غرجستان
فهرست مندرجات
[غرجستان]
[↑] غرجستان
اگر روی نقشه افغانستان نگاه شود، در تقسیمات ولایتی و حکومتیهای اعلی ما یکی هم حکومت اعلی میمنه است که اندخوی، دولتآباد، درزاب، گرزوان و قیصار حصص عمدۀ آن را تشکیل میدهد و سلسله کوه تیربند ترکستان و دامنههای جنوبی آن تقریباُ یک ثلث بقیۀ جنوب ساحۀ این حکومتی را پر میکند.
جغرافیهنگاران عرب علاقهیی را که بهطرف شرق بادغیس یعنی بین بادغیس و سرپل افتاده و رودخانۀ معروف و تاریخی مرغاب یک حصۀ زیاد آن را شاداب میکند، بهنام «غرج الشار» یاد کردهاند. این اسم مرکب از دو کلمه است: «غرج» و «شار». شار به اتفاق همۀ مؤرخان عرب لقب شاهان این علاقه بود و «شار غرجستان» (یعنی شاه غرجستان) در متن تواریخ به تکرار یاد شده و شاهان این ناحیه به لقب «شار» خوانده میشدند. کلمۀ دیگر «غرج» بهصور مختلف دیگر مانند «غرژ» و «غرش» هم قید است.
این کلمه را بعضی اسم خاص قوم و بعضی مانند «مقدسی» در زبان محلی «کوه» ترجمه کردهاند. به این ترتیب «غرج الشار» را «شار کوهها» یا بهاصطلاح عربی «ملک الجبال» ترجمه میتوان کرد. چنانچه منابع عربی با حذف کلمۀ «شار» همین لقب را بهصورت «ملک الغرج» هم استعمال کردهاند که آن را بهزبان دری «شاه کوه» یا «شاه قوم غرج» میتوان ترجمه نمود.
بههر حال همین «غرج الشار» در دورههای جدیدتر قرون وسطی شکل «غرجستان» بهخود گرفته است و در عصر هجوم مغل عموماُ بههمین نام معروف بود. قراری که «یاقوت» بهملاحظه میرساند همین اسم بهصور دیگر مانند «غرشستان» و «غرستان» هم تلفظ میشد ولی نباید آن را با «غورستان» یا «غور» که بهطرف جنوب منطقۀ مذکور افتاده است، اشتباه کرد.
قراری که از خلال نوشتههای عربها معلوم میشود، مفهوم جغرافیایی غرجستان یا غرشستان از چوکات امروزی حکومتی اعلی میمنه چه بهطرف غرب و چه بهطرف جنوب فراختر بوده، زیرا بالامرغاب که امروز جزء ولایت هرات است، از طرف غرب تا «بادغیس» و سلسله فیروزکوه که بهطرف جنوب و جنوب شرق تیربند ترکستان افتاده از طرف جنوب شرقی شامل آن بود زیرا قلعۀ معروف «تولک» را که در اثر مقاومت شدید علیه مغل ها در تاریخ معروف شده است و منهاج السراج جوزجانی مولف طبقات ناصری از شهامت مدافعان آن تعریف کرده است، در حدود غور و غرشستان قرار میدهد. این تعریف جغرافیایی واضح میسازد که نیمۀ جنوبی غرجستان عموماُ کوهستانی و نیمۀ شمالی آن جلگهیی و تپه زار بوده است.
غرجستان در تمام دوره قرون وسطی به آبادی و حاصل خیزی شهرت داشت و شهرهای آبادانی داشت که تعین صحیح موقعیت آنها بدون تحقیقات دقیق و علمی چندان آسان نیست. در جمله شهرهای آبادان این ناحیه یکی بهنام «ابشین» یا «افشین» یا «باشین» یاد شده که محل آن درست معلوم نیست و موقعیت آن را در سواحل شرقی مرغاب قرار میدهند. در اطراف این شهر باغهای زیاد بود و برنج زیاد از آنجا به بلخ فرستاده میشد. شهر دیگر معروف این ناحیه «شورمین» یا «سورمین» خوانده شده و در علاقه کهستانی بهفاصله چهار روز راه بهطرف جنوب شهر اول الذکر وقوع داشت.
«لوسترانج» مولف کتاب «اراضی خلافت شرقیه» آن را بهاحتمال در فاصله چهار روزه راه شمال شرق «کرخ» قرار میدهد. «یاقوت» از دو شهر دیگر این ناحیه بهنامهای «سنجه» و «بیور» یاد میکند. شهری که در آن «شار» یعنی شاه غرجستان اقامت داشت به اسم «بلیکان» یا «بلپکان» نام برده شده و در حقیقت مرکز اداری یا پایتخت و شاهنشین غرجستان بوده است.
از مطالعه تاریخ ملکان غور و سلطانهای غزنه و واقعات این عصر چنین استنباط میشود که سلاطین مقتدر غوری و غزنوی کهستانات دشوارگذار جنوب غرجستان یعنی درههای هولناک تیربند ترکستان و فیروزکوه را برای مخالفان خود بهحیث محبس استعمال میکردند. بهواقع در درههای صعبالعبور و نقاط شامخ جبال حصارها و قلاع محکم ساخته بودند که از آن جمله حصار «اشیار» و قلعۀ «بلروان» را میتوان اسم برد. این حصار و قلعه بیشتر اوقات شکل محبس بهخود داشت و ملکان غوری مخالفان سرسخت خود را بدانجاها قید مینمودند.
متاسفانه تحقیقات علمی هنوز بههیچ اسم و رسمی در علاقههای غرجستان قدیم شروع نشده. تنها از بعضی نقاط مجاور میمنه از قبرستانهای قدیمه پیش از اسلام بعضی اثاث البیت چوبی بهدست آمده که یکی دو نمونه آن در موزۀ کابل موجود است.[۱]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- این مقاله در سایت خاوران نیز به نشر رسیده است.
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ کهزاد، احمدعلی، غرجستان، از بنیاد فرهنگی کهزاد