جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۸۸ دی ۲۴, پنجشنبه

انجیل برنابا: فصل ٩٧


انجیل برنابا

(برگردان فارسی از: حیدرقلی سردار کابلی)

<فصل ٩٦>فصل ٩٧<فصل ٩٨>


(۱) آن گاه فرمود: «با این که من لایق نیستم که بند کفش او را پاک کنم، نعمت و رحمت خدای مرا در بر گرفته تا او را ببینم.»

(۲) پس آن وقت کاهن با والی و پادشاه گفت: دل خود را پریشان مساز ای یسوع، قدوس خدای، زیرا این فتنه بار دیگر در زمان ما حادث نخواهد شد.

(۳) زیرا ما از مجلس مقدس شیوخ روم صادر شدن فرمان شاهی را می‌خواهیم که بعد از این هیچ کس تو را خدای یا پسر خدای نخواند.

(۴) پس آن هنگام یسوع فرمود: «این سخن شما مرا تسلی نمی‌دهد؛ زیرا از جایی که امید نور دارید تاریکی خواهد آمد.»

(۵) «لیکن تسلی من در آمدن پیغمبری است که هر اعتقاد دروغی را دربارهٔ من از میان خواهد برد و آیین او امتداد خواهد یافت و همهٔ جهان را فرا خواهد گرفت؛ زیرا خدای به پدر ما ابراهیم چنین وعده فرموده‌است.»

(۶) «همانا آن چه مرا تسلی می‌دهد آن است که آیین او را هیچ نهایتی نیست؛ زیرا خدای او را درست نگهداری خواهد فرمود.»

(۷) کاهن گفت: آیا پیغمبران دیگر بعد از آمدن پیغمبر خدای خواهند آمد؟

(۸) پس یسوع در جواب فرمود: «بعد از او پیغمبران راستگوی که از جانب خدای فرستاده شده باشند نخواهند آمد.»

(۹) «لیکن جمع بسیاری از پیغمبران دروغگوی خواهند آمد و همین است که مرا محزون می‌دارد.»

(۱۰) «زیرا شیطان ایشان را به حکم خدای عادل می‌شوراند و با ادعای انجیل من، حقیقت از ایشان مستتر می‌شود.»

(۱۱) هیرودس گفت: چگونه آمدن این کافران به حکم خدای عادل است.

(۱۲) یسوع در جواب فرمود: «از عدل است که هر کس برای نجات خود به راستی ایمان نیاورد، برای لعنت خود به دروغ ایمان بیاورد.»

(۱۳) «از اینجهت به شما می‌گویم که جهان همیشه پیغمبران راستگو را خوار می‌داشت و دروغگویان را دوست؛ چنان که در ایام میشع و ارمیا مشاهده می‌شد؛ زیرا شبیه، دوست می‌دارد شبیه خود را.»

(۱۴) پس آن وقت کاهن گفت: به چه نامیده می‌شود مسیا و کدام است آن علامتی که آمدن او را اعلان می‌نماید.

(۱۵) یسوع در جواب فرمود: «نام مسیا عجیب است؛ زیرا خدای خود وقتی که روان او را آفرید و در ملکوت اعلی او را گذاشت، خود او را نام نهاد.»

(۱۶) «خدای فرمود: صبر کن ای محمد، زیرا برای تو می‌خواهم خلق کنم بهشت و جهان و بسیاری از خلایق را که می‌بخشم آن‌ها را به تو؛ تا حدّی که هر کس تو را مبارک می‌شمارد مبارک می‌شود و هر کس با تو خصومت کند ملعون می‌شود.»

(۱۷) «وقتی که تو را به سوی زمین می‌فرستم پیغمبر خود قرار می‌دهم تو را به جهت خلاصی و کلمهٔ تو صادق می‌شود تا جایی که آسمان و زمین ضعیف می‌شود؛ لیکن دین تو هرگز ضعیف نمی‌شود.»

(۱۸) «همانا نام مبارک او محمد است.»

(۱۹) آن وقت جمهور مردم صداهای خود را بلند نموده و گفتند: ای خدای، بفرست برای ما پیغمبر خود را، ای محمد، بیا زود برای رهایی جهان.»


<برگشت به بالا><گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله>