جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۲ آذر ۱۵, جمعه

انجیل برنابا: فصل ۱٦٣


انجیل برنابا

(برگردان فارسی از: حیدرقلی سردار کابلی)

[فصل ۱٦٢]فصل ۱٦٣[۱][فصل ۱٦۴]


[۱] یسوع با شاگردان خود به‌سوی صحرای پشت نهر اردن روانه شد.

[٢] پس چون نماز ظهر تمام شد، به پهلوی درخت خرمایی نشست و شاگردانش زیر سایهٔ آن نخل نشستند.

[۳] آن وقت یسوع فرمود: «ای برادران، همانا قضا و قدر رازی است بزرگ؛ به حدّی که آن را به‌راستی نمی‌داند آشکارا، جز یک نفر و بس.»

[۴] «او آن کسی است که[٢] امت‌ها[٣] منتظر او می‌باشند، آن کسی که اسرار خدای بر او آشکار می‌شود، آشکار شدنی؛ پس خوشا به‌حال کسانی که گوش به سخن او می‌دهند، وقتی که به جهان بیاید.»

[۵] «زیرا رحمت خدای بر ایشان سایه خواهد افکند؛ چنان که این درخت خرما ما را سایه افکنده است.»

[٦] «آری، همانا چنان که این درخت از حرارت سوزان آفتاب ما را نگاه می‌دارد، همچنین رحمت نگاه می‌دارد ایمان‌آورندگان به آن اسم را از شر شیطان.»

[٧] شاگردان پرسیدند: ای معلم، کدام کس خواهد بود آن مردی که از او سخن می‌رانی که به جهان خواهد آمد؟

[٨] یسوع به شکفتگی دل در جواب فرمود: «همانا او محمد پیغمبر خداست.»

[۹] «وقتی او به جهان بیاید، چنان که باران زمین را قابل می‌کند که بار بدهد بعد از آن که مدت مدیدی باران منقطع شده باشد».

[۱٠] «همچنین او وسیلهٔ اعمال صالحه میان مردم خواهد شد به رحمت بسیاری که آن را می‌آورد.»

[۱۱] «پس او ابر سفیدی است پر از رحمت خدای و آن رحمتی است که خدای آن را بر مؤمنان نثار می‌کند نرم نرم، مثل باران.»


[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- سورة امت محمد رسول
[٢]- تفسیر روایتی مسیاست در سفر حجی باب ٢، آیۀ ٧ الخ
[٣]- محمد رسول‌الله