|
کودتای ثور
چهل سال جنگ در افغانستان
فهرست مندرجات
◉ گسست ساختارهای اجتماعی سیاسی
◉ جابهجایی جمعیت
◉ يادداشتها
◉ پینوشتها
◉ جُستارهای وابسته
◉ سرچشمهها
.
چهل سال جنگ در افغانستان
چهل سال جنگ در افغانستان برای مردم این کشور پیامدهای غیرقابل جبرانی به همراه دارد. کشتهشدن غیرنظامیان و آوارهشدن مردم و فقر و بیکاری و تشدید بیسوادی و اختلافات قومی و زبانی از جمله پیامدهای این جنگ است.
جنگ در افغانستان، با شورشهای اسلامگرایان برضد حکومت کمونیستی هوادار اتحاد جماهیر شوروی، پس از کودتای هفتم ثور ۱۳۵۷ آغاز شد. برهانالدین ربانی در جوزای همانسال، در پاکستان اعلام جهاد کرد. سپس جنگ بهتدریج گسترش یافت و پس از اشغال افغانستان توسط نیروهای ارتش سرخ شوروی به اوج خود رسید.
پس از خارجشدن نیروهای نظامی شوروی در سال ۱۹۸۹ از خاک افغانستان، دولت کمونیست جمهوری دموکراتیک افغانستان بهدست مجاهدین افغان در سال ۱۹۹۲ سقوط کرد. بعد از آن، در بین مجاهدین منازعات مختلفی برای گرفتن کنترل قدرت از دست یکدیگر باعث جنگهایی در بین خود آنها شد که سالها بهطول انجامید و در نتیجه، تنها در کابل حدود شصتوپنج هزار شهروند کابلی جان باخت.
در سال ۱۹۹۶ طالبان، کابل پایتخت افغانستان را تصرف و امارت اسلامی افغانستان را تأسیس کردند. آنها بیش از ۹۰٪ کشور را تحت کنترل گرفتند و منطقهی کوچکی را در شمال شرقی برای جبهه متحد اختصاص دادند که پایان جنگهای داخلی بین مجاهدین و آغاز مقاومت علیه حکومت نوظهور طالبان بود.
در پی حمله تروریستی القاعده بهرهبری اسامه بن لادن به نیویورک و واشینگتن در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، دورهای جدیدی از جنگ در افغانستان آغاز شد. در آنزمان، جورج دبلیو بوش رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا به گروه طالبان هشدار داد که گروه تروریستی القاعده را از افغانستان تحویل آمریکا دهد. بهدنبال خودداری طالبان از پذیرش درخواست ایالات متحده آمریکا فرمان حمله به افغانستان در ۷ اکتبر ۲۰۰۱ میلادی با نام رسمی عملیات بلندمدت آزادی صادر شد، که سبب سقوط حکومت طالبان در افغانستان گردید، اما جنگ پایان نیافت. این جنگ دهها هزار تلفات مستقیم غیرنظامی برجا گذاشت. هرچند پس از ۱۳ سال جنگ مداوم، در ۲۸ دسامبر ۲۰۱۴ ناتو و ایالات متحده رسماً به عملیات جنگی در افغانستان پایان دادند و تمامی مسئولیتهای امنیتی را به دولت افغانستان واگذار کردند؛ ولی جنگ تاکنون همچنان ادامه دارد و طبق نظر کارشناسان نظامی بسیاری از هزاران نیروی نظامی ایالات متحده آمریکا مستقر در افغانستان حضوری طولانیمدت در پایگاههای دائمی خواهند داشت.
صبحگاه جمعه هشتم ثور ۱۳۵۷ خورشیدی آسمان پایتخت را صدای ترسناک هواپیماهای شکاری بمبافکن میگهای روسی ارتش افغانستان مربوط به کودتاگران حزب دموکراتیک خلق، فرا گرفته بود.[۱]
کودتاگران این حزب که در شامگاه روز پیش (۷ ثور) از غلبه بر قوای مدافع حکومت محمدداوود در پایتخت خبر دادند، هنوز بر فرماندهی قوای مرکز در دارالامان و فرقهی (لشکر) ریشخور دست نیافته بودند. بمبافکنهای کودتاگران بر روی هر دو مرکز نظامی که نیروهایشان در حال حرکت بهسوی شهر و ارگ کابل بودند، بمب میریختند.
من با جمعی از دانشجوهای خوابگاه (لیلیه) مرکزی دانشگاه کابل ساعت ۹ صبح آن روز (جمعه ۸ ثور) به کوه علیآباد مقابل خوابگاه دانشگاه رفتم تا بمباران فرقهی ریشخور و نواحی آنرا نظاره کنم. آتش دافع هوای مخالفان کودتا یک فروند میگ را در آسمان دارالامان سرنگون کرد. پیلوت (خلبان) با چتر نجات به ساحهی تحت کنترل کودتاگران فرود آمد.
تا ساعت ۱۱ قبل از ظهر این روز (جمعه ۸ ثور) صدای بمباران و آتش دافع هوا و توپخانه خاموش شد و من هم بهطرف خوابگاه آمدم. در پارک جلو خوابگاه صدها دانشجو به نشرات رادیو که در کنترل کودتاگران قرار داشت گوش میدادند. رادیو، خبر کشتهشدن سردار محمدداوود و برادرش سردار محمدنعیم را اعلام کرد و بلافاصله «هورا هورای» دانشجوهای اعضای حزب دموکراتیک خلق در فضای این پارک پیچید.
آنروز، هشتم ثور ۱۳۵۷ بود و آغاز جنگی که تا امروز هشتم ثور ۱۳۹۷ ادامه دارد؛ جنگی که چهل ساله شد. جنگ چهل سالهی افغانستان طولانیترین جنگ در تاریخ معاصر بشریت است. ناگوارتر اینکه هنوز پایانی بر این جنگ متصور نیست.
▲ | گسست ساختارهای اجتماعی سیاسی |
چهل سال جنگ، تحولات و پیامدهای بسیاری را در نظام و ساختار اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و عرصههای مختلف زندگی جامعه و کشور افغانستان ایجاد کرد.
مناسبات جدید قدرت را در عرصهی سیاسی و اجتماعی شکل داد. ساختار قدرت را از حالت عمودی و انحصاری قومی و قبیلهای بهصورت افقی در میان اقوام گسترش داد.
اما این تغییر در مناسبات قدرت تدریجاً در طول این چهل سال بهجای آنکه ارزش اتکای سیاستورزان و جامعهی سیاسی افغانستان را برای کسب قدرت به جامعهی خودشان و مردم تقویت کند، فرهنگ اتکا به منابع خارجی را در دسترسی بهقدرت و حفظ قدرت افزایش و گسترش داد.
ستیزهجویی و نابردباری ایدئولوژیک در جامعهی شدید و عمیق گردید و جای عقلانیت و مدارای مذهب حنفی را، بنیادگرایی و افراطیت سلفیگری سنی و شیعهی انقلابی ولایت فقیه ایران گرفت.
طبقه جدیدی بر مبنای ایدئولوژی دینی بهنام مجاهد و رهبران و فرماندهان جهادی در واکنش به نیروهای چپ مورد حمایت شوروی، ظهور کرد و جای سنتی قدرتمندان را در سیاست، اقتصاد و جامعه گرفت.
طبقهی جدیدی بر مبنای ایدئولوژی دینی بهنام مجاهد و رهبران و فرماندهان جهادی در واکنش به نیروهای چپ مورد حمایت شوروی، ظهور کرد و جای سنتی قدرتمندان را در سیاست، اقتصاد و جامعه گرفت. [این رهبران مجاهدین با اربابان عرب، پاکستانی و ایرانی خود یکجا فاتحهی افغانستان را خواندند].
اشرافیت جدید جهادی در این جنگ چهل ساله ایجاد شد که یکی از ویژگیهایش، انتقال این اشرافیتِ صاحب قدرت و ثروت از نسل اول رهبران و فرماندهان به نسل دوم آنها است. هر چند با رسیدن پای آمریکاییها در هفده سال پسین و بالاکشیدن افراد و چهرههای افغان آمریکایی و از غرب برگشته در رهبری قدرت و ردههای مختلف حاکمیت، اشرافیت جهادی تضعیف شد.
گسست ساختارهای اجتماعی و گسترش تفرقههای قومی و زبانی بخش دیگر از تبعات جنگ چهل ساله در جامعهی چند قومی افغانستان است. جنگ چهل ساله برخلاف این تصور و ادعا که وحدت ملی را در مقابله با تهاجم و اشغال خارجی، تقویت کرد، به درزهای قومی و زبانی در جامعه و بهخصوص در جامعهی سیاسی، فاصله و عمق بیشتر بخشید.
▲ | جابهجایی جمعیت |
در این چهل سال جنگ، نقل و انتقال عظیمی در جابجایی جمعیت ایجاد شد. بزرگترین رقم مهاجرت در تاریخ افغانستان شکل گرفت. نظر به آمارهای ملل متحد، حدود شش میلیون نفر افغانستان را ترک گفتند و در داخل نیز جابهجاییهای عظیمی از دهات به پایتخت و مراکز برخی ولایات انجام یافت.
مهاجرت و پراگندگی جمعیت افغانستان در دو کشور همسایه پاکستان و ایران و کشورهای مختلف جهان که هنوز هر چند به پیمانهی کمتر ادامه دارد، تاثیرات مختلف فرهنگی و اجتماعی را بر نسلهای جدید این مهاجران گذاشت.
بخش دیگر از تبعات جنگ چهل ساله در قربانیهای عظیم بشری، معلولیت و معیوبیت ناشی از جنگ، ظهور پدیدهی زیانبار مواد مخدر و آلودگی به آن و انواع ناهنجاریهای دیگر اجتماعی، از تضعیف فرهنگ قانونپذیری تا گسترش ستیزهجویی و تفنگسالاری و گرفتاری به اختلالات و بیماریهای روانی است. میلیونها تن به این مصایب دچار شدند و امروز بخش کلان و لاینحل معضلات جامعهی افغانستان شمرده میشود.
در تمام این چهل سال که هنوز آتش جنگ مشتعل است، طرفهای مختلف جنگ، انگیزه و اهداف جنگ را نه با عقلانیت بلکه با احساسات و عواطف تبیین و تحلیل میکنند. اگر گفتمان ملی در افغانستان برای تعریف جنگ با رویکرد معطوف به منافع ملی بخشی از نیازهای عقلایی در جنگ و صلح باشد، این گفتمان طی این چهل سال شکل نگرفت. حتی طرفهای متخاصم این جنگ چهل ساله در داخل خودشان تعریف روشن و واحد از جنگ نداشتهاند.
[▲] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[▲] پینوشتها
[۱]- صدای ترسناک هواپیماهای شکاری بمبافکن میگهای روسی ارتش افغانستان مربوط به کودتاگران حزب دموکراتیک خلق، نه صبحگاه جمعه هشتم ثور ۱۳۵۷ خورشیدی، بلکه در نیمهی شب فضای شهر کابل را پر کرد و این بمبافکنها ارگ جمهوری افغانستان را بمباران نمودند.
[٢]- اکرام اندیشمند، چهل سالگی جنگ افغانستان؛ چهلمین سالگرد کودتای هفت ثور، وبسایت فارسی بیبیسی: شنبه ۲۸ آوریل ۲۰۱۸ - ۸ اردیبهشت ۱۳۹۷
[▲] جُستارهای وابسته
□
[▲] سرچشمهها
□ وبسایت بیبیسی