جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۸ مرداد ۸, سه‌شنبه

مرام دموکراتیک خلق

از: جریده‌ی خلق (ناشر اندیشه‌های دموکراتیک خلق)

مرام‌نامه‌ی حزب دموکراتیک خلق


فهرست مندرجات

.



مرام‌ دموکراتیک خلق

به‌خاطر رنج‌های بیکران خلق‌های ستمدیده‌ی افغانستان


وطن محبوب ما افغانستان، تاریخ کهن، سنن پرافتخار، نیروی انسانی و ثروت‌های طبیعی فراوان دارد.

افغانستان طی قرن ١٩ و چندین دهه یک کشور مستعمره - نیمه‌مستعمره و تا کنون یک کشور دارای نظام اجتماعی - اقتصادی فیودالی می‌باشد.

ملت ستمدیده این کشور، سخت‌ترین و جابرانه‌ترین نوع استبداد و استثمار، جهل و فقر را زیر چنگال فیودال‌های حاکم محلی و مهاجمین استعمارگر بریتانیا متحمل شده‌اند.

قیام ملی (١٩١٩ ع) خلق‌های افغانستان که با اشتراک تمام طبقات زحمتکش مردم صورت گرفت بتسلط مستقیم استعمار کهن پایان داد و یکی از حلقه‌های زنجیر امپریالیزم بین‌المللی را در این گوشه‌ی جهان قبل از هر کشور دیگر آسیایی در هم شکست.

از آن تاریخ تا حال چهل و هفت سال می‌گذرد. طی این مدت، طبقات خلق‌های محروم کشور و مبارزان ملی ما، مشروطه‌خواهان و آزادی‌خواهان، برای طرد نظام فیودالی (ملوک‌الطوایفی)، رد استبداد و ارتجاع داخلی، ریشه‌کن ساختن استعمار و امپریالیزم مجاهدات دلیرانه نمودند که به‌کمال تأسف بنابر نبودن شرایط مساعد ملی و بین‌المللی موقتاً مواجه به‌شکست‌های رقت بار گردیدند و قدرت فیودال‌های فرمان‌روای محلی (طبقه حاکمه) و محافل حاکمه آن همچنان پا بر جا ماند و تضاد اساسی بین دهقانان و فیودال‌ها، تضاد بین خلق‌های کشور و امپریالیزم را شدت بخشید.

تاریخ، رسالت حل این تضادهای اساسی را به‌عهده نیروهای مترقی و وطن پرست با تحقق مرام دموکراتیک خلق گذاشته است.


شرایط بین‌المللی و ملی

مضمون عمده‌ی دوران معاصر محور مبارزه‌ی طبقاتی و در مقیاس جهانی همان مبارزه سوسیالیزم جهانی و امپریالیزم جهانی می‌باشد که با انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر آغاز گردیده است.

در اثر این مبارزه دو سیستم جهانی، نهضت زحمتکشان در کشورهای سرمایه داری رو به‌استحکام می‌رود و جنبش‌های آزادی‌بخش ملی ملل آسیا و افریقا و امریکای لاتین توسعه می‌یابد.

بعد از جنگ جهانی دوم جریان عظیم و نیرومند جنبش‌های آزادی‌بخش ملی سیستم استعماری امپریالیزم را در هم پیچید و بیش از پنجاه و سه کشور مستقل جدیداً پا به‌عرصه‌ی وجود گذاشت که بسیاری از آن‌ها به‌شمول افغانستان در یک صف به‌تشکیل دولت‌های ملی و اتخاذ سیاست بی‌طرفی برای احراز استقلال اقتصادی و استحکام سیاسی خود در کوشش‌اند.

تغییر در تناسب قوای بین‌المللی به‌نفع صلح، دموکراسی، استقلال ملی و ترقی اجتماعی و ضعف امپریالیزم به‌ملل ممالک آزاد شده امکان وسیع داده تا حیات ملی خود را تجدید کنند، به‌استقلال اقتصادی نایل آیند و از طریق ایجاد دولت دموکراسی ملی و اتخاذ راه رشد غیر سرمایه‌داری تسلط امپریالیزم را ریشه‌کن سازند و نظامات و بقایای فیودالیزم را طرد کنند و پا به‌مرحله نوین تکامل اجتماعی بگذارند.

جریان تکامل ملل کشورهای جدیدالتشکیل آسیایی و افریقایی مبین این حقیقت است که هم اکنون بعضی از این کشورها (مصر، الجزایر، گینی، مالی، برما و غیره) سوسیالیزم را به‌عنوان یک سیستم سرمشق مأخذ قرار داده‌اند و بر اساس راه رشد غیرسرمایه‌داری و ایجاد شکلی از دولت دموکراسی ملی در یک‌دوره کوتاه آزادی نتایج درخشانی از لحاظ ارتقای سطح حیات خلق‌ها و رفاه و ترقی اجتماعی به‌دست آورده‌اند.

مؤجز این‌که با توجه به‌وضع مسایل بین‌المللی و توسعه روز افزون سیاست همزیستی مسالمت‌آمیز و جلوگیری از جنگ ذروی و برتری نیروهای صلح و سیستم‌های مترقی و نوین جهانی، بررسی اوضاع جهان نشان می‌دهد که جریانات بین‌المللی کاملاً به‌نفع حلق‌های محروم ملل کشور‌های آسیایی، افریقایی و امریکای لاتین تغییر کرده و به‌خصوص برای خلق‌های ملت ستمدیده افغانستان امکانات واقعی آزادی از قید ارتجاع فیودالی و نفوذ عوامل استعماری و امپریالیزم را به‌وجود آورده است.

این وضع مساعد از نظر ملی خاصتاً بعد از لویه‌جرگه (١٣٣۴ ھ) که به‌اراده خلق‌های افغانستان به‌وجود آمد باعث تغییرات نسبی در حیات سیاسی و اقتصادی کشور گردید.

در اثر فیصله‌ی لویه‌جرگه، مبارزات مسالمت‌آمیز خلق‌های افغانستان بالنسبه در یک مرحله جدید از روابط بین‌المللی وارد شد و مشی سیاست خارجی کشور بر مبنای سیاست بی‌طرفی و صلح‌خواهی و پیروی از سیاست همزیستی مسالمت‌آمیز و ضدیت استعمار کهنه و نو و امپریالیزم و عدم الحاق در بلوک‌های نظامی مورد قبول و تأیید مردم افغانستان طبق خواسته‌های تاریخی آن‌ها قرار گرفت.

این خط مشی جدید افغانستان موجب آن گردید تا تعاون و کمک‌های بی‌غرضانه و متساوی‌الحقوق کشورهای صلح‌دوست جلب شود و به‌کار انداختن نیروهای بشری و ثروت‌های طبیعی مملکت مطابق پلان‌های انکشافی و تقویه سکتور دولتی و تأمین استقلال اقتصادی آغاز گردد و امکانات و شرایط لازم را برای ایجاد حکومت دموکراسی ملی و راه رشد غیر سرمایه‌داری در افغانستان تدارک بیند.

علل عمده کندی رشد قوای تولیدی و اوضاع رقت‌بار خلق‌های افغانستان که در فقر، جهل، و مرض دست و پا می‌زنند همانا تسلط اقتصادی و سیاسی طبقه فیودال، قشرهای تجار بزرگ محتکر و کمپرادور، بوروکرات‌های فاسد و نمایندگی‌های انحصارات امپریالیستی بین‌المللی ست که منافع طبقاتی آن‌ها با مصالح توده‌های حلق افغانستان در تضاد اند.

حل این تضاد اساسی ست که مرحله‌ی موجود محتوی عمده جنبش دموکراتیک عمومی و ملی افغانستان را تشکیل می‌دهد.

ایجاد حکومت دموکراسی ملی به‌حیث یک هدف استراتیژیک و به‌حیث یک سلاح حل این تضاد اساسی دورنمای درخشان و وسیع را در برابر ملت افغانستان که از لحاظ اقتصادی عقب مانده است افتتاح می‌نماید.

پایه اساسی حکومت دموکراسی ملی افغانستان متشکل خواهد بود از جبهه متحد ملی عموم خلق‌های ترقی‌خواه دموکراتیک و وطن‌پرست یعنی کارگران، دهقانان، منورین مترقی، اهل حرفه، خرده بورژوازی (مالکین خرد و متوسط) و بورژوازی ملی (سرمایه‌دار ملی) که در راه استقلال کلی، تعمیم دموکراسی در حیات اجتماعی و به‌پایان رساندن جنبش دموکراتیک ضد امپریالیستی و ضد فیودالی مجاهده ملی و دموکراتیک می‌نمایند.

جریده خلق مرام دموکراتیک ذیل را که به‌اساس تحلیل علمی شرایط ملی و بین‌المللی تنظیم شده، و مظهر آرمان‌های خلق زحمتکش افغانستان (بیش از ٩۵ فیصد نفوس مملکت) یعنی طبقه کارگران و دهقانان و منورین مترقی ست به‌پیشگاه‌شان تقدیم می‌نماید و در راه تحقق آن مبارزه می‌کند.


۱امور سیاسی

مسأله اساسی‌ای که در این مرحله‌ی تاریخی خلق‌های افغانستان به‌آن مواجه‌اند و حل آن به‌فقر و عقب‌ماندگی که قرون متوالی دامنگیر آن‌هاست پایان می‌بخشد همانا الغای نظام فیودالی و جلوگیری از بسط و نفوذ امپریالیزم است که با ایجاد دموکراسی ملی به‌صورت ذیل تحقق می‌یابد.

    ١- دفاع از تمامیت ارضی و استقلال سیاسی افغانستان و تأمین استقلال اقتصادی و حاکمیت کلی کشور عظیم ترین وظیفه ملی و دموکراتیک خلق به‌شمار می‌رود.

    ٢- متمرکز ساختن تمام قوای دولتی در دست خلق.

    استحکام حاکمیت خلق به‌شکل ایجاد یک حکومت دموکراسی ملی.

    حکومت دموکراسی ملی از نظر ماهیت طبقاتی و ملی خود بر جمیع قدرت‌های ترقی‌خواه دموکراتیک و ملی جامعه یعنی کارگران، دهقانان، منورین مترقی، اهل حرفه، مالکان خرد و متوسط شهری و دهاتی با اتحاد سرمایه‌داران ملی (به‌حیث یک جبهه متحد ملی) متکی بوده و منافع اساسی خلق‌ها را حراست و تأمین می‌کند.

    ٣- در دموکراسی ملی عالی‌ترین مقام قانون‌گذاری و مظهر اراده خلق‌ها، شوری است که نمایندگان تمام طبقات خلق افغانستان از طرف خودشان بر اساس انتخابات آزاد، سری، مستقیم، متساوی و عمومی بدون مداخله آشکار و مخفی و تهدید و تطمیع انتخاب می‌گردند. هیأت حکومت در دموکراسی ملی از طرف شوری ایجاد گردیده و از اعمال آن دقیقانه نظارت می‌کند.

    ۴- برای تأمین استقلال قوه‌ی قضاییه و تنظیم امور قضایی و محاکماتی بر مبنای اصول دموکراتیک، به‌خاطر مصئونیت و آزادی خلق‌های کشور مجاهده صورت می‌گیرد.

    ۵‌- استقرار دموکراسی ملی در شرایط امکان‌پذیر است که خلق‌ها از آزادی‌های دموکراتیک وسیع سیاسی و مدنی برخوردار باشند:

    آزادی فکر و عقیده، بیان، قلم و مطبوعات، اجتماعات، تشکیل احزاب سیاسی، اتحادیه‌ها، اعتصابات، تظاهرات، مسافرت، انتخاب شغل و کار و مصونیت‌های فردی، مسکن، مخابرات و حق دفاع در محاکم، حق انتخاب کردن برای افراد مملکت که سن ١٨ سال را تکمیل کرده باشند، حق انتخاب‌شدن در تمام موسسات دموکراتیک (از جرگه‌های قریه گرفته تا شوری)، مساوات در مقابل قانون و محاکم و اشتغال به‌مشاغل دولتی.از تمام حقوق و آزادی‌های دموکراتیک سیاسی و مدنی افراد منحیث وظیفه مبرم بدون تبعیض اعم از نظر جنس (زن و مرد)، نژاد، قوم، منطقه، مذهب و عقیده، سواد، شغل و دارایی جداً دفاع می‌گردد.

    ۶‌- با در نظر گرفتن درک علمی مسأله ملی، افغانستان مملکتی‌ست مرکب از خلق‌ها و اقوام زحمتکش، دارای کلتورهای متنوع ملی که مشترکاً کشور را در طی قرون متمادی تشکیل داده و در آن زیسته‌اند و به‌صورت متحد با احساس دردهای مشترک مبارزات ضد فیودالی و ضد استعماری را به‌پیش برده‌اند ولی در نتیجه سؤ اداره فیودالی و سیاست‌های امپریالیستی و موجودیت محرومیت‌ها و تبعیض نه تنها همه خلق افغانستان از حقوق و آزادی‌های شان محروم شده‌اند بلکه این همه سیاست‌های ارتجاعی مانع بزرگی در راه تکامل اتحاد ملی خلق‌ها و ترقی جامعه به‌وجود آورده است. لذا مبارزه در راه اتحاد و همبستگی تمام اقوام زحمتکش افغانستان بر اساس تأمین منافع طبقات محروم و اصل مساوات برادرانه و مجادله همه‌جانبه علیه هرگونه ستم ملی اعم از تفوق‌طلبی قومی، نژادی، قبیلوی، منطقوی و تمایلات محلی که نفاق ملی را بار می‌آورد وظیفه ملی و مترقی حکومت دموکراسی ملی و دموکراتیک خلق به‌شمار می‌رود.

    ٧ – به‌منظور ایجاد و استحکام اتحاد واقعی و عملی بین خلق‌های افغانستان سعی می‌گردد تا از طریق قانونی مطابق به‌اساس‌های دموکراسی بر تشکیلات اساسی مملکت از لحاظ رابطه اقتصادی، لسانی و فرهنگی تجدید نظر شود و به‌جرگه‌های محلی و واحدهای تشکیلاتی کشور که بر اثر انتخابات دموکراتیک به‌میان آمده باشند صلاحیت و اختیارات وسیع داده شود و برای حل مسأله زبان‌های افغانستان بر مبنای اصول دموکراتیک اقدامات لازم به‌عمل آید.

    ٨ - اشغالگران امپریالیست بریتانیا خط استعماری نام نهاد دیورند را در سال (١٨٩٣ ع) بر قلمرو سیاسی افغانستان خلاف اراده‌ی خلق‌های آن تحمیل کرد و در نتیجه یک قسمت ساحه مملکت را از پیکر آن جدا نمود. از آن تاریخ تا کنون جنبش‌های ملی ضد استعماری و امپریالیستی خلق‌های پشتونستان مستمر و مداوم جریان دارد. نیروهای ترقیخواه دموکراتیک خلق افغانستان به‌پیروی از اصل «حق تعیین سرنوشت ملل» از جنبش رهایی بخش خلق‌های پشتونستان پشتیبانی می‌کنند.

    ٩- نیروهای دموکراتیک خلق در ساحه مناسبات بین‌المللی از سیاست خارجی ذیل دفاع می‌کنند:

    - تعقیب سیاست خارجی مستقل و فعال صلح‌جویانه و تائید سیاست بی‌طرفی مثبت با قضاوت آزاد.

    - دفاع از صلح جهانی و طرفداری از سیاست همزیستی مسالمت‌آمیز.

    - استقرار روابط دوستانه با تمام ملل صلح دوست، محافل و دوول که اغراض سیاسی، اقتصادی و مقاصد استعماری نداشته باشند و در انکشاف اقتصادی تخنیکی و فرهنگی افغانستان بر اساس تعاون و همکاری متساوی الحقوق کمک می‌کنند.

    - تقویت و توسعه رابطه نزدیک و دوستانه با ممالک پیشرو و جریانات مترقی بین‌المللی که دافع صلح، استقلال ملی، دموکراسی، ترقی اجتماعی و ضد امپریالیزم می‌باشند و همچنان به‌آن ملل آسیایی، افریقایی و امریکای لاتین که در راه رسیدن به‌ استقلال کامل ملی خود مبارزه می‌کنند.

    - مجاهده در راه برقراری مناسبات سالم بین‌المللی و مخالفت در برابر کلیه بلوک‌های تجاوزکارانه نظامی، اتحادیه‌های اقتصادی، تجارتی و سیاسی اسارت‌آور که اغراض استعماری داشته باشند.

    - مجادله برای جلوگیری از جنگ جهانی، افشای به‌هنگام آن حرکات و اعمال دول، محافل و ماجراجویان جنگ‌طلب که برای صلح خطر ایجاد می‌کنند و استقلال ملی سایر کشورها را تهدید و سلب می‌نمایند.

    - تائید سازمان ملل متحد و طرفداری از خلع‌سلاح عام و تام تحت نظارت کامل بین‌المللی.

    - مبارزه علیه استعمار کهنه و نو و امپریالیزم و پشتیبانی از تمام جنبش‌های آزادیبخش ملی و مترقی جهان.


۲امور اقتصادی

کشور ما دارای منابع فراوان طبیعی و قوای مستعد انسانی است که در صورت اتخاذ یک راه رشد مترقی با استفاده از این امکانات می‌توان سریعاً سطح حیات خلق‌ها را از لحاظ تهیه و تأمین خوراک، پوشاک، مسکن، صحت و معارف به‌قدر کافی ارتقا بخشید. ولی چون افغانستان از لحاظ ساختمان اقتصادی - اجتماعی در تحت نظام فیودالیزم (ملوک‌الطوایفی) قرار دارد و در روابط تولیدی فیودالی و ماقبل آن بر جامعه ما مسلط می‌باشد، فیودال‌ها، تجار بزرگ محتکر و کمپرادور بوروکرات‌های فاسد، تجار و کمپنی‌های انحصاری امپریالیستی که تأثیر قاطع در حیات سیاسی و اقتصادی ناتوان کشور دارند سطح حیات مادی و معنوی خلق‌های مملکت را به‌وضع رقتباری عقب مانده نگه‌داشته، موانع بزرگی در راه رشد سریع قوای تولیدی و انکشاف اقتصادی ایجاد کرده‌اند که موجب استثمار بی‌رحمانه و ظلم بر توده‌های عظیم کارگران، دهقانان و سایر خلق‌های زحمتکش گشته است.

به‌منظور انکشاف اقتصادی و ترقی اجتماعی مملکت باید این وضع تغییر کند و در عوض روابط کهنه‌ی غیرعادلانه سیستم جدید اقتصاد ملی (مبنی بر روابط جدید و عادلانه) بر اساس منافع مولدین نعمات مادی جامعه یعنی توده‌های زحمتکش مردم استقرار یابد. بنابرین آن‌چه برای دورنمای تکامل مادی و معنوی خلق‌های افغانستان اهمیت تاریخی و قاطع دارد تعقیب طریقی از رشد اقتصادی ست که اعتلای سریع اقتصادیات و فرهنگ را تأمین نماید و افغانستان را بکشور صناعتی تبدیل کند و عقب ماندگی‌های قرون متمادی آن‌را با حد اکثر سرعت و آهنگ رشد در دوران زندگی یک نسل جبران کند.

به‌این منظور ضرور است که به‌عنوان وظیفه‌ی بزرگ ملی و بشری تمام نیروهای ترقی خواه دموکراتیک و وطن پرستان: طبقه کارگر، دهقان، اهل حرفه، منورین مترقی، مالکین خرد و متوسط به‌اتحاد سرمایه‌داران ملی در یک جبهه متحد ملی حکومت دموکراسی ملی را تشکیل بدهند و بر اساس راه رشد غیرسرمایه داری سیاست اقتصادی آتی را در مورد دفاع و عمل قرار دهند:

    ١- انکشاف سریع اقتصاد ملی طبق پلان دولتی و تحکیم و توسعه‌ی بیش‌تر سکتور دولتی، ساختمان مادی و فنی بنیاد دموکراسی ملی، انکشاف مستمر سیستم پلان گذاری دولتی و یک اداره‌ی مترقی اقتصاد ملی را ایجاب می‌نماید. وظیفه‌ی اساسی این اداره طبق پلان دولتی عبارت است از تنظیم تولید و مصرف طبق احتیاج مردم، کنترول و جلوگیری از مصارف بی‌مورد و غیر اقتصادی کلیه موسسات دولتی و خصوصی و اشخاص، استعمال مؤثر مواد، سامان وسایل تولیدی، تجهیز تمام نیروهای انسانی و استفاده صحیح از منابع مالی و ذخایر طبیعی کشور که دارایی عامه خلق به‌حساب می‌رود.

    سکتور دولتی اقتصاد که خصوصیت مترقی و ضد فیودالی و ضد امپریالیستی و استعمار نو را حایز است سلاحی‌ست برای تحکیم استقلال اقتصادی و پایگاهی ست برای توسعه دموکراسی و ارتقأ سطح حیات مردم زحمتکش.

    در افغانستان که مناسبات و روابط کاپیتالیستی (سرمایه‌داری) در نطفه‌ی خود می‌باشد تحکیم و توسعه سکتور دولتی اقتصاد کاملاً به‌نفع خلق بوده و از تعقیب راه رشد سرمایه‌داری که برای توده‌های مردم پر از رنج و عذاب طولانی ست جلوگیری می‌کند.

در زمینه انکشاف صنایع ملی:

ایجاد صنایع ملی (ثقیل و سبک) و صنعتی کردن مملکت بر اساس تخنیک جدید، کلید حل همه مشکلات اقتصادی و اجتماعی کشور به‌شمار می‌رود.

    ٢- صنایع ثقیل که عامل عمده انکشاف سریع اقتصادی‌ست استقلال ملی را تحکیم می‌بخشد. به‌وجود آوردن صنایع ثقیل مانند صنایع فلزسازی و ذوب آهن، پترول، گاز و برق، صنایع انجنیری و ماشین سازی، کیمیاوی و استخراج معادن و همچنان احداث راه آهن و توسعه سایر خطوط مواصلات از طریق سرمایه‌گذاری‌های دولت و تخصیص قسمت عمده قروض و کمک‌های خارجی در این شقوق و تمرکز آن‌ها به‌دست دولت برای خلق‌های افغانستان اهمیت عظیم دارد.

    ٣- احداث صنایع سبک و استهلاکی به‌مقصد رفع حوایج عمومی و ارتقای سطح زندگی توده‌های وسیع مردم ضروری پنداشته می‌شود و سرمایه‌گذاری خصوصی در قسمت صنایع سبک از طریق سرمایه‌گذاری‌های مشترک انفرادی و دولتی به‌صورت جداگانه یا مختلط برهنمایی دولت تشویق و حمایه می‌شود.

    دولت مسؤول حمایت تمام محصولات صنعتی ملی (خصوصی و دولتی) در برابر رقابت محصولات مشابه خارجی می‌باشد.

    ۴- حمایه صنایع دستی و کمک با اهل حرفه و پیشه‌وران به‌وسیله‌ی اعطای کریدت‌های کم ربح طویل‌المدت از راه ایجاد کوپراتیف‌ها.

در زمینه‌ی انکشاف زراعت و اصلاحات ارضی:

نفوس افغانستان هر سال رو به‌افزایش است و تولیدات زراعتی با این رشد هم آهنگی ندارد. بحران دایمی در زمینه قلت مواد زراعتی و عقب‌ماندگی حیات دهقانی، استثمار توده‌های عظیم دهقانان از جمله‌ی مسایل حاد روز است.

علت عمده و اساسی این وضع تسلط طرز تولید زراعتی عقب‌مانده قرون وسطایی و روابط تولیدی کهنه فیودالی است که از طرفی قادر به‌تأمین نیازمندی‌های استهلاکی مردم افغانستان نیست و از طرف دیگر روز بروز تضاد بین ملاک و دهقانان را تشدید می‌کند.

برای ترقی اقتصادی و اجتماعی کشور و تعمیم دموکراسی و انکشاف قوای تولیدی زراعتی، حذف مناسبات تولیدی کهنه زراعتی موجود از طریق اجرای اصلاحات دمکراتیک ارضی شرط ضروری‌ست.

به‌منظور انجام اصلاحات اساسی و دموکراتیک ارضی حکومت دموکراسی ملی ایفای اصول کلی ذیل را بر اساس مطالعات دقیق علمی مورد عمل قرار می‌دهد:

    ۵- اجرای اصلاح اساسی ارضی بر مبنای عدالت اجتماعی و با اشتراک همه دهقانان و به‌نفع مستقیم دهقانان کم‌زمین و بی‌زمین (بزگران) افغانستان و وضع قوانین دموکراتیک و مترقی که جمیع نظامات و مؤسسات فیودالی را ملغی قرار دهد، استثمار و فقر دهقانان زحمتکش را از ریشه محو سازد و سطح محصولات زراعتی کشور را به‌میزان وسیع افزایش دهد.

    ۶- حمایت و کمک به‌زمین‌داران خرد و متوسط و تضمین مالکیت آنان تا از زمین‌های خود به‌صورت صحیح و کامل بهره‌برداری کنند و سطح حیات اقتصادی و کلتوری‌شان بالا برود.

    ٧- برای خلاصی فوری دهقانان خرد و متوسط به‌شمول اجاره‌داران و دهقانانی که زمین را به‌دهقانی (کشتمندی) می‌گیرند از گروی، قرضداری، بیگاری و عوارض و دیگر تکالیف فیودالی ملاکان و سودخوران شهر و ده قوانین و مقرارت دمکراتیک وضع می‌شود و هرچه زودتر در ساحه تطبیق قرار می‌گیرد. این قوانین و مقررات مناسبات و روابط اجاره‌داری و دهقانی را بنفع دهقانان بی‌زمین و کم‌زمین به‌مقصد طرد مناسبات کهنه فیودالی از ریشه اصلاح می‌نماید.

    ٨- از زمین‌های بایری که از طریق سرمایه‌گذاری دولت و کمک‌های خارجی آباد و تحت زرع آورده می‌شود فارم‌های بزرگ دولتی احداث و یا به‌دهقانان کم‌زمین و بی‌زمین و کوچیان به‌اساس کوپراتیف‌های زراعتی توزیع می‌گردد.

    ٩- انجام اصلاحات دموکراتیک ارضی جداً ایجاب می‌نماید که تا نهضت و ایجاد کوپراتیف‌های فروش و خرید و تولید دهقانی در سراسر مملکت از طریق رهنمایی‌ها و نظارت دموکراتیک دولت و تشویق و بیداری دهقانان به‌وجود آید.

    بدین‌ترتیب تأمین تمام تسهیلات لازم از قبیل افزار و ماشین‌آلان زراعتی، میکانیزه‌کردن و عصری نمودن سیستم زراعتی به‌مقصد بالا بردن سطح حاصل‌دهی کار، استعمال کود کیمیاوی، تنظیم قیمت عادلانه محصولات زراعتی، تهیه بازار فروش، اصلاح تخم و دفع آفات زراعتی و کمک‌های علمی و فنی از طریق همکاری متقابل مؤسسات کوپراتیفی دهقانان و دولت میسر می‌گردد. این امور من جمله از طریق ایجاد بانک قوی زراعتی از طرف دولت بدادن تقاوی و کریدت‌های کم‌ربح طویل‌المدت با شرایط مساعد به‌عمل می‌آید.

    ١٠- اصلاح شبکه‌ها و انکشاف آبیاری برای زمین‌های کم آب و زمین‌های بایر ذریعه‌ی حفر کاریزها، چاه‌های عمیق، کانال‌ها و اعمار سدها و بندها از امور مهم و اولی انکشاف زراعتی مملکت به‌حساب می‌رود.

در ساحه‌ی مالداری و حیات کوچی‌ها:

    ١١- بر اساس اصلاح دموکراتیک ارضی روابط کهنه ماقبل فیودالی شبانی برای تأمین منافع و نجات چوپانان زحمتکش از ستم مالداران بزرگ به‌روابط جدید تبدیل شده و به‌مقصد انکشاف وترنری و مالداری، تهیه و اصلاح چراگاه‌ها و اصلاح نسل حیوانات و دفع آفات حیوانی از طریق تاسیس کوپراتیف‌های مالداری ترتیبات لازم گرفته می‌شود.

    ١٢- حل مسأله فوری کوچی‌ها و حیات قبیلوی به‌شیوه دموکراتیک و اسکان و مراقبت کامل در تشویق و رهنمایی آن‌ها به‌زندگانی زراعتی و صناعتی و بهبود حیات اجتماعی آن‌ها امر ضروری انکشاف اقتصادی، ترقی اجتماعی و استقلال ملی کشور محسوب می‌گردد.

در ساحه اصلاح تجارت و مالیه:

یکی از عوامل ضعف اقتصادی مملکت و نفوذ استعمار جدید و امپریالیستی اینست که تجارت خارجی ما در دست عده محدودی از نمایندگان کمپنی‌های انحصارات خارجی و تاجران بزرگ محتکر و کمپرادور داخلی و خارجی قرار دارد. این‌ها در بدل صدور مواد خام، اموال و اجناس غیر ضروری و غیر اقتصادی را به‌مقصد منفعت‌جویی خویش و ارضای تفاخرات قشرهای تجمل‌پرست وارد نموده و در نتیجه موجب اسراف، فرار سرمایه و اسعار مملکت می‌گردد و هم به‌رشد صنایع ملی و استحکام استقلال اقتصادی لطمه‌ی سنگینی وارد می‌سازد. برای رفع این نقایص حکومت دموکراسی ملی از سیاست تجارتی ذیل پیروی می‌کند:

    ١٣- توأم با سوق سرمایه‌ی تجاری در ساحه صنعت و تورید ماشین‌آلات به‌مقصد ایجاد و تقویه صنایع ملی و توسعه تولیدات داخلی و کنترول تجارت با سیاست گمرکی حمایوی و توسعه‌ی سیستم بارتری، تجارت خارجی ملی می‌گردد.

    ١۴- انکشاف تجارت داخلی به‌مقصد استقرار بازار، توسعه و افزایش تولیدات داخلی و تثبیت قیم اموال در بازار داخلی و رفع احتیاجات عمومی از راه تنظیم تشبثات تاجران داخلی و حمایه‌ی تاجران کوچک و متوسط در مقابل تاجران بزرگ و کمپرادور.

    ١۵- امور مال و بودجوی دولتی باید بروی اصول دموکراتیک و مترقی طبق مصالح خلق‌های محروم کشور به‌مقصد انکشاف اقتصادی و ترقی اجتماعی اصلاح گردد و بار سنگین مالیات غیرمستقیم از دوش مردم برداشته شده و به‌مالیات مستقیم اهمیت درجه اول داده شود و از طبقات دارا و ثروتمند بر اساس عدالت اجتماعی مالیات اخذ گردد.


۳امور اجتماعی

ملت آزادی‌خواه افغانستان ۴٧ سال قبل به‌استقلال سیاسی نایل آمد ولی نهضت‌های مردم آن به‌مقصد رفاه و ترقی اجتماعی و تأمین آزادی‌های دموکراتیک بنابر عوامل ارتجاع و استبداد داخلی و توطئه و دسایس امپریالیزم بین‌المللی با شکست‌های توأم با قربانی‌های فراوان مواجه شد. از آن تاریخ تاکنون خلق‌های زحمتکش کشور یعنی کارگران، دهقانان و منورین ترقی‌خواه از نظر اقتصادی و اجتماعی تحت ستم و فشار طبقات حاکمه‌ی فیودالی، تجارتی و بوروکراتیک همچنان در شرایط دشواری زندگی می‌کنند. شاخص سطح زندگی خلق‌های پر استعداد افغانستان پائین‌ترین سویه حیات را در قطار ملل جهان نشان می‌دهد و بنابر سیاست‌های ارتجاعی و استبدادی کارگران و دهقانان از حق تشکیل ارگان‌های نشراتی، اتحادیه‌ها، احزاب سیاسی و اعتصابات که سلاح‌های دفاع حقوق و منافع طبقاتی، اجتماعی و فرهنگی آنان به‌شمار می‌رود محروم‌اند. قوانین ترقی و تکامل اجتماعی حکم می‌کند که باید هرچه زودتر این وضع تغییر کند و مناسبات جدید براساس تطبیق پروگرام اصلاحی ذیل بر قرار شود:

    ١- بر مبنای اصل حق کار برای تمام افراد مستعد به‌کار با تعیین و اخذ حد اقل دستمزد و معاش که رفع نیازمندی‌های لازمی مادی و معنوی آنان را کرده بتواند کار تهیه گردد. تأمین حق کار و از بین بردن بیکاری صرف از طریق تعویض مناسبات تولیدی کهنه به‌مناسبات جدید که منجر به‌رشد سریع قوای تولیدی کشور می‌گردد امکان‌پذیر می‌باشد.

    ٢– به‌مقصد تأمین مصونیت کارگران و شرایط مساعد کار و تحصیل حقوق عمومی وضع و اجرای قوانین و مقررات آتی ضروری است:

    - حق استراحت از طریق اجرای ۴٢ ساعت کار در هفته برای شعب مختلف کارگران و تقلیل بازهم بیشتر ساعات کار در رشته‌های که شرایط اجرای آن سخت و دشوار بوده و به‌کارگران لطمه‌ی روحی و جسمی وارد می‌کند. جهت تکمیل حق استراحت برقراری مرخصی‌های همه ساله با استفاده از دستمزد به‌کارگران تأمین گردد.

    - برای همه زحمتکشان در حالت پیری، بیماری و معیوبیت ناشی از حوادث کار، بیمه‌های صحی و اجتماعی از طرف دولت و به‌حساب دولت یا مؤسسات مربوط به‌وجود آید.

    - باید کار اطفالی که کمتر از ١۵ سال دارند منع قرار داده شود .و برای زحمتکشان که سن آن‌ها بین ١۵ و ١٨ سال دارند روز کار تا ۴ ساعت پایان آورده شود.

    - مبارزه در راه برسمیت شناختن حقوق و تطبیق قوانین که در اثر آن کارگران و تمام زحمتکشان به‌منظور دفاع از منافع و حقوق خود و به‌مقصد تریبه‌ی روحیه‌ی تشکیلاتی و از حق اعتصاب و انعقاد قرار داد دسته‌جمعی بهره‌مند شوند.

    - برای حل اختلافات میان کارگران و کارفرمایان و مراقبت در اجرای صحیح قانون کار محاکم بی‌طرف تشکیل گردد که در آن نمایندگان کارگران اشتراک داشته باشد.

    ٣- اعمار منازل صحی و ارزان برای تمام طبقات و قشر‌های محروم در شهرها و دهات امر ضروری به‌شمار می‌رود، همچنان اقدام برای پایین آوردن کرایه ظالمانه منازل، دکان‌ها و غیره برای کرایه‌نشینان شهرها نیز ضروری تلقی میگردد.

    ۴- در زندگی نوین و دمکراتیک افغانستان زن افغان در کلیه شئوون حیات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی از نظر حقوق با مرد مساوی شمرده می‌شود و امکان تطبیق حقوق و آزادی زنان از طریق تشکیل اتحادیه‌های دموکراتیک از طرف خود زنان و از بین بردن تبعیض بین زن و مرد در ساحه‌ی کار بر اساس اصل دستمزد و معاش مساوی در مقابل کار مساوی، بیمه اجتماعی، حق استراحت و دادن ٨٠ روز مرخصی با معاش و دستمزد قبل و بعد از ولادت و حفظ صحت اطفال و مادران از طریق تأسیس زایشگاه‌ها، کودکستان‌ها و حق تعلیم و دیگر حقوق تأمین شده می‌تواند.

    ۵– به‌منظور این که دستگاه اداری دولت طبق منافع یکی دو طبقه و قشرهای ممتاز کوچک جامعه به‌کار برده نشود مصالح عالیه طبقات عظیم خلق‌های دهات و شهرهای کشور ایجاب می‌نماید که این دستگاه اداری روی واقعیت‌های اجتماعی و علمی اصلاح گردد.

    برای تحقق بخشیدن باین منظور به‌حیث وظیفه فوری علیه جمیع فساد اداری، خود سری‌ها و بی‌قانونی و بی‌دسپلینی، ارتشاء، شیوه‌های کاغذپرانی و معطلی عمدی کارهای مردم و استبداد مبارزه به‌عمل می‌آید.

    برای تهیه زندگی شرافتمندانه و شایسته معلمان، مامورین، اجیران، مستخدمان دولت و موسسات تدابیر مؤثر اتخاذ می‌گردد.

    ۶- در راه تشکیل محاکم ملی به‌منظور محاکمه و مجازات اشخاص و ماموران عالیرتبه‌ی که به‌حقوق و آزادی‌های فردی و اجتماعی خلق‌های مملکت تجاوز نموده‌اند و ثروت و جایداد‌های زیاد نامشروع از اموال دولت و خلق به‌دست آورده‌اند، مجاهده می‌گردد.

    ٧– به‌مقصد تشکیل محاکم سیاسی صالح، علنی و بی‌طرف و دموکراتیک و اصلاح زندان‌های سیاسی با تمام حقوق سیاسی آن و همچنان برای اصلاح محابس عمومی مبارزه می‌گردد.

    ٨- در راه تعدیل و تعویض تمام قوانین و مقرراتی‌که ضد مصالح خلق‌ها و ضد دمکراتیک باشد مبارزه قانونی به‌عمل می‌آید.

    ٩- حفظ و بهبود دایمی صحت و سلامتی تمام خلق‌ها به‌صورت مجانی به‌عهده دولت می‌باشد. برای این‌منظور دولت موظف است که پروگرام‌های عملی و وسیع صحی در زمینه وقایه‌ی مردم از امراض و تقلیل قطعی ناجوری‌ها و ریشه‌کن ساختن امراض میکروبی و ساری طرح و اجرا کند. برآوردن احتیاجات تمام اهالی شهرها و دهات و کوچیان و قبایل کشور از نظر خدمات صحی از طریق تربیت کارکنان طبی به‌تعداد کافی و تهیه وسایل عصری به‌اندازه لازم و توسعه مؤسسات مجانی و عمومی، ایجاد مؤسسات صحی از قبیل پولیکلینک‌ها، شفاخانه‌ها، سناتوریم‌ها و آسایشگاه‌ها و تبلیغات صحی در اطراف و اکناف مملکت ضرور است.

    ١٠- علیه ارتجاع و نشر خرافات، اعتیاد به‌تریاک، چرس، الکول، فحشا و دیگر مفاسد اخلاقی که معلول شرایط نامتناسب وضع اجتماعی و اقتصادی است مبارزه همه جانبه به‌عمل می‌آید.


۴امور کلتوری

انتقال از مرحله عقب افتاده‌ی فیودالی بیک مرحله جدید اجتماعی مترقی مستلزم تربیت و تعلیم مترقی و عصری تمام خلق‌های مملکت میباشد. طبقات حاکمه ارتجاعی فیودالی و عوامل استعماری و امپریالیستی پیوسته کوشیده‌اند تا در برابر توسعه و ترقی فرهنگ پسندیده‌ی ملی خلق‌های کشور و انتشار کلتور مترقی و علمی جهان در داخل مملکت موانع بزرگی ایجاد کنند تا به‌این وسیله از تکامل اجتماعی و اقتصادی مردم به‌نفع خود جلوگیری به‌عمل آورند.

با درک این مسئله که فرهنگ و کلتور جدید افغانستان ملی، خلقی و دموکراتیک خواهد بود در راه تطبیق پروگرام اصلاحی زیر به‌مقصد تجدید حیات فرهنگی و انقلاب فرهنگی کشور و تکامل آن جد و جهد می‌شود:

    ١- تعمیم و اجرای تعلیمات اجباری همگانی و مجانی ابتدایی به‌زبان مادری فرزندان کشور در سرتاسر مملکت بعد از سن ٧ سالگی (پسر و دختر) بدون تبعیض.

    ٢- عملی ساختن تعلیمات اجباری و مجانی متوسط به‌نحوی که شاگردان مبادی علوم را فرا گیرند و تعلیمات عملی در ساحه‌های صنایع دستی و زراعت و فن تولیدات را اخذ نمایند.

    ٣- برای شاگردان تمام مناطق و خلق‌های زحمتکش زمینه تعلیمات مسلکی و ثانوی و عالی و تخصص از طریق مدد معاش و لیلیه‌ها مهیا می‌شود. در زمینه توسعه پوهنتون‌ها و مؤسسات تحقیقات علمی و کمک به‌دانشمندان، نویسندگان و هنرمندان، حفظ آثار تاریخی انکشاف حفریات و موزیم‌ها، تأسیس کتابخانه‌ها و توسعه روابط فرهنگی بین‌المللی با کشورهای صلح دوست و مترقی اقدام می‌شود.

    ۴- جهاد عمومی علیه بی‌سوادی در سرتاسر کشور صورت می‌گیرد.

    ۵- برای تربیت بدنی و ذهنی نسل جوان میدان‌ها و کلپ‌های سپورت، قرائت خانه‌ها، اطاق‌های کنفرانس و حق تشکیل آزاد اتحادیه‌های محصلان و جوانان تعمیم می‌گردد.

    اصول اخلاقی و معنوی از قبیل وفاداری به‌ارمان‌های صلح، دمکراسی ملی، استقلال ملی، رفاه و ترقی اجتماعی و عشق و احترام به‌خلق‌های زحمتکش و وطن، آشتی ناپذیری با ارتجاع، استبداد و بی‌عدالتی، استثمار، استعمار و امپریالیزم و جنگ طلبی و دشمنان خلق و دشمنان مفاهیم مترقی ملی و جهانی بین شاگردان و محصلان و جوانان که سرمایه زوال‌ناپذیر و خلاق کشور اند تبلیغ و ترویج می‌گردد.

    ۶- به‌مقصد انکشاف زبان پشتو و کلتورهای خلق‌ها و اقوام مختلف مملکت و غنای فرهنگ ملی افغانستان و به‌منظور ترقی و پیشرفت اقتصادی و اجتماعی خلق‌های آن حصص و ولایات مملکت که عقب گذاشته شده‌اند تدابیر جدی و عملی اتخاذ می‌گردد. برای تربیه و بیداری شعور اجتماعی خلق‌ها بسط و توسعه‌ی مطبوعات و نشرات دموکراتیک و آزادی اطلاعات، سینماها، تیاترها، نشرات مترقی رادیویی در نقاط مختلف مملکت ضروری‌ست. هرگاه بعضی از محافل و افراد متنفذ بخواهند این وسایل تربیتی عمومی را به‌منظور نشر خرافات، نفاق ملی، تقویه فیودالیزم و بسط نفوذ امپریالیزم استعمال نمایند بی‌درنگ افشا خواهند شد.

در نهایت ما در حالی‌که ارزش‌ها و اهداف دموکراتیک قانون اساسی را حمایت می‌کنیم و در این مرحله‌ی تاریخی برای ایجاد حکومت دموکراسی ملی و تعقیب راه رشد غیر سرمایه‌داری بر اساس ایدیالوژی مترقی و جهان‌بینی علمی به‌شیوه مسالمت‌آمیز و علنی مجدانه مبارزه می‌کنیم هیچگاه مسؤولیت‌های عظیم خود را در پیشگاه خلق نجیب افغانستان عزیز از یاد نبرده و نظر خود را از غایه نهایی و دورنمای تکامل اجتماع خویش که ساختمان یک جامعه سوسیالیستی است دور نخواهیم رفت. از تمام نیروهای ترقی خواه دموکراتیک، از تمام وطن‌پرستان و فرزندان صدیق وطن، از با شهامت‌ترین مدافعان منافع خلق‌های ستمکش و محروم دعوت می‌گردد که در صفوف جریان دموکراتیک خلق بپیوندند و در راه تطبیق این مرام مبارزه پیگیر و پرافتخار نمایند.


[] يادداشت‌ها

يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.


[] پی‌نوشت‌ها

[۱]-


[] جُستارهای وابسته




[] سرچشمه‌ها