جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۳, دوشنبه

افغانستان در سال ١٣٨٨

از: احمدضیا رفعت، ويراستار: سيد روح‌الله ياسر

افغانستان در سال ١٣٨٨

چشماندازی بر وضع رسانههای همگانی


فهرست مندرجات




وضع عمومی: در افغانستان بيست و پنج شبکهی تلويزیونی، بیش از نود شبکهی رادیویی، نزدیک به بیست روزنامه و دهها جریده و مجله فعالیت نشراتی دارند.

در سال ١٣٨٨ تلویزیونهای سپهر، ستاره، نگاه و یک تازه به فعالیت آغاز کردهاند و تلویزیون باختر و دعوت در مرحلهی نشر آزمایشی قرار دارند. به جز تلویزیون ملی و معارف، دیگر تلویزیونها غیر دولتی میباشد. بیشترین شبکههای رادیویی غیر دولتی است. حدود سی و پنج شبکهی رادیویی در کابل نشرات دارند؛ در حالی که در هر یک از ولایتهای دیگر یک تا دو رادیوی غیر دولتی فعالیت دارد. شمار بیشتر رادیوها توسط نهاد بین‌المللی به‌نام انترنیوز تمویل میشود.

نیم روزنامهها به دولت تعلق دارد که انیس، هیواد و اصلاح در کابل و شماری دیگر در ولایتها به نشر میرسد.[۱] هر چند آمار دقیقی از نشر مجلهها وجود ندارد اما حدود یک صد و پنجاه مجله در کشور منتشر میشود که دو سوم آنها دولتی میباشد. با توجه به آمار رسانهها، میتوان گفت که شاید حدود ده‌هزار نفر در رسانههای افغانستان مصروف کار باشند.

میزان دسترسی به رسانهها: از میان رسانههای همگانی مردم به رادیو دسترسی بیشتری دارند زیرا این وسیله بسیار ارزان و به‌علت کوچکی به آسانی قابل حمل و نقل میباشد.

تلویزیون از لحاظ قابل دسترس بودن، پس از رادیو قرار دارد زيرا بر اساس آمار وزارت انرژی و آب حدود بیست فیصد مردم به انرژی برق دسترسی دارند؛[٢] پس میتوان گفت که به همین تعداد قادر به استفاده از تلویزیون میباشند. در سال ١٣٨٨ نزدیک به سه صد ميگاوات برق وارداتی وارد شبکهی برق افغانستان شده است – که این رقم میزان برق را به دو برابر افزیش داده است – (٢) با این حساب میتوان گفت که باید شمار استفاده‌کنندگان تلویزیون در سال ١٣٨٨ به دو برابر افزایش یافته باشد.

رسانههای همگانی چاپی به‌علت پایین بودن شمارگان و متمرکز بودن بیشتر آنها در کابل و پایین بودن میزان باسوادان در کشور، از مخاطبان کمتری در مقایسه با رادیو و تلویزیون بر خورداز است. به‌طور مثال شمارگان روزنامهها بر روی هم از پنجاه هزار نسخه در روز تجاوز نمیکند؛ يعنی برای هر پنحصد نفر یک نسخه روزنامه. در سال ١٣٨٨ روزنامههای ماندگار و ٨ صبح، علاوه بر کابل در دو ولایت دیگر کشور نیز به صورت همزمان به نشر میرسد و این تجربهی تازهای در روزنامه‌نگاری افغانستان میباشد.

کیفیت نشر: در افغانستان تلویزیون اختصاصی تا حالا بر روی کار نیامده است. هر شبکهی تلویزیونی به نشر برنامههای متنوع خبری، تفریحی و آموزشی میپردازد. بعضی از تلویزیونها مانند: تمدن، نور و فردا بیشتر به نشر برنامههایی با محتوای دینی میپردازند؛ ولی دیگر تلویزیونها به نشر برنامههایی اهمیت میدهند که جوانها بیشتر به آنها تمایل دارند؛ مانند موسیقی، فلمهایی از تولیدهای هالیود و بالیود، سریالهای هندی و برنامههای طنزی.

برنامههای تلویزیونها اکثر با هم شباهت دارد و تنها تفاوت در نام برنامهها است. بیشترین این برنامهها به تقلید از شبکههای تلویزیونی هند و کشورهای غربی تهیه میشود. حجم برنامههای تولیدی حد اکثر یک چهارم برنامههای نشراتی را در بر میگیرد. این را هم اضافه کنیم که همهی تلویزیونها در هر بیست و چهار ساعت، هر برنامه را کم از کم دو بار نشر میکنند؛ يعنی دوازده ساعت برنامههای تازه برای دوازده ساعت دیگر به تکرار نشر میشود. در سال ١٣٨٨ تولید سریالهای تلویزیونی مورد توجه بعضی از تلویزیونها مانند طلوع و آریانا قرار گرفته است. دوبلهی فلمها و سریالها حرفهای‌تر از گذشته صورت میگیرد و نشانهی پیشرفتهای خوبی در این زمینه دیده میشود. بیشتر تلویزیونها از طریق ماهواره در سراسر افغانستان و بخشهایی از جهان قابل دریافت شده است. هنوز تناسب لازم میان برنامهها رعایت نمیشود. موسیقی، فلم، سریال و برنامههای سرگرم‌کننده که زیر نام برنامههای تفریحی قابل تعریف میباشد بیشترین ساعتهای نشر تلویزیزیونها را به‌خود اختصاص داده است. برنامههای سیاسی مانند خبر، گزارش، میزگرد و مصاحبههای اختصاصی جایگاه دوم و نشر برنامههای آموزشی در جایگاه سوم قرار دارد. این در حالی است که افغانستان به‌علت فقر سواد و دانش و پایین بودن کیفیت معارف نیاز به‌نشر برنامههای علمی و آموزشی بیشتری دارد. معارف تنها تلویزیونی است که به نشر برنامههای آموزشی مربوط به معارف میپردازد، اما این کافی نیست. رسانههای غیر دولتی به‌سبب انتفاعی بودن، برای نشر برنامههای آموزشی که تصور میشود بهاندازهی برنامههای تفریحی مخاطب ندارد، علاقهی چندانی نشان نمیدهند؛ برای حل این مشکل دولت وظیفه دارد با حمایت مالی از این رسانهها، زمینهی رشد نشر برنامههای آموزشی را فراهم کند.

شیوهی تصویربرداری و امور گرافیک کمتر از کیفیت لازم بهره‌ور است و علت آن کمبود کارکنان تخصصی میباشد. بیشتر تلویزیونها و رادیوها تا حدی برای پر کردن این خالیگاه از کارکنان فنی خارجی استفاده میکنند.

وضع کیفی رادیوها هم شبیه به تلویزیونها میباشد. جز این که رادیو این امکان را برای کارکنان فنی مساعد کرده است که کار ادیت (ویرایش) آسان‌تر صورت گیرد و بخشی از ضعفهای مصاحبه‌کنندکان و مصاحبه‌شوندگان و گزارشگران هنگام ادیت کاهش داده شود، کاری که در تلویزیون به آسانی نمیتواند صورت گیرد زیرا تصویر متناسب به صدا نمیتواند ادیت و مونتاژ شود.

دشواری در تلفظ درست واژهها و کندی در خواندن متن در بیشتر تلویزیونها و رادیوها بر گوشنوازی خلل ایجاد میکند. یکنواخت بودن متنهای خبرها و گزارشها سبب شده است که این رسانهها نتواند تاثیر عمیق بر بیننده و شنونده بر جای بگذارد. متن خبر و گزارش اکثر توسط گویندگانی خوانده میشود که از زبان و محتوا آگاهی بسیار کمی دارند.

رسانههای چاپی از لحاظ صفحه آرایی، انتخاب عنوانهای جذاب، بازتاب خبرهای تازه، املا و انشا با دشواریهایی به همراه است. به گونهی مثال؛ در روزنامهی چراغ میخوانیم: "وزیر داخله هند روز چهارشنبه مدعی شد پاکستان در جامو و کشمیر ضمن آموزش و تربیت تروریستها از آنها علیه هند استفاده میکند."[٣]

در این جملهی مرکب "که موصول" حذف شده است؛ یعنی پس از "مدعی شد" باید لفظ "که" به کار رود چون نقل قول غیرمستقیم است. یا در روزنامهی ٨ صبح میخوانیم: "... نه در منشور ملل متحد و نه در سایر میثاقهای بین‌المللی و یا قواعد و قوانین داخلی کشورها جواز و مجوزی برای چنین مذاکراتی وجود ندارد."[۴]

پس از واژهی "بين‌المللی" لفظ "و یا" به کار رفته است. کاربرد و او عطف پیش از "یا" نادرست است لفظ "و یا" در جایی به کار میرود که معنای پیش و پس از آن متفاوت باشد. به‌طور مثال گفته شود "بین‌المللی و یا جامعهی جهانی". نیز فعل مرکب "وجود ندارد" به جای "وجود دارد" آمده است که نادرست است و معنا را برعکس کرده است.


[] چالشهای عمده بر سر راه رسانهها

    ١- تمویل: نزدیک به کل تلویزیونها و رادیوها از منبعهای خارجی تمویل میشوند. این وضع سبب شده است که رسانهها از آزادی لازم برخوردار نباشند و ناچار سلیقه و هدفهای منبع تمویل کننده را لحاظ کنند. اگر چه بر طبق مادهی دهم بند ۴ قانون رسانههای همگانی منبع تمویل باید روشن باشد و این منبع نباید خارجی باشد؛ اما هنوز حکومت افغانستان نتوانسته است موفق به ردیابی منبع تمویل رسانهها شود و رسانهها همچنان مدعی اند که از داخل تمویل میشوند.

    ٢- دسترسی به اطلاعات: اگر چه مطابق قانون رسانههای همگانی افغانستان و بر پایه اصلهای دموکراسی، دولت مکلف است که اطلاعات را در اختیار خبرنگاران قرار دهد، اما دولت گاه مانع این حق میشود و گاه اطلاعات تحریف شده را در اختیار خبرنگاران قرار میدهد.

    ٣- استفاده از ژورنالیزم زرد: اکثر رسانههای کشور بهخاطر جلب بیشتر مخاطب، از ژورنالیزم زرد استفاده میکنند. افترا، توهین، هتک حرمت، بزرگنمایی و کوچکنمایی از روشهایی است که رسانهها بهکار میبرند.

    ۴- تبلیغ به نفع مخالفان نظامی: سرخط خبرهای رسانههای غیر دولتی اختصاص دارد به نشر فعالیتهای نظامی مخالفان نظامی و این وضع سبب شده که مخالفان نظامی بیشتر تشویق و ترغیب به توسل به خشونت شوند و به نوعی رسانهها دانسته یا ندانسته به تبلیغ جنگ مصروف اند.

    ۵- تبلیغ به نفع دولت: رسانههای دولتی با آن که از بیتالمال تمویل میشود، اما بیشتر خبرها و گزارشهای آنها به دور از اصل توازن و انصاف به نفع دولت تبلیغ میکنند.[۵]


[] يادداشت‌ها

يادداشت ۱: اين گزارش برای دویچه وله (صدای آلمان) توسط احمدضیا رفعت (استاد دانشگاه کابل) برشتۀ تحرير درآمده است.



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- مصاحبهی شجاعالدین ضیایی معین آبیاری وزارت انرژی و آب در کنفرانس خبری ماه دلو ١٣٨٨
[۲]- شکوفه، پایان نامهی تحصیلی، دانشکدهی ژورنالیزم دانشگاه کابل، ١٣٨٨
[۳]- روزنامهی چراغ، شمارهی روز پنجشنبه ٢٢میزان ١٣٨٨
[۴]- روزنامهی ٨ صبح، شمارهی روز چهار شنبه ٢٦حوت ١٣٨٨
[۵]- احمدضیا رفعت، چشماندازی بر وضع رسانههای همگانی افغانستان در سال ١٣٨٨، وب‌سايت دویچه وله



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها

وب‌سايت دویچه وله (صدای آلمان)


[برگشت به بالا] [گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله]