[۱] فرشته جبرئیل بر یسوع فرود آمد و با او آشکارا سخن نمود؛ حتی ما نیز آواز را شنیدیم که میگفت: برخیز و برو به اورشلیم.
[۲] پس یسوع رفت و به اورشلیم برآمد.
[۳] آن گاه روز شنبه به هیکل داخل شد و ابتدا نمود که قوم را تعلیم دهد.
[۴] پس قوم شتابیدند به هیکل با رئیس کاهنان. کاهنان که نزدیک یسوع شدند، گفتند: ای معلم، به ما گفته شدهاست که تو بد گفتهای دربارهٔ ما. از این رو بر حذر باش که بر تو فرود نیاید شرّی.
[۵] یسوع فرمود: «حق میگویم به شما، به درستی که من بد میگویم از ریاکاران.اگر شما ریاکار باشید، پس به درستی که من از شما سخن میرانم.»
[۶] پس گفتند ریاکار کیست؟ آشکارا به ما بگو.
[۷] یسوع فرمود: «حق میگویم به شما؛هر کس که نکویی کند تا ببینند او را مردم، ریاکار است.»
[۸] «زیرا عمل او نفوذ ندارد به دل که نمیبینند آن را مردم؛ پس گذاشته میشود در آن هر اندیشهای ناپاک و هر خواهشی مردار.»
[۹] «آیا میدانید که ریاکار کیست؟ او آن است که عبادت میکند به زبان خود خدای را و عبادت میکند به دل خود مردم را.»
[۱۱] «به درستی که او بدبخت است؛زیرا هر گاه بمیرد از کف خواهد داد هر پاداشی را.»
[۱۲] «زیرا در این موضوع داوود پیغمبر میفرماید: اعتماد مکنید به رؤسا و نه به فرزندان مردم، کسانی که نیست به دست ایشان خلاصی؛ زیرا هنگام مردن اندیشههای ایشان نابود خواهد شد.»
[۱۳] «بلکه پیش از مردن خودشان را از جزا محروم خواهند دید.»
[۱۴] «زیرا انسان، چنان که ایوب پیغمبر خدای فرمودهاست، غیر ثابت است و استقرار ندارد بر حالی.»
[۱۵] «هر گاه امروز مدح تو گوید، فردا مذمتت کند.»
[۱۶] «هر گاه امروز تو را مزد دهد فردا تو را برهنه کند.»
[۱۷] «وای در این صورت بر ریاکاران؛ زیرا جزای ایشان باطل است.»
[۱۸] «سوگند به هستی خدایی که در حضورش میایستم، همانا ریاکار دزد است.»
[۱۹] «مرتکب کفر میشود؛ زیرا توسل میجوید به شریعت.»
[۲۰] «آن گاه با توسل به شریعت میرباید مجد خدای را، که تنها او را حمد و مجد است تا ابد.»
[۲۱] «پس باز میگویم؛ به درستی که ریاکار را ایمانی نیست.»
[۲۲] «زیرا اگر ایمان آورده بود به این که خدای هر چیزی را میبیند و این که او قصاص میکند گناه را به کیفری ترسناک، هر آینه پاک مینمود دل خود را که نگه میدارد آن را پر از گناه؛ از آن رو که او را ایمانی نیست.»
[۲۳] «حق میگویم؛ به درستی که ریاکار چون قبری است که از بیرون سفید است.»
[۲۴] «لیکن پر است از فساد و کرمها.»
[۲۵] «پس هر گاه شما عبادت خدای کنید، چون خدای آفریدهاست شما را و عبادت را از شما میخواهد، بدیهای شما را آشکار نمیسازد؛ زیرا شما خدمتگزاران خدایید.»
[۲۶] «لیکن هر گاه هر آن چه میکنید برای سود باشد،»
[۲۷] «و بفروشید و بخرید در هیکل به گونهای که در بازار داد و ستد میکنید،»
[۲۸] «بدون این که اندیشه کنید که هیکل خدای خانهای است برای نماز، نه برای سوداگری و شما او را غار دزدان میگردانید،»
[۲۹] «هر گاه شما هر چه میکنید برای آن باشد که مردم را خشنود سازید،»
[۳۰] «بیرون نمایید خدای را از دل خود،»
[۳۱] «به درستی که من فریاد خواهم کرد بر شما که فرزندان شیطانید،»
[۳۲] «نه فرزندان ابراهیم. آن ابراهیمی که ترک نمود خانهٔ پدر خود را برای محبّت خدای.»
[۳۳] «آن ابراهیمی که راضی بود تا فرزند خود را قربان کند.»
[۳۴] «وای بر شما ای کاهنان و فقها، هر گاه این چنین باشد؛ زیرا خدای خواهد گرفت از شما منصب کهانت را.»
<برگشت به بالا><گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله>