پزوهشی تازه حاکیست اقوام ترک و تاجیکی که در امتداد راه ابریشم سکونت دارند، از نگاه شجرهشناسی زیستشناسی از هم چندان تفاوتی ندارند.
این پژوهش که با نمونه برداری ژنشناسی یا DNA از بیش از ١٠٠٠ نفر از میان ٢۴ قوم و قبیله و مردم ترک و تاجیک در آسیای میانه انجام شده است، نشان میدهد که از نگاه ژنشناسی تفاوت قومی میان این دو گروه زبانی چندان زیاد نیست و کمتر از یک در صد را تشکیل میدهد.
بر خلاف این، آشکار شده است که تفاوتهای داخل قومی، بویژه در میان تاجیکان، بمراتب بیشتر از تفاوتهای میان قومی بین گروههای فارسی زبان تاجیک و ازبک و قرقیز و قزاق و ترکمن و قره قلپاق در آسیای میانه بوده است.
پژوهش "تفاوت ژنتیکی و پیدایش اقوام در آسیای میانه" را گروهی بینالمللی از پژوهشگران به رهبری "اولین هی یر"، (Evelyn Heyer)، مردمشناس معروف فرانسوی، انجام داده و فشرده آن اول سپتامبر در مجله اینترنتی "BMC Genetics" منتشر شده است.
در هیات این تیم چهار پژوهشگر فرانسوی، بشمول خانم هی یر از موزه مردمشناسی و پژوهشگاه پاستور پاریس، دو نفر از دانشگاه لستر بریتانیا، یک نفر از پژوهشگاه زیستشناسی مولکلی بیشکک قرقیزستان، و یک پژوهشگر از فرهنگستان علوم ازبکستان شاملند.
این پژوهشگران میگویند که مردم ترک و تاجیک در امتداد راه ابریشم را برای مطالعه ژنشناسی به این خاطر انتخاب کردهاند که این دو گروه قومی چشم انداز بی نظیری از همزیستی نزدیک، اما تفاوتهای جدی اجتماعی به دست میدهند.
به گفته آنها، قبایل ترک آسیای میانه عمدتا چادر نشین هستند و به رمه داری مشغولند. آنها به زبانهای مختلف ترکی یا آلتایی، مانند ازبکی، قرقیزی، قزاقی و غیره صحبت میکنند. ساختار اجتماعی آنها بیشتر از قبیله یا طایفه عبارت است که بر اساس ارث نژادی یا دودمان تشکیل شده است.
در مقابل، تاجیکان، که از تبار ایرانی هستند به طور گسترده شهر نشین و ده نشین قلمداد شدهاند که بیشتر به کشاورزی مشغولند. آنها به شیوه گوناگون زبان فارسی تاجیکی که به خانواده زبانهای هندو-اروپایی شامل میشود، تکلم میکنند.
بهگفته پژوهشگران، جامعه تاجیکان بیشتر "پدر محلی" (patrilocal) است، به این معنی که گروههای اجتماعی بیشتر به روستا، ده یا محل جغرافیایی قسمت شده و بیشتر جنبه پدرسالاری دارد، زیرا خانواده نو پس از ازدواج بیشتر در محل زیست مرد ساکن میشود و این امر در ژن شناسی مردم از نگاه ژنسیتی تاثیر دارد.
همچنین، در میان تاجیکان ازدواج با عموزادگان و خالهزادگان بیشتر رایج بوده است که این امر نیز در شکلگیری ساختار یا سیستم ژنتیکی انسانها اثرگذار است.
در برابر این تفاوتها، پژوهشگران میگویند که هم جوامع تاجیکی و ترکی از نگاه جامعهشناسی بسته محسوب میشوند و کمتر اتفاق میافتد که اعضای این جوامع روستا و یا قبیله خود را ترک کنند. ظاهرا همین انزوای فرهنگی موجب شده است که "اولین هی یر" و همکارانش این دو گروه قومی را برای پژوهش خود انتخاب کنند.
هم اکنون خانم "هی یر" و همراهانش معتقدند که پژوهش آنها جنبههای ابهام آمیزی در تاریخ شکلگیری اقوام ترک و تاجیک در آسیای میانه را تا جایی روشن کرده و روایتهای خود نمایندگان این اقوام از پیدایش خود را به چالش کشیده است.
بر خلاف این روایات و داستانها که برای هر کدامی از این طوایف و گروههای ترک و تاجیک خاص است، خانم "هی یر" و همکارانش ادعا دارند که این مردمان در واقع ریشههای مشترکی دارند و آمیزهای از قبایل و طوایف مختلفی هستند که آسیای میانه را در طول هزارها سال خانه خود میدانستند.
این پژوهش حاکیست که اقوام ترک و تاجیک در طول قرنها به هم آمیخته و گروههای بزرگتری را تشکیل داده اند تا زمانی که به دو گروه اصلی تاجیکان و ترکها جدا شدند.
مردمشناس تاجیک، روشن رحمانی، با نتایج این پژوهش موافق است. وی بر این نظر است که طول هزار سالهها اقوام ترک و تاجیک در آسیای میانه به هم آمیخته و هرچند زبانهای متفاوت دارند، اما "ترکها در دامن فرهنگ ایرانی ما رشد و تکامل یافتهاند."
هرچند در مطالعه تازه ژن شناسی اقوام در آسیای میانه از روشهای جدید استفاده شده و نتایج آن از اهمیت زیادی برخوردار است، اما از نگاه جامعهشناسی صاحب نظران روی برخی نواقص در شیوه نمونه برداری افراد مورد پژوهش انگشت گذاشتهاند.
یک موضوع تردید در این زمینه از نگاه جامعه شناسان تاجیک این بوده است که در ازبکستان، پزرگترین کشور منطقه، بسیاری از گروههای قومی دیگر، مانند تاجیکان و قرقیزها و حتی قزاقها، بهعنوان ازبک نام نویس شدهاند و یا به دلایل مختلف هویت اصلی خود را پنهان میداند و روشن نیست که محققان در انتخاب افراد مورد تحقیق این جنبه را به نظر گرفتهاند یا خیر.
نکته دیگری که بیشتر با زبانشناسی ارتباط دارد و زبان شناسان همواره بر آن تاکید میکنند، این است که زبان یک پدیده اجتماعی است و از مردمی به مردمی دیگر، صرف نظر از تفاوتهای نژادی تحویل میشود.
با توجه به این، عده ای از پژوهشگران تاجیک بر این باورند که مثالا برخی از ازبکها یا کسانی که خود را ازبک معرفی میکنند، دارای ویژگیهای ژنتیکی غیر ترک هستند و این ویژگیها آنها را از نگاه نژادی با تاجیکان نزدیکتر میکند، تا با قزاقها و قرقیزها که زبان مشترکی با ازبکها دارند.
در برابر این، به گفته این پژوهشگران، مثلا در وادی فرغانه تاجیکانی را نیز میتوان دید که عناصر مغولی در چهرههای آنان برملا بوده است. یعنی میزان آمیزش ترک و تاجیک در مناطق مختلف آسیای میانه نیز تفاوت داشته و اگر در برخی محلات این آمیزش ترکیب ژنتیکی مردم را تغییر داده و آنها را همسان ساخته باشد، در مناطق دیگر این آمیزش چه در میان ترکتباران و چه در میان تاجیکان، به غایت کمتر به مشاهده میرسد.
در هر صورت، پژوهش "اولین هی یر" و همکارانش این تصور را به دست میدهد که هویت فرهنگی و اجتماعی از یک سو و هویت نژادی یا زیست شناسی مردمان آسیای میانه از سوی دیگر، با هم سازگاری کامل ندارند و در بسیاری موارد این دو نوع هویت از مرزهای هم دیگر مانند چلیپا عبور میکنند.
گذشته از این، پژوهش تازه در حالی منتشر میشود که بحثها میان فرهنگیان و دولت مردان برخی از کشورهای آسیای میانه، بویژه تاجیکستان و ازبکستان، در مورد هویت نژادی و فرهنگی آنان از زمان تشکیل جماهیر شوروی در منطقه به این سو همیشه گرم بوده و در برخی موارد شدت گرفته است.
یک نمونه آن، بحثها میان فرهنگیان دو کشور بر سر هویت قومی ابوعلی ابن سینا، فیلسوف و دانشمند معروف قرن ٩-١٠ میلادی است که تصاویری از او را در اماکن فرهنگی ازبکستان بیشتر با چشمانی مغولی میتوان دید
اختلاف دیگر بر سر شهرهای بخارا و سمرقند است که شمار قابل ملاحظه مردمانش فارسی زبان بودهاند و تاجیکان این دو شهر را مراکز فرهنگی و تاریخی خود میشمارند، در حالی که طبق مرزبندی جماهیر شوروی، این دو شهر به ازبکستان تعلق گرفته است.
در برابر این اختلاف نظرها، برخی از مقامهای رهبری دو کشور ازبکستان و تاجیکستان در محافل گوناگون بر وحدت دو مردم تاکید کردهاند و مثلا این شعار که "تاجیک و ازبک یک مردمند که به دو زبان صحبت میکنند"، زیاد شنیده است.[۱]
جُستارهای وابسته
منابع
<برگشت به بالا><گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله>