هنر و موسیقی انسان نئاندرتال
فهرست مندرجات
- مقدمه
- اختصاصات آناتومیك
- شیوه زندگی
- هنر انسان نئاندرتال
- يادداشتها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
شاهین مهاجری، پژوهشگر ایرانی، یکی از مقالههای بسیار جالب خود را که قبلاً در مجله هنر موسیقی نیز به چاپ رسیده، در سایت گفتگوی هارمونیک، در دو قسمت منتشر کرده است. در قسمت اول این مقاله، با انسان نئاندرتال و شیوه زندگی آن آشنا میشوید و در قسمت دوم آن، با جایگاه هنر و موسیقی در زندگی آنها.
[↑] مقدمه:
از دیدگاه دیرینشناسی، قبل از ۱٠٠٠٠٠ سال و تا حدود ٣٠٠٠٠ سال پیش گونهای از انسان میزیست كه دارای اختصاصات اندامشناسی، ژنتیكی و انسانشناختی متفاوت با انسان امروزی (Homo sapien sapiens) بوده است.
فسیل Homo sapiens neanderthalensis یا همان انسان نئاندرتال برای اولین بار در سال ۱٨۴٨ در غاری از ناحیه جبلالطارق مراكش و سپس در سال ۱٨۵٦ در غاری در دره Neander در شهردوسلدورف آلمان كشف گردید.
از سال ۱٨۵٨ تاكنون بقایای ٣۵٠ انسان نئاندرتال (مرد، زن و كودك) در ٨٣ نقطه مختلف از جمله در غارهای كشورهای بلژیك، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا، كروواسی، عراق، فلسطین، ازبكستان و شبه جزیره كریمه (اوكراین) كشف گردیده است. ایران نیز بر اساس یافتههای دیرین شناسی در مناطق مختلف مانند بلوچستان (آثاری باقدمت ٨٠ تا ۱٠٠هزار سال پیش) و غارهای كمربند و تویو در نزدیكی شهر بهشهر (چهار اسكلت با قدمت ٧٠ هزار سال پیش) محل زیست انسانهای نئاندرتال بوده است.
[↑] اختصاصات آناتومیك:
این انسان دارای چهرهای خشن، بدنی پرمو، جمجمه پهن، پیشانی كوچك و عقب رفته، قوسهای ابرویی بسیار بزرگ، حدقه چشم نسبتاً درشت، بینی دراز و رشد كرده، آروارههای بزرگ و تقریبا بدون چانه بوده است. ظرفیت جمجمه او حدود ۱۴٢۵ سانتیمتر مكعب بوده است. (شكل ٢) چنین جمجمهای با جمجمه همه نژادهای انسانهای كنونی تفاوت بسیار دارد. این جمجمه بهعلت كمی عرض و تخت بودن از نوع جمجمههای ابتدایی است. از طرفی به دلیل عدم تكامل در اعضای صوتی بهاحتمال زیاد بهطور ناقص میتوانست تكلم نماید.
بلندی قامت او حدود ۱٦٠ سانتیمتر و كمی خمیده بوده است. با اینحال در بین انسانهای نئاندرتال نیز میتوان نژادهای مختلف تشخیص داد: گروهی با اختصاصات نسبتاً ابتدایی و گروهی كه دارای اختصاصات تكامل یافتهتری بودهاند.
[↑] شیوه زندگی:
همواره بهدلیل ساختار آناتومیك انسان نئائدرتال گمان بر این بوده است كه این انسان از تمدن، هنر و ارتباط انسانی بیبهره بوده است. با اینحال باگذشت زمان و با اكتشافات جدید این دیدگاه درحال منسوخ شدن میباشد. با یافت شدن آثار دستی، ابزارها و سایر مظاهر تمدن توسط دیرینشناسان و باستانشناسان، به این باور رسیدهایم كه این انسان برخلاف انتظار موجودی هوشمند بوده است.
حلقههای ساخته شده از عاج، زینتآلات بدلی ساخته شده از دندانهای سوراخ شده نشانههایی از هوشمندی آخرین نسل انسانهای نئاندرتال در اروپای غربی است. از جمله نشانههای فرهنگی انسان نئاندرتال تكنیكهای پیشرفته و گوناگون ابزارسازی سنگی است كه نام سبك موسترین Mousterian را بهخود گرفته است (شكل ٢). آثار این سبك ابزارسنگی كه برای اولین بار در Moustier فرانسه مشاهده شده، عبارتند از: سنگهای كوچك تراشیده شده بهصورت ماله، قلم حجاری، كارد و وسایل نوك تیز و دندانهدار. از طرفی در حدود هشتاد هزار سال پیش میتوان آثاری از بهكارگیری نوعی چسب حاصل از سوزاندن چوب درخت غان در چسباندن قطعات سنگی بر روی چوبهای بلند پیدا كرد.
گذران زندگی انسان نئاندرتال اكثراً براساس شكار و كمتر از جمعآوری مواد غذایی گیاهی تامین میگشت. بر همین اساس آنان میبایست با عادات رفتاری جانوران آن عهد، مانند زمان مهاجرتهای جمعی، محل زیست، مكانهای مهاجرت و همچنین با شیوههای شكار فردی و جمعی و با انواع دانهها، ریشهها و مواد گیاهی خوراكی آشنا میبودتد. در شكار جمعی مهمترین مسئله همكاری است تا شجاعتهای فردی، بههمین دلیل این انسان مطمئناً زندگی اجتماعی و گروهی داشته و گروههای شكارگر تشكیل میداده است.
احتمالاً وظیفه شكار بهدلیل نیاز بهتحرك فراوان بر عهده مردان بوده و زنان علاوه بر بچهداری بهكار جمعآوری مواد غذایی گیاهی نبز اشتغال داشتهاند. تا قبل از یكصد و سی و پنج هزار سال پیش آنها توانسته بودند كه سگها را رام كرده و در دفاع و شكار از آنها استفاده نمایند. مطمئنا بههنگام شكار، نزاع خشونتآمیز نیز در میگرفت، گزارشی در دست است كه بر اساس آثار باقی مانده از انسان نئاندرتال با قدمت ٣٦ هزار سال پیش در فرانسه، او توسط اصابت سنگ تیزی بر سرش مجروح و توسط دیگران مورد حمایت قرار گرفته و درمان شده است.
از مهمترین شواهد دیگر در مورد انسانهای نئائدرتال، دفن مردگان در مكانهای خاص و در جهت خاص و قراردادن انواع گل و ابزار آلات در گور آنها است كه میتواند نشاندهنده نوعی اعتقاد به زندگی پس از مرگ باشد. مواردی از اینگونه را میتوان در غار شنیدار در عراق نیز مشاهده كرد. با توجه بههم عصر بودن انسان نئاندرتال و انسان ساپینس (مدرن)، شواهدی از ارتباطات ژنتیك بین آنها (بهدلیل یافت بقایای انسانهایی با صفات حد واسط) و مطمئناً ارتباطات فرهنگی وجود داشته است.[۱]
[↑] هنر انسان نئاندرتال:
هنر انسان نئاندرتال بخشی از هنر دوران پارینهسنگی است كه سرآغاز آفرینشهای هنری میباشد. آثار هنری این دوران به جز موارد معدود در آسیا (مثلا در نزدیك دریاچه بایكال) اكثراً در اروپا مشاهده میشود. اسپانیا و فرانسه بیشترین شواهد را در خود نهفته دارند. تقریباً بهطور قاطع میتوان گفت كه كانونهای بزرگ دیگری نیز وجود داشتهاند ولی بهدلیل مصرف مواد بیدوام هیچ مدركی از آنها وجود ندارد.
یكی از دلایل بقای آثار هنری حوزه فرانسه - اسپانیا استفاده از مواد سخت چون سنگ، استخوان و... است. بروز و رشد استعاره در هنر از بدو پیدایش هنر و استمرار و ثبات آن همراه با تكامل شگرف صنعت ابزارسازی نشاندهنده آن است كه علیرغم تحول در صنعت ابزارسازی و پذیرش صنایع دیگر، شعور و فرهنگ این مردمان پیوسته و همگون بوده است.
همچنان كه گفته شد شاخص فرهنگی انسان نئاندرتال تكنیكهای پیشرفته ابزارسازی سنگی است كه سرمشق انسان هومو ساپینس در ابزارسازی قرار گرفته است. پیدایش قطعات گل اخرا بهعنوان مواد رنگی و صفحهای آهكی دارای چالههایی بهاندازه انتهای انگشتان در یكی از غارهای انسانهای نئاندرتال در فرانسه نشانگر شروع پیدایش هنر نقاشی است. تلاش در جمعآوری اشیای زیبای طبیعی مانند سنگوارهها، سنگهای معدنی و صدفها و تلاش در تولید زینتآلات از دیگر نشانههای درك زیبایی در جدیدترین نسل انسانهای نئاندرتال است.
با توجه به یافت آثاری از ابزار تولید صدا میتوان موسیقی را قدیمترین هنر انسان دانست. قدیمیترین صوت ابزارهای یافت شده مربوط به نود تا یكصد هزار سال پیش بوده و در غار Prolom شبه جزیره كریمه در اوكراین یافت شدهاند. سوتهای كه دو تا سه سوراخ داشته و از استخوان بند انگشت جانوران سمدار و جانورانی مانند خرس غار ساخته شدهاند در این منطقه آنچنان فراوانند كه میتوان منطقه را مركز سوتسازان دنیای قدیم دانست.
با گذشت زمان میتوان فلوتهای استخوانی را مشاهده نمود. این فلوتها از جنس استخوان ساق پای حیوانات (مانند خرس غار) بوده و دارای سوراخهایی با فواصل غیر مساوی هستند. قدیمیترین فلوت مربوط به ناحیه Haua Fteah در كشور لیبی است. این فلوت دو سوراخ داشته و از جنس استخوان عقاب است. سن این فلوت متعلق به هفتاد تا هشتاد هزار سال پیش است. با اینحال معروفترین فلوت در غرب كشور اسلوونی با قدمت ۴۵ هزار سال در غاری واقع در ناحیه Divije Babe همراه با بقایای فرهنگ موسترین یافت شده است. باقیمانده این فلوت دارای ٢ سوراخ كامل و ٢ سوراخ تخریب شده است ولی بر اساس محاسبات و شبیهسازیهای انجام شده طول تقریبی آن حدود ٣٧ سانتیمتر بوده است.
باقیمانده فلوت اصلی نشاندهنده وجود ۴ نت موسیقایی در حد ٢ فاصله تمام پردهای و یك فاصله نیم پردهای میباشد. با توجه به شبیهسازی این فلوت میتوان ادعا نمود كه فواصل موسیقایی اجرا شده توسط آن تقریباً در گام بزرگ (ماژور) قرار میگیرند. سوراخهای منظم گرد در مركز تنه استخوان توسط انسان نئاندرتال و با كمك ابزار سنگی ایجاد شدهاند. قطر سوراخها متناسب با استفاده توسط انگشت است.
عدم وجود بافت اسفنجی در این استخوانها امكان استفاده از بدنه آنها را بهعنوان یك ساز بادی فراهم میكند. از انواع دیگر سازها كه توسط انسانهای نئاندرتال بهكار گرفته میشدند میتوان از سازهای خراشی (Rasp) نام برد. در سال ۱۹٦٧ در معدنی در Schulensbroek در بلژیك از لایهای در زیر عمق ۱٠ متری زمین بهسن شصت تا هفتاد هزار سال پیش استخوانی از ماموت كشف شد كه بهطرز شگفتآوری عاج كاری گشته است. این ابزار ساده از طریق كشیده شدن جسمی دیگر بر روی عاجهای آن بهصدا در میآید.
با توجه بههمزمانی جدیدترین انسانهای نئاندرتال و قدیمترین انسان ساپینس در یك دوره ده هزار ساله میتوان گفت كه ارتباط این دو انسان در پیدایش هنر و بویژه گسترش كاربرد موسیقی تاثیر مثبت داشته است.
در پایان قابل ذكر است كه امروزه میتوان تداوم حضور سازهای موسیقی انسانهای نئاندرتال را حس نمود. وجود سوتهای استخوانی بهعنوان اسباب بازیهای كودكانه در بین بعضی از گروههای قومی اروپایی در مجارستان، سوئیس، و شبه جزیره اسكاندیناوی، استفاده از سازهای خراشی در اكثر نقاط جهان در مراسم مذهبی و جادوگری خود حاكی از انتقال سنتهای موسیقیایی انسانهای نئاندرتال به انسانهای عهد حاضر است.[٢]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدی خراسانی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- شاهین مهاجری، هنر و موسیقی انسان نئاندرتال (قسمت اول)، سایت گفتگوی هارمونیک: چهارشنبه ۸ مهر ۱۳۸۳
[٢]- شاهین مهاجری، هنر و موسیقی انسان نئاندرتال (قسمت دوم)، سایت گفتگوی هارمونیک: پنجشنبه ۹ مهر ۱۳۸۳
[↑] جُستارهای وابسته
□ انسانهای اولیه
□ انسان نئاندرتال
□ نئاندرتالها باهوشتر از آن هستند که تصور میشد
□ ژنهای نئاندرتالها در ما زنده است
□ نئاندرتالها سبزیجات پخته مصرف میکردهاند
□ انسان نئاندرتال ایرانی
□ ۴۱ هزار سال سکونت انسان مدرن در اروپا
□ آلمان از نخستین ساکنان تا جنگ جهانی اول
[↑] سرچشمهها
□ سایت گفتگوی هارمونیک