جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۸ مهر ۳, چهارشنبه

نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری افغانستان

از: بی‌بی‌سی

انتخابات ۱۳۹۸ افغانستان

نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری افغانستان


فهرست مندرجات

.



نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری افغانستان

چهره در مبارزات انتخابات ریاست جمهوری افغانستان حضور دارند.

۱۵ چهره در مبارزات انتخابات ریاست جمهوری افغانستان حضور دارند. انتخاباتی که روز شنبه، ششم میزان ۱۳۹۸، برگزار می‌شود. تبلیغات نامزدها قرار است تا ۴۸ ساعت قبل از روز برگزاری انتخابات ادامه داشته باشد. آن‌چه در پی می‌آید، نگاهی گذرا به چهره‌هایی این نامزدها و کارنامه‌ی آن‌ها شده‌ است.

افراد زیر - به‌ترتیب حروف الفبا - به‌عنوان نامزد در انتخابات ریاست‌جمهوری افغانستان ثبت نام‌ کرده‌اند:

احمدولی مسعود، حکیم تورسن، رحمت‌الله نبیل، سید نورالله جلیلی، عبدالله عبدالله، عنایت‌الله حفیظ، غلام‌فاروق نجرابی، فرامرز تمنا، گلبدین حکمتیار، لطیف پدرام، محمدابراهیم الکوزی، محمداشرف غنی، محمدشهاب حکیمی، نورالحق علومی، نوررحمان لیوال.

در آغاز ۱۸ نامزد وارد کارزارهای انتخاباتی شدند، اما از این میان، دسته‌ی انتخاباتی محمدحنیف اتمر حدود یک‌ونیم ماه پیش فعالیتش را متوقف کرد. اخیراً زلمی رسول و شیدامحمد ابدالی هم به‌نفع محمداشرف غنی از نامزدی‌شان انصراف دادند و به تیم دولت‌ساز او پیوستند.

برای شرکت در انتخابات پیش رو ۹،۶ ملیون نفر ثبت نام کردند که ٣ میلیون آن‌ها زن هستند. تخمین این‌که چند درصد از این افراد در انتخابات رای خواهند داد، دشوار است. اما در کنار شهروندانی که قرار است به‌پای صندوق‌های رای بروند، شمار کسانی که به این انتخابات و برگزاری آن باور چندانی ندارند هم کم نیست.

در انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۱۴ نامزدان از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب، به ولایت‌های مختلف افغانستان سفر کردند تا برنامه‌های‌شان را برای شهروندان توضیح دهند. شور و هیجان شهروندان و میزان استقبال هواداران از نامزدان به‌مراتب بیش‌تر از این دوره از کارزارهای انتخاباتی بود. در این دور اما سفرهای ولایتی نامزدان رنگ‌وبوی گذشته را ندارد. نامزدان شناخته‌شده هم تاکنون فقط به چند ولایت دور و بر کابل سفر کرده‌اند. شماری از نامزدان همان‌گونه که با کارزارهای انتخاباتی با بی‌میلی برخورد کرده‌اند، مبارزات و فعالیت‌های انتخاباتی‌شان نیز محدود به پایتخت بوده‌ است.

یوسف رشید، رئیس فیفا، بنیاد انتخابات آزاد و عادلانه افغانستان می‌گوید سطح بی‌اعتمادی مردم به انتخابات نیز امسال نسبت به انتخابات پنج سال پیش بیش‌تر و چگونگی مشارکت خانم‌ها نگران‌کننده‌ است. او گفت بحث صلح و بی‌باوری در مورد برگزاری انتخابات، ضعف اقتصادی شماری از نامزدان، تردیدها در مورد اعتبار انتخابات و انتظار برخی از تیم‌ها برای پیوستن به‌دسته‌های مطرح‌تر دلایل کمرنگ‌بودن کارزارهای این دوره است.

به‌گفته وی، نامزدان تبلیغات سراسری انجام نداده‌اند تا مردم تفکیک کنند به کدام نامزد رای بدهند و در مبارزات انتخاباتی‌شان بیش‌تر جنبه‌های تعرضی به گذشته رقبا مطرح شده تا این‌که چیزی را برای آینده ترسیم کرده باشد. او هم‌چنین افزود: اکنون فضا به‌گونه‌ای ایجاد شده که مردم به اساس سلیقه‌های قومی، سمتی و زبانی در انتخابات مشارکت کنند و این میزان مشارکت شهروندان را محدود می‌سازد.

انتخابات ریاست‌جمهوری افغانستان در ششم میزان (مهر) ۱۳۹۸ برگزار می‌شود. کارزار انتخاباتی ۶ اسد (مرداد) آغاز شد و تا ۴۸ساعت قبل از روز برگزاری انتخابات ادامه خواهد داشت. حال و هوای کارزارهای نامزدان انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در خیابان‌های پایتخت و ولایت‌ها نسبت به انتخابات‌های قبلی شور و هیجان کمتری دارد. برخی از نامزدان انتخابات ریاست‌جمهوری برای ارائه برنامه‌های‌شان به شهروندان گردهمایی‌های پرشور انتخاباتی به‌راه نینداخته‌اند. بیشتر نامزدان این دوره ریاست‌جمهوری به فعالیت در شبکه‌های اجتماعی و مصاحبه‌ها با رسانه‌ها اکتفا کردند و بیش‌تر مردم، نامزدان مورد حمایت خود را از طریق مصاحبه‌های اختصاصی با تلوزویون‌ها و فعالیت‌های آن‌ها در شبکه‌های اجتماعی می‌شناسند.

پانزده نامزد، از هیجده نفری که در این انتخابات نامزد شده بودند، هنوز به کارزارهای انتخاباتی ادامه می‌دهند. این ۱۵ چهره، هر کدام با دو معاون وارد میدان شده‌اند. مسئله قومیت در انتخابات افغانستان برجسته است. بنابراین نامزدها عمدتاً سعی کردند معاونانی از اقوام مختلف پیشنهاد کنند. از این پانزده نامزد، دوتای آن‌ها همین‌اکنون در رأس قدرت هستند. دو رقیبی که در پنج سال اخیر قدرت را با یکدیگر تقسیم کرده‌اند. بی‌بی‌سی در سری‌ گزارش‌هایی به معرفی این نامزدها پرداخته‌ است.


محمداشرف غنی، نامزدی که می‌گوید دولت‌ساز است

محمداشرف غنی، رئیس‌جمهوری کنونی افغانستان است که برای سومین‌بار نامزد انتخابات آتی ریاست‌جمهوری است، در تیم او امرالله صالح به‌عنوان معاون اول ریاست‌جمهوری و سرور دانش معاون دوم انتخاب شده‌اند.

محمداشرف غنی، نامزدی که می‌گوید «دولت‌ساز» است. «فرهنگ دولتی ما هنوزهم زن‌ستیز است. وقتی فرهنگ دولتی زن‌ستیز باشد، به ثبات و مساوات زن و مرد افغانستان کمک نمی‌کند. «زن افغانستان شخصیت درجه دوم نه بلکه شخصیت درجه اول دارد. من بالای زنان افغان افتخار می‌کنم.» این گفته‌های محمداشرف غنی، رییس‌جمهوری افغانستان است که سال گذشته در ماه ثور در افتتاح پنجمین سمپوزیم زنان در کابل گفته بود. این گفته‌ی غنی، نگاه دقیق او را در مورد مشکلات زنان افغانستان، به‌ویژه آسیب‌پذیری زنان در دولت و برخورد نادرست مردان با زنان را از موقف قدرت، نشان می‌دهد. این در حالی است، که در اول ماه جوزا، حبیب‌الله احمدزی، مشاور پیشین اشرف غنی، ادعا کرد که در ارگ ریاست‌جمهوری از زنان در بدل مقرری در دولت استفاده‌ی جنسی می‌شود. این ادعا از زمانی ‌که مطرح شد، بازتاب گسترده داشت. با این حال، ریاست‌جمهوری از دادستانی‌کل، خواست که این موضوع را بررسی کند. دادستانی کل می‌گوید؛ پرونده‌ی فساد در ارگ ریاست‌جمهوری را با نظارت خبرنگاران، نهادهای مدنی و عالمان مذهبی رسیدگی می‌کند و دادگاه بررسی آن را علنی برگزار خواهد کرد. اما دادستانی کل می‌گوید با آن‌که درخواست مکرر صورت گرفته، احمدزی اسنادی را در اختیار این نهاد قرار نداده است. ولی در عمل، دادستانی کل، تاکنون نسبت به این پرونده کاری نکرده است؛ «یوگیتا لیمای» گزارشگر بی‌بی‌سی، گزارشی تحقیقی‌ای را انجام داده و توانسته با زنانی مصاحبه کند که آن‌ها گفته‌اند؛ افراد دولتی در سطح وزیر و مشاور ریاست‌جمهوری از آن‌ها تقاضای ارتباط جنسی کرد‌ه‌اند. این گزارش به‌گونه‌ای واقعیت رسوایی جنسی مقام‌های دولتی را نشان می‌دهد که از زبان زنان بیان شده است.

امرالله صالح، از افراد نزدیک به احمدشاه مسعود بوده است که در دوران ریاست‌جمهوری حامد کرزی عهده‌دار ریاست عمومی امنیت ملی بود و پس از پایان کار در آن سمت، سازمان «روند سبز» را ایجاد کرد. او از قوم تاجیک از ولایت پنجشیر است.

سرور دانش از قومیت هزاره است که در حکومت فعلی نیز معاون دوم ریاست‌جمهوری است. او از افراد نزدیک به کریم خلیلی رهبر حزب وحدت اسلامی بوده ولی خلیلی در این انتخابات از او حمایت نمی‌کند.

محمد‌یوسف غضنفر که به‌عنوان فرد چهارم این تکت انتخاباتی معرفی شده از تاجران ازبک افغانستان است که عضو دور پانزدهم مجلس نمایندگان بود. جایگاه او در دولت آینده براساس قانون اساسی مشخص نیست.

محمداشرف غنی با شعار «دولت‌ساز» و تعهد به ایجاد حکومت نیرومند وارد کارزارهای انتخاباتی شده است. دولت‌سازی، تکمیل «فصل ناتمام تاریخی امان‌الله خان»، برقراری صلح، برپایی دولت مقتدر از شعارها و اهداف اصلی این تکت انتخاباتی است.

اشرف غنی با شرح‌ برنامه‌هایش در رابطه به صلح گفت: «ما به نیابت یک ملت با وقار و رنج‌دیده، صلح می‌آوریم اما صلح را از کسی گدایی نمی‌کنیم.» او در پنج سال گذشته همواره روی تقویت زیربناهای افغانستان تاکید داشته و برنامه‌هایش در مورد توسعه افغانستان را از «نقاط قوت» خود می‌داند.

غنی در سال ۱۳۸۸ در دومین انتخابات بعد از طالبان نیز نامزد ریاست جمهوری بود، اما آرای چندانی به‌دست نیاورد اما در انتخابات سال ۱۳۹۳ توانست به‌عنوان یکی از پیشتازان اصلی با عبدالله عبدالله به رقابت بپردازد.

او هفتاد سال دارد و در ولایت لوگر افغانستان متولد شده و تحصیلات دانشگاهی خود را در لبنان و سپس تا مقطع دکترا در آمریکا تمام کرده است. او پس از شکست حاکمیت طالبان به افغانستان بازگشت و ابتدا به‌عنوان مشاور ریاست‌جمهوری، سپس مسئول امور انسجام کمک‌های بین‌المللی، وزیر مالیه و سرانجام به‌حیث رئیس دانشگاه کابل فعالیت کرد. اشرف غنی هم‌چنین از ۱۳۷۰ برای مدتی نزدیک به ۱۵ سال برای بانک جهانی به‌عنوان مشاور کار کرد.

نرمش با طالبان

اشرف غنی در مدت ریاست‌جمهوری خود دستور آزادی نزدیک به ۹۰۰ زندانی طالبان را صادر کرد و در کنار اعلام آتش‌بس یک‌‌جانبه با این گروه که ۱۸ روز ادامه یافت، گفت دولتش حاضر است بدون هیچ قید و شرطی با طالبان وارد گفتگوی صلح شود. در سال گذشته طالبان سه روز آتش بس در روزهای عید را پذیرفتند ولی این آتش‌بس را دیگر تمدید نکردند. گروه طالبان هم‌چنین دولت افغانستان را به‌رسمیت نمی‌شناسد و نیز آماده مذاکره صلح با دولت نشدند.

حساب‌دهی، حساب‌گیری

اشرف غنی در مدت کار خود به‌عنوان رئیس‌جمهوری، از راه اقداماتی برای مدیریت آب‌ها‌، جستجوی مسیرهای تازه برای رونق صادرات، خلع قدرت فرماندهان سرکش محلی، پابندی کمتر به سنت اعتنای زیاد به رهبران مجاهدین و استخدام چهره‌های جوان در برخی پست‌های مهم دولتی، در میان طرفداران خود محبوبیت‌ قابل توجهی کسب کرده‌ است.

هم‌پیمانان

چندین تن از چهره‌های سرشناس که پیش از رسیدن غنی به ریاست‌جمهوری، برای موفقیت او تلاش کردند، پس از آن او را فرد دیگری یافتند و از او جدا شدند. برخی چهره‌های سیاسی که از نفوذ و قدرت زیادی برخوردار هستند و به‌تدریج از کنار غنی دور شدند این‌هایند: حنیف اتمر، عمر زاخیل‌وال، انورالحق احدی، سید منصور نادری و اکرم خپلواک.

غنی ریاست اجرایی را یک نهاد «چیلک انداز» یعنی مزاحم می‌داند، اما عبدالله عبدالله رئیس اجرایی اشرف غنی را ناقض توافق‌نامه‌ای می‌داند که بر مبنای آن حکومت وحدت ملی تشکیل شد.

حضور عبدالرشید دوستم در کنار او باعث ریخته‌شدن آرای طرفداران دوستم که عمدتاً ازبک (اوربیک) بودند، به نفع غنی در انتخابات گذشته (۱۳۹۳) شد. ژنرال دوستم، در میان ازبک‌های افغانستان دارای نفوذ و قدرت فراوانی است و در تیم غنی معاون اول ریاست‌جمهوری بود اما بعد از تشکیل دولت به رهبری اشرف غنی، میان او و غنی اختلافات شدیدی پدید آمد. احمدضیا مسعود، در انتخابات قبلی برادر احمدشاه مسعود نیز از قومیت تاجیک از غنی حمایت کرد.

دور اول انتخابات گذشته برنده قطعی نداشت و حتی پس از برگزاری دومین دور انتخابات که در آن عبدالله عبدالله و اشرف غنی با هم رقابت کردند، کمیسیون انتخابات محمداشرف غنی را پیروز اعلام کرد ولی آقای عبدالله نیز مدعی پیروزی شد.

این باعث ایجاد بحران در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۳ گردید و منجر شد با پادرمیانی جان کری، وزیر خارجه آمریکا، حکومت وحدت ملی ایجاد شود و عبدالله به‌عنوان رئیس‌اجرایی و سهم‌دار نیمی از دولت گماشته شود. اما این حکومت از نظر کارشناسان نتوانست موفقیت چندانی به‌دست بیاورد چرا که هرکدام از دو طرف تشکیل‌دهنده آن، جناح مقابل را مزاحم در امورات و تصمیم‌گیری‌ها می‌دانست.


عبدالله عبدالله، نامزدی که خواستار «ثبات و همگرایی» است

عبدالله عبدالله که در حال حاضر رئیس‌اجرایی دولت وحدت ملی در افغانستان است، برای سومین‌بار نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری شده است. در دسته‌ی انتخاباتی او عنایت‌الله بابر فرهمند به‌عنوان نامزد معاونت اول و اسدالله سعادتی برای معاونت دوم ریاست جمهوری انتخابات شده‌اند.

فرهمند از قومیت ازبک است و در پنج‌سال گذشته به‌عنوان رئیس دفتر ژنرال عبدالرشید دوستم، معاون اول ریاست‌جمهوری کار کرده و پیش از آن نیز عضو پارلمان افغانستان بوده است.

عبدالله عبدالله، نامزدی که خواستار «ثبات و همگرایی» است. او در خوش‌پوشی و تجملات شهرت دارد و این عادت او اغلب انتقادهایی را برانگیخته است. خرید او از یک فروشگاه گران‌قیمت لباس در لندن خبرساز شد و برخی او را انتقاد کردند. ولی وی در پاسخ به چنین انتقادهایی گفت پولی که صرف لباس کرده به‌خودش تعلق داشته است. این در شرایطی است که بیش‌تر از نیم جمعیت افغانستان زیر خط فقر زندگی می‌کنند. شمار آنانی که از امنیت غذایی برخوردار نیستند، در حکومت وحدت ملی به ۴۴ درصد افزایش یافته است. با وجودی که تاکنون ۸۰ میلیارد دلار برای پروژه‌های توسعه‌ای افغانستان هزینه شده است، اما میزان فقر در ولایت ارزگان در جنوب افغانستان ۹۵ درصد و نورستان در شرق این کشور ۸۵ درصد و در کابل، پایتخت افغانستا، ۲۴ درصد است. میزان بیکاری نیز در این کشور از ۲۲ درصد به ۲۴ درصد افزایش یافته است، که در این میان، ۴۱ درصد آنان زنان و ۱۸ درصد دیگر مردان هستند.

اسدالله سعادتی از قومیت هزاره، نماینده پیشین مردم دایکندی در پارلمان افغانستان بوده است و از حمایت کریم خلیلی رهبر حزب وحدت اسلامی برخورد است.

عبدالله هم‌چنین گفته است که پست ریاست اجرایی را حفظ خواهد کرد و گفته شده این پست را در صورت پیروزی به انورالحق احدی، رئیس حزب «افغان ملت» از قومیت پشتون خواهد داد.

«ثبات و همگرایی»، «تدبیر و حوصله‌مندی» از شعارها و اهداف این تکت انتخاباتی است. عبدالله با شرح برنامه‌های خود گفته است: «تیم ثبات و همگرایی از یک تکت انتخاباتی به‌شمول رئیس اجراییه و دو معاونش تشکیل شده است. ریاست اجرائیه یک نقطه‌‌ی عطف برای تغییر ذهنیت‌ها در کشور بود تا زمینه‌‌ی مشارکت بیش‌تر مردم در ساختار قدرت فراهم شود. به‌همین دلیل، این‌بار هم ریاست اجراییه شامل تکت انتخاباتی این تیم است.»

عبدالله عبدالله در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۳۸۸ نیز با حامد کرزی به‌رقابت پرداخت اما وقتی انتخابات به دور دوم کشانیده شد، در اعتراض به ادامه حضور کسانی در کمیسیون انتخابات که به‌درستی کار آنان اعتمادی نداشت، از رفتن به دور دوم دست کشید که در پی آن حامد کرزی برای پنج سال دیگر در قدرت باقی ماند.

عبدالله ۵۹ سال دارد، از پدری پشتون و مادری تاجیک در کابل به‌دنیا آمد، دوران کودکی‌اش در کابل و پنجشیر گذشت، در رشته‌ی چشم‌پزشکی در کابل تحصیل کرد و سپس در پیشاور پاکستان به گروه‌های مجاهدین پیوست.

سپس به پنجشیر بازگشت و درمانگاهی برای زخمیان مجاهدین تحت فرمان احمدشاه مسعود برپا کرد و رفته رفته به یکی از نزدیک‌ترین افراد احمدشاه مسعود تبدیل شد.

او خود را در «ناکامی‌های دولت وحدت ملی» شریک می‌داند اما رئیس‌جمهور غنی را متهم به «دروغ‌گویی» و «خودرایی» می‌کند. تیم غنی او را به «نداشتن برنامه» متهم می‌کند. عبدالله طرفدار نظام متمرکز نیست.

عبدالله در رابطه به صلح افغانستان گفته است که صلح خواست اکثر مردم افغانستان است اما باید با واقعیت‌های جامعه سازگار باشد. او افزوده: «نسخه‌هایی‌که به‌نام صلح مطرح می‌شود ولی محتوای صلح ندارد، عملی نیست.» او گفته اگر صلح به افغانستان بیاید، یک روز هم نمی‌خواهد نیروهای خارجی در افغانستان حضور داشته باشد.

تیم انتخاباتی «ثبات و همگرایی» از حمایت ژنرال دوستم و محمد محقق که بانک‌های رأی ازبک‌ها و هزاره‌ها خوانده می‌شده‌اند، برخورد است.

خوش‌پوشی

عبدالله عبدالله در خوش‌پوشی شهرت دارد و این عادت او اغلب انتقادهایی را برانگیخته است. خرید او از یک فروشگاه گران‌قیمت لباس در لندن خبرساز شد و برخی او را انتقاد کردند. اما عبدالله در پاسخ به‌چنین انتقادهایی گفته پولی که صرف لباس کرده به‌خودش تعلق داشته است.

صلح با طالبان

عبدالله از مصالحه با طالبان طرفداری کرده اما شرایطش برای حضور در یک دولت مشترک با طالبان را وابسته به مذاکرات «بین‌الافغانی» دانسته که احتمال می‌رود نتیجه آن دست کشیدن طالبان از جنگ و سهیم‌شدن‌شان در قدرت باشد.

این نامزد می‌گوید اگر طالبان به‌عنوان اپوزیسیون بیایند مبارزه سیاسی کنند، آن‌ها به‌عنوان مخالف سیاسی می‌پذیرد ولی در حال حاضر طالبان: «یک گروه جنگی هستند که دست به فعالیت‌های تروریستی می‌زنند. و از گروه‌های تروریستی هم حمایت کرده‌اند.»

دور اول انتخابات قبلی افغانستان (۱۳۹۳) برنده قطعی نداشت و حتی پس از برگزاری دومین دور انتخابات که در آن عبدالله عبدالله و اشرف غنی با هم رقابت کردند، کمیسیون انتخابات محمد اشرف غنی را پیروز اعلام کرد ولی آقای عبدالله نیزمدعی پیروزی شد.

این باعث ایجاد بحران در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۳ شد و منجر شد با پادرمیانه جان کری، وزیر خارجه آمریکا، حکومت وحدت ملی ایجاد شود و آقای عبدالله به عنوان رئیس‌اجرایی و سهم‌دار نیمی از دولت گماشته شود.

اما این حکومت از نظر کارشناسان نتوانست موفقیت چندانی به دست بیاورد چرا که هرکدام از دو طرف تشکیل دهنده آن، جناح مقابل را مزاحم در امورات و تصمیم‌گیری‌ها می‌دانست.


رحمت‌الله نبیل، نامزدی که خواستار جنگ استخباراتی است

رحمت‌الله نبیل، نامزدی که می‌خواهد جنگ افغانستان را «استخباراتی» بسازد. از قول او در شبکه‌های اجتماعی ادعا شده که او گفته است: «محمداشرف غنی، تهدید کرده که در صورت پیروزی‌اش، من و عبدالله را به‌دليل قضيه‌ی رهايى خليل فيروزى در مقابل پول به محکمه می‌فرستد، به‌همان محکمه‌یی که تروریستان را برائت داده و جاسوس و دزد را با اخاذی برای کمپاینش، آزاد می‌کند. من پیشنهاد می‌کنم، انتخابات یک هفته به تعویق بیفتد و من اسناد میلیون‌ها دالر اخاذی و خیانت ایشان را در محکمه‌یی علنی عرضه می‌کنم. از گرفتن پول از آى‌اس‌آى در كمپاين‌هاى سال ٢٠١٤ گرفته تا به پيش‌فروش قراردادها و روابطش با شبكه‌ی تروريستى حقانى. بعدش مردم ما قضاوت كنند كه كی‌ها قابل محاكمه هستند؟ مردم ما قضيه خليل فيروزى و شهرك هوشمند را حتمن به‌خاطر دارند! اگر اعضاى بلندپايه‌ی تيمش در قضيه‌ی گرفتن پول از خليل فيروزى دخيل نبودند باز ايشان حق به‌جانب هستند، در غير آن خود داكتر اشرف غنى بايد جوابگو باشند. خط ديورند و نصب سيم خاردار در خاك افغانستان باشد سر جايش. يالله «دا گز او دا ميدان». اما بهترین محکمه وجدان است، اگر هنوز ذره‌یی وجدان در ایشان هست سر در گریبان خود فرو کنند.» ولی پرسش این است که چرا تا زمانی‌که در قدرت شریک بود، این سخنان را نزد؟ به‌هر حال، این مأمور خادی پیشین، در نظر دارد از افغانستان جاسوس‌خانه بسازد!

رحمت‌الله نبیل، یکی از نامزدان این دوره ریاست‌جمهوری افغانستان است که کارزار انتخاباتی خود را با تمرکز بر افشاگری‌ درباره‌ی نامزدان دیگر به‌پیش‌ می‌برد. او با اطلاعات استخباراتی که از سه دوره کاری به‌عنوان رئیس امنیت ملی افغانستان در اختیار دارد، ناگفته‌ها و پس پرده سیاست افغانستان در یک دهه‌ی اخیر را به‌خوبی می‌داند.

نبیل در یک گفت‌وگوی ویژه به بی‌بی‌سی گفت که در صورت پیروزی در انتخابات، «جنگ افغانستان را استخباراتی» می‌سازد و در ولایات و ولسوالی‌های مرزی، والیان و ولسوالان نظامی و استخباراتی تعیین خواهد کرد.

او در این گفتگو به پرسش‌های بی‌بی‌سی درباره‌ی طرح و برنامه‌هایش در صورت پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری پاسخ داده است.

در حالی‌که مذاکرات صلح با طالبان و نگرانی‌های امنیتی، محور کارزارهای انتخاباتی این دوره‌ی انتخابات قرار گرفته است، این نامزد انتخابات ادعا می‌کند که دسته‌ی انتخاباتی‌اش با شعار «امنیت و عدالت» جامع‌ترین طرح امنیتی برای آینده افغانستان را تنظیم و ارائه کرده است.

اما این نامزد باور دارد که مذاکرات صلح میان آمریکا و طالبان به‌زودی دوباره آغاز خواهد شد.

رحمت‌الله نبیل در سال ۲۰۱۰ توسط حامد کرزی، رئیس‌جمهوری وقت به‌عنوان رئیس اداره امنیت ملی افغانستان تعیین شد و تا ۱۰ دسامبر ۲۰۱۵ این پست را در اختیار داشت. پیش‌تر از آن نیز برای مدت ۷ سال ریاست گروه محافظان رئیس‌جمهوری را برعهده داشت.

او در سال‌های آخر ریاست‌جمهوری حامد کرزی، در زمان انتقال مسئولیت‌های امنیتی از نیروهای خارجی به نیروهای افغانستان، برگزاری انتخابات جنجالی ۲۰۱۴ که با ادعاهای تقلب گسترده به ایجاد «حکومت وحدت ملی» انجامید و نیز در دو سال نخست ریاست‌جمهوری اشرف غنی، رئیس اداره‌ی امنیت ملی بود.

نبیل در حالی‌که اشرف غنی، رئیس‌جمهوری افغانستان در نشستی در اسلام‌آباد به‌سر می‌برد، از استعفایش در صفحه‌ی فیسبوکش خبر داده بود.

در این استعفانامه دلیل استعفا، اختلاف نظر با رئیس‌جمهوری درباره‌ی آن‌چه که نبیل «مداخلات صریح کشورهای مغرض به‌ویژه پاکستان در امور داخلی افغانستان {که} منتج به ناامنی‌های شدید در کشور گردیده» خوانده، ذکر شده بود.

این نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری، مرادعلی مراد ژنرال پیشین ارتش افغانستان را به‌عنوان معاون اول در دسته‌ی انتخاباتی خود آورده است. معاون دوم نبیل در این انتخابات، مسعوده جلال است. خانم جلال تنها زن نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری افغانستان در ۲۰۰۴ بود.

نبیل می‌گوید امنیت برای او مهم‌تر از همه‌چیز است، زیرا به باور او در صورت تامین امنیت، فرصت رشد اقتصاد و کاریابی نیز فراهم می‌شود. او توجه به روستاها، عالمان دینی، نهادهای امنیتی، همکاری با احزاب سیاسی و نیز بهبود وضعیت شهرنشین‌ها را از جمله برنامه‌های عمده‌اش یاد می‌کند.

این نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری تاکید دارد که درصورت پیروزی، جنگ افغانستان را استخباراتی می‌سازد.

با آن‌هم، نبیل گفته در صورت پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری، نخستین سفر خارجی‌اش به پاکستان خواهد بود؛ با این پیام به گفته‌ی او که افغانستان منافع مخفی هیچ کشوری را در خاک خود قبول ندارد.

او با تاکید بر تجربیات دوره‌ی کاری در نهاد امنیت ملی می‌گوید: «این جنگ استخباراتی است و باید به جنگ استخباراتی تمام‌عیار تبدیل شود». «نقش ستون پنجمی‌ها را جدی نگرفتیم و حتی کوشش کردیم به کشورهایی که با افغانستان دشمنی دارند طوری وانمود کنیم که با آن‌ها مشکلی نداریم».

نبیل معتقد است که افغانستان باید یک «حریم امنیتی و استخباراتی» برای خودش تعریف کند و در صورتی‌که کشورهای منطقه به‌دنبال منافع پنهانی در افغانستان باشند، این کشور نیز عمل مشابهی انجام دهد.

او علت گسترش ناامنی‌ها را ناکامی دولت در روستاهای افغانستان دانسته و معتقد است که باید به بیگانگی و دشمنی «قریه، ملا و مسجد» پایان دهیم.

نبیل هم‌چنین در مصاحبه با تلویزیون طلوع گفت که حدود ۳۵ درصد خاک افغانستان در اختیار طالبان است، اما جمعیت بیش‌تری از مردم تحت حاکمیت دولت قرار دارند.


نورالحق علومی

نورالحق علومی، به‌عنوان یک فرمانده نظامی با درجه‌ی ژنرالی در دولت‌های دکتر نجیب‌اله و برهان‌الدین ربانی و حامد کرزی فعالیت داشت. او که در دوره‌ی حکومت دست‌نشانده‌ی شوروی در سمت‌هایی مانند فرمانده ارتش شماره یک مرکز (رئیس ارکان و اردوی شماره یک) فرمانده ارتش شماره دو در قندهار رئیس انتظامات منطقه جنوب (زون شماره دو) شامل (ولایات قندهار، هلمند، زابل و ارزگان) فعالیت داشته و در سال ۱۳۷۰ از خدمت بیرون شد و پس از سقوط حکومت دکتر نجیب‌الله، و تشکیل حکومت مجاهدین افغان، به افغانستان بازگشت و به نیروهای شورای نظار پیوست و در جنگ‌های داخلی بین مجاهدین از گروه جمعیت اسلامی حمایت کرد. سپس از کشور بیرون شد و در سال ۱۳۸۰ اقدام به راه‌اندازی و احیای حزب وطن (ح.د.خ.ا) کرد که پسان‌تر در سال ۱۳۸۲ به‌نام حزب متحد ملی افغانستان فعالیت خود را در افغانستان آغاز نمود. این در حالی است که او به‌سبب پیوستن به گروه مجاهدین (شورای نظار)، توسط بسیاری از فعالان حزب وطن متهم به خیانت است.

نورالحق علومی، رئیس حزب متحد ملی و نامزد این حزب در انتخابات ریاست‌جمهوری افغانستان، با انتخاب بشیر بیژن و نعیم غیور به‌عنوان معاونانش، وارد کارزار انتخابات ریاست‌جمهوری افغانستان شده است. او با ۷۸ سال سن، مسن‌ترین نامزد این دوره انتخابات ریاست‌جمهوری است. این ژنرال بازنشسته، حدود یک‌سال به‌عنوان وزیر داخله (کشور) در حکومت وحدت ملی با حمایت عبدالله عبدالله، رئیس اجرایی کار کرده است.

علومی در مصاحبه‌ای در ژوئیه (جولای) ۲۰۱۷ گفته بود در زمان دولت‌های چپ‌گرا (مورد حمایت شوروی) اعتماد و صلاحیت‌ها همراه با مسئولیت داده می‌شد. علومی از وزارت داخله استعفا کرد و ظاهراً نداشتن دست آزاد برای ایجاد اصلاحات در آن وزارت او را به کناره‌گیری واداشت. او طرفدار «استفاده از تجارب کادرهای پیشین» است و خود سابقه‌ی مدیریت امور امنیتی در ولایت‌های جنوبی افغانستان در دولت نجیب‌الله را دارد.

علومی از اعضای برجسته‌ی حزب دموکراتیک خلق افغانستان بود و در آن‌زمان به‌عنوان والی ولایت قندهار نیز کار کرد. او حزب متحد ملی افغانستان را در سال ۲۰۰۳ تاسیس کرد و در سال ۲۰۰۵ نیز به نمایندگی از مردم ولایت قندهار به مجلس نمایندگان افغانستان راه یافت. علومی در دانشگاه کابل و در شوروی سابق تحصیل کرده است.

تجربه‌ی یک‌ساله وزارت داخله

انتخاب علومی در وزارت داخله منجر به خوش‌بینی‌هایی شد که او بتواند از تجربه‌ی نظامی خود در تامین امنیت استفاده کند. علومی در مدت‌کوتاه یک‌‌ساله وزارتش بارها به پارلمان افغانستان جهت استجواب فراخوانده شد. بیش‌تر نگرانی برخی نمایندگان پارلمان از وزیر داخله در آن زمان، تغییر جغرافیای جنگ از جنوب به شمال کشور و سقوط چند روزه ولایت قندوز در شمال کشور برای اولین‌بار بود.

در نهایت در ۱۰ دلو ۱۳۹۴، علومی با نشر یک استعفانامه مفصل از سمت خود کناره گرفت. او خلای ایجادشده در نتیجه انتقال مسئولیت‌های امنیتی را دلیل افزایش ناامنی‌ها در دوره‌ی یک‌ساله کاری خودش می‌داند.

علومی در یک نامه‌ی سرگشاده، از رئیس‌جمهوری شکایت کرده که طرح‌های او را برای آوردن اصلاحات در پلیس و گماشتن چهره‌های تازه، تائید نکرده است. او در آن نامه از وجود فساد گسترده در وزارت داخله سخن گفته است.

منتقدان شعارهای چپ‌گرایانه او را مناسب نیروهای پلیس افغانستان در شرایط کنونی نمی‌دانستند. به‌گفته‌ی او توجه به تجهیز پلیس افغانستان خیلی دیرتر از ارتش افغانستان آغاز شد که نباید چنین می‌شد. علومی وظیفه پلیس را تطبیق قانون می‌داند و نه شرکت در جنگ با مخالفان مسلح.

راه حل چیست؟

علومی می‌گوید آن‌چه که هرگز به آن توجه لازم نشده خشونت و ناامنی است و دلیل آن‌هم «نابخردی در حکومت فعلی» است. از نظر این ژنرال کهنه‌کار باید اصلاحات بنیادی در نهادهای امنیتی صورت بگیرد. شاخص اصلی تامین امنیت از نظر او همکاری مردم با نیروهای امنیتی است که باعث تقویت بخش کشفی و اطلاعاتی می‌شود.

علومی در مصاحبه با رسانه‌ها گفت: «جنگ فعلی، جنگ دیورند نیست. جنگ استخباراتی و منافع کشورهای خارجی است؛ پاکستان خواستار یک حکومت ضعیف و متکی به حمایت پاکستان است. مسایل تاریخی وجود دارد میان دو کشور، اما به‌خاطر خط دیورند جنگ آغاز نشده است.»

این نامزد ریاست‌جمهوری افغانستان راه بیرون‌رفت از معضل امنیتی افغانستان را در «همگرایی منطقه‌ای و حکومت‌داری سالم و اساس گذاشتن ساختارهای درست» می‌داند.


ولی مسعود، نامزدی که به‌دموکراسی تفاهمی معتقد است

احمدولی مسعود، مهره‌ی ام‌آی۶ (سازمان استخبارات انگلیس در افغانستان)، آنتونی لوید (Anthony Loyd)، روزنامه‌نگار انگلیسی می‌نویسد: «احمدشاه مسعود، در دوران جهاد علیه شوروی، یگانه فرمانده مجاهدین بود که مورد تأیید انگلیس واقع شد و به‌صورت پنهانی از حمایت تسلیحاتی ام‌آی۶ برخوردار بود.» کمک‌های مالی و تسلیحاتی سازمان جاسوسی انگلیس از طریق احمدولی مسعود به برادرش احمدشاه مسعود صورت می‌گرفت. هم‌چنین گرن شرون، کارمند ارشد سیا (سازمان جاسوسی ایالات متحده آمریکا) که زمینه‌ی اشغال افغانستان توسط نیروهای نظامی آمریکا را با همکاری شورای نظار فراهم کرد، می‌گوید: «با احمدشاه مسعود روابط کاری طولانی داشته است.» همو می‌افزاید: «احمدشاه مسعود ماهانه ۲۰۰ هزار دلار از سیا مزد می‌گرفت.» این مزد از دفتر گرن شرن، در اسلام‌آباد پاکستان، احمدولی مسعود که نماینده‌ی احمدشاه مسعود در پاکستان بود، پرداخت می‌شد. از این‌رو، احمدولی مسعود، در دوره ریاست‌جمهوری حامدکرزی سفیر افغانستان در لندن بود. او برادرزاده‌ی خود، احمد مسعود که داماد او نیز است، را نیز در اختیار سازمان استخبارات انگلیس قرار داد و سبب شد که او در همان‌جا تحصیل کند، در حالی‌که بسیاری از جوانان افغانستان، در شرایط بد جنگ، حتا از ابتدایی‌ترین امکانات آموزشی محروم هستند و جان‌های خود را در جنگ با طالبان و داعش از دست می‌دهند. این جوانان می‌گویند: «به نامزدی رای می‌دهم که خون فرزندانش را هم‌رنگ خون ما بداند».

احمدولی مسعود یکی از نامزدان این دوره انتخابات ریاست جمهوری است که خود را «محور جهاد و جبهه مقاومت و از همرزمان پیشین احمدشاه مسعود» برادرش می‌داند. او در پی تحقق طرحی موسوم به «اجندای ملی» است که در آن به‌گفته‌ی خودش روش‌های دست یافتن به «صلحی پایدار» شرح داده شده است. مسعود در دوره ریاست‌جمهوری حامدکرزی سفیر افغانستان در لندن بود.

برادر او احمدشاه مسعود که در افغانستان، فرمانده نیروهای مجاهدین در شمال بود که طالبان در مدت پنج‌سال حاکمیت‌شان علیه او جنگیدند اما نتوانستند وارد ولایت پنجشیر، خاستگاه او و بخش‌هایی از مناطق تحت کنترلش در شمال شرق شوند.

احمدولی مسعود شعار دسته‌ی انتخاباتی خود را «وفاق ملی» قرار داده و وارد کارزار انتخابات ریاست جمهوری شده است. در انتخابات‌ ریاست جمهوری قبلی در سال ۱۳۹۳ احمدولی مسعود از عبدالله عبدالله حمایت کرد، اما برادر دیگرش، احمدضیأ مسعود در صف مخالف در کنار اشرف غنی قرار گرفت و مدتی به‌عنوان مشاور ارشد اشرف غنی در امور اصلاحات اداری کار کرد و سپس از این پست استعفا کرد.

احمدولی مسعود در میان هوادارانش در ولایت پروان، شرایط خاص «جنگ و صلح» را دلیل اساسی به میدان‌آمدنش خواند و در مورد پیامدهای توافق صلح آمریکا با طالبان گفت «باید آماده مقاومت باشیم».

آجندای ملی مسعود چیست؟

احمدولی مسعود، سال‌ها پیش طرحی موسوم به «آجندای ملی» را ارائه کرد و در گردهمایی متعدد درصدد تشریح آن برآمد. او می‌گوید «اجندای ملی» او طرحی برای «دستیابی به‌یک صلح پایدار و آغاز دولت‌سازی در افغانستان است».

او معتقد است که آجندای ملی او «یک نسخه‌ی ملی و تاریخی» برای مردم افغانستان است. در این طرح به‌علل اصلی وقوع جنگ‌ و نابسامانی اشاره شده که به‌گفته‌ی او به‌خاطر تصاحب قدرت در گرفته است.

این نامزد انتخابات ریاست جمهوری می‌گوید: «اگر ما بتوانیم در محور یک تفکر ملی باهم تفاهم کنیم، یک دیدگاه مشترک برای منافع ملی داشته باشیم مشکلات کشور حل می‌شود.»

واگذاری قدرت بنا به اکثریت ساده (۵۰+۱) از نظر مسعود مناسب افغانستان نیست. افغانستان به یک «دموکراسی تفاهمی» (تفاهم بین جنگ‌سالاران جهادی و تکنوکرات‌های غربی بر سر کسب قدرت) نیاز دارد که بیش‌ترین تعداد نخبگان جامعه را زیر چتر نظام سیاسی جمع کند.

او می‌گوید: «تعدادی ادعا دارند که اگر انتخابات به‌صورت شفاف و عادلانه برگزار شود؛ تمام مشکلات کشور رفع و یا حل می‌شود. من شخصاً به این نظر نیستم و می‌گویم که ما از فرصت انتخابات استفاده کنیم و کوشش کنیم که تمام نخبگان افغانستان گردهم بیایند و دیدگاه مشترک ارائه کنند».

هم‌رزمان سابق احمدشاه مسعود در ۱۴ سنبله (شهریور) در گردهمایی بزرگی در جوار آرامگاه احمدشاه مسعود در پنجشیر فرزند او احمد مسعود را جانشین پدرش خواندند و از او اعلام حمایت کردند. فرماندهان جهادی همرزم مسعود پیمان بستند تا در کنار احمد مسعود قرار بگیرند.

فرمانده مسعود در روز ۱۸ سنبله (شهریور) ۱۳۸۰، در نتیجه‌ی حمله انتحاری دو عضو القاعده که خود را خبرنگار معرفی کرده بودند، در ولسوالی خواجه بهاءالدین تخار افغانستان کشته شد.

احمدشاه مسعود، در سال‌های پایانی دهه ۱۹۹۰ میلادی فرماندهی جبهه‌ی مقاومت علیه طالبان را رهبری می‌کرد. احمد مسعود، پس او نیز نیز می‌گوید: «به تمام ولایت‌های افغانستان سفر خواهم کرد تا مردم را بسیج ساخته و در برابر هراس‌افکنان مبارزه کنم».

او هم‌چنین گفت: «من وارد میدان شدم تا نقطه‌ی وصل سیاسی ملت و حوزه‌ی مقاومت باشم، زیرا در طول چندین سالی که گذشت، وحدت ملی ما به‌شدت آسیب‌دیده است و باید دوباره احیأ شود».

احمد مسعود از عمویش که خُسر (پدر زن) او نیز است، در این انتخابات اعلام حمایت کرده است.

اخیراً چهره‌های جهادی از جمله عطامحمد نور، یونس قانونی و محمداسماعیل خان که در نخست از محمدحنیف اتمر اعلام حمایت کرده بودند، در هرات با احمدولی مسعود دیدار کردند. اما مشخص نشده است که آیا این چهره‌ها از مسعود در این انتخابات حمایت می‌کنند یا خیر.

پس از «از هم‌پاشیدن» تیم اتمر که باعث شد اعلام کند کارزارش را تعلیق کرده است، محمد محقق، معاون او نیز به تیم عبدالله پیوست و چهره‌های جهادی دیگر تا کنون موضع مشخصی ارائه نکرده‌اند.


لطیف پدرام، نامزدی طرفدار تغییر نظام سیاسی به فدرالی

لطیف پدرام، نامزد انتخاباتی که بیش از دوازده کلاس درس نخوانده است و ادعای دکترای اسلام‌شناسی دارد! او پس از آن‌که ظاهراً کلاس دواردهم را به پایان برد، به سفارش خانم سلطان‌علی کشتمند به محمود بریالی، به استخدام روزنامه‌ی حقیقت انقلاب ثور درآمد و در زمانی‌که جوانان افغانستان را به اجبار به سربازی می‌بردند، او هرگز سربازی نکرد و مدت‌ها در استخدام دولت دست‌نشانده‌ی شوروی بود. سپس، فرار کرد و به دامان شورای نظار پناه برد. او مدتی مسئول دفتر نمایندگی احمدشاه مسعود در تهران بود و سپس به فرانسه پناهنده شد. اما این‌که گفته می‌شود «لطيف پدرام تحصيلات فوق‌لیسانس و دکترای خود را در رشته‌ی ادبيات و فلسفه و اسلام‌شناسی در تهران و پاريس به پايان رسانده»، کاملاً بی‌اساس است. چنان‌که خود مدعی است: «از پنجشیر به پاکستان مهاجرت کرد و از آن‌جا به‌منظور ادامه‌ی تحصیل و آموزش بیش‌تر به ایران رفت و در انجمن حکمت و فلسفه در تهران آموزش دید، در محضر دکتر عبدالکریم سروش فلسفه‌ی تاریخ خواند و از دکتر ضیأ موحد در همین انجمن علمی فلسفی منطق جدید آموخت. با احمد شاملو شاعر بزرگ و فقید دوستی نزدیک ایجاد کرد و در زمینه‌ی شعر و ادبیات ره‌توشه‌های بسیاری فراهم نمود.» اما واقعیت این است که مؤسسه‌ی پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، یک مرکز تحقیقاتی و پژوهشی است نه آموزشی. این مرکز هر هفته جلسات هفتگی آزاد با سخنرانی یکی از صاحب‌‌نظران در فلسفه و دانش‌های مرتبط در دفتر خود که به «خانه‌ی حکمت و فلسفه» معروف است، برگزار می‌کند. این جلسات از شبکه ۴ سیمای جمهوری اسلامی نیز پخش می‌شود (همه می‌توانند آن را دنبال کنند). بنابراین، لطیف پدرام می‌توانسته مانند صدها نفر دیگر در این جلسات شرکت کند، اما این به‌مفهوم تحصیلات عالی در مقطح کارشناسی ارشد نیست. هر کسی در هر سطح دانش می‌تواند به این‌گونه سخنرانی گوش فرا دهد. با گوش‌دادن چند جلسه‌ی سخنرانی، هیچ‌کسی نه فیلسوف می‌شود و نه دانشمند و نه به‌کسی مدرک تحصیلی می‌دهند. ادعای تحصیلات او در فرانسه، از این‌هم مضحک‌تر است. چون او حتی زبان فرانسوی را نیز به‌درستی فرا نگرفته است، چه‌رسد به‌آن‌که بدون مدرک لیسانس و فوق‌لیسانس که حتی کسانی‌که چنین مدارکی داشته باشند نیز مدراک آن‌ها مستلزم ارزش‌یابی است، بتواند به تحصیل در مقطح دکترا بپردازد. جالب این‌جا است، که زمانی او برای ادامه‌ی تحصیل در مقطح کارشناسی به دانشگاه تاجیکستان درخواست داد، اما درخواست او به‌سبب نداشتن مدرک کلاس دوازدهم رد شد.

عبدالطیف پدرام، عضو پیشین پارلمان و نامزد ریاست‌جمهوری افغانستان از حزب «کنگره‌ی ملی» است. لطیف پدرام در گفتگوی اختصاصی با بی‌بی‌سی می‌گوید ساختار نظام سیاسی کنونی افغانستان پاسخ‌گوی «نیازها و چالش‌ها»ی مردم نیست.

این نامزد انتخابات ریاست جمهوری می‌گوید، در صورت پیروزی، نظام سیاسی افغانستان را به «جمهوری دموکراتیک فدرالی» تغییر خواهد داد تا بر حوزه‌های جغرافیایی و اقتصادی استوار باشد

پدرام در اولین انتخابات ریاست‌جمهوری افغانستان در سال ٢٠٠٤ نیز نامزد شده بود. او به‌خاطر اظهارنظرهای جنجالی بارها خبرساز شده است. پدرام معتقد است اگر ساختار نظام تغییر نکند، «حقوق زنان، کار و اشتغال جوانان، عدالت قومی و طبقاتی در چارچوب نظام فعلی به‌دست نمی‌آید».

پدرام که از قوم تاجیک و از ولایت بدخشان افغانستان است. در سال ۲۰۱۲ شهردار کولاب تاجیکستان به او «شهروند افتخاری» اعطا کرد. او، احسان‌الله حیدری از قومیت هزاره، و محمدصادق وردک از قومیت پشتون را به‌ترتیب به‌عنوان معاونان اول و دوم خود در این کارزار انتخاب کرده است.

پدرام نامزد انتخابات پارلمانی سال گذشته از ولایت بدخشان نیز بود، ولی نظر به نتایج مقدماتی این انتخابات، موفق به راه‌یافتن به مجلس نمایندگان افغانستان نشد.

چرا افغانستان فدرال؟

پدرام می‌گوید ایده‌ی فدرالی‌شدن در لحظات مهم تاریخی طرح و وارد ذهنیت عمومی جامعه شده است. به باور او فدرالیسم در جامعه افغانستان زمینه‌ی دارد و اکنون بدل به «گفتمان سراسری» شده است.

پدرام می‌گوید او تنها نامزدی است که با دو ایده‌ی «فدرالیست» و «ختم مساله دیورند» وارد کارزارهای انتخاباتی شده است.

او درباره سابقه‌ی تاریخی و زمینه‌های فدرالیسم در افغانستان می‌گوید: انگلس همکار کارل مارکس نیز در مقاله‌ای درباره مردم افغانستان نگاشته که این مردم بنا به ساختار اجتماعی حکومت متمرکز را دوست ندارند. او هم‌چنین می‌گوید در دوره‌ی سلطنت نادرخان (١٩١٩-١٩٣٣) افغانستان به‌صورت «زون‌ها» تقسیم‌بندی شده است. مانند زون جنوب و زون مشرقی و یک «رئیس تنظیمه زون» از طرف شاه مقرر می‌شد.

پدرام می‌گوید طرح او مبنی بر فدرالی‌شدن افغانستان، با تقسیم‌بندی زون‌ها این تفاوت را دارد که در فدرالیسم؛ حق قانون‌گذاری، پارلمان محلی و بودجه محلی به‌رسمیت شناخته می‌شود. ولی، پدرام می‌پذیرد که او اولین فردی نیست که فدرالی‌شدن افغانستان را طرح کرده است. برخی دیگر از چهره‌های سیاسی از جمله عبدالعلی مزاری، رهبر حزب وحدت که در سال ١٣٧٣ توسط طالبان کشته شد نیز خواستار نظام فدرالی در افغانستان شده بودند. ژنرال دوستم رهبر جنبش ملی اسلامی نیز در دهه ١٩٩٠ در مزارشریف خواستار نظام فدرالی در افغانستان بود. اما دوستم در انتخابات گذشته به‌عنوان معاون اول اشرف غنی، از این موضوع در کارزارهای انتخاباتی خود یاد نمی‌کرد.

منتقدان پدرام، فدرالیسم را مقدمه‌ای برای تجزیه افغانستان می‌دانند. او اما معتقد است که حتی در دوره‌های جنگ‌های داخلی نیز «ذهنیت برای تجزیه در افغانستان وجود نداشته». و منظور او از ساختار فدرالی مشابه کشورهای غربی و برخی کشورهای همسایه مانند هند است.

این نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری می‌گوید حاضر به گفت‌وگو با طالبان درباره‌ی فدرالی‌شدن افغانستان است و با تاسیس امارت اسلامی در زون‌های جنوب و شرقی افغانستان توسط طالبان مشکلی ندارد.

هم‌چنین پدرام خواستار اضافه‌شدن نام «خراسان» در کنار افغانستان است.

دیورند مساله نیست

عبداللطیف پدرام، در گفت‌وگوی ویژه‌ی انتخاباتی با بی‌بی‌سی گفت که خط دیورند یک مرز رسمی بین‌المللی افغانستان با پاکستان است همان‌طور که مرزهای افغانستان با ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان رسمیت دارند. او می‌گوید: «اگر معضل دیورند را با پاکستان حل کنیم، پاکستان دیگر مداخله نمی‌کند».

دیورند یکی از مباحث جنجالی در سیاست افغانستان است. دولت افغانستان مرز مشترک بین این کشور و پاکستان را که حدود ۲۴۰۰ کیلومتر طول دارد، به‌رسمیت نمی‌شناسد و مدعی است که معاهده‌ای که در این مورد در سال ۱۸۹۳ میلادی بین امیر عبدالرحمان خان، پادشاه وقت افغانستان و سر مورتیمر دیورند، وزیر خارجه وقت هند بریتانیایی امضا شده، اعتبار ندارد.

از نظر این نامزد ریاست‌جمهوری، خط مرزی دیورند یک مسأله حل شده است. او اضافه می‌کند: «در آن‌زمان خط مرزی در شمال نیز از میان بدخشان کشیده شد و مردم هم بدخشان میان افغانستان و قلمرو روسیه تزاری تقسیم شدند».

پدرام می‌گوید او ساختار اقتصادی افغانستان را نیز تغییر خواهد داد و رهبری و مسئولیت دولت در امور اقتصاد را بیش‌تر خواهد کرد. این نامزد ریاست جمهوری گفت برنامه او برای فقرزدایی و اشتغال‌زایی، در قدم اول بر جلوگیری از فعالیت سرمایه‌داران فاسد تمرکز دارد. او صنایع کوچک در مناطق روستایی را تقویت خواهد کرد و به کشاورزان و سرمایه‌گذاران کوچک سوبسید (یارانه) خواهد داد.


فرامرز تمنا؛ جوان‌ترین نامزد ریاست جمهوری افغانستان

فرامرز تمنا با همسرش آرزو نورستانی. او به‌عنوان استاد دانشگاه‌های کابل و هرات و رئیس دانشگاه غیردولتی «افغانستان» کار کرده است. از این‌رو، تمنا، با‌آن‌که به یک خانواده‌ی جهادی تعلق دارد، اما می‌تواند نور امیدی در تاریکی باشد.

فرامرز تمنا، خود را نامزد جوانان در انتخابات ریاست‌جمهوری افغانستان معرفی کرده است. او محور برنامه‌های دسته‌ی انتخاباتی خود را درباره آموزش و اشتغال جوانان، توسعه و سیاست خارجی افغانستان اعلام کرده است.

تمنا ۴۲ سال دارد و جوان‌ترین نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری افغانستان است. او تحصیل‌کرده‌ی روابط بین‌المللی است و حدود ۵ سال به‌عنوان رئیس مرکز مطالعات استراتژیک وزارت خارجه افغانستان کار کرده است.

تمنا، هم‌چنین به‌عنوان استاد دانشگاه‌های کابل و هرات و رئیس دانشگاه غیردولتی «افغانستان» کار کرده است. دو استاد دانشگاه دیگر؛ قیاس سعیدی و محمدامین رشادت را نیز به‌عنوان معاونان اول و دوم دسته‌ی انتخاباتی خود معرفی کرده است.

دسته‌ی انتخاباتی تمنا، نام و شعار «تدبیر و توسعه» را انتخاب کرده‌اند. او پیش از لغو گفتگوهای صلح بین آمریکا و طالبان گفته بود که انتخابات برای او اولویت دارد و نه روند صلح.

محمد قاضی‌زاد خبرنگار بی‌بی‌سی در یک گفت‌وگوی ویژه از او پرسیده که چرا انتخابات را بر پروسه صلح ترجیح می‌دهد و با چه آرمانی وارد کارزارهای انتخاباتی شده است؟

تمنا می‌گوید موضوع صلح را در دانشگاه تدریس کرده است. از نظر او روند صلح سه مرحله «صلح‌سازی، صلح‌بانی و اعمار صلح دارد» ولی مذاکرات صلح میان زلمی خلیلزاد و گروه طالبان را «منتج به صلح نمی‌دانسته» و به‌همین‌خاطر از اولویت انتخابات نسبت به صلح سخن گفته است.

تمنا می‌گوید شباهت او به اشرف غنی، رئیس‌جمهور فعلی این است که هر دو از نهادهای دانشگاهی و علمی وارد سیاست شده‌اند.

افتخار به‌حضور همسر در انتخابات

او مانند اشرف غنی، دومین نامزدی است که در کارزارهای انتخاباتی خود یکجا با همسرش ظاهر می‌شود. تمنا به بی‌بی‌سی می‌گوید افتخار می‌کند که آرزو نورستانی، همسرش در کنارش در کارزارهای انتخاباتی فعال است.

این نامزد ریاست جمهوری پیشنهاد می‌کند که «حداقل نیمی از مقامات حکومت افغانستان از میان زنان نخبه و توانمند انتخاب شوند» و این پست‌ها بین خود زنان به رقابت گذاشته شود.

تمنا درباره‌ی طرحش برای ختم جنگ در افغانستان نیز می‌گوید: «حدود ۱۳ درصد طالبان از گروه‌های تبهکار هستند. ۱۰ درصدشان برای ایدئولوژی می‌جنگند و ۷۷ درصد بقیه جنگ‌آورانی هستند که به‌خاطر پول و مسایل معیشتی می‌جنگند».

از نظر این نامزد ریاست‌جمهوری «طالبان ایدئولوگ‌ باید شریک قدرت سیاسی» شوند و کار و اشتغال برای جنگجویان طالب فراهم شود. او می‌گوید تا زمان فراهم‌شدن کار، حکومت بیش‌تر از طالبان به آن‌ها معاش بدهد. تمنا نام این طرحش را «خرید صلح» می‌نامد.

مجازات فوری اعدام

فرامرز تمنا می‌گوید اگر او به ریاست‌جمهوری انتخاب شود، «در روز اول کارش ده ده نفر از هر بخش جرمی باید اعدام شوند. کسانی که در محاکم ثلاثه افغانستان و شریعت اسلامی حکم اعدام‌شان صادر شده، باید اعدام شوند» تا «برای مردم افغانستان اطمینان پیدا شود که در این کشور سیستم مجازات و مکافات وجود دارد».

تمنا می‌گوید: «مجازات برای من بسیار جدی است و حتماً باید این کار (مجازات اعدام) انجام شود». او می‌گوید نگران به‌هم‌خوردن مناسبات با جامعه جهانی به این خاطر نیست چرا که برایش امنیت مردم افغانستان از موفقیت سیاست خارجی مهم‌تر است.

این نامزد ریاست‌جمهوری افغانستان معتقد است که «خیلی‌ها در افغانستان مرتکب جرم می‌شوند که به زندان بروند و سرپناه داشته باشند. آب مفت و نان مفت».

سیاست خارجی اقتصادمحور

درباره‌ی سیاست خارجی افغانستان، تمنا می‌گوید به‌خاطر «تنش حل‌نشدنی میان وزارت خارجه و ارگ»، ما نتوانستیم در طرح سیاست خارجی اقتصادمحور موفق باشیم. در این راستا، یکی از طرح‌های او «ادغام وزارت تجارت و وزارت امور خارجه» افغانستان و تربیت «دیپلمات‌های اقتصادی» است.

از نظر این نامزد ریاست‌جمهوری، افغانستان باید «از نظر مفهومی عضو ناتو» شود. «اگر امنیت افغانستان به امنیت کشورهای عضو ناتو گره بخورد، می‌توانیم از رقابت‌ها و مخاصمات کشورهای منطقه دور بمانیم».

دسته‌ی انتخاباتی تمنا، منشورهایی انتخاباتی را در اینترنت نشر کرده، در این منشور آمده که پیروزی تیم «تدبیر و توسعه» به‌معنای پیروزی این روایت جدید و جوان از حکمروایی در افغانستان است.

تمنا پیشنهاد می‌کند که افغانستان باید به‌سمت کشاورزیی‌که «ارزش‌افزوده زیادتری تولید می‌کند برود». مثلاً «به‌جای گندم افغانستان باید عدس و لوبیا بکارد» که ارزش بیش‌تری دارد.

نوع نظام سیاسی مساله نیست

در منشور، تمنا خواستار «نظام ریاستی غیرمتمرکز» شده است. از ویژگی‌های اصلی این نظام، اعطای اختیارات اداری به ولایت‌های افغانستان است تا در امور اداری شهروندان «در کابل سرگردان» نباشند.

طرح‌ دیگر در این منشور، پیشنهاد «مجمع اداری حکومتداری متداوم» با حضور سه‌گانه؛ رئیس‌جمهور قبلی و رهبر اپوزیسیون علاوه بر رئیس‌جمهور فعلی است. کار این نهاد «مصلحت‌اندیشی» در سطح رهبری برای معضلات داخلی و خارجی نظام است. روسای قوای قبلی و فعلی و برخی وزیران حداکثر تا ۱۳ عضو نیز باید مشمول این مجمع مصلحتی ملی ‌شوند.

این نامزد ریاست‌جمهوری، مخالف سپردن مسوولیت مدیریتی به افراد «دوتابعیتی» است.

تمنا درباره‌ی رابطه‌اش با کمیسیون انتخابات در مصاحبه با شبکه‌ی طلوع گفت که نگران تقلب در انتخابات نیست. حوا علم نورستانی، رئیس کمیسیون انتخابات افغانستان شاگرد تمنا در دانشگاه افغانستان بوده و مادر زن او نیز است.

تمنا می‌گوید به اعضای کمیسیون انتخابات باور دارد و در ضمن این که از فساد در بدنه‌ی این کمیسیون نگران است.


حکمتیار، بازمانده‌ی اسلام سیاسی، مدعی ریاست‌جمهوری

گلبدین حکمتیار در گفت‌وگو با مطبوعات در کابل می‌گوید: در کارزار انتخاباتی در ولایات با مزاحمت طالبان مواجه نشده است، اول سپتامبر ٢٠١٩

گلبدین حکمتیار، به‌عنوان یک فرمانده و رهبر جهادی در دهه‌ی ١٩٨٠ علیه شوروی و در دهه‌‌ی ١٩٩٠ علیه دولت اسلامی در کابل جنگید و از سال ٢٠٠١ به بعد ١٥ سال تحت پیگرد آمریکا بود تا این‌که در سال ٢٠١٦ بنا به‌توافق صلح با حکومت به کابل برگشت و اکنون نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری افغانستان است. حکمتیار نامزدی است که نماینده‌ی ایده‌های اسلام سیاسی در این انتخابات خوانده می‌شود. او بازمانده‌ی جریان اسلام سیاسی مجاهدین از دهه‌های ١٩٧٠-١٩٨٠ است که متاثر از اخوان‌المسلمین مصر بودند.

حزب سیاسی گلبدین حکمت‌یار (حزب اسلامی)، مانند سایر گروه‌های اسلام‌گرا در جهان اسلام، علاوه بر مبارزه مسلحانه، انتخابات را نیز «یک فرصت» برای تصاحب قدرت می‌بینند.

اعضای حزب اسلامی حکمتیار در ١٨ سال گذشته در مقام‌های بلندپایه در دولت افغانستان کار کرده و نفوذی گسترده داشته‌اند؛ اما جمال‌الدین، فرزند حکمتیار که سال گذشته در انتخابات پارلمانی از کابل شرکت کرد، به پارلمان راه نیافت.

حضور گلبدین حکمتیار در انتخابات این دوره‌ی ریاست‌جمهوری هم برای خودش و هم برای حکومت افغانستان نمادی از موفقیت روند گفتگو با مخالفان مسلح و بازگرداندن آنان به زندگی عادی و سیاسی در افغانستان است.

گروه‌ی انتخاباتی حکمتیار با معاونت فضل‌الهادی وزین و حفیظ‌الرحمان نقی با شعار «صلح و عدالت اسلامی» وارد میدان رقابت انتخاباتی شده است.

مخالف آموزش مختلط

حکمتیار در مصاحبه‌ی اختصاصی با بی‌بی‌سی درباره‌ی حقوق زنان می‌گوید مخالف آموزش دختران و پسران در کلاس (صنف‌)های مشترک است. او گفت در صورت پیروزی در انتخابات، به‌تدریج کلاس‌های مشترک آموزشی دختران و پسران در مکاتب (مدارس)، دانشگاه‌ها و دیگر مکان‌های آموزشی را جدا خواهد کرد.

او هم‌چنین وجود «خانه‌های امن» زنان را توطئه‌ای با هدف متلاشی ساختن خانواده‌ها دانست. خانه‌های امن زیر نظر وزارت زنان افغانستان، محل‌هایی است برای پناه‌دادن به زنانی که مورد خشونت خانوادگی قرار می‌گیرند.

حکمتیار گزارش‌ها درباره‌ی خشونت در برابر زنان در افغانستان را مبالغه‌آمیز می‌خواند و می‌گوید آن‌چه در رابطه‌ی با خشونت علیه زنان ادعا می‌شود جدی نیست. در سال‌های اخیر صدها زن به‌دلیل خشونت‌های خانوادگی مجبور شده‌اند که به خانه‌های امن پناه ببرند.

در پاسخ به این سوال که آیا از نظر او، زن حقوق برابر با مرد دارد، در مصاحبه‌ای با شبکه طلوع‌نیوز می‌گوید «نه، حقوق زن در اسلام بیش‌تر از مرد است» اما در پاسخ به این سئوال که آیا زن می‌تواند رئیس‌جمهوری شود، می‌گوید: «زن نمی‌تواند رئیس‌جمهور شود و اسلام امور جداگانه را به مرد و زن واگذار کرده است».

تفاوت حکمتیار با طالبان

گلبدین حکمتیار در پاسخ به این سئوال که چه فرقی میان دیدگاه‌های او و طالبان وجود دارد گفت: «طالبان جریان تازه است اما حزب اسلامی ریشه ٥٠ ساله دارد.»

او می‌گوید: «نوجوان بودم که مبارزه را آغاز کردم و تصور هم نمی‌کردم روزی به رهبری یک حزب برسم.» او تنها بازمانده از ١٢ عضو موسس اعضای «جوانان مسلمان» است که در دهه‌ی ١٩٧٠ در دانشگاه کابل علیه گروه‌های چپ‌گرا تشکیل شده بود.

حزب اسلامی گلبدین حکمتیار اولین حزبی بود که در زمان ظهور گروه طالبان در اوایل دهه‌ی ١٩٩٠ با این گروه مواجه شد. فرماندهان حزب اسلامی با کمترین درگیری به نفع طالبان از صحنه خارج شدند. پس از ٢٠٠١ نیز حکمتیار با ملامحمد عمر رهبر گروه طالبان بیعت کرد و او را به‌عنوان امیرالمومنین قبول کرد.

او معتقد است که حزبش پیش‌تر از طالبان در سال ٢٠٠١ جنگ علیه نیروهای بین‌المللی را آغاز کرد. او می‌گوید «در آن روزها طالبان فروپاشیده بود و حتی به نیروهای خود هدایت داده بود که با نیروهای داخلی بجنگید، در حالی‌که حزب اسلامی به نیروهای خود دستور داده بود که فقط با نیروهای خارجی بجنگند».

حکمتیار می‌‌گوید برخلاف طالبان او «همواره» به انتخابات باور داشته است، به‌گفته‌ی خودش اولین‌بار در زمانی‌که دانشجوی سال اول دانشگاه بود در یک انتخابات دانشجویی بر دو محصل دیگر چپ‌گرا یکی «خلقی» و دیگری «شعله‌ای» پیروز شده بود.

او این را فرق خودش با طالبان می‌داند و اضافه می‌کند: «یگانه راه‌حل بحران افغانستان و منازعه قدرت رجوع به انتخابات آزاد و شفاف و تمکین به آرای مردم است اما تا این لحظه طالبان ادعا نکردند که انتخابات را قبول دارند».

حکمتیار از معدود نامزدان این دوره انتخابات ریاست‌جمهوری است که می‌گوید بدون هراس از تهدید طالبان به کارزارهای انتخاباتی پرداخته است. او می‌گوید: ٢ هزار کیلومتر به ولایت‌های شرقی و بدخشان و تخار و بغلان با موتر سفر کرده اما با «هیچ نوع مزاحمت» روبه‌رو نشده است.

نسخه‌ی صلح حکمتیار

گلبدین حکمتیار می‌گوید اخیراً مذاکراتی با گروه طالبان داشته «تا علیه همدیگر تبلیغات منفی و عملیات خصمانه نداشته و با هم همکاری داشته باشند». گروه طالبان حاضر به گفتگو با حکومت افغانستان نشده است. او می‌گوید او سایر گروه‌ها را نیز «تشویق» می‌کند که وارد توافق‌های جداگانه صلح با گروه طالبان شوند.

حکمتیار هیچ دستاورد نمی‌بیند

حفظ دستاوردهای ١٨ سال گذشته از خواسته‌های عمده‌ی جامعه مدنی و فعالان حقوق بشر در روند گفتگوهای صلح با طالبان بوده است اما حکمتیار معتقد است که «هیچ دستاوردی» نمی‌بیند و دوره‌ی فعلی «تاریک‌‌ترین دوره تاریخ افغانستان» است. او می‌گوید طالبان نیز در برگشت به‌قدرت، هیچ دستاوردی را از بین نمی‌برند.

حکمتیار مانند طالبان خواستار تغییرات در شکل نظام سیاسی فعلی است، از جمله ایجاد یک شورای ملی کاملا منتخب مقتدر که رئیس‌جمهور نیز ملزم به پاسخ‌گویی به آن باشد. حکمتیار نسبت به شخصیت‌های تاریخی افغانستان دیدگاه‌های رادیکال دارد.

حکومت اشرف غنی صد سالگی استقلال افغانستان را به‌صورت باشکوه جشن گرفت. امان‌الله، شاه نوگرای افغانستان در اوایل قرن بیستم، استقلال افغانستان را از بریتانیا به‌دست آورد؛ اما حکمتیار گفته است که امان‌الله را قهرمان ملی افغانستان نمی‌داند.

او احمدشاه مسعود را نیز قهرمان ملی افغانستان نمی‌داند. حامد کرزی در سال ٢٠٠١ طی فرمانی، لقب «قهرمان ملی افغانستان» را به احمدشاه مسعود اعطا کرده بود.

حزب اسلامی گلبدین حکمتیار در کنار دیگر گروه‌های جهادی، یکی از طرف‌های جنگ‌های داخلی دهه هفتاد هجری شمسی افغانستان بود و در سال ۱۳۷۵ پس از توافق با حکومت برهان‌الدین ربانی به‌عنوان نخست وزیر دولت اسلامی افغانستان تعیین شد.


محمدابراهیم الکوزی، با جدیت شعارهایش را عملی می‌کند

محمدابراهیم الکوزی، یکی از شش نامزد کمتر شناخته‌شده انتخابات افغانستان است

محمدابراهیم الکوزی با شعار «تعهد و عمل» وارد کارزار انتخابات ریاست‌جمهوری شده است. او در مصاحبه با بی‌بی‌سی می‌گوید دلیل این‌که خودش را نامزد انتخابات کرده است وجود «بی‌عدالتی، ناامنی و تعصب» در این کشور است.

الکوزی، خانم خدیجه غزنوی را به‌عنوان معاون اول و سید سامع کیانی را به‌عنوان معاون دوم خود معرفی کرده است. او می‌گوید هدفش از طرح این شعار، آن‌چه که به ملت در هنگام انتخابات وعده می‌دهد، با جدیت عملی خواهد نمود.

الکوزی می‌گوید توجه به کشاورزی یکی از اولویت‌های دولت او خواهد بود. برگزاری لویه‌جرگه در موارد مهم کشور از برنامه‌های دیگر این نامزد است.

او دلیل کم‌رنگ‌بودن کارزار انتخاباتی‌اش را داغ‌بودن مباحث صلح افغانستان می‌خواند. محمدابراهیم الکوزی، رئیس «شورای سراسری الکوزی» است.


حکیم تورسن؛ مطمئن است رئیس‌جمهور افغانستان می‌شود

حکیم تورسن می‌گوید: «در حکومت خود، اشرف غنی و عبدالله عبدالله را شاگرد سماوارچی هم نمی‌گیرد. چون از گوشت چانیکی هم می‌دزدند»

حکیم تورسن، برای دومین‌بار نامزد ریاست‌جمهوری افغانستان شده است. حکیم تورسن خود را برنده قطعی می‌داند و می‌گوید اطمینان «صددرصد» به پیروزی در انتخابات دارد، و پیش از برگزاری انتخابات معتقد است که مردم به او اعتماد کرده‌اند.

جملات آقای تورسن با تکیه‌کلام «در حکومت من» در شبکه‌های اجتماعی نقل و دست‌به‌دست می‌شود. نظرات و ادعاهای او اما در شبکه‌های اجتماعی بیش‌تر به موضوعی برای شوخی و خنده مبدل شده است.

او هم‌چنین در گردهمایی انتخاباتی که برگزار کرد گفت مقام‌های پیشین و بر حال حکومت را محاکمه و «نظر به محکمه‌ای که صورت می‌گیرد علیه این‌ها، تمام‌شان را اعدام‌کردنی هست و اعدام‌شان می‌کنم.»

کارزار انتخاباتی تورسن، اما به‌شدت کم‌رنگ بوده است. او می‌گوید بودجه‌ای برای کارزارش اختصاص نداده و اضافه می‌کند: «بودجه من مردم است».

تورسن، نادرشاه احمدزی و شفیع قیصاری را به‌عنوان معاونان اول و دوم خود معرفی کرده است.

حکیم تورسن در سال ۲۰۰۹ نیز نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری بود که به نفع حامد کرزی از رقابت‌ها کنار رفت. اما حالا می‌گوید کنار رفتن به نفع فرد دیگر را «شرم» می‌داند.

محمدحکیم تورسن در سال ۱۳۳۳ در شهر کابل به دنیا آمده است. او در رشته‌ی ادبیات فارسی دری از دانشگاه کابل مدرک لیسانس گرفته است و از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۷۱ در پست‌های مختلف در اداره امنیت افغانستان کار کرده است.

او خود را «ادامه‌دهنده‌ی راه و روش حکومتداری نجیب‌الله» آخرین رئیس‌جمهور چپ‌گرای در افغانستان معرفی می‌کند. اداره‌ی استخبارات افغانستان در این سال‌ها با نام‌های مختلف مانند اگسا، خدمات امنیت دولتی (خاد) و وزارت امنیت دولتی (واد) یاد می‌شد.

تورسن می‌گوید پس از سال ۱۳۷۱ از ولایتی به ولایتی و از کشوری به کشوری دیگر مهاجر شده است. او از سال ۱۳۸۱ به این‌سو کارهای اقتصادی انجام داده و یک شرکت گردشگری و ترانزیتی را اداره کرده است. او مدعی است که از نزدیک با دکتر نجیب‌الله کار کرده است.

محمدحکیم تورسن می‌گوید از سال ۱۳۵۱ به این‌سو در فعالیت‌های سیاسی دخیل بوده و عضو حزب متحد ملی به‌رهبری نورالحق علومی بوده است. علومی نیز در این دوره‌ی انتخابات، خود را نامزد کرده است.

تورسن نامزد مستقل انتخابات ریاست‌جمهوری است که در گفتگویی بی‌بی‌سی در کابل گفت بهتر کردن اوضاع امنیتی در صدر اولویت‌های اوست. او می‌خواهد ۵۰۰ هزار نفر جدید در دولت استخدام کند و مالیات را هم پایین می‌آورد. او می‌گوید افرادی که در گردهمایی‌های انتخاباتی نامزدان در بدل پول می‌آیند.

به باور او احزاب سیاسی مثل جمعیت، وحدت، اسلامی همه «تا دندان مسلح» هستند و مردم را تهدید می‌کنند و «خطرناک‌‌تر از طالبان» هستند. او هم‌چنین می‌گوید در صورتی که مخالفان دولت در روند صلحی که او طرح‌ریزی می‌کند بپیوندند، عفو عمومی اعلان می‌کند.

از او پرسیده شد آیا فقط باید رئیس‌جمهور باشد تا بتواند کاری در زمینه امنیت بکند؟ گفت: «تا بر اریکه‌ی قدرت تکیه نزنم نمی‌توانم مشکلات را رفع کنم.»


محمدشهاب حکیمی، با شعار «صلح، قانونیت و رفاه»

محمدشهاب حکیمی، اگر یک نفر در دولت من ناحق کشته شود استعفا می‌دهم

محمدشهاب حکیمی با شعار «قانونیت و رفاه» به‌عنوان نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری افغانستان ثبت نام کرد.

حکیمی متولد کابل است. پدرش در مقام‌های مختلف دولتی دولت شاهی محمدظاهرشاه ایفای وظیفه کرده است. او فارغ‌التحصیل رشته زراعت دانشگاه کابل است. او چند سال به‌عنوان رئیس مؤسسه‌ی مین‌روبی در افغانستان فعالیت کرده و پروژه‌های متعددی را مدیریت کرده است.

این نامزد ریاست‌جمهوری می‌گوید در دوران کاری‌اش «به مردم آسیب‌دیده کشورهای دیگر» مانند یمن، تاجکستان و سودان در زمینه‌ی امور مین‌روبی کمک کرده است.

محمدشهاب حکیمی در دو دهه‌‌ی گذشته در دانشکده زراعت دانشگاه کابل نیز تدریس کرده است.

حکیمی، عبدالعلی سرابی را معاون اول و نورالحبیب حصیر را به‌عنوان معاون دوم خود در این انتخابات معرفی کرده است. او در مصاحبه با رسانه‌ها گفته است که اگر او به ریاست‌جمهوری افغانستان انتخاب شود، «رابطه افغانستان با ناتو و آمریکا را مانند جاپان (ژاپن) و کوریا (کره) جنوبی» می‌سازد.

این نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری گفته است: «اگر در حکومت من یک افغان به ناحق کشته شود، فردایش استعفا می‌دهم».


جلیلی، امارات اسلامی طالبان را به‌رسمیت می‌شناسد

سیدنورالله جلیلی آماده‌ی «پذیرش تمامی خواسته‌های طالبان» است

سید نورالله جلیلی؛ با شعار «مادر وطن» وارد کارزار انتخابات ریاست‌جمهوری شده است. او معتقد است که افغانستان در «وضعیت نامطلوب» قرار دارد. به‌گفته‌ی این نامزد، افغانستان اکنون در رنج، فقر، بی‌عدالتی و در پرتگاه سقوط قراردارد و این تیم هدفش نجات این کشور از مشکلاتی است که اکنون با آن دست به گریبان است.

او می‌گوید پیشینه‌ی کار سیاسی ندارد. جلیلی، محمدحلیم تنویر را به‌عنوان معاون اول و چراغ‌علی چراغ را به‌عنوان معاون دوم خود انتخابات کرده است.

جلیلی در مصاحبه اختصاصی با بی‌بی‌سی گفت اگر رئیس‌جمهور بعدی افغانستان شود، اولین کارش مراجعه به لویه‌جرگه مشورتی و «پذیرش تمامی خواسته‌های طالبان» است.

جلیلی گفته است که در صورت برنده‌شدن در انتخابات، صلح اولویت اصلی دولت جدید او خواهد بود. او هم‌چنین گفته است در صورت برنده‌شدن در سال اول دولتش یک میلیون شغل ایجاد می‌کند و حقوق معلمان را چندین برابر بالا می‌برد.


عنایت‌الله حفیظ، برای تطبیق عدالت آمده‌ است

عنایت‌الله حفیظ، یکی از شش نامزد کمتر شناخته‌شده انتخابات افغانستان است که با شعار خادمین ملت وارد کارزارهای انتخابات شده. جنت فهیم چکری و عبدالجمیل شهرانی معاونان دسته انتخاباتی او هستند. او، ۴۱ ساله است و دو سند ماستری در بخش‌های مدیریت تجارت و قانون‌گذاری دارد. همو می‌گوید در صورت پیروزی، برای آوردن صلح، شیوه‌ی تعامل دوگانه با طالبان و مخالفین را کنار خواهد گذاشت و با دیدگاه روشن با قضیه برخورد خواهد کرد. او گفته که نظام پاسخ‌گوی مردم‌سالار ایجاد خواهد کرد و گفت‌وگو با طالبان را مشروط به توقف جنگ از سوى اين گروه می‌داند. او تاکید کرد که برای ایجاد اشتغال و تشویق سرمایه‌گذاری، نود‌و‌پنج درصد مالیه‌شرکت‌های تولیدی را معاف می‌کند.

عنایت‌الله حفیظ، فارغ‌التحصیل رشته‌ی زبان و ادبیات انگلیسی است. او در نهادهای مختلف دولتی و غیر دولتی کار کرده است.

در دسته‌ی انتخاباتی او، جنت‌خان فهیم و عبدالجمیل شیرانی را به‌عنوان معاونان خود در انتخابات ریاست‌جمهوری سال آینده معرفی کرده است.

حفیظ در یک گفتگوی اختصاصی با بی‌بی‌سی عوامل اصلی جنگ در افغانستان را به عوامل داخلی نسبت داده است و می‌گوید: وقتی ارزش جان یک سرباز افغان مانند یک سرباز آمریکایی با ارزش بود، طالبان تا این حد جسارت کردند که در هر حمله انتحاری ده‌ها تن را بکشد.

این نامزد ریاست‌جمهوری درباره‌ی صلح نیز گفته است: «زمینه‌های صلح باید در داخل کشور تدارک دیده شود و کلید گمشده صلح در دست خود مردم افغانستان است».

حفیظ روز یک‌شنبه ٣١ سنبله (شهریور) که کمتر از یک‌هفته به روز برگزاری انتخابات، با نشر عکسی از دو معاونش که آن‌ها را در ملاقات با اشرف غنی نشان می‌دهد، در صفحه‌ی فیس‌بوکش نوشته که «تا ۴۸ ساعت دیگر دو بهترین معاون را مطابق قانون معرفی می‌کنم و تکت انتخاباتی خادمین ملت افغانستان پا برجاست».


نور رحمان لیوال، برای ایجاد حس مسئولیت‌پذیری کار می‌کند

نور رحمان لیوال، یکی از شش نامزد کمترشناخته‌شده انتخابات افغانستان است.

نور رحمان لیوال با شعار «مسئولیت و عدالت» به مبارزات انتخابات پرداخته است. او معتقد است که مشکل افغانستان این است که مردم احساس مسئولیت نمی‌کنند و عدم مسئولیت‌پذیری باعث مشکلات کنونی کشور شده است. او باور دارد که با ایجاد حس مسئولیت‌پذیری در کشور، عدالت نیز ایجاد خواهد شد.

لیوال می‌گوید که برای مسئولیت‌پذیر کردن مردم بر سر راهکارها و ایجاد سیستم کار می‌کند که این روند می‌تواند زمینه‌ی مسئولیت‌پذیری افراد را فراهم خواهد کرد.

نور رحمان لیوال، بارزگان افغان و مالک یکی از شرکت‌های فناوری از جمله افرادی بود که در آخرین دقایق مهلت ثبت نام، برای رقابت در انتخابات ریاست‌جمهوری ثبت نام کرد.

لیوال، عبدالهادی ذوالحکمت و یحیا ویار را به‌عنوان معاونان خود در انتخابات ریاست‌جمهوری افغانستان معرفی کرد.


غلام‌فاروق نجرابی، نظام جماعت اسلامی می‌خواهد

غلام‌فاروق نجرابی، همیشه کاندید، می‌خواهد قانون اساسی را ملغی، خارجی‌ها را رسوا و نظام جماعت اسلامی برپا کند! ولی هیچ‌گاه رأی قابل ملاحظه به‌دست نیاورده است. یعنی این‌که بیش‌تر مردم با این طرز تفکر موافق نیستند. او هم یکی از شش نامزد کمترشناخته‌شده انتخابات افغانستان است.

غلام‌فاروق نجرابی، که بعد از سقوط طالبان در چهار دور انتخابات ریاست‌جمهوری افغانستان حضور داشته، می‌گوید که شعار او در همه این دوره‌ها، «دولت حاکم، حکومت سالم، ملت قایم، حریت دایم و امنیت ناظم» بوده‌ است. او می‌گوید که خواستار حکومت مقتدر مرکزی است، در کنار آن تلاش خواهد کرد که قدرت به مردم داده شود.

رشته‌ی تحصیلی نجرابی پزشکی کودکان است و از این رشته از دانشگاه اندیرا گاندی هند فارغ‌التحصیل شده است. او مدتی به‌عنوان رئیس بخش جراحی کودکان دانشگاه طبی کابل کار کرده است.

غلام‌فاروق نجرابی در حال حاضر رهبری حزب «استقلال افغانستان» را به‌عهده دارد. این نامزد ریاست‌جمهوری در مصاحبه با رسانه‌ها می‌گوید اگر او در قدرت باشد، در مدت یک هفته «این دوستان مهمانان‌ناخوانده» (خارجی‌ها) را از افغانستان بیرون می‌کند.

او باورمند به «نظام جماعت اسلامی» است و به‌نظر او نظام «ریاستی متمرکز و غیرمتمرکز» قابل قبول نیست. او هم‌چنین قانون اساسی کنونی افغانستان را قبول ندارد.


[] يادداشت‌ها

يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی گردآوری و ارسال شده است.


[] پی‌نوشت‌ها

[۱]-


[] جُستارهای وابسته




[] سرچشمه‌ها