جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۸۸ دی ۲۴, پنجشنبه

انجیل برنابا: فصل ٦٧


انجیل برنابا

(برگردان فارسی از: حیدرقلی سردار کابلی)

<فصل ٦٦>فصل ٦٧<فصل ٦٨>


[۱] «زیرا شما به ایشان می‌گویید که حاضر سازید گوسفندان و گاوان و بره‌های خود را به هیکل خدای و مخورید همه را؛ بلکه بدهید بخشی را به خدای خود از آن چه به شما داده‌است.»

[۲] «لیکن شما خبر نمی‌دهید ایشان را از اصل قربانی که آن شهادت زندگی است که انعام داده شده بر پسرِ پدرِ ما ابراهیم.»

[۳] «تا فراموش نشود ایمان و طاعت پدر ما ابراهیم با وعده‌های استوار به او از طرف خدای و برکتی که او را بخشیده شده‌است.»

[۴] «لیکن خدای بر زبان حزقیال پیغمبر می‌فرماید: دور کنید از من این ذبایح خود را؛ به درستی که قربانی‌های شما نزد من مکروهند.»

[۵] «زیرا نزدیک می‌شود وقتی که تمام شود در آن آن چه تکلّم کرده‌است در آن خدای ما بر زبان هوشع پیغمبر، که فرموده: به درستی من قومی که غیرمختار است مختار می‌خوانم.»

[۶] «چنان که حزقیال پیغمبر می‌فرماید: زود باشد که خدای پیمان تازه‌ای به عمل آورد با قوم خود، که نیست مانند پیمانی که به پدران شما عطا فرموده بود.»

[۷] «پس وفا ننمودند به آن. زود باشد بگیرد از ایشان دلی را که از سنگ است و بدهد به ایشان دل تازه‌ای.»

[۸] «زود باشد که همهٔ این‌ها واقع شود؛ زیرا شما اکنون به موجب شریعت او رفتار نمی‌کنید؛ و نزد شماست کلید و باز نمی‌کنید؛ بلکه به شایستگی راه را می‌بندید بر آنان که بر آن رفتار می‌کنند.»

[۹] «آن کاهن خواست برود تا خبر دهد رئیس کاهنان را، که در نزدیکی هیکل ایستاده بود به همه چیز.

[۱۰] لیکن یسوع فرمود: «بایست؛ زیرا جواب می‌دهم تو را از سؤالت.»


<برگشت به بالا><گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله>