پروفيسر غلاممحمد از خانوادۀ مشهور و متنفذ ازبک میمنه و یکی از ارگان مشروطیت اول و روشنفکران وقت بود، که هنرمندی و انديشهوری و ترقیخواهی در مزاج او به هم آميخته بود و در نقاشی مقام ارجمندی داشت که در سراجالخبار آثار هنری و کاریکاتورهای او نشر میشد و با خاندان امير عبدالرحمن خان قرابتی وصلی هم داشت.
طوری که گفته شد: وی عريضۀ مشروطهخواهان را به جلالآباد پيش امير برد، ولی در آنجا با ديگر مشروطهخواهان محبوس و در غل و زنجير به کابل آورده شد و در کوتوالی محبوس گرديد و هر روز با يک[۱] سپاهی محافظ، به ارگ برای کار نقاشی برده میشد، تا که در اوايل سلطنت امانی رها و برای ادامۀ تحصيلات هنری به برلين فرستاده شد.
چون در هنرمندی استعداد کافی داشت، بعد از مدت کمی در هنر رسامی و نقاشی و انواع هنرهای زيبا به مقام پروفيسری رسيد و چون به کابل آمد، از او پذيرايی شايانی شد و مکتب صنایع نفیسه را تاسیس کرد و بسا شاگردان هنرمند را پرورانيد و در رشتۀ هنری خود دارای مقام ارجمند استادی و آموزگاری بود.
پروفيسر، در حلقههای جوانان آزادیخواه و ترقیطلب تا ايام آخرين حيات، بهحيث شخصیت ممتاز و مهربان و پرورنده باقی ماند و شاگردان و عقيدتمندان فراوانی داشت و با وجود تحمل مصائب حبس دراز، جوان زندهدل و دارای فکر روشن و آزادمنش باقی ماند و از ارکان وزارت معارف و حلقههای تدريس هنری شمرده میشد.
وفاتش در کابل ۱۴ قوس سنه ۱۳۱۳ ش است و در مقبرۀ عاشقان و عارفان مدفون است.[۲][٣]
[۲]- دربارۀ سوابق خاندانی و پدرش عبدالباقی خان رجوع شود به سراجالتواريخ جلد سوم طبع کابل، ۱۳۳۳ ق.
[۳]- همانجا، ص ٦۱
جُستارهای وابسته
منابع