پشتونستان (يا به لهجه جنوبی زبان پشتو، پختونستان) منطقهٔ است در افغانستان و پاکستان که اکثر باشندههای آن پشتون هستند. بخش پاکستانی (قبلا هند بريتانوی) شامل منطقهئی از چترال (در شمال) تا سيبی (در جنوب غرب) میشود. اين منطقه در پاکستان بنام صوبه سرحد شمالغرب ياد میگردد. اما اين منطقه همچنان مشهور به افغانيه است. (اين نام بيانگر روابط قومی باشندههای آن با پشتونهای افغانستان است.) زبان مردم اين ساحه پشتو است.
در زمان اشغال افغانستان توسط نيروهای ارتش سرخ اتحاد شوروی، بسياری پشتونها بر ضد اشغالگران شوروی و دولت جمهوری دمکراتيک افغانستان جنگيدند.
رهبران پشتونستان شمالی عبارتند از خان عبدالولیخان، اجمل ختک، اسفنديار، خان افضلخان، مولانا فضل الرحمان، افراسياب ختک و رهبران پشتونها در جنوب پشتونستان محمود اچکزی، نواب کاکر، مولانا شيرانی و نصير کاکر هستند. پشتونها از آيين کهن بومی پشتونولی پيروی میکنند. (پشتونولی دين يا مذهب نيست. بلکه مجموعهٔ اصول و قواعدی است که بر مبنای رسوم، عنعنات و عادات پشتونها استوار است و در درازنای تاريخ کهن آنها طرز زندگی و شيوههای معاشرت آنها را با يکديگر معين کرده است. پشتونها پيرو دين اسلام اند. مترجم)
پشتونها که پختون و پوختون نيز ناميده میشوند بوسيلهٔ خط ديورند که سرحدات تحميلی بين افغانستان و پاکستان را تعيين میکند، از هم جدا گرديدند. پشتونها از سال ۱٩٤٧ بدينسو تلاش میکنند تا کشور خود را که در نتـيجهٔ تاثيرات استعمار گذشته تجزيه گرديده است، دو باره متحد سازند.
موضع افغانستان در قبال پشتونستان
- □ سال ۱٩٤٧: بريتانيا از هند خارج گرديد و از مناطق اشغالی مربوط به هند و افغانستان، کشور پاکستان ايجاد شد.
□ سال ۱٩٤٩: پارلمان افغانستان معائدهٔ ديورند را ملغی اعلام کرد و از شناخت خط ديورند بمثابه سرحد افغانستان و پاکستان ابا ورزد و پشتونها در پشتونستان (سرزمين افغانستان اشغالی) دولت مستقل پشتونستان را اعلام کردند که مورد تاييد جامعهٔ ملل قرار نگرفت.
□ سال ۱٩۵۳: سردار محمدداود صدراعظم افغانستان گرديد.
□ سال ۱٩۵٤: دول جهان درخواست افغانستان را در مورد خريد تسليحات و تجهيزات برای مدرن ساختن اردوی آن، رد کردند.
□ سال ۱٩۵۵: داود از اتحاد شوروی تقاضای کمک نظامی کرد و مسئلهٔ پشتونستان (سرزمين افغانستان اشغالی) دوباره داغ گرديد.
□ سال ۱٩۵۶: خروشچف و بلغاريا اين را میپذيرند که به افغانستان کمک کنند. در اين سال مناسبات افغانستان با اتحاد شوروی نزديک میشود. (مناسباتی که بعدا افغانستان برای آن بهای سنگين پرداخت.)
□ سال ۱٩۶۱: افغانستان و پاکستان بدليل مسئلهٔ پشتونستان در آستانهٔ جنگ قرار گرفتند.[*]
در کتاب اسناد لانۀ جاسوسی آمده است:
- "داوود با اين که تعهد داده که سياست بیطرفی و عدم تعهد افغانستان را ادامه دهد، ولی باز بر روی ميل خود به پيداکردن يک "راه حل دايمی" بر سر مسئلۀ پشتونستان با پاکستان تأکيد نموده است. پشتونستان اسمی است که به نواحی پشتو و بلوچی زبان ايران، افغانستان و پاکستان مخصوصاً استانهای مرزی غرب پاکستان داده میشود. پشتوها گروه قبيلۀای عمده در افغانستان هستند و خيلی از آنها بطور گسترده در مرز افغانستان و پاکستان زندگی میکنند. حاميان پشتونستان نه در محدودۀ دقيق آن توافق دارند و نه در هدفهای نهايی آن. عدهای ديگر میخواهند که پشتونستان يک کشور مستقل باشد.
داوود از حاميان قديمی استقلال است و در سال ۱۹۶۲ مقامات آمريکايی او را به عنوان يک نفر احساساتی و بیمنطق در اين موضوع تشخيص دادند. وقتی که او نخست وزير بود، تنها در جشن ساليانۀ روز پشتونستان شرکت میکرد.
قبل از اين که داوود کودتايش را انجام دهد، روابط بين اسلام آباد و کابل سرد بود و به نظر میرسيد که بدتر هم میشود. محمد موسی شفيق فردی که قبل از داوود نخست وزير بود، ظاهراً خواهان روابط خوبی با پاکستان بود و مخصوصاً به پشتونستان علاقمند نبود. با اين وجود احساسات عمومی او را مجبور کرد که تبليغات عليه پاکستان را افزايش دهد و در مه ۱۹٧۳ پاکستان افغانها را به دخالت علنی در امور داخلی پاکستان متهم کرد. داوود برعکس شفيق نگران پشتونستان است و زمانی که او نخست وزير بود، افراد قبيلهای و عدهای از دستههای معمولی سربازان را جهت به حرکت درآوردن يک شورش در مرز پاکستان فرستاد. اين کشمکشها در اوايل ۱۹۶۰ به اوج خود رسيد. زمانی که به نظر رسيد دو کشور به جنگ نزديک شدند، روابط ديپلماتيک بهم خورد و مرزها بسته شد.
کوششهای داوود تقريباً با شکست کامل روبرو شد. قبايل پاکستان جوابی ندادند. بسته شدن مرزها (طرح شده بود که به پاکستان ضربه بزند)، بخش اصلی تجارت خارجی افغانستان را قطع نمود که در نتيجۀ آن به آبروی داوود خللی وارد آورد که اين عمدتاً در برکناری نخست وزير در ۱۹۶۳ دخيل بود. از آن موقع افغانها تبليغات خود را زنده نگه داشتهاند، ولی بهتدريج از طرفداری از استقلال پشتونستان به حمايت افزايش خودمختاری برای استانهای مرزی پاکستان تغيير موضع دادهاند. طرحهای فعلی داوود در مورد پشتونستان روشن نيست. احتمالاً، او حالا بيشتر در مورد خطرات يک سياست پشتونستان فعال برای افغانستان و خودش واقف است.
به قدرت رسيدن داوود، روابط بين تهران و کابل را که درگذشته اخير به تدريج در حال بهبود بوده، تهديد میکند. قبل از اين کودتا، شاه ايران نگران نفوذ شوروی در افغانستان بود. روابط صميمی داوود با شوروی ممکن است انعقاد يک معاهده در مورد تقسيم آبهای رود هيرمند و به همان اندازه دسترسی به تسهيلات راه و بندر که شاه به افغانستان قول داده بود، را بخطر بياندازد. شاه به نظر میرسد که هر خطری را برای وحدت پاکستان مانند خطری عليه ايران میبيند."[اسناد لانۀ جاسوسی، شماره ۲۹، افغانستان (۱)، دانشجويان مسلمان پيرو خط امام، تهران: انتشارات پيام آزادی، صص ۲۹-۳۱]
پيوستها
پيوست ۱: دکتر برنهارد تراوتنر، انتظام جديد سياسی افغانستان و مسئلۀ پشتونستان، ترجمۀ عظيم بابک
پيوست ٢: تشکيلات اداری پشتونستان قبل از آزادی هند
پيوست ۳: گزارشی از بخش فارسی بی بی سی: هفت منطقه ناحیه قبایلی پاکستان
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پینوشتها
جُستارهای وابسته
□ تاريخ افغانستان
□ تاريخ معاصر افغانستان
□ افغانستان در قرن نوزدهم
□ افغانستان در قرن بيستم
□ پشتونها
منابع
پيوند به بیرون
□ پشتونستان؛ چالش سیاسی افغانستان و پاکستان
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]