[...] [...]
[↑] تاریخ افغانستان
افغانستان که متقدمین آنرا «درنگیانا» و «آریانا» و باشندگان بومی آنرا «اورلایات» یعنی «میهن» یا «مادروطن» نامیدهاند، بخش شمال شرقی ایران است که بین هندوستان و فارس موقعیت دارد.
این منطقه که وسعت آن قبلا به ٧٢۱،٧٠ کیلومترمربع بالغ میگردید، الان به ۵۵٠،٠٠٠ کیلومتر مربع (۹۹٨٨ میل مربع) محدود گردیده است. سبب این کاهش وضع مناطق مرزی میان هندوستان و افغانستان تحت ادارۀ انگلیس و ادغام بخشهایی از مرز شمال غربی آن به روسیه بوده است.
با داشتن این وسعت، افغانستان بین ٣٠-٣٧ درجۀ عرضالبلد شمالی و ٦۱-٧٢ درجۀ طولالبلد شرقی واقع است.
افغانستان در غرب با ایران، در شمال با ترکستان روسی، بخارا و فلات پامیر، در شرق با واخان، دَردِستان و مناطق مرزی افغانی - هندی و در جنوب با بلوچستان هم مرز است.
آن مناطقی که افقانستان کنونی از آن تشکیل شده است، در عهد باستان بیشتر مسکن اقوام آریايی بوده است که از آنجا داخل هندوستان شدند.
در قلمرو فارس باستان این مناطق عبارت از ولایات «درنگیانا»، «آریا» و «اراخوزیا» بودند.
همچنان اراخوزیا بنام «پَکتیکا» شهرت داشت. این اسم از نام «پَکتیک»ها یا «پَختان»ها مأخوذ میباشد. «پَکتیک»ها که اقوام دامپرور (چوپان) بودند، ساکنان آن منطقه را تشکیل داده بودند. بازماندگان ایشان که در زبان فارسی به «افغان»ها شهرت دارند، هنوز خود را «پختون» مینامند.
در سالهای ٣٢۹-٣٣٠ قبل از میلاد اسکندر کبیر افغانستان را تسخیر کرده و در آنجا شهرهای «الکساندریه آرئیون» (هرات) و «الکساندریه آراخوتون» (قندهار) را بناء کرده است. دین حاکم در این سرزمین دین زرتشت بوده است.
از قرن سوم قبل از میلاد بزرگترین بخش افغانستان متعلق به قلمرو «پارتها» و از سال ٢٢٦ قبل از میلاد جزء قلمرو پارس میانۀ ساسانی بوده است. تنها نواحی شمالی و شرقی را شاهان یونانی - هندی و یونانی - باختری اشغال کرده بودند.
«پختان»ها یا (افغان)ها از مناطق جنوب غربی بیشتر و بیشتر به جاهای دیگر پراگنده شدند و قانون قومی و قبیلهيی برای خویش وضع کردند که حتی تا هنوز برایشان قابل اعتبار است. بر اساس همین قانون مردم به (قبائل) تقسیم شده بودند که در رأس هر کدام از آنها یک نفر «خان» بعنوان رئیس قرار داشت.
قبائل مذکور تقسیم شده بودند به سلالهها و سلالهها تقسیم گردیده بودند به گروپهای کوچکی که رؤسای آنها عبارت بودند از «ملکان» یا «مشیران» و یا «ریش سفیدان».
«قبیله»ها به گروههای کوچکتری تقسیم شده بودند که آنها را «ولس» مینامیدند.
مجمع رؤسای خانوادهها را «جرگه» تشکیل میداد. این جرگه عبارت از دادگاه و محکمه هم بود و مقامش بالاتر از «خوانین» بود.
در قرن هفتم میلادی، افغانستان از طرف عربها تسخیر گردید که باشندگانش به دین اسلام مشرف شد. افغانستان با آن بخش هندوستان که از طرف عربها تسخیر شده بود، تحت ادارۀ یک حکمروا قرار داشت.
در سال ٨۱٢ میلادی اولین قیام حکمرانان عربی - هندی علیه خلفای اسلامی صورت گرفت. در نتیجۀ آن قلمروهای مستقلی بوجود آمدند که دوام آنها فقط برای مدت کوتاهی بود.
در سال ۱٠٠۱ میلادی «محمود» از سلسلۀ «غزنوی» که در سال ۹٦۱میلادی تأسیس شده بود، تمام افغانستان را تسخیر کرد. اما قلمرو آنها در سال ۱۱٨٠ تجزیه گردید.
سلسلۀ بعدی یعنی «غوریان افغانی» توانست فقط بر هندوستان حکمروائی نماید و در جنک «پانی پت» در سال ۱۵٢٦ این حکمروايی برای همیشه از دست افغانان سقوط نمود و خود افغانستان تحت سلطۀ «خوارزمشاهان» قرار گرفت.
در قرن هفدهم باردیگر یک سلسلۀ افغانی بهقدرت رسید که توانست در سال ۱٧٢٢ میلادی بر ایران نیز حکومت نماید. اما در سال ۱٧٣۱ این سلسله بوسیلۀ «نادر شاه» سقوط یافت.
بعد از قتل او، «احمدشاه ابدالی» از خانوادۀ «دُرانی» یک قلمرو افغانی را تأسیس کرد که از «خراسان» در غرب تا «سرهند» در بخش شرقی پنجآب و از آمو دریا در شمال تا اقیانوس هند در جنوب توسعه داشت.[۱]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين نوشتار برای دانشنامهی آريانا توسط اوفی فایلبَخ از دائرةالمعارف آلمانی مايرز (چاپ ۱٨۹۴) به زبان دری ترجمه گرديده و توسط دکتر حشمت حسينی ويرايش و ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- دائرةالمعارف مايرز، ج ۱، صص ۱۵۵-۱۵۹
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ Meyers Konversations-Lexikon, Bd 1, 1894, S. 155-159.
[برگشت به بالا] [گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله]