جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۳ شهریور ۲۹, شنبه

جمعیت بعد از برهان‌الدین ربانی

از: داوود ناجی

جمعیت بعد از برهان‌الدین ربانی

فهرست مندرجات

[قبل][بعد]


برهان‌الدین ربانی در سال ۱۳۵۱ خورشیدی، نهضت جوانان مسلمان افغانستان را به جمعیت اسلامی افغانستان تغییر نام داد و پس از آن تا لحظه‌ای که زنده بود این حزب را رهبری کرد.

در سال‌های جنگ علیه نیروهای شوروی سابق، جمعیت اسلامی به‌رهبری برهان‌الدین ربانی و حزب اسلامی به‌رهبری گلبدین حکمتیار از احزابی به‌حساب می‌آمدند که بیشتر از دیگر احزاب جهادی فراگیر و فرا قومی شدند. اما با پیروزی مجاهدین و بویژه درگیری‌های میان گروهی در کابل، وجهه ملی این احزاب نیز به‌شدت آسیب دید.

جنگ‌های کابل چیزهای بسیاری را از برهان‌الدین ربانی گرفت، او مجبور شد، ارگ ریاست جمهوری و نیز کابل پایتخت را از دست دهد، اما چیزی را که همیشه حفظ کرد، رهبری جمعیت و یکپارچگی هسته اصلی و محوری این حزب بود.

حالا که سه سال از مرگ او گذشته است، هنوز کسی «رهبر» جمعیت اسلامی خطاب نمی‌شود. با آن‌که سران جمعیت، کنگره حزب را تشکیل دادند و صلاح‌الدین ربانی فرزند ارشد ربانی را به عالی‌ترین مقام این حزب، یعنی کرسی «ریاست جمعیت اسلامی» و عطامحمد نور والی بلخ را به «ریاست اجرایی» آن، برنشاندند، اما به هیچ‌کدام از آن‌ها لقب و عنوان رهبری ندادند.

سئوال کنونی این است که آیا جمعیت اسلامی که جان‌مایه اصلی آن جهاد بود و رهبری آن در حدود ۴۰ سال در اختیار شخص ربانی بود، در شرایط به نسبت دموکراتیک کنونی می‌تواند موثر و راه‌گشاه باشد؟

شیوا شرق از اعضای جمعیت اسلامی می‌گوید اعضای ارشد جمعیت توافق دارند که حزب باید مدرن شود، ساختار آن تغییر کند و رهبری انتخابی شود، اما کسی طرفدار انشعاب نیست.

جمعیت و برهان‌الدین ربانی هردو در سال‌های جهاد به میانه‌روی شهره بودند. هرچند این دیدگاه منتقدانی هم دارند و عده‌ای انحصارگرایی جمعیت پس از پیروزی مجاهدین را یکی از عوامل جنگ‌های داخلی می‌دانند، اما عده‌ای هم معتقدند که جنگ های داخلی کابل هم عوامل متعدد داشت و هم جمعیت تنها تصمیم‌گیرنده و تعیین‌کننده نبود.

شرق می‌گوید در حال حاضر نیز در حلقه رهبری جمعیت که میراث‌دار ربانی شده‌اند، تأکید بر میانه‌روی است.

اگر این سخن شرق یعنی تأکید رهبران کنونی جمعیت بر میانه‌روی را با اندک تسامح پذیرفتنی بدانیم، پذیرش سخنان او در مورد یکپارچگی جمعیت دشوار است.

صف‌بندی‌های انتخابات جنجالی ریاست جمهوی به‌وضوح نشان می‌دهد که اعضای ارشد جمعیت، موضع واحدی نداشتند، عبدالله عبدالله، نامزد ریاست جمهوری بود، اسماعیل خان وزیر پیشین انرژی و آب معاون سیاف بود و احمدضیا مسعود در دور اول معاون زلمی رسول بود و در دوم از اشرف غنی احمدزی، رقیب عبدالله حمایت کرد در حالی که هر سه نفر از اعضای اصلی و کمیته رهبری جمعیت اسلامی‌اند.


[] زلزله شدید

حفیظ منصور نماینده مجلس و از دیگر اعضای جمعیت اسلامی نیز معتقد است که جمعیت با ترور برهان‌الدین ربانی، زلزله شدیدی را متحمل شد.

منصور می‌گوید قرار بود دوماه پس از ترور ربانی کنگره جمعیت تشکیل شود اما نشد انتخابات پیش آمد و مساله رهبری جمعیت به بعد از انتخابات موکول شد. به گفته منصور دید کلی در جمعیت این است که فردی نمی‌تواند جایگزین ربانی شود و جمعیت باید شورای رهبری داشته باشد.

منصور می‌گوید حضور اعضای جمعیت در تیم‌های مختلف انتخاباتی، نشانه پراکندگی در جمعیت است اما او امیدوار است که جمعیت بزودی بتواند تجدید سازمان کند و این پراکندگی‌ها به انشعاب منجر نشود.


[] دودستگی

در بیرون از حزب جمعیت اما دیدگاه متفاوت است و شماری معتقدند که جمعیت اسلامی سال‌ها است که از تعدد مراجع تصمیم‌گیری رنج می‌برد. غفور لیوال رئیس مرکز مطالعات استراتژیک وابسته به اکادمی علوم افغانستان، معتقد است که فرمانده مسعود و شمار دیگر از فرماندهان جمعیت که سال‌ها پیش زیر چتر شورای نظار، عمل می‌کردند، چهره‌های عملگرا بودند و شاخه نظامی خزب بیشتر در کنترل شورای نظار بود.

هرچند شورای نظار سال‌ها پیش رسماً لغو شد اما به اعتقاد لیوال بعد از مرگ ربانی وضعیت در جمعیت تغییر کرد و انقسام و چند دستگی بیشتر شد، فاصله بین نهادهایی که قبلاً در اثر امتیازات، قدرت، طرز تفکر و عقاید جدا شده بودند این بار بر سر جانشینی برهان‌الدین ربانی فاصله‌ها بیشتر شد هر کدام از این جناح‌ها خود را شایسته جانشینی ربانی می‌دانستند.


[] همه نسل اولی‌ها

غفور لیوال معتقد است که جمعیت اسلامی چه در زمان حیات برهان‌الدین ربانی و چه پس از مرگ او، نتوانست ساختاری را که در سال‌های جهاد و به‌عنوان یک حزب سیاسی-نظامی برای مقابله با شوروی سابق تاسیس شده بود، بازسازی کند و ساختار کهنه این حزب سبب شد که راس و حتی بدنه این حزب در اختیار کسانی بماند که نسل اولی به‌حساب می‌آیند و جمعیت مانند دیگر احزاب جهادی مشابه، در جذب نسل‌نو و جوانان در این حزب موفق نبوده .

با همه این‌ها آنچه مسلم است این است که برهان‌الدین ربانی برای بخشی از مجاهدین میراثی کهنی را بجا گذاشته است. میراثی که حفظ آن به‌همان شکل سنتی و کهن دشوار است مگر این‌که به پدیده قابل تطبیق با شرایط کنونی تبدیل شود.[۱]


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- داوود ناجی، جمعیت بعد از برهان‌الدین ربانی، وب‌سایت فارسی بی بی سی برای افغانستان: شنبه ٢٠ سپتامبر ٢٠۱۴ - ٢۹ شهریور ۱٣۹٣



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها

وب‌سایت فارسی بی بی سی برای افغانستان