره تبدیل به پایتخت سیاسی و مهمترین شهر منطقه گردید. در این دوره سومریان هویت سیاسی خود را بهکلی از دست دادند و سومری به مرور جایگاه خود را بهعنوان یک زبان گفتاری از دست داد. اما این زبان همچنان بهعنوان یک زبان نوشتاری تا پایان دورهی استعفاده از خط میخی بهحیات ادامه داد. این آخرین دورهی از حیات زبان سومری است که پساسومری نامیده میشود.
در اولین مراحل دورهی پساسومری این زبان عموماً در نگارش متون حقوقی و اداری و همچنین کتیبههای سلطنتی مورد استفاده قرار میگرفت که اکثراً دوزبانه بودند (بابلی و سومری). بسیاری از روایت و داستانهای بهجا مانده از دورههای قدیمیتر سومری که تنها بهصورت شفاهی حفظ شده بودند، برای اولینبار در دورهی بابلی کهن نوشته و ثبت شدند. همچنین بسیاری از متون سومری که نسخه اصلی آنها امروزه در دسترس نیست توسط کاتبان ماهر این دوره بازنویسی شدند. ادبیات غنی سومری مشتمل از متونی با ماهیتهای متفاوت است که شامل افسانهها، حماسهها، سرودها و مرثیهها، آداب و رسوم و اوراد، مثلها و گفتمانهای بهاصطلاح عقلانی میشوند. تا سدهها پس از دوره بابلی کهن زبان سومری همچنان در مدارس بابلی آموزش داده میشد. در سدهی هفتم پیش از میلاد، «آشوربانیپال» یکی از آخرین حاکمان «آشور» به توانایی خود در خواندن زبان مشکل سومری افتخار میکرد. حتی در زمانهای بعد و از دورهی «هلنی» لوحههایی بهخط میخی بهجا مانده است که حاوی کلمات سومری بازنویسی شده با استفاده از حروف یونانی هستند.
[↑] بازیابی
در حدود دوره مسیح تمام دانش مربوط بهزبان سومری همراه با فراموش شدن خط میخی از میان رفت. و در سدههای پیشرو حتی نام سومر نیاز از حافظه بشری پاک شد. برخلاف آشور، بابل و مصر که تاریخ و سنتشان بهصورت گسترده در متون مربوط به انجیل و منابع کلاسیک مستند شدهاند، هیچ اثری در هیچکدام از منابع غیر میانرودانی وجود ندارد که کوچکترین اشارهای بهوجود تمدن سومر در گذشته کند. چه برسد به ذکر نقش مهم آنها در تاریخ تمدنهای اولیه.
وقتی در اولین دهههای سده نوزده میلادی خط میخی رمزگشایی گردید سه زبان نوشته شده با خط میخی کشف گردیدند: بابلی سامی، پارسی باستان هندواروپایی و ایلامی که وابستگی زبانی آن ناشناخته است. تنها پس از آنکه زبان بابلی بهصورت گستردهی رمزگشایی و شناخته شد، دانشمندان متوجه وجود متونی بهزبانی غیر از بابلی شدند. هنگامی که زبان جدید کشف گردید گمانهای متفاوتی در مورد ماهیت آن مطرح گردید از جمله اکدی و سکایی (امروزه اکدی نامیست که بهزبان سامی مورد استفاده در بابل و آشور اطلاق میشود). تنها با گذشت زمان و افزایش دانستهها ماهیت این زبان روشن شد و نام صحیح سومری به آن اطلاق شد.
وابستگی زبانی سومری هنوز بهصورت دقیق روشن نشده است. «اورال-آلتایی» (شامل ترکی)، «دراویدی»، «براهویی»، «بانتو» و بسیاری از دیگر از خانوادههای زبانی با سومری مقایسه شدهاند اما هیچ نظریهای موفق بهجلب مقبولیت عمومی نشده است.[۱]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- Ignace J. Gelb, Sumerian language, Encyclopædia Britannica
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ زبان سومری، وبگاه ساوالان؛ برگرفته از دانشنامۀ بریتانیکا.