جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۸۸ خرداد ۱۳, چهارشنبه

میر غلام‌محمد غبار به روايت علامه عبدالحی حبيبی

میر غلام‌محمد غبار به روايت علامه عبدالحی حبيبی

يکی از رجال مهم در حرکت دوم مشروطيت
(جنبش مشروطيت در افغانستان)

میر غلام‌محمد غبار ولد میرمحبوب‌خان کابلی (اصلاً فرملی)[١] که در حدود ١٢٧٦ ش در دروازۀ لاهوری شهر کابل به دنيا آمد و دروس ابتدايی را در خانوادۀ خود که اهل سواد و دانش و کارمندان دفاتر حکومتی بودند فراگرفت و در اواخر عهد امير حبيب‌الله خان با جوانان افغان مشروطيت دوم محشور گرديد و مطالعات خود را در تاريخ و اجتماعيات دوام داد، تا نويسندۀ نيرومند صاحب ذوق زبان دری برآمد و به نوشتن مقالات ادبی و سياسی پرداخت.

وی در حدود ١٢٩٦ در خان آباد مأموريت گمرک داشت و در ١٢٩٨ ش کارمند کوتوالی کابل بود. بعد از آن جريدۀ ستارۀ افغان را به تاريخ ٩ قوس ١٢٩٩ ش از جبل السراج نشر کرد[٢] و در سنه ١٣٠٠ ش، به حيث عضو رياست تنظيمه شجاع‌الدوله به هرات رفت و بعد از آن در سنه ١٣٠٣ ش در مسکو نمايندۀ تجارتی بود. چون در ١٩ سرطان ١٣٠٣ محمدنادر خان به حيث سفير افغانی در پاريس مقرر شد، غبار با او سکرتر آن سفارت بود[٣] و پس از آن به کابل آمد و در لويه‌جرگه‌های پغمان ١٣٠٣ و ١٣٠٧ ش به حيث وکيل مردم کابل شد[۴] و افکار جوانان افغان را مانند يک عضو دست چپی نمايندگی می‌کرد و مبلغ دموکراسی و حکومت قانونی بود، تا که در سنه ١٣٠٩ ش به سرکتابت سفارت افغانی در برلين مقرر شد.

در سنه ١٣١٠ ش چون انجمن ادبی در کابل تأسيس شد، غبار يک عضو فعال اين انجمن بود و سلسله مقالات "افغانستان و نگاهی به[۵] تاريخ آن" را می‌نوشت، تا که در سنه ١٣١١ ش در محبس سرای موتی کابل زندانی سياسی گرديد و مدت اين حبس رنج‌افزا تا ١٣١۵ ش دوام کرد و از آنجا به يکی از قرای دوردست ولايت فراه تبعيد گرديد که تا سنه ١٣١٧ ش در آنجا ماند و در سنه ١٣١٨ ش به قندهار آورده شد، که در آنجا کتاب احمدشاه بابا را تأليف کرد و در سال ١٣٢٠ ش پس به سکونت در کابل اجازت يافت[٦] و در اينجا عضو انجمن تاريخ بود و مدتی هم جريدۀ انيس را نشر می‌کرد.

در انتخابات شورای دورۀ هفتم ١٣٢٨ ش به حيث وکيل مردم کابل منتخب گرديد و در مبارزه‌های قانونی دسته کوچک وکلای روشنفکر و مبارز شرکت کرد و به تأسيس حزب وطن و نشر جريدۀ هفتگی وطن پرداخت. هنگامۀ حق‌طلبی و دموکراسی و قانونيت و حکومت مشروطه را گرم داشت و در انتخابات دورۀ هشتم ١٣٣١ ش باز داوطلب وکالت مردم کابل در شورا گرديد؛ ولی در ضمن مظاهره عامۀ مردم کابل که به طرفداری او می‌کردند، گرفتار شد و به زندان افتاد که اين دورۀ حبس او در ولايت کابل تا ٨ سال دوام کرد، و چون از اين زندان ولايت کابل در ١٣٣٩ ش رهايی يافت در رياست مطبوعات مشاور بود و کتاب افغانستان در مسير تاريخ را می‌نوشت.

غبار در آخر عمر به مرض معده گرفتار و در سنه ١٣۵٦ ش در يک شفاخانۀ برلين بستری بود تا که بعد از عمليات بطنی به تاريخ ١٦ دلو همين سال، چشم از جهان پوشيد و روز ٢٢ دلو در مقبرۀ خانوادگی در شهدای صالحين مدفون گرديد، در حالی که مدت نيم قرن در[٧] حرکات اجتماعی و سياسی و ادبی مملکت سهم بارزی گرفته بود.

غبار که در ايام سالخوردگی به سن بيش از هشتاد سال از جهان رفت، مرد خوش‌قيافه، بلند بالا و ظريف گويا و جويای گربزی بود، که با نفوذ کلام و استدلال قوی می‌توانست در تاريخ و ادبيات و سياست و اجتماعيات مباحث دلچسبی بنويسد، که از آن جمله نمونۀ کار و افکار و تحليل و نظرش به وقايع، در کتاب افغانستان در مسير تاريخ آشکار است که آن کتاب را با وجود برخی لغزش‌های تاريخی و عددی و بعضاً ارادی، با قوت بيان و ظرافت ادبی، دلچسب و درخور خوانش و مطالعه ساخته است.

وی در تاريخ‌نويسی سبکی خاص داشت که وقايع تاريخی را همواره به نفع تصور خاص عندی و قالب فکری خود استعمال می‌کرد و بنابر اين در تاريخ‌نگاری خود ناظر بی‌طرف به نظر نمی‌آيد، ولو به استعدادهای مختلف مردم افغانستان - که در طول تاريخ نشان داده‌اند - ايمان کامل داشت و اين ملت را می‌پرستيد و همواره می‌خواست بدين مقصد گام بردارد و حتی گاهی تظاهر هم نمايد.

روی‌هم‌رفته غبار در رجال سياسی و ادبی دورۀ معاصر، چهرۀ نقاد و شخصيت راديکال دموکراسی‌طلب و گربزی بود، که در مراحل ترقی‌خواهی و تجدد و حرکات ادبی و سياسی سهم کافی داشته و در اين راه به حيث فرد ترقی‌خواه پيشرو، رنج‌های فراوان و محروميت‌ها ديده و دو بار در حدود زياده از ۱۴ سال حبس‌های طاقت‌فرسا[٨] را تحمل کرده است. وی گاهی اين بيت را زمزمه می‌کرد:

شمع‌ها برده‌ام از صدق به خاک شهدا
تا دل و ديــدۀ خـونـابـه فشــانم دادنــد

روانش شاد باد!


آثار غبار:

    ۱- افغانستان و نگاهی به تاريخ آن، مقالات مسلسل در جلد اول و دوم مجلۀ کابل انجمن ادبی، ۱۱-۱۳۱٠ ش.

    ٢- احمدشاه بابا افغان، طبع کابل، ۱۳٢٢ ش.

    ۳- افغانستان در مسير تاريخ، مشتمل بر رويداد تاريخی سياسی افغانستان از گذشتۀ دور تا ۱۳٠٧ ش، طبع کابل، ۱۳۴٦ ش، ۱٩٦٧ م.

    ۴- خراسان (رساله)، طبع کابل، ۱۳٢٦ ش.

    ۵- افغانستان به يک نظر، طبع کابل، ۱۳٢٦ ش

    ٦- تاريخ افغانستان، جلد سوم، از ظهور اسلام تا سقوط طاهريان، طبع کابل، ۱۳٢٦ ش

    ٧- تاريخ ادبيات دری افغانستان در قرون اخير (کتاب درسی وزارت معارف)، طبع کابل، ۱۳۳۱ ش[٩]

يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برگرفته از کتاب جنبش مشروطيت در افغانستان است که پی‌نوشت‌های آن توسط مهدیزاده کابلی در بنياد دانشنامۀ آريانا نگاشته شده است.


پی‌نوشت‌ها


[۱]-
[٢]-
[۳]-
[۴]-
[۵]- جنبش مشروطيت در افغانستان، ص ١٩٣
[٦]-
[٧]- جنبش مشروطيت در افغانستان، ص ١٩۴
[٨]- همان‌جا، ص ١٩۵
[٩]- همان‌جا، ص ١٩٦


جُستارهای وابسته



منابع


حبيبی، عبدالحی، جنبش مشروطيت در افغانستان، چاپ جديد ۱۳٧٢ خورشيدی