[موسیقی در افغانستان] [آوازخوانان افغانستان]
استاد غلامدستگیر شیدا (زادۀ ۱۲۹۵ خ - درگذشتۀ ۱۳۴۹ خ)، یکی از آوازخوان افغانستان بود که در موسیقی این کشور سبک خاصی داشت که به سبک «شیدایی» مشهور است[۱].
[↑] زندگینامه
غلامدستگیر شیدا، در سال ۱۲۹۵ خورشیدی، در قریه چهاردهی کابل در یک خانواده هنرمند زاده شد. پدرش استاد قربانعلی نام داشت که از مشهورترین ربابنوازان اوایل قرن بیستم در افغانستان بود و در گروه هنری استاد قاسم افغان در دربار امیر حبیبالله خان رباب مینواخت. استاد میرزا نوروز، عموی وی نیز از شمار هنرمندانی بود که در زمان امیر شیرعلی خان و امیر عبدالرحمان خان در کوچه خرابات کابل آوازخوانی میکرد. همچنین، محمدحسین، برادرش هم از طبلهنوازان معروف دوران خود بود که سالها شاگرد استاد چاچه محمود بوده است.
شیدا، هنوز بیش از ده سال نداشت که برای نخستینبار آموزش موسیقی را نزد عموی خود آغاز کرد و استاد غلامحسین خان، پدر استاد سرآهنگ، از دیگر اساتیدی بود که شیدا در نزد وی زانوی شاگردی بر زمین زد. و پس از مدتی آموزش در نزد او، راهی هند شد و از تجربیات استاد عبدالوحید خان بهره برد.
گفته میشود، درسال ۱٣۴٦ خورشیدی، شیدا با استفاده از یک بورسیه تحصیلی به شهر بنارس هند سفر کرد و شش ماه در آنجا ماند[٢]. پس از آن، هر سال، مدت سه تا چهار ماه را در این کشور سپری و از تجربیات اساتید هندی استفاده میکرد.
آنگونه که در برخی از نوشتهها آمده است، دختر خاله شیدا در دوران جوانی بر اثر بیماری لاعلاج درگذشت و این حادثه شیدای جوان را که سخت دلبسته آن دختر بود از نظر روحی دگرگون و گوشهنشین کرد و حتی حالت جنون به او دست داد. از این روی، پدر شیدا، که علاوه بر نوازندگی در گروه استاد قاسم در گروه حاجی افضل تاجر نیز نوازندگی میکرد و رابطه صمیمانه میان او و حاجی افضل بر قرار بود، از حاجی افضل خواست که در یکی از سفرهای تجاری، شیدا را نیز برای معالجه با خود به هند ببرد.
شیدا در مرکز درمانی حکیم اجمل خان بهوسیله طب یونانی تحت معالجه قرار گرفت و تا حدودی سلامتی و شادابی خود را بهدست آورد و به کابل بازگشت.
شیدا برای اولینبار در باغ حاجی افضل تاجر در بینیحصار کابل آواز خواند و شنوندگان خود را بسیار تحت تاثیر قرار داد و بهزودی به چهره مشهور در میان مردم تبدیل شد. او آنقدر مست و شوریده میخواند که حالت جنون به او دست میداد.
عبدالوهاب مددی، در کتاب «سرگذشت موسیقی معاصر افغانستان» آورده است: «همین امر باعث شده است که شنوندگان به او لقب «دیوانه» بدهند چنانکه او سالها بهنام غلامدستگیر دیوانه معروف بود. دیوانگیهای او حین خواندن همچنان ادامه داشت و شنوندههایش را نیز بیخود و مست میساخت تا اینکه یکی از علاقمندان پر نفوذش لقب دیوانه را به «شیدا» عوض کرد و این لقب تا پایان عمر، ضمیمه اسم استاد بود.»[٣]
استاد شیدا غزلهای فارسی بهویژه اشعار حافظ و سعدی را با شوریدگی میخواند و در موسیقی صاحب سبک خاصی بود که به سبک «شیدایی» مشهور شده بود. طبق گفته بسیاری از صاحبنظران، وی یکی از کسانی بود که به غزلخوانی افغانی، جان دوباره بخشید.
وی در طول دوران عمر هنری خود کنسرتهای مختلفی را در داخل و خارج از افغانستان بر گزار کرد و موفق بهدریافت چندین مدال و جوایز مختلف از داخل و خارج افغانستان شد. همچنین از طرف وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان لقب «استاد» به وی اعطا شد.
استاد شیدا تعدادی شاگرد نیز داشت که عبدالحمید همآهنگ آوازخوان معروف افغانستان، و میا شیدا و حسن شیدا (فرزاندنش) از معروفترین آنها بودند.
هر چند از استاد شیدا فقط چند آهنگ در آرشیو موسیقی رادیو افغانستان باقی مانده است ولی بسیاری از صاحبنظران بر این باورند که این آثار از نگاه کیفیت هنری از بهترین آهنگهایی افغانی است.
طبق گفته عبدالوهاب مددی صدای شیدا علاوه بر زیبایی و گیرایی خاصی که داشت با کوک ساز نیز بسیار هماهنگ بود.
استاد شیدا سهبار ازدواج کرد و پدر هفت دختر و پنج پسر شد. که دو فرزندش به هنر موسیقی روی آوردند.
در صبح روز سوم ثور سال ۱۳۴۹ خورشیدی، استاد غلامدستگیر شیدا در حالیکه بههمراه گروه هنری خود از قره باغ شمالی به کابل باز میگشت، در شاهراه کابل - چاریکار موترش تصادف کرد و بهشدت مجروح شد. جراحت استاد شیدا شدید بود و فردای آنروز در کابل درگذشت.
در این حادثه فرزندش میا شیدا که چند روز از ازدواج او نگذشته بود و در همان آغاز کار آوازخوانی و کسب شهرت بود، و استاد محمد غازی طبلهنواز و حاجی محمدیونس خوشنشین نیز جان باختند. استاد شیدا و فرزندش میا شیدا را در قبرستان شهدای صالحین کابل به خاک سپرده شد[۴].
[↑] آثار
استاد شیدا یکی از آوازخوانانی بود که آهنگهای غزل را کاملاً به شیوه کابلی اجرا میکرد. اگرچه تعداد آهنگهایش بسیار اندک است، اما همۀ این آهنگها ماندگار شد. از معروفترین آهنگهای استاد شیدا، میتوان چنین نام برد:
- آهنگ فولکلور شاهنگار جان
صورتگری که آن قد و قامت کشیده است، شعر از ندیم
از شوق گل رویت، شعر از شادروان باقی جان
یار دمی بشنو این ناله و افغان من
و ...[۵]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدی خراسانی بر اساس نوشتۀ بصیراحمد حسینزاده (پژوهشگر افغان) و محمدحیدر اختر، ویرایش شده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]- بصیراحمد حسینزاده، چهل سال از مرگ شیدای عاشق گذشت، بخش فارسی بی بی سی: جمعه ٢٣ آوريل ٢٠۱٠ - ٠٣ اردیبهشت ۱٣٨۹ و همچنین: ناصر پوران قاسمی، هفتهنامه امید، شماره ۴٠٢
[٢]- محمدحیدر اختر، یادی از غلامدستگیر شیدا، وبسایت کابل ناتهـ
[٣]- عبدالوهاب مددی، سرگذشت موسیقی معاصر افغانستان
[۴]- بصیراحمد حسینزاده، پیشین
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]