فهرست مندرجاتکیهانشناسی
سیاهچالهها وجود خارجی ندارند
[قبل] [بعد]
سیاهچالهها نقشی کلیدی در توصیف فیزیکدانان از ستارهها، کهکشانها و کل جهان بازی میکنند. اجرام عجیب و غریبی که در پایان عمر ستارههایی بارها سنگینتر از خورشید تشکیل میشوند و هیچ چیز، حتی نور هم نمیتواند از نیروی جاذبه عظیمشان فرار کند. نزدیک به یک قرن پیش، نظریه نسبیت اینشتین وجودشان را پیشبینی کرده بود. ولی حالا یک کیهانشناس برجسته مقالهای منتشر کرده و در آن میگوید محاسباتش نشان میدهد که سیاهچالهها وجود خارجی ندارند.
[↑] سیاهچالهها وجود خارجی ندارند
یکی از عجیبترین اجرام کهکشانی، جسم مرموز و نامریی که قوانین فیزیک هم از توصیف بعصی از مشخصاتش باز میمانند. نیروی جاذبه یک سیاهچاله آنقدر قوی است که اگر هر چیزی حتا نور بهفاصلهی مشخصی از آن معروف به افق رویداد برسد، دیگر نمیتواند فرار کند و بهدرونش سقوط میکند.
فیزیکدانان میگویند، سیاهچالهها با پایان رسیدن سوخت ستارههای بارها سنگینتر از خورشید خودمان و فروریختن آنها درون خودشان تشکیل میشوند.
در مرکز کهکشان خودمان راهشیری و بسیاری کهکشانهای دیگر هم سیاهچالهی وجود دارد. سوراخی در فضا-زمان، مثل آبشاری که وقتی به لبهاش برسید، دیگر راهی برای فرار ندارید.
چیزهای مثل انفجار ستارههای عظیم در آخر عمرشان و تشکیل سیاهچالهها خیلی از آن چیزی که فکر میکنید، بهما نزدیکترند. کافی است بهدور و بر مان نگاه کنیم. تک تک عنصرها و اتمهایی که در طبیعت میبینیم، بهجز هیدروژن، زمانی بخشی از یک ستاره بودند. ستارهی که عمرش میلیاردها سال پیش به پایان رسیده است. بعضی از عناصر سنگینتر مثل طلا، سرب و اورانیوم هم فقط موقع انفجار یک نوابراختر و تولد یک سیاهچاله تشکیل میشوند. اینها یعنی تک تک سلولهای بدن ما، خانهها، ماشینها و کل سیارهیمان زمین از خاکستری ستارهها درست شدهاند.
استیون هاوکینگ، در دههی هفتاد میلادی، یک پیشبینی کرده بود که سیاهچالهها با وجود جاذبهی گریزناپذیرشان نشتی دارند و بهتدریج تبخیر میشوند، پدیدهای که تابش هاوکینگ نام گرفت.
حالا، لورا مرسینی هیوتون، [اهل آلبانی، استاد و] کهیانشناس دانشگاه کمبریج بریتانیا و کارولنیای شمالی آمریکا، با انتشار مقالهی گفته همین پدیده باعث میشود هیچوقت سیاهچالهی ایجاد نشود و سیاهچالهها وجود خارجی ندارند. او میگوید:
- «کار من نشان میدهد که تابش هاوکینگ، تابشی که ستاره موقعی فروریختن و تبدیل به سیاهچاله از خودش ساطع میکند، وقتی شما این تابش را وارد محاسباتتان میکنید، اندازهی ستاره به صفر به نقطهی تکینگی نمیرسد. البته همچنان جرم و گرانش ستاره را دارد. ولی افق رویداد ندارد.»
آلبرت اینشتین با نظریهی نسبیت عامش در سال ۱۹۱٦، راه را برای پیشبینی وجود سیاهچالهها باز کرد. مکانیک کوانتوم شاخهی دیگر فیزیک نظری نمیتواند شکلگیری سیاهچالهها را توصیف کند. ولی این وضع ممکن است عوض شود. پروفسور مرسینی هیوتون میگوید:
- «محاسبات با استفاده از تقریبهای انجام شده و کار بیشتری لازم است. ولی اگر درست باشد و مشخص شود که تکینگی گرانشی افق رویدادی در کار نیست، و فقط با ستارههای بزرگتر طرفیم، در آن صورت، مکانیک کوانتوم به اندازهی نظریهی گرانش اینشتین اهمیت پیدا میکند.»
سیاهچالهها با وجود ذات خشن و مرگبارشان، یکی از جذابترین پدیدهها برای فیزیکدانان و علاقهمندان نجوم بودهاند. اگر معلوم شود سیاهچالهها وجود خارجی ندارند، فیزیکدانان باید به این سئوال جواب بدهند که پس برای ستارههای سنگین در پایان زندگیشان چه اتفاقی میافتد.[۱]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی بازنویسی شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- بهرنگ تاجدین، سیاهچالهها وجود خارجی ندارند، وبسایت فارسی بی بی سی، بخش دانش و فن: سهشنبه ۱٠ ژوئن ٢٠۱۴ - ٢٠ خرداد ۱٣۹٣
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ وبسایت فارسی بی بی سی