جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۸ شهریور ۲۳, شنبه

فیلیپ زیمباردو

از: دانشنامه‌ی آریانا

فیلیپ زیمباردو


فهرست مندرجات
روان‌شناسان اجتماعیآزمایش زندان استنفورد

فیلیپ جورج زیمباردو (به انگلیسی: Philip George Zimbardo) (زاده‌ی ۲۳ مارس ۱۹۳۳ م)، روان‌شناس و استاد دانشگاه استنفورد است، که طراح و سرپرست آزمایش زندان استنفورد بود. گرچه، فیلیپ زیمباردو را معمولاً با آزمایش زندان استنفورد به‌خاطر می‌آورند، اما سهم او در توسعه‌ی دانش روان‌شناسی و خصوصاً روان‌شناسی اجتماعی بیش از این‌ است. او سابقه‌ی تدریس در دانشگاه‌های نیویورک و استنفورد را در رزومه‌ی خود دارد.


زندگی‌نامه
فیلیپ زیمباردو

فیلیپ زیمباردو، در ۲۳ مارس ۱۹۳۳ میلادی، در برانکس، از شمالی‌ترین محلات نیویورک به‌دنیا آمد و پدر و مادر او در اصل اهل سیسیل ایتالیا بودند که قبل از تولد او به آمریکا مهاجرت کردند. پدرش، جورج زیمباردو (George Zimbardo)، تکنسین برق بود و مادرش، اصل و نسب سیسیل است. پدر وی ، جورج زیمباردو ، یک برقکار بود و مادرش مارگارت بیسیچیا (Margaret Bisicchia)، زنی خانه‌دار، که از سه پسر و یک دخترش نگهداری می‌کرد.

از قضا، فیلیپ زیمباردو، به مدرسه‌ای رفت که استنلی میلگرام نیز آن‌جا درس می‌خواند. در دبیرستان جمیز مورو (James Monroe High School)، او و میلگرام زمانی همکلاسی بوده‌اند. هر دو در مورد موضوع اطاعت از قدرت تحقیقاتی بسیار مهم انجام داده‌اند که نتایج آن‌ها بسیار بحث‌برانگیز بوده‌ است.

او ابتدا در کالج بروکلین (Brooklyn College)، در سال ۱۹۵۴، دوره‌ی کارشناسی خود را گذراند. در دوره‌ی کارشناسی دروسی از رشته‌های روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و انسان‌شناسی را انتخاب کرده بود. وقتی وارد دوره کارشناسی ارشد شد، انتخاب او دیگر قطعی بود؛ زیمباردو کارشناسی ارشد و دکترای خود را در روان‌شناسی دانشگاه ییل (Yale University) در مدت پنج سال (فوق لیسانس در سال ۱۹۵۵ و دکترا در سال ۱۹۵۹) به اتمام رساند. پیش از ورود به دانشگاه استنفورد در دانشگاه‌های متعددی به‌عنوان استاد و پژوهشگر فعالیت داشت. در نهایت در ۱۹۶۸ وارد دانشگاه استنفورد شد و سه سال بعد در ۱۹۷۱ در این دانشگاه آزمایشی انجام داد، که به عنوان خطرناک‌‌ترین آزمایش روان‌شناسی تا به امروز شناخته می‌شود. آزمایش زندان استنفورد در سال ۱۹۷۱ نقش مهمی در مشهور شدن او داشت و هنوز هم، گاه و بیگاه با اظهارنظر درباره‌ی وضع زندان‌ها و زندانیان، به آن مطالعه اشاره می‌کند. ‌‌اما بخشی از تأثیرگذارترین مطالعاتش در زمینه‌ی پدیده خجالتی‌بودن است که از سال ۱۹۷۷ آغاز شده و مدت‌ها ادامه پیدا کرده است.

زیمباردو هم‌چنین در مقطعی، ریاست انجمن روان‌شناسی آمریکا را بر عهده داشته است. «قهرمان بودن، نوعی انحراف از مسیر عامه‌ی مردم است. لازم است مدام بکوشید در دام هم‌رنگی جماعت گرفتار نشوید. قهرمانان افرادی معمولی هستند، که انتخاب‌های اجتماعی‌شان غیرمعمولی است.» این جمله‌ی معروف فیلیپ زیمباردو است.

وی، در ۱۰ آگوست ۱۹۷۲، با کریستینا ماسلاچ (Christina Maslach) ازدواج کرد. آن‌ها دو فرزند دارند. او پیش از آن با رز ا. عبدلنور (Rose E. Abdelnour) ازدواج کرده بود.

دکتر فیلیپ جورج زیمباردو، در سال ۱۳۹۵، مهمان سومین کنگره‌ی روان‌شناسی اجتماعی ایران در تهران بود و در ۵ خرداد ۱۳۹۵، راجع به مفهوم روان‌شناختی زمان انواع دسته‌بندی‌های آن، خصوصیات افردی که در هر کدام از این دسته‌بندی‌ها قرار می‌گیرند و... در اولین همایش کاربردهای روان‌شناسی اجتماعی در شیراز سخنرانی کرد. او در این سخنرانی شوخ‌طبع سرزنده پر انرژی و مسلط بود و این احساسات را به حاضرین در همایش هم منتقل کرد. از جنبه‌ی علمی مطالبی مهم جامع و کاربردی را ارائه نمود. در تصویر دکتر حسن شُکرکُن، پروفسور زیمباردو، دکتر فیلی و دکتر حمیدی‌زاده مشاهده می‌شوند.
پروفسور زیمباردو، دکتر فِیلی، دکتر خرم‌دل و دیگران در اختتامیه‌ی اولین همایش کاربردهای روان‌شناسی اجتماعی در شیراز


آثار

برخی از کتاب‌های فیلیپ زیمباردو عبارت‌اند از:

    اثر لوسیفر: انسان‌های خوب چگونه بد می‌شوند؟ (The Lucifer Effect: Understanding how good people turn evil). در سال ۱۹۷۱ آزمایشی تحت مدیریت دکتر فیلیپ زیمباردو در دانشگاه استنفورد انجام شد که هدف از آن بررسی رفتار انسان‌ها تحت شرایط و موقعیت‌های متفاوت بود. این آزمایش به واکاوی این پرسش بنیادین درباره‌ی ذات انسان می‌پرداخت که چگونه انسان‌های معمولی و حتی خوب تبدیل به افرادی با رفتار بد و یا حتی شیطان صفت می‌شوند. هنگامی‌که در این آزمایش گروهی از افراد تحت شرایط برخورداری از قدرت و برتری نسبت به گروهی دیگر قرار گرفتند، دچار تغییرات رفتاری منفی و حتی سادیسمی شدند، به‌نحوی که این آزمایش بعد از شش روز متوقف شد. زیمباردو این اثر را اثر لوسیفر یا اثر شیطانی نامید.

    پارادوکس زمان (The Time Paradox)، زیمباردو، پژوهش‌های ارزنده‌ای در مورد مفهوم زمان داشته و حاصل این پژوهش‌ها را در این کتاب ماندگار گردآوری کرده است.

    خجالتی‌بودن چیست و با آن چه‌کار کنیم؟ (Shyness: What It Is, What To Do About It?) یکی از راه‌های درمان کمرویی تقویت اعتماد به نفس در افراد است. زیمباردو، در سال ۱۹۷۷، برای غلبه بر خجالت، مجموعه‌ای را در استنفورد راه‌اندازی کرد که در آن افراد آموزش می‌دیدند که در محیط‌های اجتماعی بر کمرویی خود غلبه کنند.

    کودک خجالتی (The Shy Child).

    روان‌شناسی تغییر نگرش و تأثیرگذاری اجتماعی (The Psychology of Attitude Change)


[] يادداشت‌ها




[] پيوست‌ها


...


[] پی‌نوشت‌ها

...


[] جُستارهای وابسته






[] سرچشمه‌ها







[] پيوند به بیرون

[۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]

رده‌ها │ ...