جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۸۸ اسفند ۷, جمعه

طوی


  • طوی، ظاهراً واژۀ مغولی به‌معنای جشن و مهمانی است (تاريخ اجتماعی دورۀ مغول، به کوشش اميرحسين جهانبگلو، چاپ ١٣٣٦ خ، ص ١٨٠؛ به نقل از: فرهنگ ضميمه تاريخ وصاف).

  • طوی در زبان دری افغانستان به‌معنای "جشن عروسی" است. لغت‌نامه دهخدا هم واژۀ طوی را عروسی معنا کرده است. در آنجا آمده: "طوی. [طُی ْ] (ترکی ، اِ) طو. عروسی: برادرزادگان با تو جمعیتی بزرگ ساختند و روزها طوی کردند. (جهانگشای جوینی). چون به‌حدود آلمالیغ رسیدند اورغنه خاتون به استقبال آمد و طوی‌های متواتر کرد. (رشیدی). و دیگر شهزادگان به‌اتفاق موافقت نموده بهارگاه در قراقروم همچنین طویها کردند. (رشیدی)."[رجوع شود به: سرواژۀ طوی، لغت‌نامه دهخدا آنلاين]