- شمسالنهار
- تاریخ انتشار
- صفحهآرایی، محتوا
- کاستیها
- يادداشتها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
[شمسالنهار] [رسانههای افغانستان]
سوم ماه مه، برابر با ۱٣ ثور (اردیبهشت) روز جهانی آزادی مطبوعات است که از سال ۱۹۹۱، همه ساله از این روز در اکثر کشورها تجلیل میشود.
در سوم ماه مه سال ۱۹۹۱ سمیناری در نامیبیا، برای آزادی مطبوعات تشکیل شد و بهدنبال آن مجمع عمومی سازمان ملل، به پیشنهاد سازمان علمی، فرهنگی و آموزشی یونسکو، این روز را "روز جهانی آزادی مطبوعات" نامگذاری کرد.
افغانستان نیز با انتشار نخستین نشریه با نام "شمسالنهار" در سال ۱٨٧۵ میلادی پا بهعرصه مطبوعات نهاد و سرنوشت مطبوعات در این کشور تا به امروز فراز و فرودهای زیادی را سپری کرده است.
[↑] شمسالنهار
در زمان حکومت امیر شیرعلی خان بهسبب برخی فعالیتهای اجتماعی گروهی از آگاهان و روشنفکران و نیز رشد طبیعی جامعه که با تغیرهایی در امور نظامی، اقتصادی، تجارت و کشاورزی در افغانستان همراه بود. در زمینههای فکری و فرهنگی نیز تحولاتی پدید آمد.
برای نخستین بار در زمان امیر شیرعلی خان بود که نخستین دستگاه چاپ سنگی از هند به افغانستان آمد. و اولین نشریه افغانستان به زبان فارسی که "شمسالنهار" نام داشت در کابل به چاپ رسید.
هر چند که بعضی از تاریخنویسان گفتهاند که قبل از شمسالنهار نشریهای بهنام کابل در زمان امیر محمداعظم خان و به مسئولیت سید جمالالدین منتشر میشده است. آنگونه که در "دانشنامه ادب فارسی در افغانستان" آمده است: "برخی پژوهشگران مانند، مایل هروی، و عبدالروف بینوا، در آثارشان به نشریهای بهنام "کابل" اشاره کردهاند که زیر نظر و مدیریت سید جمالالدین اسدآبادی و بهسرپرستی قاضی عبدالقادر خان منشی، اندکی پیش از جنگ دوم افغانستان و انگلستان منتشر میشد."
اما بسیاری دیگر از پژوهشگران به وجود چنین نشریهای شک دارند. عبدالحی حبیبی نیز از جمله کسانی است که بهوجود این نشریه که هیچ برگی نیز از آن باقی نمانده، اعتقادی ندارد و دلیل این اشتباه را ذکر نام کابل در انتهای نام نخستین نشریه، شمسالنهار کابل میداند.
اما آنچه تمام صاحبنظران بر آن اتفاق نظر دارند، این است که سید جمالالدین به امیر شیرعلی خان پشنهاد کرد تا در افغانستان نشریهای منتشر شود و امیر نیز پشنهاد سید جمال را پذیرفت و دستور به انتشار شمسالنهار داد.
دایرةالمعارف آریانا، سید جمالالدین را ناظر بر انتشار شمسالنهار دانسته است ولی با توجه به اینکه سید جمال در زمان انتشار در افعانستان نبوده است و در خود شمسالنهار نیز اسمی از او برده نشده است بعید به نظر میرسد که وی ناظر بر انتشار آن بوده باشد.
[↑] تاریخ انتشار
در مورد زمان انتشار اولین شماره شمسالنهار نیز اختلاف نظر وجود دارد در برخی از منابع آمده است که اولین شماره شمسالنهار در هفته آخر ماه میزان منتشر شده است. اما برخی این تاریخ را نادرست میدادند و انتشار آن را چند ماه قبل از ماه میزان میدانند.
در مورد مدت زمان انتشار شمسالنهار هم نظرات بسیار متفاوتی مطرح شده است. تعدادی از محققان بر این باورند که شمسالنهار کمتر از سه سال عمر داشته است ولی شماری دیگر مدت آن را سه سال دانستهاند.
به درستی معلوم نیست که شمسالنهار تا چند شماره منتشر شده است. و ترتیب انتشار آن نیز نامرتب بوده است. اما آنگونه که رسول رهین محقق و پژوهشگر افغان و نویسنده کتاب از "شمسالنهار تا جمهوریت" روایت میکند: "آخرين شمارهای كه از جلد سوم (سال سوم) جريده شمسالنهار كابل داريم شماره ۴٧ است. اين میرساند كه از نشر اولين شماره آن تا تاريخ ٢٠ شوال ١٢٩٢ كه جمعا دوسال وسی و پنج روز میشود، بگمان غالب درين مدت ۴٨ شماره بچاپ رسيده باشد.
متأسفانه شمارههای بيشترآن مفقود است نميتوان به يقين گفت كه جمعا چند شماره از ميان رفته و چند شماره تا هنوز باقيست. با توجه به شماره پنجم، ٢۵ رمضان، شماره هشتم، ٢٢ شوال، شمــاره دهم، پانزده ذيحجه ١٢٩٠ و شمارههای شانزدهم و هفدهم به ترتيب دردهم صفر١٢٩١ و ششم ربيع الاول همان سال نشر شدهاند، معلوم میشود، نشر جريده شمسالنهار كابل نامرتب بوده است."
شمسالنهار از شماره اول تا نهم در چاپخانه سنگی مرتضاوی به چاپ رسیده است و بعد از آن وسایل چاپخانه به مقر حکومت در بالا حصار کابل منتقل شد واز شماره دهم در همان جا چاپ و توزیع میگردید.
با نگاهی به برخی از شمارههای شمسالنهار میتوان دریافت که این نشریه را میرزا عبدالعلی خان مدیریت میکرد و بیشتر مقالههای این نشریه را عبدالقادر پیشاوری، منشی امیر شیرعلی خان مینوشت.
دست اندرکاران شمسالنهار را میتوان از نخستین پایه گذاران ترجمه در افغانستان نیز دانست. که با ترجمه اخبار و مقالات نشریات خارجی، اذهان مردم افغانستان را با تحولات جهان و روند رو به رشد علم و تکنولوژی که در دنیا به وقوع میپیوست آشنا میکردند.
مطالب شمسالنهار در یک ستون به چاپ میرسید و در ابتدا هفته يك نوبت، بعداً در هر شانزده روز و بعدها به صورت ماهانه، در شانزده صفحه به خط نستعليق منتشر میشد.
آنگونه که در شماره دهم این نشریه دیده میشود. نشان (لوگو)، نشریه دو شیر را نشان میدهد که در یک دست شمشیر و در دست دیگر نشان شمسالنهار را در دست دارند و در دور نشان شمسالنهار ابیاتی از مولانا بلخ نوشته شده است و در زير نشان، در ستونهای جداگانه شناسنامه نشریه، در مورد اشتراگ و قیمت نشریه توضحاتی آمده است:
"هركسی كه سوای دادن زرقيمت اخبار بهنام خود اخبار بند سازد تا زمانی كه زرقيمت اخبار ادا نكند قيمت اخبار به ذمهاش محسوب شده در وقت حساب از او گرفته خواهد شد و تفصيل قيمت اخبار كه در نقشه مندرج است.
امرای كامگار و رؤسای نامدار و نوابان و راجه کان و واليان ملك از اين حساب مستثنی هستند اوشان هرچه از روی فياضی و فيضرسانی موافقشان و شوكت و ناموری خود عطا و مرحمت فرمايند زيبا و شايان است"
[↑] صفحهآرایی، محتوا
شمسالنهار از نگاه صفحهآرایی و نسبت بهبرخی از نشریاتی که در کشورهای منطقه منتشر میشد و حتی نسبت به برخی از نشریات خود افغانستان که در چند دهه بعد در این کشور منتشر شد، حرفهای تر بود و این بیشتر بهخطر آگاهی مدیر مسئول و نویسندگان نشریه از شیوههای روزنامهنگاری مدرن اروپا در آن دوران بود.
از نگاه محتوا، شمسالنهار بیشتر به مطالب خبری میپرداخت. سرمقاله، خبرهای ضروری، گزارش از سفرهای رسمی مقامات مملکتی، خبرهای داخلی و خارجی، و در بعضی از صفحات خود مطالب ادبی و علمی نیز منتشر میکرد.
این نشریه در کنار اخبار و رویدادهای مهم جهان به اخبار و حوادث اجتماعی نیز اهمیت میداده است. در صفحه ششم، شماره دهم در بخش اخبار خارجی اینچنین آمده است:
"خبر لندن. از اخبار راجپوتانه منقول است که یک انگریز دلمن صاحب، زن خود را به این سبب که زن وی چند دفعه با دیگر مردم به صیغه بد فعلی فرار شده بود، طلاق داده و با یک دختر دیگر بموجب قواعد مذهب و آئین خود گفتگوی مناکحت وعده کرده بود و بعد از چند ایام سبب خوش، با زن سابقه خود نکاح جدید منعقد ساخت و دختری را که با وی وعده نکاح کرده بود وا گذاشت. دختر مزبور چون دید که زن و شوهر با هم درست شدهاند من از این معامله محروم ماندم، این امر را باعث بدنامی خود دانسته از خلف وعده دلمن صاحب نالش کرد که این شخص وعده کرده بود که من تو را نکاح میکنم حال عهد خود شکستانده مرا موقوف نموده و با زن سابقه خود سازش کرده، در نیاب دعوی خود را باثبات رسانده و از نزد حاکم حکم شد که مبلغ سیهزار روپیه بطور جرم عهد شکنی از دلمن صاحب گرفته به دختر مذکور داده شود چنانچه که داده شد. حالا دختر مذکور میخواهد که شوهر دیگر کند"
همچنین در صفحه آخر و در بخش اخبار داخلی نیز به وضعیت آب و هوا، سرمای کابل و وضعیت سخت مردم کابل در زمستان مطالبی آمده است:
"خبر کابل. موسم نهایت سرد است برف بحدی باریده که به نسبت هفت هشت سال گذشته سه چند و چهار چند شده از رپوت (گزارش) کوتوالی شهر کابل واضح گردید که دو زن از قلعه قاضی بطرف بیک توت میرفتند که وقت شام شد و به قلعه بیک توت بفاصله دوصد قدم مانده بود دفعتاً واهمه بر آنها غالب شده از صعوبت برود هوای سرد بیهوش افتادند از اتفاقات، سه سوار از طرف پغمان به شهر کابل میآمدند و دو زن را بر زمین افتاده دیدند، ترحم نموده ایشان را برداشته در قلعه حمل آباد آوردند..."
با نگاهی به دهمین شماره شمسالنهار و طبق اظهارنظر برخی از صاحبنظران، این نشریه بیشتر خبرهای خارجی خود را بخصوص در سال اول انتشار از نشریات انگلیسی، عربی، اردو و ترکی مانند: راجپوتانه، اخبار عالم، اخبار عام لاهور، اخبار انجمن پنجاب، اخبار کوه نور، سیدالاخبار، طلسم حیرت، لوح محفوظ، اخبار لوح و اخبار حیرت میگرفت.
گویا در سالهای بعد، شمسالنهار تعدادی خبرنگار در کشورهای دیگر داشته است. چرا که طبق گفته رسول رهین که برخی از شماره شمسالنهار را بررسی کرده است: "اكثر خبرهايی كه از كشورهای همجوار به اداره جريده ارسال میشده از طرف واقعهنگاران خود جريده مستقيما به دفتر جريده ارسال شده است. چــنانچــه در خبرها زيرين میخوانيم: "كرسپاندنت (خبرنگار) ما از بخارا مینگارد..." يا "كرسپاندنت ما از خوقند مینگارد..." و يا "كرسپاندنت ما از تاشكند مینگارد..." يا "كرسپاندنت ما از سمرقند مینگارد..." اينها میرسانند كه ژورناليزم عصر شیرعلی خان که با استفاده از سيستم ژورناليستی انگليسی بوجود آمده بود، دارای شبكه منظم خبرنگاری در كشورهای همجوار و اسلامی بود. و استعمال اصطلاح "كرسپاندنت" بجای "واقعهنگار" یا "خبرنگار" كه اصطلاح ژورناليستی انگليسی است وضاحت کافی دارد."
این برای اولینبار بود که مردم افغانستان از طریق نشریه میتوانستند خبرهای داخلی و خارجی را پیگیری نمایند.
طبق نوشته پرتو نادری محقق و پژوهشگر افغان: "در آن روزگار در کابل و شمار شهرهای ديگر افغانستان رسم بر اين بود که خبرهای مربوط به امارت و بعضی مسايل ديگر به وسيلۀ جارچیها در چهار راههای شهر با صدای بلند جهت آگاهی مردم جار زده میشد؛ اما پس از شمسالنهار مردم نخستينبار به يک وسيلۀ مدرن اطلاعرسانی دسترسی پيدا کردند و دريافتند که جارزنی يگانه وسيلۀ اطلاع رسانی نيست. با اين حال رسم جارزنی بهحيث يک شيوۀ سنتی اطلاعرسانی تا ساليان درازی در افغانستان همچنان ادامه یافت."
اما محمدصدیق فرهنگ در کتاب "افغانستان در پنج قرن اخیر" نوشته است که: "شمسالنهار به اخبار و اعلانات رسمی محدود و از محتوی اجتماعی و سیاسی که ذهن خواننده را روشن سازد، عاری بود. بنابر این نمیتوانست وظیفه بیداری افکار عامه و ایجاد طبقه روشنفکر را که شرط اول موفقیت هر نوع اصلاحات میباشد اجرا کند."
[↑] کاستیها
از آنجا که افغانستان برای اولینبار با انتشار شمسالنهار پا بهعرصه مطبوعات نهاد و این اولین تجربه در عرصه روزنامهنگاری در این کشور بود کاستیهای نیز در این نشریه بهچشم میخورد با توجه به اینکه مردم در آن دوران اکثر کمسواد بودند نثر این نشریه برای خوانندگان تا حدودی دشوار بود. این نشریه همچنین از شیوههای نادرست در نگارش، املا و روزنامهنگاری بر کنار نبود.[۱]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای بخش فارسی بیبیسی توسط بصیراحمد حسینزاده (پژوهشگر افغان) برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- حسینزاده، بصیراحمد، شمسالنهار؛ پیشینه نخستین نشریه افغانستان، وبسايت فارسی بیبیسی: ١٢ اردیبهشت ١٣٨٩
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ شماره دهم "شمسالنهار"، ١۵ ذیحجه ١٢٩٠ قمری، چاپ کابل
□ افغانستان در پنج قرن اخیر، چاپ نوزدهم، ١٣٨۵ خورشیدی، تهران
□ فصلنامه در دری، شماره ٦-٨، ویژنامه مطبوعات، سال ١٣٧٧ خورشیدی، مشهد
□ دانشنامه ادب فارسی در افغانستان، مدخل روزنامهنگاری در افغانستان، حسن انوشه، ١٣٨١ خورشیدی، تهران
□ فصلنامه خط سوم، (ویژه روشنفکری) شماره ٣ و ۴، ١٣٨٢ خورشیدی، مشهد
□ جریده شمسالنهار، پروفسور رسول رهین، سایت دانشنامه آریانا
[برگشت به بالا]