از: آيتالله ناصر مکارم شيرازی
[↑] ترجمۀ فارسی (از آيات ١٠٠ تا ٢٠٠)
و چگونه ممكن است شما كافر شويد، با اينكه [در دامان وحى قرار گرفتهايد، و] آيات خدا بر شما خوانده مىشود، و پيامبر او در ميان شماست؟! [بنابر اين، به خدا تمسّك جوييد!] و هر كس به خدا تمسّك جويد، به راهى راست، هدايت شده است. (۱٠۱) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! آن گونه كه حق تقوا و پرهيزكارى است، از خدا بپرهيزيد! و از دنيا نرويد، مگر اينكه مسلمان باشيد! [بايد گوهر ايمان را تا پايان عمر، حفظ كنيد!] (۱٠٢) و همگى به ريسمان خدا [= قرآن و اسلام، و هرگونه وسيله وحدت]، چنگ زنيد ، و پراكنده نشويد! و نعمت [بزرگِ] خدا را بر خود، به ياد آريد كه چگونه دشمن يكديگر بوديد، و او ميان دلهاى شما، الفت ايجاد كرد، و به بركتِ نعمتِ او، برادر شديد! و شما بر لبِ حفرهاى از آتش بوديد، خدا شما را از آن نجات داد؛ اين چنين، خداوند آيات خود را براى شما آشكار مىسازد؛ شايد پذيراى هدايت شويد. (۱٠٣) بايد از ميان شما، جمعى دعوت به نيكى، و امر به معروف و نهى از منكر كنند! و آنها همان رستگارانند. (۱٠۴) و مانند كسانى نباشيد كه پراكنده شدند و اختلاف كردند؛ [آن هم] پس از آنكه نشانههاى روشن [پروردگار] به آنان رسيد! و آنها عذاب عظيمى دارند. (۱٠۵) [آن عذاب عظيم] روزى خواهد بود كه چهرههائى سفيد، و چهرههائى سياه مىگردد، اما آنها كه صورتهايشان سياه شده، [به آنها گفته مىشود:] آيا بعد از ايمان، و [اخوّت و برادرى در سايه آن،] كافر شديد؟! پس بچشيد عذاب را، به سبب آنچه كفر مىورزيديد! (۱٠٦) و امّا آنها كه چهرههايشان سفيد شده، در رحمت خداوند خواهند بود؛ و جاودانه در آن مىمانند. (۱٠٧) اينها آيات خداست؛ كه بحق بر تو مىخوانيم. و خداوند [هيچ گاه] ستمى براى [احدى از] جهانيان نمىخواهد. (۱٠٨) و [چگونه ممكن است خدا ستم كند؟! در حالى كه] آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، مال اوست؛ و همه كارها، به سوى او باز مىگردد [و به فرمان اوست.] (۱٠۹) شما بهترين امتى بوديد كه به سود انسانها آفريده شدهاند؛ [چه اينكه] امر به معروف و نهى از منكر مىكنيد و به خدا ايمان داريد. و اگر اهل كتاب، [به چنين برنامه و آيين درخشانى،] ايمان آورند، براى آنها بهتر است! [ولى تنها] عده كمى از آنها با ايمانند، و بيشتر آنها فاسقند، [و خارج از اطاعت پروردگار] (۱۱٠) آنها [= اهل كتاب، مخصوصا) يهود] هرگز نمىتوانند به شما زيان برسانند، جز آزارهاى مختصر؛ و اگر با شما پيكار كنند، بـه شـما پشـت خواهند كـرد [و شـكسـت مىخـورنـد؛ سـپس كسـى آنهـا را يـارى نمىكنـد. (۱۱۱) هر جا يافت شوند، مهر ذلت بر آنان خورده است؛ مگر با ارتباط به خدا، [و تجديد نظر در روش ناپسند خود،] و [يا] با ارتباط به مردم [و وابستگى به اين و آن]؛ و به خشم خدا، گرفتار شدهاند؛ و مهر بيچارگى بر آنها زده شده؛ چرا كه آنها به آيات خدا، كفر مىورزيدند و پيامبران را بناحق مىكشتند. اينها بخاطر آن است كه گناه كردند؛ و [به حقوق ديگران،] تجاوز مىنمودند. (۱۱٢) آنها همه يكسان نيستند؛ از اهل كتاب، جمعيّتى هستند كه [به حق و ايمان] قيام مىكنند؛ و پيوسـته در اوقـات شـب، آيـات خـدا را مىخواننـد؛ در حـالى كه سـجده مىنماينـد. (۱۱٣) به خدا و روز ديگر ايمان مىآورند؛ امر به معروف و نهى از منكر مىكنند؛ و در انجام كارهاى نيك، پيشى مىگيرند؛ و آنها از صالحانند. (۱۱۴) و آنچه از اعمال نيك انجام دهند، هرگز كفران نخواهد شد! [و پاداش شايسته آن را مىبينند.] و خدا از پرهيزكاران، آگاه است. (۱۱۵) كسانى كه كافر شدند، هرگز نمىتوانند در پناه اموال و فرزندانشان، از مجازات خدا در امان بمانند! آنها اصحاب دوزخند؛ و جاودانه در آن خواهند ماند. (۱۱٦) آنچه آنها در اين زندگى پست دنيوى انفاق مىكنند، همانند باد سوزانى است كه به زراعت قومى كه بر خود ستم كرده [و در غير محل و وقت مناسب، كشت نمودهاند]، بوزد؛ و آن را نابود سازد. خدا به آنها ستم نكرده؛ بلكه آنها، خودشان به خويشتن ستم مىكنند. (۱۱٧) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! محرم اسرارى از غير خود، انتخاب نكنيد! آنها از هرگونه شرّ و فسادى در باره شما، كوتاهى نمىكنند. آنها دوست دارند شما در رنج و زحمت باشيد. [نشانههاى] دشمنى از دهان [و كلام]شان آشكار شده؛ و آنچه در دلهايشان پنهان مىدارند، از آن مهمتر است. ما آيات [و راههاى پيشگيرى از شرّ آنها] را براى شما بيان كرديم اگر انديشه كنيد! (۱۱٨) شما كسانى هستيد كه آنها را دوست مىداريد؛ امّا آنها شما را دوست ندارند! در حالى كه شما به همه كتابهاى آسمانى ايمان داريد [و آنها به كتاب آسمانى شما ايمان ندارند]. هنگامى كه شما را ملاقات مىكنند، [به دروغ] مىگويند: (ايمان آوردهايم!) امّا هنگامى كه تنها مىشوند، از شدّت خشم بر شما، سر انگشتان خود را به دندان مىگزند! بگو: (با همـين خشـمى كه داريـد بمـيريـد! خـدا از [اسـرار] درون ســينـهها آگاه اسـت.) (۱۱۹) اگر نيكى به شما برسد، آنها را ناراحت مىكند؛ و اگر حادثه ناگوارى براى شما رخ دهد، خوشحال مىشوند. [امّا] اگر [در برابرشان] استقامت و پرهيزگارى پيشه كنيد، نقشههاى [خائنانه] آنان، به شما زيانى نمىرساند؛ خداوند به آنچه انجام مىدهند، احاطه دارد. (۱٢٠) و [به ياد آور] زمانى را كه صبحگاهان، از ميان خانواده خود، جهت انتخاب اردوگاه جنگ براى مؤمنان، بيرون رفتى! و خداوند، شنوا و داناست [گفتگوهاى مختلفى را كه درباره طرح جنگ گفته مىشد، مىشنيد؛ و انديشههايى را كه بعضى در سر مىپروراندند، مىدانست]. (۱٢۱) [و نيز به ياد آور] زمانى را كه دو طايفه از شما تصميم گرفتند سستى نشان دهند [و از وسط راه بازگردند]؛ و خداوند پشتيبان آنها بود [و به آنها كمك كرد كه از اين فكر بازگردند]؛ و افراد باايمان، بايد تنها بر خدا توكّل كنند! (۱٢٢) خداوند شما را در (بدر) يارى كرد [و بر دشمنان خطرناك، پيروز ساخت]؛ در حالى كه شما [نسبت به آنها]، ناتوان بوديد. پس، از خدا بپرهيزيد [و در برابر دشمن، مخالفتِ فرمانِ پيامبر نكنيد]، تا شكر نعمت او را بجا آورده باشيد! (۱٢٣) در آن هنگام كه تو به مؤمنان مىگفتنى: (آيا كافى نيست كه پروردگارتان، شما را به سه هزار نفر از فرشتگان، كه از آسمان فرود مىآيند، يارى كند؟!) (۱٢۴) آرى، [امروز هم] اگر استقامت و تقوا پيشه كنيد، و دشمن به همين زودى به سراغ شما بيايد، خداوند شما را به پنج هراز نفر از فرشتگان، كه نشانههايى با خود دارند، مدد خواهد داد! (۱٢۵) ولى اينها را خداوند فقط بشارت، و براى اطمينان خاطر شما قرار داده؛ وگرنه، پيروزى تنها از جانب خداوند تواناى حكيم است! (۱٢٦) [اين وعده را كه خدا به شما داده،] براى اين است كه قسمتى از پيكر لشكر كافران را قطع كند؛ يا آنها را با ذلّت برگرداند؛ تا مأيوس و نااميد، [به وطن خود] بازگردند. (۱٢٧) هيچگونه اختيارى [در باره عفو كافران، يا مؤمنان فرارى از جنگ،] براى تو نيست؛ مگر اينكه [خدا] بخواهد آنها را ببخشد، يا مجازات كند؛ زيرا آنها ستمگرند. (۱٢٨) و آنچه در آسمانها و زمين است، از آن خداست. هر كس را بخواهد [و شايسته بداند]، مىبخشد؛ و هر كس را بخواهد، مجازات مىكند؛ و خداوند آمرزنده مهربان است. (۱٢۹) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! ربا [و سود پول] را چند برابر نخوريد! از خدا بپرهيزيد، تا رستگار شويد! (۱٣٠) و از آتشى بپرهيزيد كه براى كافران آماده شده است! (۱٣۱) و خدا و پيامبر را اطاعت كنيد، تا مشمول رحمت شويد! (۱٣٢) و شتاب كنيد براى رسيدن به آمرزش پروردگارتان؛ و بهشتى كه وسعت آن، آسمانها و زمين است؛ و براى پرهيزگاران آماده شده است. (۱٣٣) همانها كه در توانگرى و تنگدستى، انفاق مىكنند؛ و خشم خود را فرو مىبرند؛ و از خطاى مردم درمىگذرند؛ و خدا نيكوكاران را دوست دارد. (۱٣۴) و آنها كه وقتى مرتكب عمل زشتى شوند، يا به خود ستم كنند، به ياد خدا مىافتند؛ و براى گناهان خود، طلب آمرزش مىكنند -و كيست جز خدا كه گناهان را ببخشد؟- و بر گناه، اصرار نمىورزند، با اينكه مىدانند. (۱٣۵) آنها پاداششان آمرزش پروردگار، و بهشتهايى است كه از زير درختانش، نهرها جارى است؛ جاودانه در آن ميمانند؛ چه نيكو است پاداش اهل عمل! (۱٣٦) پيش از شما، سنّتهايى وجود داشت؛ [و هر قوم، طبق اعمال و صفات خود، سرنوشتهايى داشتند؛ كه شما نيز، همانند آن را داريد.] پس در روى زمين، گردش كنيد و ببينيد سرانجام تكذيبكنندگان [آيات خدا] چگونه بود؟! (۱٣٧) اين، بيانى است براى عموم مردم؛ و هدايت و اندرزى است براى پرهيزگاران! (۱٣٨) و سست نشويد! و غمگين نگرديد! و شما برتريد اگر ايمان داشته باشيد! (۱٣۹) اگر [در ميدان احد،] به شما جراحتى رسيد [و ضربهاى وارد شد]، به آن جمعيّت نيز [در ميدان بدر]، جراحتى همانند آن وارد گرديد. و ما اين روزها[ى پيروزى و شكست] را در ميان مردم مىگردانيم؛ [-و اين خاصيّت زندگى دنياست-] تا خدا، افرادى را كه ايمان آوردهاند، بداند [و شناخته شوند]؛ و خداوند از ميان شما، شاهدانى بگيرد. و خدا ظالمان را دوست نمىدارد. (۱۴٠) و تا خداوند، افراد باايمان را خالص گرداند [و ورزيده شوند]؛ و كافران را به تدريج نابود سازد. (۱۴۱) آيا چنين پنداشتيد كه [تنها با ادّعاى ايمان] وارد بهشت خواهيد شد، در حالى كه خداوند هنوز مجاهدان از شما و صابران را مشخصّ نساخته است؟! (۱۴٢) و شما مرگ [و شهادت در راه خدا] را، پيش از آنكه با آن روبهرو شويد، آرزو مىكرديد؛ سپس آن را با چشم خود ديديد، در حالى كه به آن نگاه مىكرديد [و حاضر نبوديد به آن تن دردهيد! چقدر ميان گفتار و كردار شما فاصله است؟!] (۱۴٣) محمد [ص] فقط فرستاده خداست؛ و پيش از او، فرستادگان ديگرى نيز بودند؛ آيا اگر او بميرد و يا كشته شود، شما به عقب برمىگرديد؟ [و اسلام را رها كرده به دوران جاهليّت و كفر بازگشت خواهيد نمود؟] و هر كس به عقب باز گردد، هرگز به خدا ضررى نمىزند؛ و خداوند بزودى شاكران [و استقامتكنندگان] را پاداش خواهد داد. (۱۴۴) هيچكس، جز به فرمان خدا، نمىميرد؛ سرنوشتى است تعيين شده؛ [بنابر اين، مرگ پيامبر يا ديگران، يك سنّت الهى است.] هر كس پاداش دنيا را بخواهد [و در زندگى خود، در اين راه گام بردارد،] چيزى از آن به او خواهيم داد؛ و هر كس پاداش آخرت را بخواهد، از آن به او مىدهيم؛ و بزودى سپاسگزاران را پاداش خواهيم داد. (۱۴۵) چه بسيار پيامبرانى كه مردان الهى فراوانى به همراه آنان جنگ كردند! آنها هيچگاه در برابر آنچه در راه خدا به آنان مىرسيد، سست و ناتوان نشدند [و تن به تسليم ندادند]؛ و خداوند استقامتكنندگان را دوست دارد. (۱۴٦) سخنشان تنها اين بود كه: (پروردگارا! گناهان ما را ببخش! و از تندرويهاى ما در كارها، چشمپوشى كن! قدمهاى ما را استوار بدار! و ما را بر جمعيّت كافران، پيروز گردان! (۱۴٧) از اينرو خداوند پاداش اين جهان، و پاداش نيك آن جهـان را به آنهـا داد؛ و خداونـد نيكـوكاران را دوسـت مىدارد. (۱۴٨) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! اگر از كسانى كه كافر شدهاند اطاعت كنيد، شما را به گذشتههايتان بازمىگردانند؛ و سرانجام، زيانكار خواهيد شد. (۱۴۹) [آنها تكيهگاه شما نيستند،] بلكه ولى و سرپرست شما، خداست؛ و او بهترين ياوران است. (۱۵٠) بزودى در دلهاى كافران، بخاطر اينكه بدون دليل، چيزهايى را براى خدا همتا قرار دادند، رعب و ترس مىافكنيم؛ و جايگاه آنها، آتش است؛ و چه بد جايگاهى است جايگاه ستمكاران! (۱۵۱) خداوند، وعده خود را به شما، [در باره پيروزى بر دشمن در احد،] تحقق بخشيد؛ در آن هنگام [كه در آغاز جنگ،] دشمنان را به فرمان او، به قتل مىرسانديد؛ [و اين پيروزى ادامه داشت] تا اينكه سست شديد؛ و [بر سر رهاكردن سنگرها،] در كار خود به نزاع پرداختيد؛ و بعد از آن كه آنچه را دوست مىداشتيد [از غلبه بر دشمن] به شما نشان داد، نافرمانى كرديد. بعضى از شما، خواهان دنيا بودند؛ و بعضى خواهان آخرت. سپس خداوند شما را از آنان منصرف ساخت؛ [و پيروزى شما به شكست انجاميد؛] تا شما را آزمايش كند. و او شما را بخشيد؛ و خداوند نسبت به مؤمنان، فضل و بخشش دارد. (۱۵٢) [به خاطر بياوريد] هنگامى را كه از كوه بالا ميرفتيد؛ و جمعى در وسط بيابان پراكنده شدند؛ و از شدت وحشت،] به عقب ماندگان نگاه نمىكرديد، و پيامبر از پشت سر، شما را صدا مىزد. سپس اندوهها را يكى پس از ديگرى به شما جزا داد؛ اين بخاطر آن بود كه ديگر براى از دست رفتن [غنايم جنگى] غمگين نشويد، و نه بخاطر مصيبتهايى كه بر شما وارد مىگردد. و خداوند از آنچه انجام مىدهيد، آگاه است. (۱۵٣) سپس بدنبال اين غم و اندوه، آرامشى بر شما فرستاد. اين آرامش، بصورت خواب سبكى بود كه [در شب بعد از حادثه احد،] گروهى از شما را فرا گرفت؛ اماگروه ديگرى در فكر جان خويش بودند؛ [و خواب به چشمانشان نرفت.] آنها گمانهاى نادرستى -همچون گمانهاى دوران جاهليت- درباره خدا داشتند؛ و مىگفتند: (آيا چيزى از پيروزى نصيب ما مىشود؟!) بگو: (همه كارها [و پيروزيها] به دست خداست!) آنها در دل خود، چيزى را پنهان مىدارند كه براى تو آشكار نمىسازند؛ مىگويند: (اگر ما سهمى از پيروزى داشتيم، در اين جا كشته نمىشديم!) بگو: (اگر هم در خانههاى خود بوديد، آنهايى كه كشتهشدن بر آنها مقرر شده بود، قطعاً به سوى آرامگاههاى خود، بيرون مىآمدند [و آنها را به قتل مىرساندند]. و اينها براى اين است كه خداوند، آنچه در سينههايتان پنهان داريد، بيازمايد؛ و آنچه را در دلهاى شما [از ايمان] است، خالص گرداند؛ و خداوند از آنچه در درون سينههاست، با خبر است. (۱۵۴) كسانى كه در روز روبرو شدن دو جمعيت با يكديگر [در جنگ احد]، فرار كردند، شيطان آنها را بر اثر بعضى از گناهانى كه مرتكب شده بودند، به لغزش انداخت؛ و خداوند آنها را بخشيد. خداوند، آمرزنده و بردبار است. (۱۵۵) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! همانند كافران نباشيد كه چون برادرانشان به مسافرتى مىروند، يا در جنگ شركت مىكنند [و از دنيا مىروند و يا كشته مىشوند]، مىگويند: (اگر آنها نزد ما بودند، نمىمردند و كشته نمىشدند!) [شما از اين گونه سخنان نگوييد،] تا خدا اين حسرت را بر دل آنها [= كافران] بگذارد. خداوند، زنده مىكند و مىميراند؛ [و زندگى و مرگ، به دست اوست؛] و خدا به آنچه انجام مىدهيد، بيناست. (۱۵٦) اگر هم در راه خدا كشته شويد يا بميريد، [زيان نكردهايد؛ زيرا] آمرزش و رحمت خدا، از تمام آنچه آنها [در طول عمر خود،] جمع آورى ميكنند، بهتر است! (۱۵٧) و اگر بميريد يا كشته شويد، به سوى خدا محشور مىشويد. [بنابراين، فانى نمىشويد كه از فنا، وحشت داشته باشيد.] (۱۵٨) به [بركت] رحمت الهى، در برابر آنان [= مردم] نرم [و مهربان] شدى! و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو، پراكنده مىشدند. پس آنها را ببخش و براى آنها آمرزش بطلب! و در كارها، با آنان مشورت كن! اما هنگامى كه تصميم گرفتى، [قاطع باش! و] بر خدا توكل كن! زيرا خداوند متوكلان را دوست دارد. (۱۵۹) اگر خداوند شما را يارى كند، هيچ كس بر شما پيروز نخواهد شد! و اگر دست از يارى شما بردارد، كيست كه بعد از او، شما را يارى كند؟! و مؤمنان، تنها بر خداوند بايد توكل كنند! (۱٦٠) [گمان كرديد ممكن است پيامبر به شما خيانت كند؟! در حالى كه] ممكن نيست هيچ پيامبرى خيانت كند! و هر كس خيانت كند، روز رستاخيز، آنچه را در آن خيانت كرده، با خود [به صحنه محشر] مىآورد؛ سپس به هر كس، آنچه را فراهم كرده [و انجام داده است]، بطور كامل داده مىشود؛ و [به همين دليل] به آنها ستم نخواهد شد [چرا كه محصول اعمال خود را خواهند ديد]. (۱٦۱) آيا كسى كه از رضاى خدا پيروى كرده، همانند كسى است كه به خشم و غضب خدا بازگشته؟! و جايگاه او جهنم، و پايان كار او بسيار بد است. (۱٦٢) هر يك از آنان، درجه و مقامى در پيشگاه خدا دارند؛ و خداوند به آنچه انجام مىدهند، بيناست. (۱٦٣) خداوند بر مؤمنان منت نهاد [= نعمت بزرگى بخشيد] هنگامى كه در ميان آنها، پيامبرى از خودشان برانگيخت؛ كه آيات او را بر آنها بخواند، و آنها را پاك كند و كتاب و حكمت بياموزد؛ هر چند پيش از آن، در گمراهى آشكارى بودند. (۱٦۴) آيا هنگامى كه مصيبتى [در ميدان جنك احد] به شما رسيد، در حالى كه دو برابر آن را [در ميدان جنگ بدر بر دشمن] وارد ساخته بوديد، گفتيد: (اين مصيبت از كجاست؟!) بگو: (از ناحيه خود شماست [كه در ميدان جنگ احد، با دستور پيامبر مخالفت كرديد]! خداوند بر هر چيزى قادر است. [و چنانچه روش خود را اصلاح كنيد، در آينده شما را پيروز مىكند.]) (۱٦۵) و آنچه [در روز احد،] در روزى كه دو دسته [= مؤمنان و كافران] با هم نبرد كردند به شما رسيد، به فرمان خدا [و طبق سنت الهى] بود؛ و براى اين بود كه مؤمنان را مشخص كند. (۱٦٦) و نيز براى اين بود كه منافقان شناخته شوند؛ آنهايى كه به ايشان گفته شد: (بياييد در راه خدا نبرد كنيد! يا [حداقل] از حريم خود، دفاع نماييد!) گفتند: (اگر مىدانستيم جنگى روى خواهد داد، از شما پيروى مىكرديم. [اما مىدانيم جنگى نمىشود.]) آنها در آن هنگام، به كفر نزديكتر بودند تا به ايمان؛ به زبان خود چيزى مىگويند كه در دلهايشان نيست! و خداوند از آنچه كتمان مىكنند، آگاهتر است. (۱٦٧) [منافقان] آنها هستند كه به برادران خود -در حالى كه از حمايت آنها دست كشيده بودند- گفتند: (اگر آنها از ما پيروى مىكردند، كشته نمىشدند!) بگو: ([مگر شما مىتوانيد مرگ افراد را پيشبينى كنيد؟!] پس مرگ را از خودتان دور سازيد اگر راست مىگوييد!) (۱٦٨) [اى پيامبر!] هرگز گمان مبر كسانى كه در راه خدا كشته شدند، مردگانند! بلكه آنان زندهاند، و نزد پروردگارشان روزى داده مىشوند. (۱٦۹) آنها بخاطر نعمتهاى فراوانى كه خداوند از فضل خود به ايشان بخشيده است، خوشحالند؛ و بخاطر كسانى كه هنوز به آنها ملحق نشدهاند [= مجاهدان و شهيدان آينده ]، خوشوقتند؛ [زيرا مقامات برجسته آنها را در آن جهان مىبينند؛ و مىدانند] كه نه ترسى بر آنهاست، و نه غمى خواهند داشت. (۱٧٠) و از نعمت خدا و فضل او [نسبت به خودشان نيز] مسرورند؛ و [مىبينند كه] خداوند، پاداش مؤمنان را ضايع نمىكند؛ [نه پاداش شهيدان، و نه پاداش مجاهدانى كه شهيد نشدند]. (۱٧۱) آنها كه دعوت خدا و پيامبر [ص] را، پس از آن همه جراحاتى كه به ايشان رسيد، اجابت كردند؛ [و هنوز زخمهاى ميدان احد التيام نيافته بود، به سوى ميدان (حمرار الاسد) حركت نمودند؛] براى كسانى از آنها، كه نيكى كردند و تقوا پيش گرفتند، پاداش بزرگى است. (۱٧٢) اينها كسانى بودند كه [بعضى از] مردم، به آنان گفتند: (مردم [= لشكر دشمن ] براى [حمله به] شما اجتماع كردهاند؛ از آنها بترسيد!) اما اين سخن، بر ايمانشان افزود؛ و گفتند: (خدا ما را كافى است؛ و او بهترين حامى ماست.) (۱٧٣) به همين جهت، آنها [از اين ميدان،] با نعمت و فضل پروردگارشان، بازگشتند؛ در حالى كه هيچ ناراحتى به آنان نرسيد؛ و از رضاى خدا، پيروى كردند؛ و خداوند داراى فضل و بخشش بزرگى است. (۱٧۴) اين فقط شيطان است كه پيروان خود را [با سخنان و شايعات بىاساس،] مىترساند. از آنها نترسيد! و تنها از من بترسيد اگر ايمان داريد! (۱٧۵) كسانى كه در راه كفر، شتاب ميكنند، تو را غمگين نسازند! به يقين، آنها هرگز زيانى به خداوند نمىرسانند. [بعلاوه] خدا مىخواهد [آنها را به حال خودشان واگذارد؛ و در نتيجه،] بهرهاى براى آنها در آخرت قرار ندهد. و براى آنها مجازات بزرگى است! (۱٧٦) [آرى،] كسانى كه ايمان را دادند و كفر را خريدارى كردند، هرگز به خدا زيانى نمىرسانند؛ و براى آنها، مجازات دردناكى است! (۱٧٧) آنها كه كافر شدند، [و راه طغيان پيش گرفتند،] تصور نكنند اگر به آنان مهلت مىدهيم، به سودشان است! ما به آنان مهلت مىدهيم فقط براى اينكه بر گناهان خود بيفزايند؛ و براى آنها، عذاب خواركنندهاى [آماده شده] است! (۱٧٨) چنين نبود كه خداوند، مؤمنان را به همانگونه كه شما هستيد واگذارد؛ مگر آنكه ناپاك را از پاك جدا سازد. و نيز چنين نبود كه خداوند شما را از اسرار غيب، آگاه كند [تا مؤمنان و منافقان را از اين راه بشناسيد؛ اين بر خلاف سنت الهى است؛] ولى خداوند از ميان رسولان خود، هر كس را بخواهد برميگزيند؛ [و قسمتى از اسرار نهان را كه براى مقام رهبرى او لازم است، در اختيار او مىگذارد.] پس [اكنون كه اين جهان، بوته آزمايش پاك و ناپاك است،] به خدا و رسولان او ايمان بياوريد! و اگر ايمان بياوريد و تقوا پيشه كنيد، پاداش بزرگى براى شماست. (۱٧۹) كسانى كه بخل مىورزند، و آنچه را خدا از فضل خويش به آنان داده، انفاق نمىكنند، گمان نكنند اين كار به سود آنها است؛ بلكه براى آنها شر است؛ بزودى در روز قيامت، آنچه را نسبت به آن بخل ورزيدند، همانند طوقى به گردنشان مىافكنند. و ميراث آسمانها و زمين، از آن خداست؛ و خداوند، از آنچه انجام مىدهيد، آگاه است. (۱٨٠) خداوند، سخن آنها را كه گفتند: (خدا فقير است، و ما بىنيازيم)، شنيد! به زودى آنچه را گفتند، خواهيم نوشت؛ و [همچنين] كشتن پيامبران را بناحق [مىنويسيم]؛ و به آنها مىگوييم: (بچشيد عذاب سوزان را [در برابر كارهايتان!]) (۱٨۱) اين بخاطر چيزى است كه دستهاى شما از پيش فرستاده [و نتيجه كار شماست] و بخاطر آن است كه خداوند، به بندگان [خود]، ستم نمىكند. (۱٨٢) [اينها] همان كسانى [هستند] كه گفتند: (خداوند از ما پيمان گرفته كه به هيچ پيامبرى ايمان نياوريم تا [اين معجزه را انجام دهد:] يك قربانى بياورد، كه آتش [= صاعقه آسمانى] آن را بخورد!) بگو: (پيامبرانى پيش از من، براى شما آمدند؛ و دلايل روشن، و آنچه را گفتيد آوردند؛ پس چرا آنها را به قتل رسانديد اگر راست مىگوييد؟!) (۱٨٣) پس [اگر اين بهانهجويان،] تو را تكذيب كنند، [چيز تازهاى نيست؛] رسولان پيش از تو [نيز] تكذيب شدند؛ پيامبرانى كه دلايل آشكار، و نوشتههاى متين و محكم، و كتاب روشنىبخش آورده بودند. (۱٨۴) هر كسى مرگ را مىچشد؛ و شما پاداش خود را بطور كامل در روز قيامت خواهيد گرفت؛ آنها كه از آتش [دوزخ] دور شده، و به بهشت وارد شوند نجات يافته و رستگار شدهاند و زندگى دنيا، چيزى جز سرمايه فريب نيست! (۱٨۵) به يقين [همه شما] در اموال و جانهاى خود، آزمايش مىشويد! و از كسانى كه پيش از شما به آنها كتاب [آسمانى] داده شده [= يهود]، و [همچنين] از مشركان، سخنان آزاردهنده فراوان خواهيد شنيد! و اگر استقامت كنيد و تقوا پيشه سازيد، [شايستهتر است؛ زيرا] اين از كارهاى مهم و قابل اطمينان است. (۱٨٦) و [به خاطر بياوريد] هنگامى را كه خدا، از كسانى كه كتاب [آسمانى] به آنها داده شده، پيمان گرفت كه حتماً آن را براى مردم آشكار سازيد و كتمان نكنيد! ولى آنها، آن را پشت سر افكندند؛ و به بهاى كمى فروختند؛ و چه بد متاعى مىخرند؟! (۱٨٧) گمان مبر آنها كه از اعمال [زشت] خود خوشحال مىشوند، و دوست دارند در برابر كار [نيكى] كه انجام ندادهاند مورد ستايش قرار گيرند، از عذاب [الهى] بركنارند! [بلكه] براى آنها، عذاب دردناكى است! (۱٨٨) و حكومت آسمانها و زمين، از آن خداست؛ و خدا بر همه چيز تواناست. (۱٨۹) مسلماً در آفرينش آسمانها و زمين، و آمد و رفت شب و روز، نشانههاى [روشنى] براى خردمندان است. (۱۹٠) همانها كه خدا را در حال ايستاده و نشسته، و آنگاه كه بر پهلو خوابيدهاند، ياد مىكنند؛ و در اسرار آفرينش آسمانها و زمين مىانديشند؛ [و مىگويند:] بار الها! اينها را بيهوده نيافريدهاى! منزهى تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار! (۱۹۱) پروردگارا! هر كه را تو [بخاطر اعمالش،] به آتش افكنى، او را خوار و رسوا ساختهاى! و براى افراد ستمگر، هيچ ياورى نيست! (۱۹٢) پروردگارا! ما صداى منادى [تو] را شنيديم كه به ايمان دعوت مىكرد كه: (به پروردگار خود، ايمان بياوريد!) و ما ايمان آورديم؛ پروردگارا! گناهان ما را ببخش! و بديهاى ما را بپوشان! و ما را با نيكان [و در مسير آنها] بميران! (۱۹٣) پروردگارا! آنچه را به وسيله پيامبرانت به ما وعده فرمودى، به ما عطا كن! و ما را در روز رستاخيز، رسوا مگردان! زيرا تو هيچگاه از وعده خود، تخلف نمىكنى. (۱۹۴) خداوند، درخواست آنها را پذيرفت؛ [و فرمود:] من عمل هيچ عملكنندهاى از شما را، زن باشد يا مرد، ضايع نخواهم كرد؛ شما همنوعيد، و از جنس يكديگر! آنها كه در راه خدا هجرت كردند، و از خانههاى خود بيرون رانده شدند و در راه من آزار ديدند، و جنگ كردند و كشته شدند، بيقين گناهانشان را مىبخشم؛ و آنها را در باغهاى بهشتى، كه از زير درختانش نهرها جارى اسـت، وارد مىكنـم. اين پاداشـى اسـت از طرف خداونـد؛ و بهتريـن پاداشـها نزد پروردگار است. (۱۹۵) رفت و آمد [پيروزمندانه] كافران در شهرها، تو را نفريبد! (۱۹٦) اين متاع ناچيزى است؛ و سپس جايگاهشان دوزخ، و چه بد جايگاهى است! (۱۹٧) ولى كسانى [كه ايمان دارند، و] از پروردگارشان مىپرهيزند، براى آنها باغهايى از بهشت است، كه از زير درختانش نهرها جارى است؛ هميشه در آن خواهند بود. اين، نخستين پذيرايى است كه از سوى خداوند به آنها مىرسد؛ و آنچه در نزد خداست، براى نيكان بهتر است! (۱۹٨) و از اهل كتاب، كسانى هستند كه به خدا، و آنچه بر شما نازل شده، و آنچه بر خودشان نازل گرديده، ايمان دارند؛ در برابر [فرمان] خدا خاضعند؛ و آيات خدا را به بهاى ناچيزى نمىفروشند. پاداش آنها، نزد پروردگارشان است. خداوند، سريع الحساب است. [تمام اعمال نيك آنها را به سرعت حساب مىكند، و پاداش مىدهد.] (۱۹۹) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! [در برابر مشكلات و هوسها،] استقامت كنيد! و در برابر دشمنان [نيز]، پايدار باشيد و از مرزهاى خود، مراقبت كنيد و از خدا بپرهيزيد، شايد رستگار شويد! (٢٠٠)
[↑] سرچشمهها
[برگشت به بالا] [سورههای قرآن کريم]
- متن عربی
- ترجمۀ فارسی (از آيات ١ تا ١٠٠)
- ترجمۀ فارسی (از آيات ١٠٠ تا ٢٠٠)
- تفسیر
- سرچشمهها
[سورۀ بقره] [سورۀ نساء]
[↑] ترجمۀ فارسی (از آيات ١٠٠ تا ٢٠٠)
و چگونه ممكن است شما كافر شويد، با اينكه [در دامان وحى قرار گرفتهايد، و] آيات خدا بر شما خوانده مىشود، و پيامبر او در ميان شماست؟! [بنابر اين، به خدا تمسّك جوييد!] و هر كس به خدا تمسّك جويد، به راهى راست، هدايت شده است. (۱٠۱) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! آن گونه كه حق تقوا و پرهيزكارى است، از خدا بپرهيزيد! و از دنيا نرويد، مگر اينكه مسلمان باشيد! [بايد گوهر ايمان را تا پايان عمر، حفظ كنيد!] (۱٠٢) و همگى به ريسمان خدا [= قرآن و اسلام، و هرگونه وسيله وحدت]، چنگ زنيد ، و پراكنده نشويد! و نعمت [بزرگِ] خدا را بر خود، به ياد آريد كه چگونه دشمن يكديگر بوديد، و او ميان دلهاى شما، الفت ايجاد كرد، و به بركتِ نعمتِ او، برادر شديد! و شما بر لبِ حفرهاى از آتش بوديد، خدا شما را از آن نجات داد؛ اين چنين، خداوند آيات خود را براى شما آشكار مىسازد؛ شايد پذيراى هدايت شويد. (۱٠٣) بايد از ميان شما، جمعى دعوت به نيكى، و امر به معروف و نهى از منكر كنند! و آنها همان رستگارانند. (۱٠۴) و مانند كسانى نباشيد كه پراكنده شدند و اختلاف كردند؛ [آن هم] پس از آنكه نشانههاى روشن [پروردگار] به آنان رسيد! و آنها عذاب عظيمى دارند. (۱٠۵) [آن عذاب عظيم] روزى خواهد بود كه چهرههائى سفيد، و چهرههائى سياه مىگردد، اما آنها كه صورتهايشان سياه شده، [به آنها گفته مىشود:] آيا بعد از ايمان، و [اخوّت و برادرى در سايه آن،] كافر شديد؟! پس بچشيد عذاب را، به سبب آنچه كفر مىورزيديد! (۱٠٦) و امّا آنها كه چهرههايشان سفيد شده، در رحمت خداوند خواهند بود؛ و جاودانه در آن مىمانند. (۱٠٧) اينها آيات خداست؛ كه بحق بر تو مىخوانيم. و خداوند [هيچ گاه] ستمى براى [احدى از] جهانيان نمىخواهد. (۱٠٨) و [چگونه ممكن است خدا ستم كند؟! در حالى كه] آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، مال اوست؛ و همه كارها، به سوى او باز مىگردد [و به فرمان اوست.] (۱٠۹) شما بهترين امتى بوديد كه به سود انسانها آفريده شدهاند؛ [چه اينكه] امر به معروف و نهى از منكر مىكنيد و به خدا ايمان داريد. و اگر اهل كتاب، [به چنين برنامه و آيين درخشانى،] ايمان آورند، براى آنها بهتر است! [ولى تنها] عده كمى از آنها با ايمانند، و بيشتر آنها فاسقند، [و خارج از اطاعت پروردگار] (۱۱٠) آنها [= اهل كتاب، مخصوصا) يهود] هرگز نمىتوانند به شما زيان برسانند، جز آزارهاى مختصر؛ و اگر با شما پيكار كنند، بـه شـما پشـت خواهند كـرد [و شـكسـت مىخـورنـد؛ سـپس كسـى آنهـا را يـارى نمىكنـد. (۱۱۱) هر جا يافت شوند، مهر ذلت بر آنان خورده است؛ مگر با ارتباط به خدا، [و تجديد نظر در روش ناپسند خود،] و [يا] با ارتباط به مردم [و وابستگى به اين و آن]؛ و به خشم خدا، گرفتار شدهاند؛ و مهر بيچارگى بر آنها زده شده؛ چرا كه آنها به آيات خدا، كفر مىورزيدند و پيامبران را بناحق مىكشتند. اينها بخاطر آن است كه گناه كردند؛ و [به حقوق ديگران،] تجاوز مىنمودند. (۱۱٢) آنها همه يكسان نيستند؛ از اهل كتاب، جمعيّتى هستند كه [به حق و ايمان] قيام مىكنند؛ و پيوسـته در اوقـات شـب، آيـات خـدا را مىخواننـد؛ در حـالى كه سـجده مىنماينـد. (۱۱٣) به خدا و روز ديگر ايمان مىآورند؛ امر به معروف و نهى از منكر مىكنند؛ و در انجام كارهاى نيك، پيشى مىگيرند؛ و آنها از صالحانند. (۱۱۴) و آنچه از اعمال نيك انجام دهند، هرگز كفران نخواهد شد! [و پاداش شايسته آن را مىبينند.] و خدا از پرهيزكاران، آگاه است. (۱۱۵) كسانى كه كافر شدند، هرگز نمىتوانند در پناه اموال و فرزندانشان، از مجازات خدا در امان بمانند! آنها اصحاب دوزخند؛ و جاودانه در آن خواهند ماند. (۱۱٦) آنچه آنها در اين زندگى پست دنيوى انفاق مىكنند، همانند باد سوزانى است كه به زراعت قومى كه بر خود ستم كرده [و در غير محل و وقت مناسب، كشت نمودهاند]، بوزد؛ و آن را نابود سازد. خدا به آنها ستم نكرده؛ بلكه آنها، خودشان به خويشتن ستم مىكنند. (۱۱٧) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! محرم اسرارى از غير خود، انتخاب نكنيد! آنها از هرگونه شرّ و فسادى در باره شما، كوتاهى نمىكنند. آنها دوست دارند شما در رنج و زحمت باشيد. [نشانههاى] دشمنى از دهان [و كلام]شان آشكار شده؛ و آنچه در دلهايشان پنهان مىدارند، از آن مهمتر است. ما آيات [و راههاى پيشگيرى از شرّ آنها] را براى شما بيان كرديم اگر انديشه كنيد! (۱۱٨) شما كسانى هستيد كه آنها را دوست مىداريد؛ امّا آنها شما را دوست ندارند! در حالى كه شما به همه كتابهاى آسمانى ايمان داريد [و آنها به كتاب آسمانى شما ايمان ندارند]. هنگامى كه شما را ملاقات مىكنند، [به دروغ] مىگويند: (ايمان آوردهايم!) امّا هنگامى كه تنها مىشوند، از شدّت خشم بر شما، سر انگشتان خود را به دندان مىگزند! بگو: (با همـين خشـمى كه داريـد بمـيريـد! خـدا از [اسـرار] درون ســينـهها آگاه اسـت.) (۱۱۹) اگر نيكى به شما برسد، آنها را ناراحت مىكند؛ و اگر حادثه ناگوارى براى شما رخ دهد، خوشحال مىشوند. [امّا] اگر [در برابرشان] استقامت و پرهيزگارى پيشه كنيد، نقشههاى [خائنانه] آنان، به شما زيانى نمىرساند؛ خداوند به آنچه انجام مىدهند، احاطه دارد. (۱٢٠) و [به ياد آور] زمانى را كه صبحگاهان، از ميان خانواده خود، جهت انتخاب اردوگاه جنگ براى مؤمنان، بيرون رفتى! و خداوند، شنوا و داناست [گفتگوهاى مختلفى را كه درباره طرح جنگ گفته مىشد، مىشنيد؛ و انديشههايى را كه بعضى در سر مىپروراندند، مىدانست]. (۱٢۱) [و نيز به ياد آور] زمانى را كه دو طايفه از شما تصميم گرفتند سستى نشان دهند [و از وسط راه بازگردند]؛ و خداوند پشتيبان آنها بود [و به آنها كمك كرد كه از اين فكر بازگردند]؛ و افراد باايمان، بايد تنها بر خدا توكّل كنند! (۱٢٢) خداوند شما را در (بدر) يارى كرد [و بر دشمنان خطرناك، پيروز ساخت]؛ در حالى كه شما [نسبت به آنها]، ناتوان بوديد. پس، از خدا بپرهيزيد [و در برابر دشمن، مخالفتِ فرمانِ پيامبر نكنيد]، تا شكر نعمت او را بجا آورده باشيد! (۱٢٣) در آن هنگام كه تو به مؤمنان مىگفتنى: (آيا كافى نيست كه پروردگارتان، شما را به سه هزار نفر از فرشتگان، كه از آسمان فرود مىآيند، يارى كند؟!) (۱٢۴) آرى، [امروز هم] اگر استقامت و تقوا پيشه كنيد، و دشمن به همين زودى به سراغ شما بيايد، خداوند شما را به پنج هراز نفر از فرشتگان، كه نشانههايى با خود دارند، مدد خواهد داد! (۱٢۵) ولى اينها را خداوند فقط بشارت، و براى اطمينان خاطر شما قرار داده؛ وگرنه، پيروزى تنها از جانب خداوند تواناى حكيم است! (۱٢٦) [اين وعده را كه خدا به شما داده،] براى اين است كه قسمتى از پيكر لشكر كافران را قطع كند؛ يا آنها را با ذلّت برگرداند؛ تا مأيوس و نااميد، [به وطن خود] بازگردند. (۱٢٧) هيچگونه اختيارى [در باره عفو كافران، يا مؤمنان فرارى از جنگ،] براى تو نيست؛ مگر اينكه [خدا] بخواهد آنها را ببخشد، يا مجازات كند؛ زيرا آنها ستمگرند. (۱٢٨) و آنچه در آسمانها و زمين است، از آن خداست. هر كس را بخواهد [و شايسته بداند]، مىبخشد؛ و هر كس را بخواهد، مجازات مىكند؛ و خداوند آمرزنده مهربان است. (۱٢۹) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! ربا [و سود پول] را چند برابر نخوريد! از خدا بپرهيزيد، تا رستگار شويد! (۱٣٠) و از آتشى بپرهيزيد كه براى كافران آماده شده است! (۱٣۱) و خدا و پيامبر را اطاعت كنيد، تا مشمول رحمت شويد! (۱٣٢) و شتاب كنيد براى رسيدن به آمرزش پروردگارتان؛ و بهشتى كه وسعت آن، آسمانها و زمين است؛ و براى پرهيزگاران آماده شده است. (۱٣٣) همانها كه در توانگرى و تنگدستى، انفاق مىكنند؛ و خشم خود را فرو مىبرند؛ و از خطاى مردم درمىگذرند؛ و خدا نيكوكاران را دوست دارد. (۱٣۴) و آنها كه وقتى مرتكب عمل زشتى شوند، يا به خود ستم كنند، به ياد خدا مىافتند؛ و براى گناهان خود، طلب آمرزش مىكنند -و كيست جز خدا كه گناهان را ببخشد؟- و بر گناه، اصرار نمىورزند، با اينكه مىدانند. (۱٣۵) آنها پاداششان آمرزش پروردگار، و بهشتهايى است كه از زير درختانش، نهرها جارى است؛ جاودانه در آن ميمانند؛ چه نيكو است پاداش اهل عمل! (۱٣٦) پيش از شما، سنّتهايى وجود داشت؛ [و هر قوم، طبق اعمال و صفات خود، سرنوشتهايى داشتند؛ كه شما نيز، همانند آن را داريد.] پس در روى زمين، گردش كنيد و ببينيد سرانجام تكذيبكنندگان [آيات خدا] چگونه بود؟! (۱٣٧) اين، بيانى است براى عموم مردم؛ و هدايت و اندرزى است براى پرهيزگاران! (۱٣٨) و سست نشويد! و غمگين نگرديد! و شما برتريد اگر ايمان داشته باشيد! (۱٣۹) اگر [در ميدان احد،] به شما جراحتى رسيد [و ضربهاى وارد شد]، به آن جمعيّت نيز [در ميدان بدر]، جراحتى همانند آن وارد گرديد. و ما اين روزها[ى پيروزى و شكست] را در ميان مردم مىگردانيم؛ [-و اين خاصيّت زندگى دنياست-] تا خدا، افرادى را كه ايمان آوردهاند، بداند [و شناخته شوند]؛ و خداوند از ميان شما، شاهدانى بگيرد. و خدا ظالمان را دوست نمىدارد. (۱۴٠) و تا خداوند، افراد باايمان را خالص گرداند [و ورزيده شوند]؛ و كافران را به تدريج نابود سازد. (۱۴۱) آيا چنين پنداشتيد كه [تنها با ادّعاى ايمان] وارد بهشت خواهيد شد، در حالى كه خداوند هنوز مجاهدان از شما و صابران را مشخصّ نساخته است؟! (۱۴٢) و شما مرگ [و شهادت در راه خدا] را، پيش از آنكه با آن روبهرو شويد، آرزو مىكرديد؛ سپس آن را با چشم خود ديديد، در حالى كه به آن نگاه مىكرديد [و حاضر نبوديد به آن تن دردهيد! چقدر ميان گفتار و كردار شما فاصله است؟!] (۱۴٣) محمد [ص] فقط فرستاده خداست؛ و پيش از او، فرستادگان ديگرى نيز بودند؛ آيا اگر او بميرد و يا كشته شود، شما به عقب برمىگرديد؟ [و اسلام را رها كرده به دوران جاهليّت و كفر بازگشت خواهيد نمود؟] و هر كس به عقب باز گردد، هرگز به خدا ضررى نمىزند؛ و خداوند بزودى شاكران [و استقامتكنندگان] را پاداش خواهد داد. (۱۴۴) هيچكس، جز به فرمان خدا، نمىميرد؛ سرنوشتى است تعيين شده؛ [بنابر اين، مرگ پيامبر يا ديگران، يك سنّت الهى است.] هر كس پاداش دنيا را بخواهد [و در زندگى خود، در اين راه گام بردارد،] چيزى از آن به او خواهيم داد؛ و هر كس پاداش آخرت را بخواهد، از آن به او مىدهيم؛ و بزودى سپاسگزاران را پاداش خواهيم داد. (۱۴۵) چه بسيار پيامبرانى كه مردان الهى فراوانى به همراه آنان جنگ كردند! آنها هيچگاه در برابر آنچه در راه خدا به آنان مىرسيد، سست و ناتوان نشدند [و تن به تسليم ندادند]؛ و خداوند استقامتكنندگان را دوست دارد. (۱۴٦) سخنشان تنها اين بود كه: (پروردگارا! گناهان ما را ببخش! و از تندرويهاى ما در كارها، چشمپوشى كن! قدمهاى ما را استوار بدار! و ما را بر جمعيّت كافران، پيروز گردان! (۱۴٧) از اينرو خداوند پاداش اين جهان، و پاداش نيك آن جهـان را به آنهـا داد؛ و خداونـد نيكـوكاران را دوسـت مىدارد. (۱۴٨) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! اگر از كسانى كه كافر شدهاند اطاعت كنيد، شما را به گذشتههايتان بازمىگردانند؛ و سرانجام، زيانكار خواهيد شد. (۱۴۹) [آنها تكيهگاه شما نيستند،] بلكه ولى و سرپرست شما، خداست؛ و او بهترين ياوران است. (۱۵٠) بزودى در دلهاى كافران، بخاطر اينكه بدون دليل، چيزهايى را براى خدا همتا قرار دادند، رعب و ترس مىافكنيم؛ و جايگاه آنها، آتش است؛ و چه بد جايگاهى است جايگاه ستمكاران! (۱۵۱) خداوند، وعده خود را به شما، [در باره پيروزى بر دشمن در احد،] تحقق بخشيد؛ در آن هنگام [كه در آغاز جنگ،] دشمنان را به فرمان او، به قتل مىرسانديد؛ [و اين پيروزى ادامه داشت] تا اينكه سست شديد؛ و [بر سر رهاكردن سنگرها،] در كار خود به نزاع پرداختيد؛ و بعد از آن كه آنچه را دوست مىداشتيد [از غلبه بر دشمن] به شما نشان داد، نافرمانى كرديد. بعضى از شما، خواهان دنيا بودند؛ و بعضى خواهان آخرت. سپس خداوند شما را از آنان منصرف ساخت؛ [و پيروزى شما به شكست انجاميد؛] تا شما را آزمايش كند. و او شما را بخشيد؛ و خداوند نسبت به مؤمنان، فضل و بخشش دارد. (۱۵٢) [به خاطر بياوريد] هنگامى را كه از كوه بالا ميرفتيد؛ و جمعى در وسط بيابان پراكنده شدند؛ و از شدت وحشت،] به عقب ماندگان نگاه نمىكرديد، و پيامبر از پشت سر، شما را صدا مىزد. سپس اندوهها را يكى پس از ديگرى به شما جزا داد؛ اين بخاطر آن بود كه ديگر براى از دست رفتن [غنايم جنگى] غمگين نشويد، و نه بخاطر مصيبتهايى كه بر شما وارد مىگردد. و خداوند از آنچه انجام مىدهيد، آگاه است. (۱۵٣) سپس بدنبال اين غم و اندوه، آرامشى بر شما فرستاد. اين آرامش، بصورت خواب سبكى بود كه [در شب بعد از حادثه احد،] گروهى از شما را فرا گرفت؛ اماگروه ديگرى در فكر جان خويش بودند؛ [و خواب به چشمانشان نرفت.] آنها گمانهاى نادرستى -همچون گمانهاى دوران جاهليت- درباره خدا داشتند؛ و مىگفتند: (آيا چيزى از پيروزى نصيب ما مىشود؟!) بگو: (همه كارها [و پيروزيها] به دست خداست!) آنها در دل خود، چيزى را پنهان مىدارند كه براى تو آشكار نمىسازند؛ مىگويند: (اگر ما سهمى از پيروزى داشتيم، در اين جا كشته نمىشديم!) بگو: (اگر هم در خانههاى خود بوديد، آنهايى كه كشتهشدن بر آنها مقرر شده بود، قطعاً به سوى آرامگاههاى خود، بيرون مىآمدند [و آنها را به قتل مىرساندند]. و اينها براى اين است كه خداوند، آنچه در سينههايتان پنهان داريد، بيازمايد؛ و آنچه را در دلهاى شما [از ايمان] است، خالص گرداند؛ و خداوند از آنچه در درون سينههاست، با خبر است. (۱۵۴) كسانى كه در روز روبرو شدن دو جمعيت با يكديگر [در جنگ احد]، فرار كردند، شيطان آنها را بر اثر بعضى از گناهانى كه مرتكب شده بودند، به لغزش انداخت؛ و خداوند آنها را بخشيد. خداوند، آمرزنده و بردبار است. (۱۵۵) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! همانند كافران نباشيد كه چون برادرانشان به مسافرتى مىروند، يا در جنگ شركت مىكنند [و از دنيا مىروند و يا كشته مىشوند]، مىگويند: (اگر آنها نزد ما بودند، نمىمردند و كشته نمىشدند!) [شما از اين گونه سخنان نگوييد،] تا خدا اين حسرت را بر دل آنها [= كافران] بگذارد. خداوند، زنده مىكند و مىميراند؛ [و زندگى و مرگ، به دست اوست؛] و خدا به آنچه انجام مىدهيد، بيناست. (۱۵٦) اگر هم در راه خدا كشته شويد يا بميريد، [زيان نكردهايد؛ زيرا] آمرزش و رحمت خدا، از تمام آنچه آنها [در طول عمر خود،] جمع آورى ميكنند، بهتر است! (۱۵٧) و اگر بميريد يا كشته شويد، به سوى خدا محشور مىشويد. [بنابراين، فانى نمىشويد كه از فنا، وحشت داشته باشيد.] (۱۵٨) به [بركت] رحمت الهى، در برابر آنان [= مردم] نرم [و مهربان] شدى! و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو، پراكنده مىشدند. پس آنها را ببخش و براى آنها آمرزش بطلب! و در كارها، با آنان مشورت كن! اما هنگامى كه تصميم گرفتى، [قاطع باش! و] بر خدا توكل كن! زيرا خداوند متوكلان را دوست دارد. (۱۵۹) اگر خداوند شما را يارى كند، هيچ كس بر شما پيروز نخواهد شد! و اگر دست از يارى شما بردارد، كيست كه بعد از او، شما را يارى كند؟! و مؤمنان، تنها بر خداوند بايد توكل كنند! (۱٦٠) [گمان كرديد ممكن است پيامبر به شما خيانت كند؟! در حالى كه] ممكن نيست هيچ پيامبرى خيانت كند! و هر كس خيانت كند، روز رستاخيز، آنچه را در آن خيانت كرده، با خود [به صحنه محشر] مىآورد؛ سپس به هر كس، آنچه را فراهم كرده [و انجام داده است]، بطور كامل داده مىشود؛ و [به همين دليل] به آنها ستم نخواهد شد [چرا كه محصول اعمال خود را خواهند ديد]. (۱٦۱) آيا كسى كه از رضاى خدا پيروى كرده، همانند كسى است كه به خشم و غضب خدا بازگشته؟! و جايگاه او جهنم، و پايان كار او بسيار بد است. (۱٦٢) هر يك از آنان، درجه و مقامى در پيشگاه خدا دارند؛ و خداوند به آنچه انجام مىدهند، بيناست. (۱٦٣) خداوند بر مؤمنان منت نهاد [= نعمت بزرگى بخشيد] هنگامى كه در ميان آنها، پيامبرى از خودشان برانگيخت؛ كه آيات او را بر آنها بخواند، و آنها را پاك كند و كتاب و حكمت بياموزد؛ هر چند پيش از آن، در گمراهى آشكارى بودند. (۱٦۴) آيا هنگامى كه مصيبتى [در ميدان جنك احد] به شما رسيد، در حالى كه دو برابر آن را [در ميدان جنگ بدر بر دشمن] وارد ساخته بوديد، گفتيد: (اين مصيبت از كجاست؟!) بگو: (از ناحيه خود شماست [كه در ميدان جنگ احد، با دستور پيامبر مخالفت كرديد]! خداوند بر هر چيزى قادر است. [و چنانچه روش خود را اصلاح كنيد، در آينده شما را پيروز مىكند.]) (۱٦۵) و آنچه [در روز احد،] در روزى كه دو دسته [= مؤمنان و كافران] با هم نبرد كردند به شما رسيد، به فرمان خدا [و طبق سنت الهى] بود؛ و براى اين بود كه مؤمنان را مشخص كند. (۱٦٦) و نيز براى اين بود كه منافقان شناخته شوند؛ آنهايى كه به ايشان گفته شد: (بياييد در راه خدا نبرد كنيد! يا [حداقل] از حريم خود، دفاع نماييد!) گفتند: (اگر مىدانستيم جنگى روى خواهد داد، از شما پيروى مىكرديم. [اما مىدانيم جنگى نمىشود.]) آنها در آن هنگام، به كفر نزديكتر بودند تا به ايمان؛ به زبان خود چيزى مىگويند كه در دلهايشان نيست! و خداوند از آنچه كتمان مىكنند، آگاهتر است. (۱٦٧) [منافقان] آنها هستند كه به برادران خود -در حالى كه از حمايت آنها دست كشيده بودند- گفتند: (اگر آنها از ما پيروى مىكردند، كشته نمىشدند!) بگو: ([مگر شما مىتوانيد مرگ افراد را پيشبينى كنيد؟!] پس مرگ را از خودتان دور سازيد اگر راست مىگوييد!) (۱٦٨) [اى پيامبر!] هرگز گمان مبر كسانى كه در راه خدا كشته شدند، مردگانند! بلكه آنان زندهاند، و نزد پروردگارشان روزى داده مىشوند. (۱٦۹) آنها بخاطر نعمتهاى فراوانى كه خداوند از فضل خود به ايشان بخشيده است، خوشحالند؛ و بخاطر كسانى كه هنوز به آنها ملحق نشدهاند [= مجاهدان و شهيدان آينده ]، خوشوقتند؛ [زيرا مقامات برجسته آنها را در آن جهان مىبينند؛ و مىدانند] كه نه ترسى بر آنهاست، و نه غمى خواهند داشت. (۱٧٠) و از نعمت خدا و فضل او [نسبت به خودشان نيز] مسرورند؛ و [مىبينند كه] خداوند، پاداش مؤمنان را ضايع نمىكند؛ [نه پاداش شهيدان، و نه پاداش مجاهدانى كه شهيد نشدند]. (۱٧۱) آنها كه دعوت خدا و پيامبر [ص] را، پس از آن همه جراحاتى كه به ايشان رسيد، اجابت كردند؛ [و هنوز زخمهاى ميدان احد التيام نيافته بود، به سوى ميدان (حمرار الاسد) حركت نمودند؛] براى كسانى از آنها، كه نيكى كردند و تقوا پيش گرفتند، پاداش بزرگى است. (۱٧٢) اينها كسانى بودند كه [بعضى از] مردم، به آنان گفتند: (مردم [= لشكر دشمن ] براى [حمله به] شما اجتماع كردهاند؛ از آنها بترسيد!) اما اين سخن، بر ايمانشان افزود؛ و گفتند: (خدا ما را كافى است؛ و او بهترين حامى ماست.) (۱٧٣) به همين جهت، آنها [از اين ميدان،] با نعمت و فضل پروردگارشان، بازگشتند؛ در حالى كه هيچ ناراحتى به آنان نرسيد؛ و از رضاى خدا، پيروى كردند؛ و خداوند داراى فضل و بخشش بزرگى است. (۱٧۴) اين فقط شيطان است كه پيروان خود را [با سخنان و شايعات بىاساس،] مىترساند. از آنها نترسيد! و تنها از من بترسيد اگر ايمان داريد! (۱٧۵) كسانى كه در راه كفر، شتاب ميكنند، تو را غمگين نسازند! به يقين، آنها هرگز زيانى به خداوند نمىرسانند. [بعلاوه] خدا مىخواهد [آنها را به حال خودشان واگذارد؛ و در نتيجه،] بهرهاى براى آنها در آخرت قرار ندهد. و براى آنها مجازات بزرگى است! (۱٧٦) [آرى،] كسانى كه ايمان را دادند و كفر را خريدارى كردند، هرگز به خدا زيانى نمىرسانند؛ و براى آنها، مجازات دردناكى است! (۱٧٧) آنها كه كافر شدند، [و راه طغيان پيش گرفتند،] تصور نكنند اگر به آنان مهلت مىدهيم، به سودشان است! ما به آنان مهلت مىدهيم فقط براى اينكه بر گناهان خود بيفزايند؛ و براى آنها، عذاب خواركنندهاى [آماده شده] است! (۱٧٨) چنين نبود كه خداوند، مؤمنان را به همانگونه كه شما هستيد واگذارد؛ مگر آنكه ناپاك را از پاك جدا سازد. و نيز چنين نبود كه خداوند شما را از اسرار غيب، آگاه كند [تا مؤمنان و منافقان را از اين راه بشناسيد؛ اين بر خلاف سنت الهى است؛] ولى خداوند از ميان رسولان خود، هر كس را بخواهد برميگزيند؛ [و قسمتى از اسرار نهان را كه براى مقام رهبرى او لازم است، در اختيار او مىگذارد.] پس [اكنون كه اين جهان، بوته آزمايش پاك و ناپاك است،] به خدا و رسولان او ايمان بياوريد! و اگر ايمان بياوريد و تقوا پيشه كنيد، پاداش بزرگى براى شماست. (۱٧۹) كسانى كه بخل مىورزند، و آنچه را خدا از فضل خويش به آنان داده، انفاق نمىكنند، گمان نكنند اين كار به سود آنها است؛ بلكه براى آنها شر است؛ بزودى در روز قيامت، آنچه را نسبت به آن بخل ورزيدند، همانند طوقى به گردنشان مىافكنند. و ميراث آسمانها و زمين، از آن خداست؛ و خداوند، از آنچه انجام مىدهيد، آگاه است. (۱٨٠) خداوند، سخن آنها را كه گفتند: (خدا فقير است، و ما بىنيازيم)، شنيد! به زودى آنچه را گفتند، خواهيم نوشت؛ و [همچنين] كشتن پيامبران را بناحق [مىنويسيم]؛ و به آنها مىگوييم: (بچشيد عذاب سوزان را [در برابر كارهايتان!]) (۱٨۱) اين بخاطر چيزى است كه دستهاى شما از پيش فرستاده [و نتيجه كار شماست] و بخاطر آن است كه خداوند، به بندگان [خود]، ستم نمىكند. (۱٨٢) [اينها] همان كسانى [هستند] كه گفتند: (خداوند از ما پيمان گرفته كه به هيچ پيامبرى ايمان نياوريم تا [اين معجزه را انجام دهد:] يك قربانى بياورد، كه آتش [= صاعقه آسمانى] آن را بخورد!) بگو: (پيامبرانى پيش از من، براى شما آمدند؛ و دلايل روشن، و آنچه را گفتيد آوردند؛ پس چرا آنها را به قتل رسانديد اگر راست مىگوييد؟!) (۱٨٣) پس [اگر اين بهانهجويان،] تو را تكذيب كنند، [چيز تازهاى نيست؛] رسولان پيش از تو [نيز] تكذيب شدند؛ پيامبرانى كه دلايل آشكار، و نوشتههاى متين و محكم، و كتاب روشنىبخش آورده بودند. (۱٨۴) هر كسى مرگ را مىچشد؛ و شما پاداش خود را بطور كامل در روز قيامت خواهيد گرفت؛ آنها كه از آتش [دوزخ] دور شده، و به بهشت وارد شوند نجات يافته و رستگار شدهاند و زندگى دنيا، چيزى جز سرمايه فريب نيست! (۱٨۵) به يقين [همه شما] در اموال و جانهاى خود، آزمايش مىشويد! و از كسانى كه پيش از شما به آنها كتاب [آسمانى] داده شده [= يهود]، و [همچنين] از مشركان، سخنان آزاردهنده فراوان خواهيد شنيد! و اگر استقامت كنيد و تقوا پيشه سازيد، [شايستهتر است؛ زيرا] اين از كارهاى مهم و قابل اطمينان است. (۱٨٦) و [به خاطر بياوريد] هنگامى را كه خدا، از كسانى كه كتاب [آسمانى] به آنها داده شده، پيمان گرفت كه حتماً آن را براى مردم آشكار سازيد و كتمان نكنيد! ولى آنها، آن را پشت سر افكندند؛ و به بهاى كمى فروختند؛ و چه بد متاعى مىخرند؟! (۱٨٧) گمان مبر آنها كه از اعمال [زشت] خود خوشحال مىشوند، و دوست دارند در برابر كار [نيكى] كه انجام ندادهاند مورد ستايش قرار گيرند، از عذاب [الهى] بركنارند! [بلكه] براى آنها، عذاب دردناكى است! (۱٨٨) و حكومت آسمانها و زمين، از آن خداست؛ و خدا بر همه چيز تواناست. (۱٨۹) مسلماً در آفرينش آسمانها و زمين، و آمد و رفت شب و روز، نشانههاى [روشنى] براى خردمندان است. (۱۹٠) همانها كه خدا را در حال ايستاده و نشسته، و آنگاه كه بر پهلو خوابيدهاند، ياد مىكنند؛ و در اسرار آفرينش آسمانها و زمين مىانديشند؛ [و مىگويند:] بار الها! اينها را بيهوده نيافريدهاى! منزهى تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار! (۱۹۱) پروردگارا! هر كه را تو [بخاطر اعمالش،] به آتش افكنى، او را خوار و رسوا ساختهاى! و براى افراد ستمگر، هيچ ياورى نيست! (۱۹٢) پروردگارا! ما صداى منادى [تو] را شنيديم كه به ايمان دعوت مىكرد كه: (به پروردگار خود، ايمان بياوريد!) و ما ايمان آورديم؛ پروردگارا! گناهان ما را ببخش! و بديهاى ما را بپوشان! و ما را با نيكان [و در مسير آنها] بميران! (۱۹٣) پروردگارا! آنچه را به وسيله پيامبرانت به ما وعده فرمودى، به ما عطا كن! و ما را در روز رستاخيز، رسوا مگردان! زيرا تو هيچگاه از وعده خود، تخلف نمىكنى. (۱۹۴) خداوند، درخواست آنها را پذيرفت؛ [و فرمود:] من عمل هيچ عملكنندهاى از شما را، زن باشد يا مرد، ضايع نخواهم كرد؛ شما همنوعيد، و از جنس يكديگر! آنها كه در راه خدا هجرت كردند، و از خانههاى خود بيرون رانده شدند و در راه من آزار ديدند، و جنگ كردند و كشته شدند، بيقين گناهانشان را مىبخشم؛ و آنها را در باغهاى بهشتى، كه از زير درختانش نهرها جارى اسـت، وارد مىكنـم. اين پاداشـى اسـت از طرف خداونـد؛ و بهتريـن پاداشـها نزد پروردگار است. (۱۹۵) رفت و آمد [پيروزمندانه] كافران در شهرها، تو را نفريبد! (۱۹٦) اين متاع ناچيزى است؛ و سپس جايگاهشان دوزخ، و چه بد جايگاهى است! (۱۹٧) ولى كسانى [كه ايمان دارند، و] از پروردگارشان مىپرهيزند، براى آنها باغهايى از بهشت است، كه از زير درختانش نهرها جارى است؛ هميشه در آن خواهند بود. اين، نخستين پذيرايى است كه از سوى خداوند به آنها مىرسد؛ و آنچه در نزد خداست، براى نيكان بهتر است! (۱۹٨) و از اهل كتاب، كسانى هستند كه به خدا، و آنچه بر شما نازل شده، و آنچه بر خودشان نازل گرديده، ايمان دارند؛ در برابر [فرمان] خدا خاضعند؛ و آيات خدا را به بهاى ناچيزى نمىفروشند. پاداش آنها، نزد پروردگارشان است. خداوند، سريع الحساب است. [تمام اعمال نيك آنها را به سرعت حساب مىكند، و پاداش مىدهد.] (۱۹۹) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! [در برابر مشكلات و هوسها،] استقامت كنيد! و در برابر دشمنان [نيز]، پايدار باشيد و از مرزهاى خود، مراقبت كنيد و از خدا بپرهيزيد، شايد رستگار شويد! (٢٠٠)
[↑] سرچشمهها
□ قرآن، اندیشه قم (مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات)
[برگشت به بالا] [سورههای قرآن کريم]