از: سفارت آمريکا در کابل
٧ دسامبر ١٩٦٣
موضوع: گزارشهای اضافی درباره انکشافات سیاسی افغانستان
نورمحمد ترهکی (لطفا منبع را محفوظ نگهدارید) فعال در مخالفت بر ضد دو حکومت قبلی افغانستان، معلومات اضافی مهمی در رابطه به انکشافات افغانستان فراهم نموده است. بخش نخست تذکرات او، که درج یادداشت گفتگوهاست، توضیح فعالیتهای حزب ویش زلمیان در سالهای ١٩۵٢ است که بنیاد انکشافات امروزی را تشکیل میدهد. موضوعات دیگر در تذکرات ترهکی شامل فعالیتهای نادرست مقامات حکومتی است که باعث بدنامی مجموعی حکومت گردیده و نظراتی در باره تحرکات مقدماتی احزاب سیاسی در افغانستان میباشد. به طور مثال، ترهکی ادعا کرد که مقامات حکومتی مصروف رشوه گیری از دهقانان ولایت او میباشند، مساعی آخر معین وزارت پلان جهت کسب پشتیبانی لیبرالهای اسبق که در سیاست فعال بودند غیر موفقانه بوده است، و ممکن است فقط به باسوادان اجازه داده شود که در انتخابات آینده شورا به رقابت بپردازند.
تبصره: ترهکی در گزارشدهی انکشافات روزمره عرصۀ افغانستان، یک منبع مطمئن و قابل اعتماد بوده است، اما تفسیر اهمیت بعضی از این انکشافات غالبا با بیتابی شدید او، برای پیشرفت سریع بطرف موسسات کاملا دموکراتیک، مُلوَََّن گردیده است. با آنهم مشاهدات و تبصرههای او در فراهم آوری بینش اضافی به طبیعت انکشاف آهسته ای عرصه سیاسی در افغانستان مفید هستند.
یادداشت گفتگوها (جلسه)
اشتراک کنندگان: نورمحمد ترهکی سیاستمدار لیبرال و مخالف کابینههای قبلی، جی. ویلیام پیز سکرتر دوم و فرانک ای. شمیلزر سکرتر دوم
محل و تاریخ: خانه آقای شمیلزر، اواخر اکتوبر و نوامبر ١٩٦٣
موضوع: سیاست افغانستان
ترهکی در جریان بحثهای پی در پی در خانۀ شمیلزر در جریان ماههای اکتوبر و نومبر ١٩٦٣ در بارۀ مسایل ذیل توضیحات ارائه کرد.
حزب ویش زلمیان
ترهکی گفت که او یکی از اعضای کمیته اجرائیه حزب ویش زلمیان در سالهای ١٩۵٢ بوده است. اعضای این کمیته، بنا به گفته ترهکی که هیچ یک بطور انفرادی نسبت به دیگری مقدم نبودند، عبارت بودند از:
- صدیق الله رشتین – رئیس پشتو تولنه
غلام حسن صافی – شارژدافیر در عراق
گل پاچا الفت – رئیس امور قبایل
عبدالروف بینوا – مدیر شعبه اطلاعات در قاهره
محمدرسول پختون – بیکار از کندهار
فنو انگار – بیکار از کندهار
نورمحمدترهکی – کارمند روزمزد پشتوتولنه و شغل آزاد (دارالترجمه)
محمدصدیق فرهنگ، یکی از اعضای رهبری در وطن (تا اینکه منحیث حزب لیبرال دیگری مخالف حکومت گردید) در ١٩۵٢ به هنگام اجلاس کمیته اجرائیه ویش زلمیان برسر پیشنهاد پشتیبانی حزب از داوود برای احراز قدرت حاضر بود. ترهکی توضیح داد که موضعگیری هفت نفر اعضای کمیته اجرائیه نسبت به داوود در آنوقت خیلی متفاوت بود. چهار نفر اولی طرفدار پشتیبانی ویش زلمیان از تقاضای داوود جهت صدراعظم شدن بود، صرف ترهکی و انگار مخالف آن بود. ترهکی برفقای خود در کمیته گفته بود که داوود یک "دیگ سیاه" است و در صورتی که حزب آنها با داوود همکاری نماید، کثیف خواهد گردید؛ ترهکی داوود را یک "خر" نامیده است. مطابق ترهکی، فرهنگ فوراً به داوود تلفون نموده و گفته که ترهکی و انگار مخالف داوود میباشند؛ داوود از طریق فرهنگ به ترهکی اطلاع داد که اگر داوود به قدرت برسد، ترهکی نخواهد توانست در افغانستان زندگی کند. ترهکی گفت که پس از تعقیب و پیگرد فعالان سیاسی توسط حکومت، در سال ١٩۵٢ بحیث آتشه مطبوعاتی در واشنگتن مقرر گردید؛ داوود به میوندوال سفیر در ١٩۵٣ اطلاع داد که (پس از اینکه بحیث صدر اعظم قدرت را بدست گرفت) ترهکی بایست دوباره به افغانستان فرستاده شود؛ میوندوال برای چندین ماه خاموش بود بعد ترهکی پس از انتشار بیانیۀ در بولیتین سفارتهای افغانستان در واشنگتن، لندن، پاریس، توکیو و جاهای دیگر با حمله به اقدامات ظالمانه حکومت داوود، به وطن بر میگردد. ترهکی گفت که داوود پس از بازگشت موصوف به او چیزی نمی گوید، البته از ترس اینکه با حبس ترهکی، تبلیغات به راه خواهد افتید؛ یک نماینده نیویارک تایمز، بنام آقای فریمین، وعده داده بود که هرگونه برخورد نادرست در مورد ترهکی را به اطلاع عموم خواهد رسانید.
ترهکی گفت که مشکلات پختون علت دیگری داشت؛ پسر کاکای او، عبدالحی حبیبی رئیس حزب افغانستان آزاد که الغای سلطنت مطلقه را تبلیغ میکرد، در سال ١٩۵٢ به پاکستان فرار نموده و اقارب موصوف تحت تعقیب قرار داشتند. حبیبی در سال ١٩٦٢ به افغانستان برگشت.
ترهکی گفت که ویش زلمیان دارای تشکیلات کمتر از چند صد نفر عضو بود؛ فقط ٢٠٠ نفر در کابل داشتند. مراکز مهم دیگری آن غزنی، کندهار، کندز، مزار شریف و هرات بودند. او ادعا کرد که این حزب یک حزب پختونی نبود، اما افراد مهمی از تمام گروههای قومی مهم در آن وجود داشت.
انگار. جریده حزبی که ترهکی به آن همکاری داشت (ولس جریده دیگری بود)، فقط اجازۀ نشر ١٩ شماره را یافت، که در ١٧ شماره آن ترهکی مقالات داشته است. او ادعا کرد که قیمت هر شمارۀ انگار چهار چند روز نامههای دولتی بود، با آنهم دارای تیراژ ٨٠٠٠ و یا پنج چند هر روزنامۀ دولتی بوده است. در اینجا فقط ١۴ عضو واقعا مترقی در شورای ملی وجود دارند که بطور علنی مخالف حکومت میباشند (٧ ویش زلمیان، ٢ وطن، ١ خلق داکتر محمودی و باقیمانده اشخاص مستقل). این ١۴ نفر رهبران واقعی شورا (١٧٣ نفری) بودند و اعضای دیگری شورا میل داشتند که از آنها متابعت نمایند با وجودی که اکثریت اعضای شورا توسط حکومت انتخاب شده بودند. بنا به گفتۀ موصوف، این ملاحظات نشان دهندۀ این حقیقت است که مردم افغان، با وجودی که عکس آن ادعا میشود، دارای آگاهی سیاسی بوده و حکومت غیرمحبوب است.
عدم محبوبیت حکومت
حکومت داوود بعلت خشونت و زیاده روی مقامات آن در سطوح محلی با عدم محبوبیت مواجه است. در محل خود او، مقر، میتواند شهادت دهد که برای هر یک افغانی که باید بحکومت مالیه پرداخته شود، ٨.۵ افغانی توسط مقامات بزور اخذ شده است؛ به طور مثال، آبی که برای آبیاری بایست به قیمت کم عرضه شودبدون دادن پول بمقامات، برای دهقانان میسر نیست. اشخاص بیگناه زندانی گردیده و بعدا در مقابل پرداخت پول آزاد میگردند. والی قبلی بغلان یک حاکم را از کار برکنار کرد، چون او از دادن دختر خود برای خوشگذرانی والی ابا ورزید. ترهکی ادعا میکرد که تعداد زیاد این سوء استفادهها میتوانست خاتمه و یا تخفیف داده شود اگر یک مطبوعات آزاد موجود میبود؛ او ادعا کرد که درزمان رژیم شاه محمود، یک حاکم مقر در اثر تحریریک مقاله ترهکی درباره آن در انگار برطرف گردید. در عین زمان، ترهکی ادعا کرد که، حکومت موجود به علت بدنامی مقامات محلی آن و عدم تبدیلی آنها بدنام باقی مانده است.
ترهکی گفت که محمدموسی شفیق کاموی، رئیس شعبه تدوین قانون در وزارت عدلیه، یکی از شاگردان موصوف در سالهای ١٩۵٠ بوده، بآینده پاک و روشن این جوان علاقمند بوده، به او انگلیسی تدریس نموده و پیشرفت او را تشویق نموده است. ترهکی گفت که حالا او از کاموی مایوس شده، زیرا او با سوء استفاده از موقف خویش در جهت جلب توجه زنان است که فامیلهای ایشان در این رابطه نزد او آمده اند. ترهکی همچنان ادعا کرد که اعضای کمیته قانون اساسی که در نیمه اکتبر جهت تهیه مسوده قانون اساسی به استالف رفته بودند ٩ سکرتر را با خود برده بودند، البته قشنگ ترین دختران از چندین وزارت خانه (با آنهم او اعتراف کرد که در وزارت عدلیه سکرتر خوبی وجود ندارد). ترهکی گفت که اعضای کمیته یکنفر محافظ را در بیرون هوتل موظف ساخته بودند، بعداً کمیته، وقت "تسوید" بسیار مصروفی داشتند. او ادعا کرد که از این داستان در روز اول باخبر گردیده و تبصره نمود که چنین اخباری بسرعت انتشار یافته و باعث بدنامی مقامات دولتی شده است.
انکشاف احزاب سیاسی
ترهکی پیشبینی کرد که احزاب سیاسی حالا ازطرف حکومتیها در مقابل غیرحکومتیها انکشاف خواهد کرد. با وجودی که حزب دولتی دارای منابع برتر بوده و خدمات سیاستمداران لیبرال اسبق را نیز داراست، به علت بی باوری وسیع حکومت، به مشکل میتواند محبوبیت عامه را کسب نماید. حزب مخالف دارای منابعی اندکی خواهد بود – ترهکی پشتیبانی مالی عبدالمجید زابلی را ناچیز شمرد – اما با در نظرداشت بدنامی حکومت و این واقعیت که لیبرالهای اسبق با یکجاشدن بحکومت، خود را در انظار عامه رسوا ساخته اند، به پشتیبانی مالی زیادی ضروت نخواهد داشت. ترهکی گفت که یک جریده مخالف بدون اعلانات میتواند خودکفا باشد. در عین زمان بطور یقین این درست نیست آنطور که کابل تایمز در این اواخر در یک مقاله توسط "واقعبین" نشان داده که تمام روشنفکران در حکومت شامل بوده و هیچ یک از آنها در بیرون حکومت نمانده که یک حزب مخالف را رهبری نماید؛ در حالی که میر غلام محمد غبار یک نمونه آشکار است.
ترهکی گفت که در زمان حاضر فعالیتهای سیاسی بشکل دید و بازدید رفقا، موافقه بر سر نکات مشترک، و اقناع رهبران مستعدی دیگر، جهت یکجا شدن به گروه آنها است.
فعالیت فرهنگ
ترهکی گفت که محمدصدیق فرهنگ معین وزارت پلان بطور فعالانه در صدد کسب پشتیبانی اشخاصی است که قبلا در احزاب ویش زلمیان و وطن (حزب لیبرال دیگری که در اوایل ١٩۵٠ فعال بود) فعالیت میکردند. مطابق ترهکی، فرهنگ یک گروه ٢١ نفری چنین رهبران را در اوایل نوامبر در خانه ای یک تجار ثروتمند در کابل ملاقات نموده است. آنها به فرهنگ گفتند که در صورت ترک حکومت، او را پشتیبانی خواهند کرد و تا وقتی که او در حکومت باقی بماند، آنها او را منحیث یک ناسيوناليست و یا دموکرات در نظر نخواهند گرفت. ترهکی گفت که مساعی پیهم فرهنگ بخاطر ایجاد فضای همکاری نیز غیر موفقانه بوده است. در عین زمان فرهنگ به رفقای جوان خویش توصیه نموده که با موسسات یکجا شده و بدیگران بگویند که یک جبهۀ مبارزه با "عکس العمل" ایجاد گردد. ترهکی اظهار کرد که به نظر او فرهنگ یک فرصت طلب، طرفدار- کمونست و مردی است که باید از نزدیک مراقب او بود.
فعالیتهای داوود و نعیم
ترهکی گفت که داوود در این روزها زیاد فعال نبوده و از خانه خود در پغمان "ستاره شماری" دارد. نعیم مصروف مفاد تجارت خود است، به طور مثال، کمپنی سرویس که بسهای کابل را پیش میبرد، ۵١ فیصد سهم حکومت و ۴٩ فیصد سرمایه شخصی است. نعیم و (فنو) حفیظ الله یک مقدار زیاد سرمایه شخصی ۴٩ فیصد را دارند. مطابق ترهکی، این کمپنی بسهای امریکا و شوروی را در بر میگیرد که آنها از طریق قرضه و با نشان دادن مفاد خوب بدست آورده اند.
کمیته دوم قانون اساسی
ترهکی گفت که در اواخر نوامبر شنیده که او و غلام محمدغبار (گزارش ٨ سپتمبر ١٩٦٣ دیده شود) در میان ١۵٠ و یا بیشتر اعضای شامل اند که در کمیته دوم قانون اساسی مدنظر گرفته شده و بزودی جهت مرور مسوده کمیته اولی جلسه خواهند کرد. او گفت که داوود و نعیم نیز عضو این کمیته خواهند بود.
اسناد تحصیلی برای اعضای شورا
ترهکی تبصره کرد که به صورت وسیع، آوازۀ پخش شده که در مسوده قانون جدید انتخابات آمده است که اعضای شورای ملی بایست قابلیت خواندن و نوشتن را دارا باشند. در اواخر نوامبر یک گروه کوچیها از ساحه غزنی بخانه او آمده و درخواست نمودند که او از ساحه آنها خود را به شورا کاندید نماید. ترهکی گفت که آنها به خاطری نزد او آمدند که آنها میدانستند که او باسواد است. ترهکی تبصره نمود که تعداد زیاد اعضای شورای ملی بیسواد بوده و میدانند که آنها نمیتوانند در انتخابات بعدی شورا کاندید شوند.
پشتونستان
ترهکی گفت که آزادی مردم افغانستان برای او و رفقایش به مراتب مهمتر از قضیهای پشتونستان است، این قضیه باید کنار گذاشته شود تا با گذشت زمان مسیر خود را بازیابد. مردم پشتونستان باید آیندهای خود را تصمیم بگیرند. با وجودی که گروههای سیاسی، شاید در آینده، مادهای درباره پشتونستان را ضم برنامۀ خود سازند، ولی آنرا نباید زیاد جدی گرفت، جز اینکه وسیله ای باشد برای جلب پشتیبانی در ساحاتی که این قضیه ممکن است تا اندازهای مهم تلقی شود.[۱]
پینوشتها
[۲]- اصل سند را میتوانيد (به زبان انگليسی) در سايت اينترنتی ICDC مطالعه کنيد.
جُستارهای وابسته
□ تاريخ افغانستان
□ تاريخ معاصر افغانستان
□ افغانستان در قرن بيستم
□ مشاهير افغانستان
□ چهرههای سياسی معاصر افغانستان
□ زندگينامۀ نورمحمد ترهکی
منابع